ابراهیم بن اسحاق احمری در تراجم و رجال

مقدمه

ابراهیم احمر[۱] در سند ۱ روایت تفسیر کنز الدقائق به نقل از کتاب کافی یاد شده است:

«و فی أصول الکافی: عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ اَلْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: اِقْرَءُوا اَلْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ اَلْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهَا وَ إِيَّاكُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ اَلْفِسْقِ وَ أَهْلِ اَلْكَبَائِرِ فَإِنَّهُ سَيَجِيءُ مِنْ بَعْدِي أَقْوَامٌ يُرَجِّعُونَ اَلْقُرْآنَ تَرْجِيعَ اَلْغِنَاءِ وَ اَلنَّوْحِ وَ اَلرَّهْبَانِيَّةِ لاَ يَجُوزُ تَرَاقِيَهُمْ قُلُوبُهُمْ مَقْلُوبَةٌ وَ قُلُوبُ مَنْ يُعْجِبُهُ شَأْنُهُمْ»[۲].

مراد از راوی، ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی است، به قرینه اتحاد راوی و مروی عنه.[۳]

ابراهیم بن اسحاق

ابراهیم بن اسحاق[۴] در اسناد ۲۳ روایت تفسیر کنز الدقائق[۵]، به نقل از کتاب‌های الکافی، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، بصائر الدرجات و المحاسن برقی قرار گرفته؛ نمونه‌اش:

«قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْعَبَّاسِ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ اَلْبَاهِلِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ  وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا * لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ [۶] قَالَ يَعْنِي اِسْتَقَامُوا عَلَى اَلْوَلاَيَةِ فِي اَلْأَصْلِ عِنْدَ اَلْأَظِلَّةِ حِينَ أَخَذَ اَللَّهُ اَلْمِيثَاقَ عَلَى ذُرِّيَّةِ آدَمَ لَأَسْقَيْنٰاهُمْ مٰاءً غَدَقاً يَعْنِي لَكِنَّا أَسْقَيْنَاهُمْ مِنَ اَلْمَاءِ اَلْفُرَاتِ اَلْعَذْبِ»[۷].

مراد از ابراهیم بن اسحاق در سند یادشده ابراهیم بن اسحاق، ابواسحاق احمری نهاوندی است، به قرینه اتحاد راوی و مروی عنه[۸].

آیت الله خویی پس از یادآوری برخی از اسنادی که در آنها ابراهیم بن اسحاق قرار گرفته: "ابراهیم بن اسحاق فی هذه الروایات هو ابراهیم بن اسحاق أبواسحاق الأحمری الآتی بقرینة الراوی و المروی عنه"[۹].

یادآوری

راوی یادشده با عناوین مختلف در اسناد روایات قرار گرفته: ابراهیم احمر[۱۰]، ابراهیم احمری[۱۱]؛ ابراهیم بن اسحاق[۱۲]؛ ابواسحاق نهاوندی[۱۳]، ابراهیم بن اسحاق احمر[۱۴]؛ ابراهیم بن اسحاق احمری[۱۵]؛ ابراهیم بن اسحاق نهاوندی[۱۶]؛ ابراهیم بن اسحاق بن ابی بشر نهاوندی احمری[۱۷]. اسحاق بن ابراهیم که مقلوب ابراهیم بن اسحاق است؛ مانند این سند: ...حدثنا أحمد بن هوذة، عن إسحاق بن إبراهیم، عن عبدالله بن حماد، عن عمرو بن أبی المقدام، عن أبیه قال...[۱۸]. چون ابن هوده (احمد بن نصر بن سعید) راوی کتاب ابراهیم بن اسحاق احمری است، چنان که شیخ طوسی به آن تصریح کرده است[۱۹][۲۰]

شرح حال راوی

ابراهیم بن اسحاق احمری از راویان معروفی است که در اسناد بسیاری از روایات قرار گرفته و نام ایشان در کتب رجالی معروف و اصلی شیعه، مانند رجال نجاشی، فهرست و رجال شیخ طوسی آمده است.

ایشان آثار متعدد علمی دارد؛ مانند کتاب الصیام، کتاب المتعة، کتاب الدواجن، کتاب جواهر الأسرار، کتاب المآکل، کتاب الجنائز، کتاب النوادر، کتاب الغیبة، کتاب مقتل الحسین S، کتاب العدد، کتاب نفی أبی‌ذر، کتاب المسبعة و از بعضی اسناد فهمیده می‌شود که وی امام رضا S را درک، و از آن حضرت سخنانی نقل کرده که جای تأمل دارد، از این رو شیخ طوسی نام ایشان را در باب "من لم یرو عنهم (ع)" یاد کرده است.

نجاشی: "إبراهیم بن إسحاق أبو إسحاق الأحمری النهاوندی كان ضعیفاً فی حدیثه، متهوماً، له كتب، منها كتاب الصیام، كتاب المتعة، كتاب الدواجن، كتاب جواهر الأسرار، كتاب المآكل، كتاب الجنائز، كتاب النوادر، كتاب الغیبة، كتاب مقتل الحسین S، كتاب العدد، كتاب نفی أبی‌ذر.

"أخبرنا بها أبوالقاسم علی بن شبل (شیل) بن أسد، قال: حدثنا أبومنصور ظفر بن حمدون البادرائی (البادرانی)، قال: حدثنا أبو إسحاق إبراهیم بن إسحاق الأحمری بها. قال أبوعبدالله ابن شاذان: حدثنا علی بن حاتم، قال: أطلق لی أبوأحمد القاسم بن محمد الهمدانی، عن إبراهیم بن إسحاق، و سمع منه سنة تسع و ستین و مائتین"[۲۱].

شیخ طوسی: "إبراهیم بن إسحاق أبو إسحاق الأحمری النهاوندی، كان ضعیفاً فی حدیثه، متهماً فی دینه، و صنف كتباً جماعة (جملتها) قریبة من السداد، منها: كتاب الصیام، كتاب المتعة، كتاب الدواجن، كتاب جواهر الأسرار كبیر، كتاب النوادر، كتاب الغیبة، كتاب مقتل الحسین بن علی S.

"أخبرنی (نا) بكتبه و روایاته، أبوالقاسم علی بن شبل بن أسد الوكیل، قال: أخبرنا بها أبومنصور ظفر بن حمدون بن شداد (سداد) البادرائی، قال: حدثنا إبراهیم بن إسحاق الأحمری و أخبرنا بها أیضاً الحسین بن عبیدالله، عن أبی محمد هارون بن موسی التلعكبری، قال: حدثنا أبوسلیمان أحمد بن نصر (نصیر؛ النضر) بن سعید الباهلی المعروف بابن أبی هراسة، قال: حدثنا إبراهیم الأحمری بجمیع كتبه.

"و أخبرنا (نی) أبوالحسین ابن أبی جید القمی، عن محمد بن الحسن بن الولید، عن محمد بن الحسن الصفار، عن إبراهیم بمقتل الحسین S خاصة[۲۲].

ابن حجر عسقلانی از رجالیان بزرگ اهل سنت: إبراهیم بن إسحاق النهاوندی ثم الأحمری أبوإسحاق، ذكره الطوسی فی رجال الشیعة، وقال: كان ضعیفاً فی حدیثه و صنف كتباً منها (المسبعة) و (خوارق الاسرار) و (النوادر) و (مقتل الحسین) و غیرها رواها عنه ظفر ابن حمدون و القاسم بن محمد الهمدانی و غیرهما انتهی. وقد وقع لی حدیثه فی الغیلانیات[۲۳] من روایة محمد بن یونس الکدیمی عنه عن المسیب بن شریک[۲۴][۲۵]

طبقه راوی

هیچ گزارشی در کتب رجالی از تاریخ دقیق ولادت و وفات ابراهیم بن اسحاق ارائه نشده، از این رو بر پایه اسناد روایات ایشان چند مطلب را یادآور می‌شویم:

۱. نجاشی در رجال و شیخ طوسی در مشیخه تهذیب تصریح کرده‌اند که قاسم بن محمد همدانی در سال ۲۶۹ (ق) از ابراهیم بن اسحاق حدیث شنیده[۲۶]، چنان که از اسناد روایات کتاب الغیبة نعمانی نیز برداشت می‌شود که وی تا سال ۲۹۳ (ق) زنده بوده است[۲۷].

البته در بعضی اسناد روایات الغیبة نعمانی به جای تسعین کلمه سبعین ثبت شده[۲۸]، (یعنی سال ۲۷۳)؛ و در یک سند هم واژه ستین به جای تسعین[۲۹] ضبط شده است. (یعنی سال ۲۶۳).

از روایتی نیز که مرحوم شیخ طوسی در امالی نقل کرده، به دست می‌آید که ابراهیم بن اسحاق تا سال ۲۹۵ (ق) زنده بوده است[۳۰].

۲. از حدیثی که ابن قولویه در کامل الزیارات [۳۱] و شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده فهمیده می‌شود که ابراهیم بن اسحاق امام رضا S را درک، و از آن حضرت حدیث نقل کرده[۳۲]؛ ولی این روایت را شیخ مفید در کتاب المقنعة آورده و در سند آن «رَوَى إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ قَالَ قَالَ الرِّضَا S...» آمده[۳۳]؛ که دلیل بر ارسال روایت کامل الزیارات و تهذیب الأحکام است، چنان که تعبیر «قَالَ قَالَ الرِّضَا S...» آن را تأیید می‌کند. مؤید دیگر، روایات با واسطه ابراهیم بن اسحاق از امام رضا S در اسناد دیگر است که گاه با یک واسطه[۳۴] و گاه با دو واسطه[۳۵] حدیث نقل کرده است، بنابراین حق با شیخ طوسی است که ابراهیم بن اسحاق را در باب من لم یرو عنهم (ع) یاد کرده است[۳۶].

آیت الله بروجردی عنوان ابراهیم بن اسحاق نهاوندی را در طبقات رجال التهذیب[۳۷] از طبقه ششم، و ابراهیم بن اسحاق احمر - احمری را در طبقات رجال الکافی[۳۸] از طبقه هفتم شمرده است.[۳۹]

استادان و شاگردان راوی

ابراهیم بن اسحاق دارای مشایخ و استادان فراوانی بوده که از آنها حدیث نقل کرده؛ از جمله عبدالله بن حماد انصاری، محمد بن سلیمان دیلمی، حسن بن علی وشاء، حسن بن عبدالرحمن، عبدالله بن حضیرة، محمد بن ثابت و ابی‌معزا عجلی[۴۰]، سهل بن حارث، و عبدالله بن احمد و... و علی بن محمد، و قاسم بن محمد، یوسف بن سخت[۴۱]؛ محمد بن حسین و عمرو بن عثمان و محمد بن خالد و عبدالله بن صلت و محمد بن عیسی، برقی[۴۲] و....

راویان متعددی نیز از ایشان حدیث نقل کرده‌اند که از شاگردانش به شمار می‌روند؛ مانند عبدالله بن علی، علی بن محمد بن بندار، علی بن محمد بن عبدالله، محمد بن حسین، احمد بن هوذة باهلی، احمد بن محمد[۴۳]، سعد بن عبدالله[۴۴]، ظفر بن حمدون[۴۵] و...[۴۶][۴۷]

جایگاه حدیثی راوی

ابن غضائری: "فی حدیثه ضعف و فی مذهبه ارتفاع. و یروی الصحیح و السقیم و أمره مختلط"[۴۸].

نجاشی: "کان ضعیفاً فی حدیثه، متهماً (متهوماً)، له کتب..."[۴۹].

شیخ طوسی: کان ضعیفاً فی حدیثه، متهماً فی دینه و صنف کتباً جماعة، (جملتها) قریبة من السداد...؛ له کتب و هو ضعیف[۵۰].

بر این اساس، بزرگان رجالی ابراهیم بن اسحاق را ضعیف‌الحدیث دانستند؛ ولی بعضی خواسته‌اند با توجه به بعضی قرائن به اصلاح حال وی بپردازند:

۱. روایت احمد بن محمد بن عیسی از ابراهیم بن اسحاق: کشی از نصر بن صباح نقل کرده که احمد بن محمد بن عیسی از حماد بن عیسی و حماد بن مغیرة و ابراهیم بن اسحاق نهاوندی حدیث نقل کرده[۵۱]، با اینکه احمد در نقل حدیث بسیار سخت‌گیر بوده و بعضی از محدثان را به جهت نقل حدیث از راویان ضعیف از قم تبعید کرده است[۵۲]. این دلیل، مورد نقد بزرگان رجالی قرار گفته:

آیت الله خویی: کلام نصر بن صباح به چند دلیل پذیرفته نیست:

  1. حماد بن عیسی در سال ۲۰۸ و یا ۲۰۹ (ق) وفات کرده و دوران امام عسکری S را درک نکرده است.
  2. حماد بن مغیرة از اصحاب امام باقر S شمرده شده و امکان ندارد که احمد بن محمد بن عیسی از وی حدیث نقل کند.
  3. اعتباری به سخن نصر بن صباح نیست[۵۳].

علامه شوشتری نیز با منتفی دانستن روایت احمد بن محمد بن عیسی از حماد بن عیسی و حماد مغیرة، به این نکته اشاره می‌کند که احمد بن محمد بن عیسی از اصحاب و راویان امام رضا S است؛ ولی ابراهیم بن اسحاق را شیخ طوسی در باب من لم یرو عنهم (ع) ذکر کرده و مناسب این است که ابراهیم از وی حدیث نقل کند؛ نه احمد از ایشان[۵۴].

تحقیق: اشکال این بزرگان درباره روایت احمد بن محمد بن عیسی از حماد بن عیسی و حماد بن مغیرة درست است؛ ولی دلیل نمی‌شود که احمد بن محمد بن عیسی نتواند از ابراهیم بن اسحاق نهاوندی حدیث نقل کند؛ زیرا احمد بن محمد بن عیسی گرچه از اصحاب امام رضا S شمرده شده، ولی در سال ۲۸۰ (ق) زنده بوده و در تشییع جنازه احمد بن محمد بن خالد برقی که در همین سال وفات یافته بود، شرکت داشته است[۵۵].

عبارت آیت الله خویی: إن نصر بن الصباح لایعتنی بقوله بوجه، نیز نقد جدی می‌پذیرد؛ زیرا نصر بن صباح متهم به غلو است که اولاً تفسیرهای متفاوتی از آن شده و ثانیاً سبب نمی‌شود که تمام سخنانش مردود باشد.

۲. اتحاد معنون با ابراهیم بن اسحاق ثقه: مرحوم شیخ طوسی در کتاب رجال خود، ابراهیم بن اسحاق احمری را یاد کرده و نوشته است: له کتب و هو ضعیف[۵۶]، چنان که ابراهیم بن اسحاق مطلق را در اصحاب امام هادی S نیز عنوان کرده و درباره‌اش می‌نویسد: ثقة[۵۷].

بعضی از رجالیان از جمله علامه حلی و صاحب حاوی الاقوال فی معرفة الرجال احتمال داده‌اند که این دو عنوان، یک شخص باشند.

علامه حلی در کتاب خلاصة الأقوال: "إبراهیم بن إسحاق، أبو إسحاق الأحمری النهاوندی، کان ضعیفاً فی حدیثه، متهماً فی دینه، و فی مذهبه ارتفاع، و أمره مختلط، لا أعمل علی شیء مما یرویه، و قد ضعفه الشیخ فی الفهرست و قال فی کتاب الرجال، فی أصحاب الهادی S: إبراهیم بن إسحاق، ثقة. فإن یکون هو هذا فلا تعویل علی روایته"[۵۸]؛

صاحب حاوی الأقوال ذیل عنوان ابراهیم بن اسحاق می‌نویسد: یحتمل أن یکون هذا هو الأحمری النهاوندی الضعیف؛ بدان جهت ابراهیم بن اسحاق النهاوندی را در قسم ثقات عنوان کرده است[۵۹].

احتمال اتحاد از جهات گوناگون منتفی است:

  1. شیخ طوسی، ابراهیم بن اسحاق مطلق را که توثیق کرده، از اصحاب امام هادی S شمرده؛ ولی ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی را در باب من لم یرو عنهم (ع) یاد کرده؛ یعنی از جهت طبقه همخوانی ندارند.
  2. شیخ طوسی، ابراهیم بن اسحاق احمری را در کتاب الفهرست تضعیف کرده؛ ولی ابراهیم اسحاق مطلق را توثیق کرده است.
  3. شاید گفته شود تضعیف و توثیق یک شخص از سوی شیخ طوسی به اختلاف رأی ایشان برمی‌گردد و منافاتی با اتحاد ندارد؛ لکن در جواب گفته می‌شود این مطلب درستی است، اگر شیخ طوسی در دو کتاب یک راوی را توثیق و تضعیف کرده باشد؛ مثلاً در فهرست توثیق و در رجال تضعیف یا برعکس، که با در نظر گرفتن تاریخ تألیف دو کتاب می‌‌توان نظر نهایی وی را به دست آورد و با اتحاد نیز تعارضی ندارد؛ ولی در مورد معنون این گونه نیست؛ زیرا مرحوم شیخ طوسی هر دو را در کتاب رجال با فاصله کم عنوان کرده و درباره ابراهیم بن اسحاق احمری می‌نویسد: له کتب و هو ضعیف و درباره ابراهیم بن اسحاق مطلق می‌نگارد: ثقة.
  4. شیخ طوسی، ابراهیم بن اسحاق الأحمری را هم در کتاب فهرست و هم در کتاب رجال ذکر و در هر دو کتاب وی را تضعیف کرده و بسیار بعید است که همین شخص را در جای دیگر به صورت مطلق یاد و توثیق کند.[۶۰]

ارزیابی نهایی از حال راوی و احادیث وی

از عبارت ابن غضائری، شیخ طوسی و نجاشی فهمیده می‌شود که چند موضوع مهم درباره ابراهیم بن اسحاق احمری مطرح است:

  1. ضعف حدیث: کان ضعیفاً فی حدیثه.
  2. غلو: فی مذهبه ارتفاع.
  3. اتهام در دین: متهماً أو متهوماً فی دینه.
  4. اعتبار کتب حدیثی وی: له کتب، جملتها قریبة من سداد.

با توجه به شهادت دو تن از اسطوانه‌های رجالی - یعنی نجاشی و شیخ طوسی - بر تضعیف ابراهیم بن اسحاق نهاوندی، ضعف حدیثی راوی انکار کردنی نیست؛ البته ضعف حدیث به معنای ضعف شخص نیست، بلکه به معنای نقل روایت از ضعفاء و اعتماد بر مرسلات است.

موضوع مذهب ایشان و اتهام غلو نیز با توجه به تفسیرهای متفاوت بزرگان از مفهوم غلو، با امامی بودن راوی منافات ندارد. بر این اساس، ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی از راویان امامی ثقه است؛ ولی به جهت نقل روایت از ضعفاء و اعتماد بر روایات مرسل، شیخ طوسی و نجاشی با تعبیر کان ضعیفاً فی حدیثه از وی یاد کرده‌اند و این هم به روایات ایشان که در کتب حدیثی موجود نقل شده، آسیبی نمی‌رساند؛ زیرا با توجه به عبارت شیخ طوسی که فرموده است: و صنف کتباً جماعة (جملتها) قریبة من الشداد و عنایت محدثان بزرگی مانند مرحوم کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی در نقل احادیث معتبر، می‌‌توان به احادیث وی به ویژه روایات تفسیری‌اش اعتماد کرد، چنان که فقهاء به مضمون روایاتش عمل کرده‌اند [۶۱]. افزون بر این، ابواحمد قاسم بن محمد همدانی که از وکلای جلیل‌القدر است، از ابراهیم بن اسحاق حدیث شنیده و به علی بن حاتم اجازه می‌دهد که از ایشان روایت کند[۶۲][۶۳]

ابراهیم بن اسحاق احمر

ابراهیم بن اسحاق احمر[۶۴] ۴ بار در اسناد روایات تفسیر کنز الدقائق[۶۵] به نقل از کتاب کافی آمده؛ مانند «عَنْ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ[۶۶] عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ قَالَ: كُنَّا مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ S جَمَاعَةً مِنَ الشِّيعَةِ فِي الْحِجْرِ فَقَالَ عَلَيْنَا عَيْنٌ فَالْتَفَتْنَا يَمْنَةً وَ يَسْرَةً فَلَمْ نَرَ أَحَداً فَقُلْنَا لَيْسَ عَلَيْنَا عَيْنٌ فَقَالَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ رَبِّ الْبَنِيَّةِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَوْ كُنْتُ بَيْنَ مُوسَى وَ الْخَضِرِ لَأَخْبَرْتُهُمَا أَنِّي أَعْلَمُ مِنْهُمَا وَ لَأَنْبَأْتُهُمَا بِمَا لَيْسَ فِي أَيْدِيهِمَا لِأَنَّ مُوسَى وَ الْخَضِرَ (ع) أُعْطِيَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ لَمْ يُعْطَيَا عِلْمَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ وَ قَدْ وَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ a وِرَاثَةً»[۶۷]؛

مراد از راوی «ابراهیم بن اسحاق احمری» است، به دلیل اتحاد راوی و مروی‌عنه [۶۸][۶۹]

ابراهیم بن اسحاق احمری

ابراهیم بن اسحاق احمری[۷۰] در سند ۱ روایت تفسیر کنز الدقائق، به نقل از امالی شیخ طوسی آمده: «وَ فِي الأمالي شَيْخُ الطَّائِفَةِ: عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ ثَابِتٍ وَ أَبِي الْمَغْرَاءِ الْعِجْلِيِّ عَنْ الْحَلَبِيُّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ S عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ  وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا [۷۱] وَجَّهَ رَسُولُ اللَّهِ a عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ فِي سَرِيَّةٍ فَرَجَعَ مُنْهَزِماً يُجَبِّنُ أَصْحَابَهُ وَ يُجَبِّنُونَهُ أَصْحَابُهُ فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى النَّبِيِّ a قَالَ لِعَلِيٍّ S: أَنْتَ صَاحِبُ الْقَوْمِ فَتَهَيَّأْ أَنْتَ وَ مَنْ تُرِيدُ مِنْ فُرْسَانِ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ ِ رَسُولُ اللَّهِ a، فَقَالَ لَهُ: أكمن بالنّهار و سر باللّيل و لا تفارقك العين. [قَالَ: فانتهی علی إلی ما امره به رسول الله a فَصَارَ إِلَيْهِمْ فَلَمَّا كَانَ عِنْدَ وَجْهِ الصُّبْحِ أَغَارَ عَلَيْهِمْ] فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ a  وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا [۷۲]»[۷۳][۷۴]

ابراهیم بن اسحاق نهاوندی

ابراهیم بن اسحاق نهاوندی[۷۵] در سند ۶ روایت تفسیر کنز الدقائق[۷۶] به نقل از کتاب تأویل الآیات الظاهرة آمده: «و فی شرح الآیات الباهرة: أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ الْبَاهِلِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ S يَقُولُ تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ (س) مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ  اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا [۷۷]»[۷۸]؛

مراد از راوی «ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی» است، به دلیل اتحاد راوی و مروی‌عنه[۷۹][۸۰]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: أعیان الشیعه، ج۳، ص۲۲۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۶۳، ش۵۴.
  2. تفسیر کنز الدقائق، ج۷، ص۴۱۸ به گزارش از الکافی، ج۲، ص۶۱۴، ح۳.
  3. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۱۷.
  4. ر. ک: أ. منابع شیعی: الرجال(ابن الغضائری)، ص۳۹، ش۹؛ رجال النجاشی، ص۱۹، ش۲۱؛ رجال الطوسی، ص۴۱۴، ش۵۹۹۴؛ الفهرست (طوسی)، ص۱۶، ش۹؛ معالم العلماء، ص۴۳، ش۲۷؛ إیضاح الإشتباه، ص۸۶، ش۱۶؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۹۸، ش۴؛ الرجال (ابن داوود)، ص۴۱۵ (ش۵) و۵۳۸؛ نقد الرجال، ج۱، ص۵۴، ش۴۶؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۸؛ إکلیل المنهج، ص۷۵، ش۲۸؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۴۴؛ منتهی المقال، ج۱، ص۱۵۴، ش۳۲؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۲۱، ش۱۳۳۳؛ الرسائل الرجالیه (کلباسی)، ج۳، ص۴۸۷؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۲، ش۱۲۶؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۱۱۱؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۵۴، ش۵۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۱۹، ش۱۰۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۴ (ش ۱۰۰ و ۱۸۵ (ش ۱۰۲). ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۱، ص۳۲، ش۵۷؛ ج۷، ص۹، ش۴۳.
  5. ر. ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۶، ۴۴ و ۵۲۲؛ ج۸، ص۳۲۳؛ ج۱۰، ص۱۵۹.
  6. اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم * و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز سوره جن، آیه ۱۶-۱۷.
  7. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۴۸۲ به گزارش از تأویل الآیات الظاهره، ص۷۰۳.
  8. زیرا احمد بن هوذة الباهلی از شاگردان حدیثی ابراهیم بن اسحاق الأحمری و عبدالله ابن حماد از مشایخ حدیثی وی است. (ر. ک: الکافی، ج۱، ص۲۶۰، ح۱؛ ج۴، ص۱۰۳، ح۹؛ الأمالی (طوسی)، ص۴۷۹، ح۱۰۴۸؛ ص۴۸۱، ح۱۰۵۱).
  9. معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۵، ش۱۰۰.
  10. «و فی أصول الکافی: عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ S قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ a اقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ...»؛ (تفسیر کنز الدقائق، ج۷، ص۴۱۸)
  11. «عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْأَحْمَرِيِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ S...»؛ تهذیب الأحکام، ج۲، ص۳۶۹، ح۱۵۳۵).
  12. مانند سند مورد بحث.
  13. «وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ S قَالَ: ثَلَاثٌ يَهْدِمْنَ الْبَدَنَ وَ رُبَّمَا قَتَلْنَ... وَ زَادَ فِيهِ أَبُو إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُ...»؛ (المحاسن، ج۲، ص۴۶۳، ح۴۲۵).
  14. «أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ، عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ، قَالَ: كُنَّا مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ S جَمَاعَةً مِنَ الشِّيعَةِ فِي الْحِجْرِ...»؛ (الکافی، ج۱، ص۲۶۰، ح۱).
  15. «الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْحَسَنِيُّ رَفَعَهُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: لَمَّا ضُرِبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ S حَفَّ بِهِ الْعُوَّادُ وَ قِيلَ لَهُ...»؛ (الکافی، ج۱، ص۲۹۹، ح۶).
  16. «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ الْبَاهِلِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيِ عَنْ عَبْدِالله بْنِ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ S یَقُولُ: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ (س) مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ الْكَثِيرِ...»؛ (تأویل الآیات الظاهره، ص۴۴۶).
  17. «... أَبُو سُلَيْمَانَ الْبَاهِلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ أَبِي بِشْرٍ النَّهَاوَنْدِيُّ الْأَحْمَرِيِّ بِنَهَاوَنْدَ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيُّ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى مَوْلَايَ الْبَاقِرِ S وَ عِنْدَهُ أُنَاسٌ مِنْ أَصْحَابِهِ ذَكَرَ الْإِسْلَامَ فَقُلْتُ...»؛ (کفایة الاثر، ص۲۵۰).
  18. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۱۶۵.
  19. أخبرنا بها - أی بکتبه و روایاته - ایضاً:... قال: حدثنا أبوسلیمان احمد بن نصر بن سعید الباهلی المعروف بابن أبی هراسة قال: حدثنا ابراهیم الأحمری بجمیع کتبه؛ (الفهرست (طوسی)، ص۱۶، ش۹).
  20. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۲۴-۲۲۶.
  21. رجال النجاشی، ص۱۹، ش۲۱.
  22. الفهرست (طوسی)، ص۱۶، ش۹.
  23. صاحب كشف الظنون: الغیلانیات من أجزاء الأحادیث: فوائد حدیثیة من حدیث أبی بكر محمد بن عبدالله بن إبراهیم المعروف بالشافعی، المتوفی سنة ۳۵۴ أربع و خمسین و ثلاثمائة إملاء عن شیوخه، روایة أبی طالب محمد بن محمد بن إبراهیم بن غیلان البزار المتوفی سنة ۳۵۴ أربع و خمسین و ثلاث مئة؛ (کشف الظنون، ج۲، ص۱۲۱۴).
  24. لسان المیزان، ج۱، ص۳۲ - ۳۳، ش۵۷.
  25. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۲۷-۲۲۹.
  26. قال أبو عبدالله بن شاذان حدثنا علی بن حاتم قال اطلق لی: أبواحمد القاسم بن محمد الهمدانی عن ابراهیم بن اسحاق و سمع منه سنه تسع و ستین و مائتین؛ (رجال النجاشی، ص۱۹، ش۲۱؛ تهذیب الأحکام (المشیخه)، ص۸۰).
  27. «حَدَّثَنَا أَبُو سُلَيْمَانَ أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ الْبَاهِلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُّ بِنَهَاوَنْدَ سَنَةَ ثَلَاثٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيُّ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ سَنَةَ تِسْعٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَتَيْنِ عَنْ...»؛ (الغیبه (نعمانی)، ص۲۴۷، ح۱).
  28. ر. ک: الغیبه (نعمانی)، ص۵۷ (ح۱)، ص۱۲۷ (ح۱)، ص۱۵۴ (ح۱۲)، ص۲۰۳ (ح۴)، ص۲۶۶ (ح۳۴)، ص۲۸۹ (۴)، ص۳۰۲ (ح۸)، ص۳۱۳ (ح۵) و ۳۳۱ (ح ۲).
  29. «حَدَّثَنَا أَبُو سُلَيْمَانَ أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ الْبَاهِلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُّ بِنَهَاوَنْدَ سَنَةَ ثَلَاثٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيُّ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ سَنَةَ تِسْعٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ:»؛ (الغیبه (نعمانی)، (تحقیق فارس حسون کریم)، ص۳۰۰، ح۴).
  30. «... قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُّ الْأَحْمَرِيُّ، فِي مَنْزِلِهِ بِفَارِسْفَانَ مِنْ رُسْتَاقِ الْأَسْفِيدِهَانِ مِنْ كُورَةِ نَهَاوَنْدَ، فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ سَنَةِ خَمْسٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَتَيْنِ، قَالَ:...»؛ (الأمالی (طوسی)، ص۴۰۵، ح۹۰۹).
  31. کامل الزیارات، ص ۳۰۴، ح۴.
  32. «... قَالَ حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيِّ قَالَ قَالَ الرِّضَا S...»؛ (تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۵، ح۱۶۹).
  33. المقنعه، ص۴۷۹، باب ۲۸.
  34. «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا S...»؛ (الکافی، ج۳، ص۶۹، ح۱).
  35. «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَهْلِ بْنِ الْحَارِثِ عَنِ الدِّلْهَاثِ مَوْلَى الرِّضَا S قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا S يَقُولُ...»؛ (الکافی، ج۲، ص۲۴۱، ح۳۹). یادآوری: عبارت عَنْ سَهْلِ بْنِ الْحَارِثِ عَنِ الدِّلْهَاثِ در سند کافی، مصحف عَنْ سَهْلِ عَنِ الْحَارِثِ بنِ الدِّلْهَاثِ است و مراد از سهل، سهل بن زیاد است، چنان که مراد از حارث بن الدلهاث، مبارک مولی الرضا S است؛ زیرا شیخ صدوق حدیث یادشده را در عیون أخبار الرضا S (ج۱، ص۲۵۶، ح۹) و خصال (ج۱، ص۸۲، ح۷) نقل کرده و در سند آن عن سهل بن زیاد، عن الحارث بن الدلهاث مولی الرضا S قرار گرفته و در امالی (ص ۳۲۹، ح۸) نیز نقل کرده و در سند آن عن سهل بن زیاد الآدمی، عن مبارک مولی الرضا S آمده است. آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث ذیل عنوان سهل بن الحارث به این حدیث اشاره کرده، بی‌آنکه تصحیف در سند را یادآور شود. (ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۳۵۱، ش۵۶۳۳).
  36. ر. ک: رجال الطوسی، ص۴۱۴، ش۵۹۹۴.
  37. ر. ک: الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال التهذیب)، ص۱۸.
  38. ر. ک: الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال الکافی)، ص۲۷.
  39. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۲۹-۲۳۱.
  40. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۶ و ۵۲۲، ج۸، ص۱۸۱؛ ج۱۳، ص۹۶؛ ج۱۴، ص۲۸۴.
  41. معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۴، ش۱۰۰.
  42. تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶۷ (۲۱۹) و ۱۲۹ (ح۲۷۷).
  43. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۶ و ۵۲۲؛ ج۷، ص۳۷۷؛ ج۸، ص۱۱۲؛ ج۱۰، ص۱۵۹؛ ج۱۳، ص۹۶.
  44. الاستبصار، ج۲، ص۳۸، ح۱۱۷.
  45. الأمالی (طوسی)، ص۴۰۵، ح۹۰۹.
  46. الرجال (ابن الغضائری)، ص۳۹، ش۹.
  47. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۳۱-۲۳۲.
  48. رجال النجاشی، ص۱۹، ش۲۱.
  49. الفهرست (طوسی)، ص۱۶، ش۹.
  50. رجال الطوسی، ص۴۱۴، ش۵۹۹۴.
  51. «عَنْ نَصْرِ بْنِ الصَّبَّاحِ وَ حَمَّادُ بْنُ عِيسَى وَ حَمَّادُ بْنُ الْمُغِيرَةِ وَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُّ يَرْوِي عَنْهُمْ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى فِي وَقْتِ الْعَسْكَرِيِ S»؛ (اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، ص۵۱۲، ش۹۸۹).
  52. علی أنه ظاهر سیجیء فی أحمد بن محمد بن عیسی أنه روی عنه مع انه لم یرو عن الحسن بن خرزاد و ابن المغیرة و ابن محبوب و فعل بالنسبة إلی البرقی و سهل بن زیاد و غیرهما ما فعل؛ (تعلیقة علی منهج المقال، ص۴۴).
  53. لا معنی لهذا الکلام، فإن حماد بن عیسی لم یدرک زمان العسکری S، و أما حماد بن المغیرة فهو من أصحاب الباقر S فکیف یمکن روایة أحمد بن محمد بن عیسی عنه. والذی یهون الخطب أن نصر بن الصباح لا یعتنی بقوله بوجه؛ (معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۴۱).
  54. مع أن حماد بن عیسی مات فی زمان الجواد S... و حماد بن المغیرة لم یعد فی غیر أصحاب الباقر S فکیف یمکن روایة احمد عنهما وعن هذا فی زمان العسکری S؟ مع أن أحمد من أصحاب الرضا S و هذا ممن لم یرو؛ فکیف یروی هو عن هذا؟ و إنما المناسب العکس؛ (قاموس الرجال، ج۱، ص۱۵۷، ش۵۸).
  55. ر. ک: خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۴، ش۷.
  56. رجال الطوسی، ص۴۱۴، ش۵۹۹۴.
  57. رجال الطوسی، ص۳۸۳، ش۵۶۳۵.
  58. خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۹۸، ش۴.
  59. ر. ک: تنقیح المقال، ج۳، ص۲۷۹، ش۱۲۴ به گزارش از حاوی الأقوال، ج۱، ص۱۲۲، ش۷.
  60. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۳۲-۲۳۶.
  61. و فی طریق هذه الروایة إبراهیم بن إسحاق الأحمر و فیه ضعف إلا أن الأصحاب عملوا بمضمونها؛ (منتهی المطلب، ج۱، ص۳۱۱).
  62. قال أبو عبدالله بن شاذان: حدثنا علی بن حاتم، قال: أطلق لی أبو أحمد القاسم بن محمد الهمدانی عن إبراهیم بن اسحاق و سمع منه سنة تسع و ستین و مائتین؛ (رجال النجاشی، ص۱۹، ش۲۱).
  63. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۳۶-۲۳۷.
  64. ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۷، ش۱۰۳.
  65. ر. ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۰؛ ج۷، ص۳۷۷؛ ج۸، ص۱۱۲؛ ج۸، ص۱۸۱.
  66. مصحف «محمد بن الحسن (محمد بن الحسن الصفار)» است.
  67. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۰؛ ج۸، ص۱۱۲ - ۱۱۳.
  68. زیرا «محمد بن الحسن» از شاگردان حدیثی ابراهیم بن اسحاق الأحمری و «عبدالله بن حماد» از مشایخ حدیثی وی است. (ر. ک: الکافی، ج۱، ص۲۹۹، ح۶؛ تهذیب الأحکام، ج۳، ص۱۲۴؛ الإستبصار، ج۲، ص۳۸، ح۲).
  69. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۳۷.
  70. ر. ک: أ. منابع شیعی: الرجال(ابن الغضائری، ص۳۹، ش۹؛ رجال النجاشی، ص۱۹، ش۲۱؛ رجال الطوسی، ص۴۱۴، ش۵۹۹۴؛ الرجال (ابن داوود)، ص۴۱۵، ش۵؛ إکلیل المنهج، ص۷۵، ش۲۸؛ منتهی المقال، ج۱، ص۱۵۴، ش۳۲؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۶۵ (ش۱۷۲۳) و۲۷۱ (ش ۱۷۹۴)؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۲، ش۱۲۶؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۱۱۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۸۸، ش۱۰۴؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۳۲۷، ش۱۶۶۳۲؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۵۴، ش۵۸؛ موسوعة مؤلفی الامامیه، ج۱، ص۱۴۱؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۳، ص۳۷، ش۷۴۶. ب. منابع سنی: ایضاح المکنون، ج۱، ص۳۷۵؛ هدیة العارفین، ج۱، ص۳؛ معجم المؤلفین، ج۱، ص۱۱.
  71. «سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)» سوره عادیات، آیه ۱.
  72. «سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)،» سوره عادیات، آیه ۱.
  73. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۴، ص۴۰۳ به گزارش از الأمالی (طوسی)، ص۴۰۷، ح۹۱۳.
  74. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۳۹-۲۴۰.
  75. ر. ک: أ. منابع شیعی: معالم العلماء، ص۴۳، ش۲۷؛ إیضاح الاشتباه، ص۸۶، ش۱۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۲۳، ش۱۱۲؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۹۱، ش۱۱۱. ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۱، ص۳۲، ش۵۷.
  76. ر. ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۷، ص۵۱۰؛ ج۱۰، ص۴۰۴ و ۴۸۸، ج۱۲، ص۴۵، ۱۸۱ و ۴۷۴.
  77. «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
  78. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۰، ص۴۰۴ به گزارش از تأویل الآیات الظاهره، ص۴۴۶.
  79. زیرا «أحمد بن هوذة الباهلی» از شاگردان حدیثی و «عبدالله بن حماد الأنصاری» از مشایخ حدیثی ابراهیم بن اسحاق الأحمری هستند. (ر. ک: کفایة الاثر، ص۲۵۰؛ الأمالی (طوسی)، ص۴۸۱، ح۱۰۵۱).
  80. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۲۴۱.