مرجعیت علمی امام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸: خط ۱۸:
== مرجعیت علمی امام و پاسخ به دو شبهه ==
== مرجعیت علمی امام و پاسخ به دو شبهه ==
در اینجا چند مسئله در خور [[تأمل]] است:
در اینجا چند مسئله در خور [[تأمل]] است:
# نخست: [[خداوند]] به [[انسان]] [[حس]] و [[عقل]] داده و او را بر یافتن این‌گونه [[علوم]] [[توانمند]] ساخته است، اما [[علوم دینی]] که یافتن آنها خارج از توان [[عقل]] و [[حس]] است، باید با [[وحی]] به [[مردم]] رسانده شود؛ بنابراین نیازی نیست [[علوم]] غیردینی به وسیله [[وحی]] به [[مردم]] گفته شود. در پاسخ به این دیدگاه می‌توان گفت اولاً داده‌های [[عقل]] و [[حس]] که بیشتر از راه [[آزمون]] و [[خطا]] به دست می‌آیند، قابل [[اعتماد]] نیستند تا بتوان با تکیه بر آنها [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] را تأمین کرد؛ ثانياً بسیاری یا برخی از [[آموزه‌های دینی]] ـ مانند [[حسن عدل]] و [[قبح ظلم]] و... ـ نیز از بدیهیات عقلی‌اند که [[پیامبران]] آنها را برای [[مردم]] گفته‌اند تا ایشان به [[درستی]] آنها [[یقین]] یابند.
# نخست: [[خداوند]] به [[انسان]] [[حس]] و [[عقل]] داده و او را بر یافتن این‌گونه [[علوم]] [[توانمند]] ساخته است، اما [[علوم دینی]] که یافتن آنها خارج از توان [[عقل]] و [[حس]] است، باید با [[وحی]] به [[مردم]] رسانده شود؛ بنابراین نیازی نیست [[علوم]] غیردینی به وسیله [[وحی]] به [[مردم]] گفته شود. در پاسخ به این دیدگاه می‌توان گفت اولاً داده‌های [[عقل]] و [[حس]] که بیشتر از راه [[آزمون]] و [[خطا]] به دست می‌آیند، قابل اعتماد نیستند تا بتوان با تکیه بر آنها سعادت دنیا و [[آخرت]] را تأمین کرد؛ ثانياً بسیاری یا برخی از [[آموزه‌های دینی]] ـ مانند حسن عدل و قبح ظلم و... ـ نیز از بدیهیات عقلی‌اند که [[پیامبران]] آنها را برای [[مردم]] گفته‌اند تا ایشان به [[درستی]] آنها [[یقین]] یابند.
# دوم: [[سیره پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} بیانگر آن است که ایشان موارد نادری از [[علوم]] غیردینی را بیان کرده‌اند. به دیگر سخن، تعداد [[علوم]] غیردینی از [[علوم دینی]] بسیار بیشتر است. این در حالی است که سخنان [[امامان]] {{عم}} درباره [[علوم]] غیردینی درصد ناچیزی از مجموع سخنان ایشان را دربرمی‌گیرد. این امر نشان می‌دهد که یا [[علوم]] غیردینی که در [[سعادت انسان]] تأثیرگذار است، بسیار اندک‌اند، یا آنکه اساساً طرح این مسائل [[وظیفه]] آنها نبوده است.
# دوم: سیره پیامبران و [[امامان]] {{عم}} بیانگر آن است که ایشان موارد نادری از [[علوم]] غیردینی را بیان کرده‌اند. به دیگر سخن، تعداد [[علوم]] غیردینی از [[علوم دینی]] بسیار بیشتر است. این در حالی است که سخنان [[امامان]] {{عم}} درباره [[علوم]] غیردینی درصد ناچیزی از مجموع سخنان ایشان را دربرمی‌گیرد. این امر نشان می‌دهد که یا [[علوم]] غیردینی که در [[سعادت انسان]] تأثیرگذار است، بسیار اندک‌اند، یا آنکه اساساً طرح این مسائل [[وظیفه]] آنها نبوده است.


در پاسخ به این دیدگاه نیز می‌توان گفت [[علوم]] مطرح شده در سخنان [[امامان]] {{عم}} نشان از سودمندی این [[علوم]] دارد، اما طرح نکردن دیگر [[علوم]] را نمی‌توان به منزلۀ سودمند نبودن آنها دانست یا آنکه [[معتقد]] شد طرح دیگر [[علوم]] [[وظیفه]] ایشان نبوده است. افزون بر آن، [[سیره]] [[امامان]] {{عم}} بیانگر آن است که ایشان همه [[علوم دینی]] را نیز به همگان [[آموزش]] نمی‌دادند و گاه یک [[پرسش]] را برای دو نفر، دو گونه پاسخ می‌دادند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 4، ص 549.</ref>. این واقعیتِ [[تاریخی]] نشان می‌دهد بیان [[علوم]] غیردینی که گاه [[نیازمند]] هوش و ذکاوتی ویژه در مخاطب است، به [[دلیل]] نبود مقتضی، [[آموزش]] داده نمی‌شود. با وجود این، به نظر می‌رسد این دیدگاه که بیان [[علوم]] غیردینیِ سودمند بر [[امام]] لازم است، خالی از [[تأمل]] نیست؛ چراکه اولاً [[علوم]] غیردینی سودمند گستره‌ای بسیار دارد، هرکدام از این [[علوم]] نیز خود دارای فروعاتی فراوان و هرکدام از آنها نیز دارای مسائل بسیاری‌اند. [[اثبات]] اینکه تمام آنها در [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] تأثیرگذارند، بسیار دشوار است؛ ثانیاً گفتن بسیاری از [[علوم]] غیردینی [[نیازمند]] وجود شرایط لازم نیست و [[فهم]] آنها برای [[عامه]] [[مردم]] نیز آسان است. دست‌کم [[فهم]] بسیاری از آنها از [[فهم]] [[معارف]] عمیق ماورایی دشوارتر نیست، اما [[معارف]] و [[علوم]] غیردینی در سخنان [[امامان]] {{عم}} بسیار کمتر از [[معارف دینی]] است. در نتیجه نمی‌توان [[مرجعیت امام]] در [[علوم]] غیردینی را از راه [[هدف]] [[نصب امام]] ثابت کرد<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.
در پاسخ به این دیدگاه نیز می‌توان گفت [[علوم]] مطرح شده در سخنان [[امامان]] {{عم}} نشان از سودمندی این [[علوم]] دارد، اما طرح نکردن دیگر [[علوم]] را نمی‌توان به منزلۀ سودمند نبودن آنها دانست یا آنکه [[معتقد]] شد طرح دیگر [[علوم]] [[وظیفه]] ایشان نبوده است. افزون بر آن، [[سیره]] [[امامان]] {{عم}} بیانگر آن است که ایشان همه [[علوم دینی]] را نیز به همگان [[آموزش]] نمی‌دادند و گاه یک [[پرسش]] را برای دو نفر، دو گونه پاسخ می‌دادند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 4، ص 549.</ref>. این واقعیتِ [[تاریخی]] نشان می‌دهد بیان [[علوم]] غیردینی که گاه [[نیازمند]] هوش و ذکاوتی ویژه در مخاطب است، به [[دلیل]] نبود مقتضی، [[آموزش]] داده نمی‌شود. با وجود این، به نظر می‌رسد این دیدگاه که بیان [[علوم]] غیردینیِ سودمند بر [[امام]] لازم است، خالی از [[تأمل]] نیست؛ چراکه اولاً [[علوم]] غیردینی سودمند گستره‌ای بسیار دارد، هرکدام از این [[علوم]] نیز خود دارای فروعاتی فراوان و هرکدام از آنها نیز دارای مسائل بسیاری‌اند. [[اثبات]] اینکه تمام آنها در سعادت دنیا و [[آخرت]] [[انسان]] تأثیرگذارند، بسیار دشوار است؛ ثانیاً گفتن بسیاری از [[علوم]] غیردینی [[نیازمند]] وجود شرایط لازم نیست و فهم آنها برای [[عامه]] [[مردم]] نیز آسان است. دست‌کم فهم بسیاری از آنها از فهم معارف عمیق ماورایی دشوارتر نیست، اما معارف و [[علوم]] غیردینی در سخنان [[امامان]] {{عم}} بسیار کمتر از معارف دینی است. در نتیجه نمی‌توان [[مرجعیت امام]] در [[علوم]] غیردینی را از راه [[هدف]] [[نصب امام]] ثابت کرد<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ ـ ۳۰۹.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۲٬۰۵۷

ویرایش