یسع بن حمزه: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[یسع بن حمزه در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== آشنایی اجمالی == | |||
از [[یاران امام رضا]] {{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. | |||
او میگوید: «در مجلس [[امام]] {{ع}} بودم مردی آمد و گفت: از [[حج]] برگشته و اندوختهام را گم کردهام، اگر ممکن است مبلغی را به من بدهید تا به وطنم بازگردم. چون به آنجا رسیدم، آنچه را به من دادی برایت [[صدقه]] میدهم. [[حضرت]] فرمودند: بنشین. مدتی بعد، [[مردم]] حاضر در مجلس متفرق شدند. امام {{ع}} به اندرونی رفت و بعد از دقایقی دست [[مبارک]] را از بالای درب بیرون آورد و فرمودند: کجاست آن [[مرد]] [[خراسانی]]؟ مرد بلند شد و به جانب امام رفت. امام {{ع}} از بالای درب مبلغی را به آن مرد داد و فرمودند: این بیست [[دینار]] را بگیر و حوائج خود را برطرف کن و از طرف من صدقه نده. سپس از او خواهش کرد که سریعاً آنجا را ترک کند. وقتی که مرد خراسانی رفت، امام {{ع}} از اندرونی بیرون آمدند. چون علت این نحوه [[پول]] دادن به مرد را از [[امام رضا]] {{ع}} سوال کردم، ایشان فرمودند: نخواستم آن هنگام که پول را دریافت میکرد، آثار [[شرم]] و خجلت را در سیمای او ببینم»<ref>اصول کافی، ج۴، ص۲۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۵۴۴.</ref> | |||
== | |||
از [[یاران امام رضا]]{{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. | |||
او میگوید: «در مجلس [[امام]]{{ع}} بودم مردی آمد و گفت: از [[حج]] برگشته و اندوختهام را گم کردهام، اگر ممکن است مبلغی را به من بدهید تا به وطنم بازگردم. چون به آنجا رسیدم، آنچه را به من دادی برایت [[صدقه]] میدهم. [[حضرت]] فرمودند: بنشین. مدتی بعد، [[مردم]] حاضر در مجلس متفرق شدند. امام{{ع}} به اندرونی رفت و بعد از دقایقی دست [[مبارک]] را از بالای درب بیرون آورد و فرمودند: کجاست آن [[مرد]] [[خراسانی]]؟ مرد بلند شد و به جانب امام رفت. امام{{ع}} از بالای درب مبلغی را به آن مرد داد و فرمودند: این بیست [[دینار]] را بگیر و حوائج خود را برطرف کن و از طرف من صدقه نده. سپس از او خواهش کرد که سریعاً آنجا را ترک کند. وقتی که مرد خراسانی رفت، امام{{ع}} از اندرونی بیرون آمدند. چون علت این نحوه [[پول]] دادن به مرد را از [[امام رضا]]{{ع}} سوال کردم، ایشان فرمودند: نخواستم آن هنگام که پول را دریافت میکرد، آثار [[شرم]] و خجلت را در سیمای او ببینم»<ref>اصول کافی، ج۴، ص۲۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۵۴۴.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[اصحاب امام رضا]] | * [[اصحاب امام رضا]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۲۱: | خط ۱۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب امام رضا]] | [[رده:اصحاب امام رضا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۳
آشنایی اجمالی
از یاران امام رضا (ع) در مدینه بود[۱]. او میگوید: «در مجلس امام (ع) بودم مردی آمد و گفت: از حج برگشته و اندوختهام را گم کردهام، اگر ممکن است مبلغی را به من بدهید تا به وطنم بازگردم. چون به آنجا رسیدم، آنچه را به من دادی برایت صدقه میدهم. حضرت فرمودند: بنشین. مدتی بعد، مردم حاضر در مجلس متفرق شدند. امام (ع) به اندرونی رفت و بعد از دقایقی دست مبارک را از بالای درب بیرون آورد و فرمودند: کجاست آن مرد خراسانی؟ مرد بلند شد و به جانب امام رفت. امام (ع) از بالای درب مبلغی را به آن مرد داد و فرمودند: این بیست دینار را بگیر و حوائج خود را برطرف کن و از طرف من صدقه نده. سپس از او خواهش کرد که سریعاً آنجا را ترک کند. وقتی که مرد خراسانی رفت، امام (ع) از اندرونی بیرون آمدند. چون علت این نحوه پول دادن به مرد را از امام رضا (ع) سوال کردم، ایشان فرمودند: نخواستم آن هنگام که پول را دریافت میکرد، آثار شرم و خجلت را در سیمای او ببینم»[۲].[۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۲۴.
- ↑ اصول کافی، ج۴، ص۲۴.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۵۴۴.