فزت و رب الکعبه: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{خرد}} +)) |
(←مقدمه) |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = امام علی | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = امام علی (پرسش) | |||
}} | |||
{{ | == مقدمه == | ||
این جمله که به معنای "به [[پروردگار]] [[کعبه]] [[سوگند]]، [[رستگار]] و کامیاب شدم" است، از زبان [[حضرت علی]]{{ع}} پس از ضربت خوردن در [[صبح]] نوزدهم رمضان نقل شده است. وقتی [[ابن ملجم]] تیغ بر فرق مبارکش فرو آورد، این جمله را فرمود و افزود که: این مرد، فرار نکند!<ref>موسوعة شهادة المعصومین، ج ۱ ص۳۶۸(به نقل از مقتل ابن ابی الدنیا و تاریخ ابن عساکر)، الامامة و السیّاسة، ج ۱ ص۱۶.</ref> آرزوی آن حضرت [[شهادت]] بود و پیوسته برای آن لحظهشماری میکرد و از زبان [[پیامبر]] شنیده بود که محاسنش با [[خون]] سرش خضاب خواهد شد. ازاینرو [[منتظر]] آن حادثه بود. قبل از شهادتش در بستر [[بیماری]] در ضمن وصیّتی که داشت، از جمله فرمود: این حادثه برایم ناشناخته و ناخوشایند نبود، و من همچون جویای آبی بودم که به آب رسیدم و طالبی بودم که گمشدهام را یافتم: {{متن حدیث|...و ما کنت الاّ کقارب ورد و طالب وجد}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۳.</ref> برای کسی که عمری در [[ایمان]] و [[جهاد]] و [[بندگی]] زیسته است، پایان یافتن [[عمر]] با افتخار [[شهادت در راه خدا]]، کامیابی و فوز عظیم است، چون خود آن حضرت نیز شهادت را بهترین نوع [[مرگ]] میدانست: {{متن حدیث|إنّ أکرم الموت القتل}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۶۵.</ref> | |||
: < | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:امام علی]] | |||
[[رده: | |||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۹
مقدمه
این جمله که به معنای "به پروردگار کعبه سوگند، رستگار و کامیاب شدم" است، از زبان حضرت علی(ع) پس از ضربت خوردن در صبح نوزدهم رمضان نقل شده است. وقتی ابن ملجم تیغ بر فرق مبارکش فرو آورد، این جمله را فرمود و افزود که: این مرد، فرار نکند![۱] آرزوی آن حضرت شهادت بود و پیوسته برای آن لحظهشماری میکرد و از زبان پیامبر شنیده بود که محاسنش با خون سرش خضاب خواهد شد. ازاینرو منتظر آن حادثه بود. قبل از شهادتش در بستر بیماری در ضمن وصیّتی که داشت، از جمله فرمود: این حادثه برایم ناشناخته و ناخوشایند نبود، و من همچون جویای آبی بودم که به آب رسیدم و طالبی بودم که گمشدهام را یافتم: «...و ما کنت الاّ کقارب ورد و طالب وجد»[۲] برای کسی که عمری در ایمان و جهاد و بندگی زیسته است، پایان یافتن عمر با افتخار شهادت در راه خدا، کامیابی و فوز عظیم است، چون خود آن حضرت نیز شهادت را بهترین نوع مرگ میدانست: «إنّ أکرم الموت القتل»[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ موسوعة شهادة المعصومین، ج ۱ ص۳۶۸(به نقل از مقتل ابن ابی الدنیا و تاریخ ابن عساکر)، الامامة و السیّاسة، ج ۱ ص۱۶.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۲۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۵.