برزخ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = معاد | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[برزخ در قرآن]] - [[برزخ در کلام اسلامی]] - [[برزخ در معارف دعا و زیارات]] - [[برزخ در معارف و سیره سجادی]] - [[برزخ در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | |||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[برزخ در قرآن | |||
'''برزخ''' به معنای فاصل میان دو چیز به فاصله میان [[مرگ]] تا [[روز قیامت]] گفته میشود. در [[آیات]] و [[روایات]] به این موضوع پرداخته شده است. [[انسان]] باید از [[دنیا]] به [[آخرت]] پا بگذارد و این دو سرا، از هرنظر با یکدیگر متفاوتاند. این انتقال، آنگاه تحملپذیر است که مرحلهای میانی در کار باشد. از ویژگیهای عالم برزخ، حیات شبه جسمانی آن است. | |||
== معناشناسی برزخ == | == معناشناسی برزخ == | ||
برزخ از ریشه «بَرَزَه» به معنای جداکننده دو چیز<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۱۸.</ref> و فاصل و حایل میان دو چیز از یکدیگر<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۴، ص۳۳۸؛ زبیدی، سیدمحمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۴، ص۲۶۰.</ref> است. در اصطلاح [[کلامی]] و [[متون دینی]] به فاصله میان [[مرگ]] تا [[روز قیامت]]<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص۳۱۶.</ref> و در اصطلاح [[فلسفی]] به عالمی که [[حد وسط]] عالم [[عقول]] و [[عالم طبیعت]] است، برزخ گفته میشود<ref>میرداماد، میرمحمدباقر، جذوات و مواقیت، ص۶۲؛ حسینی اردکانی، احمد بن محمد، مرآت الاکوان، ص۵۱۹.</ref>. از [[عالم برزخ]] با نامهای [[عالم قبر]]، [[عالم مثال]] و ... نیز یاد میکنند<ref>شیخ اشراق، سهروردی، شهاب الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۲، ص۲۳۰؛ کربن، هانری، ارض ملکوت، ص۳۴؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ص۳۲۷؛ همو، تقریرات، ج۵، ص۵۱۹ – ۵۲۰.</ref>.<ref> [[باقر صاحبی|صاحبی، باقر]]، [[برزخ - صاحبی (مقاله)| مقاله «برزخ»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۶۰۹.</ref> | |||
[[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا باز گردانید! شاید من در آنچه وا نهادهام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۹۹ ۱۰۰</ref>. این [[آیه]]، تنها آیهای است که فاصلۀ [[مرگ]] و [[قیامت]] را برزخ خوانده است و کاملاً بر این نکته صراحت دارد که [[انسان]] پس از [[مرگ]]، دارای نوعی حیات است. علمای [[اسلام]] واژۀ برزخ را از همینجا اقتباس کردهاند و در برخی [[روایات]] از [[قبر]]، تعبیر به برزخ کردهاند. از [[روایات]] برمیآید برزخ [[مؤمنان]] در [[وادی السلام]] [[نجف]] و [[جایگاه]] [[کافران]] و [[منافقان]]، وادی [[برهوت]] [[یمن]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۵۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۵۹.</ref>. | |||
[[انسان]] باید از [[دنیا]] به [[آخرت]] پا بگذارد و این دو سرا، از هرنظر با یکدیگر متفاوتاند. این انتقال، آنگاه تحملپذیر است که مرحلهای میانی در کار باشد؛ یعنی جایی که پارهای از ویژگیهای هر دو جا را دارا باشد. [[عالم برزخ]] این چنین است و برخی کاستیها و کژیهای [[مؤمنان]] را میزداید و آنان را برای [[قیامت]] و [[آخرت]] [[پاک]] میسازد، همچنین برخی دانستنیها و [[معارف]] به [[مؤمنان]] و [[صالحان]] [[القاء]] میشود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹.</ref>. | |||
== پیشینه و حقیقت == | |||
بحث از برزخ در [[تعالیم اسلامی]]، ریشه در [[آیات قرآن کریم]] دارد<ref>یس، ۵۱ -۵۲؛ مؤمنون، ۱۰۰.</ref> و در برخی [[روایات]] حقایقی از آن عالم بیان شده است که از آن به [[عالم قبر]] تعبیر شده است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۱۶، ص۲۷۰.</ref>. [[اعتقاد]] به برزخ مورد توجه [[مسلمانان]] بوده، تا از جایی که [[ایمان]] به آن از [[ضروریات دین]] شمرده شده است<ref> صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، ص۵۸؛ همو، الامالی، ص۲۹۵ و ۳۳۹؛ مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ص۷۶-۷۷؛ قاضی عبدالجبارهمدانی، ابوالحسن، شرح الاصول الخمسه، ص۴۹۳؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۱۱.</ref>؛ گرچه گروهی از [[معتزله]] و [[خوارج]] وجود [[عالم برزخ]] را نپذیرفتهاند<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۴۳۰؛ قاضی عبدالجبارهمدانی، ابوالحسن، شرح الاصول الخمسه، ص۴۹۳؛ حلی، علامه، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۲۴ -۴۲۵.</ref>. بنابر برخی [[روایات]]، برزخ، نمونه و مثالی از [[قیامت]] است و نسبت آن با قیامت، همانند نسبت [[خواب]] با [[بیداری]] است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۳۸ و ۲۴۳؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، الرسائل التوحیدیه، ص۲۲۱.</ref>. تفاوت برزخ با قیامت در این است که در برزخ انس به [[طبیعت]] باقی است، با ظهور [[عالم غیب]]، توجهات و انس به [[عالم طبیعت]] قطع میشود و در اینجا قیامت کبری برپا میگردد<ref>تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۶۰۰- ۶۰۱.</ref>.<ref>[[باقر صاحبی|صاحبی، باقر]]، [[برزخ - صاحبی (مقاله)| مقاله «برزخ»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۶۰۹.</ref> | |||
== [[زندگی]] برزخی == | == [[زندگی]] برزخی == | ||
[[روح]] [[انسان]] با پایان [[زندگی]] [[دنیایی]]، به جسم لطیفی راه مییابد که از بسیاری عوارض جسمانی و مادی برکنار است؛ اما از آن رو که شبیه جسم مادی است، آن را "[[بدن]]" یا "قالب مثالی" گویند. اگر میت اهل [[ایمان]] و [[نیکی]] باشد، در [[عالم برزخ]] به [[آسایش]] و [[نعمت]] میرسد و اگر اهل [[کفر]] یا [[گناه]] باشد، [[کیفر]] میبیند. البته این [[نعمتها]] و رنجهای برزخی برای برخی خاص در همین [[دنیا]] نیز قابل مشاهده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۵۷.</ref>. | |||
[[جهان]] برزخ، صبح و [[شام]] دارد و برزخیان متناسب با [[زندگی]] برزخی، میخورند و میآشامند و با یکدیگر سخن میگویند و نشست و برخاست دارند. وقتی روحی از [[دنیا]] به برزخ میرسد، برزخیان به استقبالش میشتابند و [[اخبار]] زندگان را از او میگیرند البته برزخیان بسته به [[جایگاه]] برزخی خویش، گاه به [[دنیا]] سر میزنند و از حال و روز بازماندگان [[دنیایی]] [[آگاه]] میگردند<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۲۶۸ و ۲۶۹۲.</ref>. | |||
برزخیان چند گروهاند: | |||
# [[مؤمنان]] که به [[نعمتهای بهشتی]] متنعماند. | |||
# [[کافران]] که در دوزخی با نام [[برهوت]] در عذاباند. | |||
# [[مسلمانان]] [[فاسق]] و بیولایت به [[اهل بیت]] {{ع}} که [[عمل صالح]] دارند و در برابر [[امامان معصوم]] {{ع}} [[عداوت]] نشان ندادهاند. اینان از [[نعمتهای بهشتی]] بهرهمند نمیشوند؛ ولی از [[نسیم]] آن برخوردار میشوند سفیهان و [[کودکان]] و [[مستضعفان]] ([[عقیدتی]]) نیز به این گروه میپیوندند. | |||
# [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] {{ع}} که از گورهایشان، دری به [[دوزخ]] گشوده میشود و با [[آتش دوزخ]] [[کیفر]] میبینند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹.</ref>. | |||
== برزخ در [[آیات]] و [[روایات]] == | == برزخ در [[آیات]] و [[روایات]] == | ||
[[آیات]] متعددی بر نوعی از حیات در فاصلۀ [[مرگ]] تا [[قیامت]] دلالت دارند: | |||
# آیاتی که از گفت و شنود میان [[انسانهای صالح]] یا انسانهای [[فاسد]] با [[فرشتگان الهی]] یاد میکند. این گفتوگوها بلافاصله بعد از [[مرگ]] صورت میگیرد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم». سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنان که چون فرشتگانشان پاک سیرت بمیرانند، میگویند: سلام بر شما. به پاداش کارهایی که میکردهاید به بهشت درآیید». سوره نحل، آیه ۳۲.</ref>. | # آیاتی که از گفت و شنود میان [[انسانهای صالح]] یا انسانهای [[فاسد]] با [[فرشتگان الهی]] یاد میکند. این گفتوگوها بلافاصله بعد از [[مرگ]] صورت میگیرد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم». سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنان که چون فرشتگانشان پاک سیرت بمیرانند، میگویند: سلام بر شما. به پاداش کارهایی که میکردهاید به بهشت درآیید». سوره نحل، آیه ۳۲.</ref>. | ||
# آیاتی که در آنها مستقیماً از حیات و نعمتهای انسانهای [[نیکوکار]]، یا از [[عذاب]] انسانهای [[بدکار]] در فاصلۀ [[مرگ]] و [[قیامت]] یاد شده است: {{متن قرآن|وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۹ ـ ۱۷۰ | # آیاتی که در آنها مستقیماً از حیات و نعمتهای انسانهای [[نیکوکار]]، یا از [[عذاب]] انسانهای [[بدکار]] در فاصلۀ [[مرگ]] و [[قیامت]] یاد شده است: {{متن قرآن|وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۹ ـ ۱۷۰.</ref> | ||
در [[حدیث]] است که [[مردم]] در خوابند؛ همین که میمیرند، بیدار میشوند. مقصود [[حدیث]] این است که درجۀ حیات بعد از مردن، از درجۀ حیات پیش از مردن، کاملتر و بالاتر است. همانطور که [[انسان]] در [[خواب]]، حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام [[بیداری]] حیات کاملتر میشود. [[رسول خدا]] {{صل}} در [[جنگ بدر]]، پس از کشته شدن و انداختن بدنهای سران [[قریش]] در یک [[چاه]]، سر به درون [[چاه]] برد و به آنها گفت: «ما آنچه را [[خداوند]] به ما [[وعده]] داده بود محقق یافتیم، آیا شما نیز وعدههای راست [[خدا]] را به درستی دریافتید؟ بعضی از [[اصحاب]] گفتند: "یا [[رسول الله]]! شما با کشتهشدگان و مردگان سخن میگویید؟! مگر اینها سخن شما را [[درک]] میکنند؟! [[حضرت]] فرمود: "آنها اکنون از شما شنواترند». | |||
در [[عالم برزخ]] فقط مسائلی مورد پرسش واقع میشوند که [[انسان]] باید به آنها [[اعتقاد]] و [[ایمان]] داشته باشد. رسیدگی به سایر مسائل به وقوع [[قیامت]] موکول است. انجام دادن کارهای خیر و همچنین [[دعا]] و طلب [[آمرزش]] بازماندگان برای مردگان با [[نیت]] و انگیزۀ [[ثواب]] و اجر برای آنها موجب خیر و [[سعادت]] مردگان میشود. اگر [[فرزندان]] در زمان حیات [[پدر]] و [[مادر]]، آنها را ناراضی کرده باشند، میتوانند بعد از درگذشت آنها طوری عمل کنند که [[رضایت]] آنان را به دست آورند؛ همچنان که عکس آن ممکن است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۵۵ ـ ۵۶.</ref>. | |||
== ویژگیهای حیات برزخ == | |||
از ویژگیهای عالم برزخ، حیات شبه [[جسمانی]] آن است. در [[آیات قرآنی]]<ref>نور، ۲۴؛ یس، ۵۱ و ۶۵.</ref> شواهدی وجود دارد که [[بدن]] برزخی غیر از بدن [[دنیایی]] است و هیئتی مشابه آن دارد<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۰؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۲، ص۱۲۲ و ج۱۴، ص۲۳۹.</ref>. برخی از [[متکلمان امامیه]] بر این باورند که [[ارواح]] در عالم برزخ، بدنهایی شبیه بدن [[دنیوی]] خود دارند<ref>مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ص۷۷؛ لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ص۶۵۲؛ فیض کاشانی، ملامحسن، الشافی فی العقائد والاخلاق والاحکام، ص۹۰۰ -۹۰۲.</ref>؛ البته این [[عقیده]] از روایات متعددی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۴۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۷۰. </ref> برمیخیزد که گویای آن است که [[روح]] در عالم برزخ با قالب مثالی که با آن عالم سنخیت دارد، [[سیر]] خود را ادامه میدهد و [[رنج]] و [[لذت]] را همانند [[دنیا]] [[درک]] میکند<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۸، ص۳۱۱ - ۳۱۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. | |||
برخی [[متکلمان]] بر این عقیدهاند که [[دوزخ]] و [[عذاب]] در برزخ، مربوط به [[ادراکات]] و صورتهایی در نفس است که از [[باطن]] نفس، به واسطه ملکاتی که پیدا کرده، نشئت میگیرد و فرد با همین صورتهای [[ناهنجار]]، در [[آخرت]] عذاب میشود<ref>غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۶، ص۷۲- ۷۷.</ref>. اما برخی دیگر این نظر را نمیپذیرند و معتقدند که عذاب برزخی با همان صورتهای خارجی [[اخروی]] که نفس ایجاد میکند، واقع میشود و نفس با ترک [[عالم طبیعت]]، ترقی میکند و قویتر میشود و انشای نفس که در عالم طبیعت به شکل صورتهای [[ذهنی]] بوده، در آخرت ظهور خارجی مییابد<ref>تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۲۵۱-۲۵۶.</ref>.<ref>[[باقر صاحبی|صاحبی، باقر]]، [[برزخ - صاحبی (مقاله)| مقاله «برزخ»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۶۱۰.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۴۳: | خط ۶۳: | ||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | # [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | ||
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | # [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM009734.jpg|22px]] [[باقر صاحبی|صاحبی، باقر]]، [[برزخ - صاحبی (مقاله)| مقاله «برزخ»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۴۹: | خط ۶۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:معاد]] | [[رده:معاد]] | ||
[[رده:اصطلاحات قرآنی]] | [[رده:اصطلاحات قرآنی]] | ||
[[رده:اعتقادات اسلامی]] | [[رده:اعتقادات اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۱
برزخ به معنای فاصل میان دو چیز به فاصله میان مرگ تا روز قیامت گفته میشود. در آیات و روایات به این موضوع پرداخته شده است. انسان باید از دنیا به آخرت پا بگذارد و این دو سرا، از هرنظر با یکدیگر متفاوتاند. این انتقال، آنگاه تحملپذیر است که مرحلهای میانی در کار باشد. از ویژگیهای عالم برزخ، حیات شبه جسمانی آن است.
معناشناسی برزخ
برزخ از ریشه «بَرَزَه» به معنای جداکننده دو چیز[۱] و فاصل و حایل میان دو چیز از یکدیگر[۲] است. در اصطلاح کلامی و متون دینی به فاصله میان مرگ تا روز قیامت[۳] و در اصطلاح فلسفی به عالمی که حد وسط عالم عقول و عالم طبیعت است، برزخ گفته میشود[۴]. از عالم برزخ با نامهای عالم قبر، عالم مثال و ... نیز یاد میکنند[۵].[۶]
قرآن کریم میفرماید: ﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾[۷]. این آیه، تنها آیهای است که فاصلۀ مرگ و قیامت را برزخ خوانده است و کاملاً بر این نکته صراحت دارد که انسان پس از مرگ، دارای نوعی حیات است. علمای اسلام واژۀ برزخ را از همینجا اقتباس کردهاند و در برخی روایات از قبر، تعبیر به برزخ کردهاند. از روایات برمیآید برزخ مؤمنان در وادی السلام نجف و جایگاه کافران و منافقان، وادی برهوت یمن است[۸].
انسان باید از دنیا به آخرت پا بگذارد و این دو سرا، از هرنظر با یکدیگر متفاوتاند. این انتقال، آنگاه تحملپذیر است که مرحلهای میانی در کار باشد؛ یعنی جایی که پارهای از ویژگیهای هر دو جا را دارا باشد. عالم برزخ این چنین است و برخی کاستیها و کژیهای مؤمنان را میزداید و آنان را برای قیامت و آخرت پاک میسازد، همچنین برخی دانستنیها و معارف به مؤمنان و صالحان القاء میشود[۹].
پیشینه و حقیقت
بحث از برزخ در تعالیم اسلامی، ریشه در آیات قرآن کریم دارد[۱۰] و در برخی روایات حقایقی از آن عالم بیان شده است که از آن به عالم قبر تعبیر شده است[۱۱]. اعتقاد به برزخ مورد توجه مسلمانان بوده، تا از جایی که ایمان به آن از ضروریات دین شمرده شده است[۱۲]؛ گرچه گروهی از معتزله و خوارج وجود عالم برزخ را نپذیرفتهاند[۱۳]. بنابر برخی روایات، برزخ، نمونه و مثالی از قیامت است و نسبت آن با قیامت، همانند نسبت خواب با بیداری است[۱۴]. تفاوت برزخ با قیامت در این است که در برزخ انس به طبیعت باقی است، با ظهور عالم غیب، توجهات و انس به عالم طبیعت قطع میشود و در اینجا قیامت کبری برپا میگردد[۱۵].[۱۶]
زندگی برزخی
روح انسان با پایان زندگی دنیایی، به جسم لطیفی راه مییابد که از بسیاری عوارض جسمانی و مادی برکنار است؛ اما از آن رو که شبیه جسم مادی است، آن را "بدن" یا "قالب مثالی" گویند. اگر میت اهل ایمان و نیکی باشد، در عالم برزخ به آسایش و نعمت میرسد و اگر اهل کفر یا گناه باشد، کیفر میبیند. البته این نعمتها و رنجهای برزخی برای برخی خاص در همین دنیا نیز قابل مشاهده است[۱۷].
جهان برزخ، صبح و شام دارد و برزخیان متناسب با زندگی برزخی، میخورند و میآشامند و با یکدیگر سخن میگویند و نشست و برخاست دارند. وقتی روحی از دنیا به برزخ میرسد، برزخیان به استقبالش میشتابند و اخبار زندگان را از او میگیرند البته برزخیان بسته به جایگاه برزخی خویش، گاه به دنیا سر میزنند و از حال و روز بازماندگان دنیایی آگاه میگردند[۱۸].
برزخیان چند گروهاند:
- مؤمنان که به نعمتهای بهشتی متنعماند.
- کافران که در دوزخی با نام برهوت در عذاباند.
- مسلمانان فاسق و بیولایت به اهل بیت (ع) که عمل صالح دارند و در برابر امامان معصوم (ع) عداوت نشان ندادهاند. اینان از نعمتهای بهشتی بهرهمند نمیشوند؛ ولی از نسیم آن برخوردار میشوند سفیهان و کودکان و مستضعفان (عقیدتی) نیز به این گروه میپیوندند.
- دشمنان امامان معصوم (ع) که از گورهایشان، دری به دوزخ گشوده میشود و با آتش دوزخ کیفر میبینند[۱۹].
برزخ در آیات و روایات
آیات متعددی بر نوعی از حیات در فاصلۀ مرگ تا قیامت دلالت دارند:
- آیاتی که از گفت و شنود میان انسانهای صالح یا انسانهای فاسد با فرشتگان الهی یاد میکند. این گفتوگوها بلافاصله بعد از مرگ صورت میگیرد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ﴾[۲۰]؛ ﴿الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾[۲۱].
- آیاتی که در آنها مستقیماً از حیات و نعمتهای انسانهای نیکوکار، یا از عذاب انسانهای بدکار در فاصلۀ مرگ و قیامت یاد شده است: ﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾[۲۲]
در حدیث است که مردم در خوابند؛ همین که میمیرند، بیدار میشوند. مقصود حدیث این است که درجۀ حیات بعد از مردن، از درجۀ حیات پیش از مردن، کاملتر و بالاتر است. همانطور که انسان در خواب، حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری حیات کاملتر میشود. رسول خدا (ص) در جنگ بدر، پس از کشته شدن و انداختن بدنهای سران قریش در یک چاه، سر به درون چاه برد و به آنها گفت: «ما آنچه را خداوند به ما وعده داده بود محقق یافتیم، آیا شما نیز وعدههای راست خدا را به درستی دریافتید؟ بعضی از اصحاب گفتند: "یا رسول الله! شما با کشتهشدگان و مردگان سخن میگویید؟! مگر اینها سخن شما را درک میکنند؟! حضرت فرمود: "آنها اکنون از شما شنواترند».
در عالم برزخ فقط مسائلی مورد پرسش واقع میشوند که انسان باید به آنها اعتقاد و ایمان داشته باشد. رسیدگی به سایر مسائل به وقوع قیامت موکول است. انجام دادن کارهای خیر و همچنین دعا و طلب آمرزش بازماندگان برای مردگان با نیت و انگیزۀ ثواب و اجر برای آنها موجب خیر و سعادت مردگان میشود. اگر فرزندان در زمان حیات پدر و مادر، آنها را ناراضی کرده باشند، میتوانند بعد از درگذشت آنها طوری عمل کنند که رضایت آنان را به دست آورند؛ همچنان که عکس آن ممکن است[۲۳].
ویژگیهای حیات برزخ
از ویژگیهای عالم برزخ، حیات شبه جسمانی آن است. در آیات قرآنی[۲۴] شواهدی وجود دارد که بدن برزخی غیر از بدن دنیایی است و هیئتی مشابه آن دارد[۲۵]. برخی از متکلمان امامیه بر این باورند که ارواح در عالم برزخ، بدنهایی شبیه بدن دنیوی خود دارند[۲۶]؛ البته این عقیده از روایات متعددی[۲۷] برمیخیزد که گویای آن است که روح در عالم برزخ با قالب مثالی که با آن عالم سنخیت دارد، سیر خود را ادامه میدهد و رنج و لذت را همانند دنیا درک میکند[۲۸].
برخی متکلمان بر این عقیدهاند که دوزخ و عذاب در برزخ، مربوط به ادراکات و صورتهایی در نفس است که از باطن نفس، به واسطه ملکاتی که پیدا کرده، نشئت میگیرد و فرد با همین صورتهای ناهنجار، در آخرت عذاب میشود[۲۹]. اما برخی دیگر این نظر را نمیپذیرند و معتقدند که عذاب برزخی با همان صورتهای خارجی اخروی که نفس ایجاد میکند، واقع میشود و نفس با ترک عالم طبیعت، ترقی میکند و قویتر میشود و انشای نفس که در عالم طبیعت به شکل صورتهای ذهنی بوده، در آخرت ظهور خارجی مییابد[۳۰].[۳۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۱۸.
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۴، ص۳۳۸؛ زبیدی، سیدمحمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۴، ص۲۶۰.
- ↑ سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص۳۱۶.
- ↑ میرداماد، میرمحمدباقر، جذوات و مواقیت، ص۶۲؛ حسینی اردکانی، احمد بن محمد، مرآت الاکوان، ص۵۱۹.
- ↑ شیخ اشراق، سهروردی، شهاب الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۲، ص۲۳۰؛ کربن، هانری، ارض ملکوت، ص۳۴؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ص۳۲۷؛ همو، تقریرات، ج۵، ص۵۱۹ – ۵۲۰.
- ↑ صاحبی، باقر، مقاله «برزخ»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۰۹.
- ↑ «هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا باز گردانید! شاید من در آنچه وا نهادهام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۹۹ ۱۰۰
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۵۵؛ فرهنگ شیعه، ص۱۵۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۵۹.
- ↑ یس، ۵۱ -۵۲؛ مؤمنون، ۱۰۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۱۶، ص۲۷۰.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، ص۵۸؛ همو، الامالی، ص۲۹۵ و ۳۳۹؛ مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ص۷۶-۷۷؛ قاضی عبدالجبارهمدانی، ابوالحسن، شرح الاصول الخمسه، ص۴۹۳؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۱۱.
- ↑ اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۴۳۰؛ قاضی عبدالجبارهمدانی، ابوالحسن، شرح الاصول الخمسه، ص۴۹۳؛ حلی، علامه، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۲۴ -۴۲۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۳۸ و ۲۴۳؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، الرسائل التوحیدیه، ص۲۲۱.
- ↑ تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۶۰۰- ۶۰۱.
- ↑ صاحبی، باقر، مقاله «برزخ»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۰۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۵۹؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۵۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۶، ص۲۶۸ و ۲۶۹۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۵۹.
- ↑ «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم». سوره نساء، آیه ۹۷.
- ↑ «آنان که چون فرشتگانشان پاک سیرت بمیرانند، میگویند: سلام بر شما. به پاداش کارهایی که میکردهاید به بهشت درآیید». سوره نحل، آیه ۳۲.
- ↑ «و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۹ ـ ۱۷۰.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۵۵ ـ ۵۶.
- ↑ نور، ۲۴؛ یس، ۵۱ و ۶۵.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۰؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۲، ص۱۲۲ و ج۱۴، ص۲۳۹.
- ↑ مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ص۷۷؛ لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ص۶۵۲؛ فیض کاشانی، ملامحسن، الشافی فی العقائد والاخلاق والاحکام، ص۹۰۰ -۹۰۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۴۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۷۰.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۸، ص۳۱۱ - ۳۱۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۱۷.
- ↑ غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، ج۱۶، ص۷۲- ۷۷.
- ↑ تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۲۵۱-۲۵۶.
- ↑ صاحبی، باقر، مقاله «برزخ»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۶۱۰.