بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== داستان سد الابواب == | == داستان سد الابواب == | ||
ساخت [[مسجد]] در [[شهر مدینه]] از نخستین اقدامات [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[هجرت]] به این [[شهر]] است. همزمان با ساخت مسجدی که بعدها "مسجد النبی" نامیده شد، حجرههایی برای سکونت پیامبر {{صل}} و برخی از [[همسران]] آن حضرت، متصل به مسجد ساخته شد. همچنین کسانی چون [[علی]] {{ع}}، [[عمر]]، [[ابوبکر]]، [[عباس]]، [[حمزه]] نیز در خانههای خود مستقر شدند و از راه مسجد رفت و آمد میکردند و این برای [[پیامبر خدا]] نیز ایجاد مزاحمت داشت. این حجرات افزون بر دری که به سمت بیرون داشتند، دری به طرف مسجد نیز داشتند و در وقت [[نماز]]، صاحبان آنها، از این درها وارد مسجد میشدند و دوباره از همان در برمی گشتند. در [[سال سوم هجری]]، [[فرستاده خدا]] {{صل}} به [[امر الهی]] [[مأمور]] شد همه آن درها را، جز در حجره علی {{ع}} ببندد. عدهای از [[صحابه]] ناراحت شدند و به پیامبر [[اعتراض]] کردند. آن حضرت اعلام کرد که [[خداوند]] او را به این کار مأمور کرده و این [[اقدام]]، خودسرانه نبوده است<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | ساخت [[مسجد]] در [[شهر مدینه]] از نخستین اقدامات [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[هجرت]] به این [[شهر]] است. همزمان با ساخت مسجدی که بعدها "مسجد النبی" نامیده شد، حجرههایی برای سکونت پیامبر {{صل}} و برخی از [[همسران]] آن حضرت، متصل به مسجد ساخته شد. همچنین کسانی چون [[علی]] {{ع}}، [[عمر]]، [[ابوبکر]]، [[عباس]]، [[حمزه]] نیز در خانههای خود مستقر شدند و از راه مسجد رفت و آمد میکردند و این برای [[پیامبر خدا]] نیز ایجاد مزاحمت داشت. این حجرات افزون بر دری که به سمت بیرون داشتند، دری به طرف مسجد نیز داشتند و در وقت [[نماز]]، صاحبان آنها، از این درها وارد مسجد میشدند و دوباره از همان در برمی گشتند. در [[سال سوم هجری]]، [[فرستاده خدا]] {{صل}} به [[امر الهی]] [[مأمور]] شد همه آن درها را، جز در حجره علی {{ع}} ببندد. عدهای از [[صحابه]] ناراحت شدند و به پیامبر [[اعتراض]] کردند. آن حضرت اعلام کرد که [[خداوند]] او را به این کار مأمور کرده و این [[اقدام]]، خودسرانه نبوده است<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۴۰۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۲.</ref>. | ||
== احادیث سد ابواب == | == احادیث سد ابواب == | ||
# از [[زید بن ارقم]] روایت شده است عدهای از صحابه [[رسول اکرم]] {{صل}} درهایی به سوی مسجد داشتند. روزی حضرت فرمود: "این درها را ببندید جز در خانه علی {{ع}}". [[مردم]] به این امر اعتراض داشتند. حضرت که متوجه سخنان مردم شده بود، فرمود: "من به بستن این درها مأمور شدهام و شما در این باره سخنانی گفتید. به [[خدا]] [[سوگند]]! من خودسرانه به بستن یا گشودن دری [[دستور]] ندادم؛ [[مأمور]] به وظیفهای شدم و [[تبعیت]] کردم"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۲، ص۱۲۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲؛ محمد فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | # از [[زید بن ارقم]] روایت شده است عدهای از صحابه [[رسول اکرم]] {{صل}} درهایی به سوی مسجد داشتند. روزی حضرت فرمود: "این درها را ببندید جز در خانه علی {{ع}}". [[مردم]] به این امر اعتراض داشتند. حضرت که متوجه سخنان مردم شده بود، فرمود: "من به بستن این درها مأمور شدهام و شما در این باره سخنانی گفتید. به [[خدا]] [[سوگند]]! من خودسرانه به بستن یا گشودن دری [[دستور]] ندادم؛ [[مأمور]] به وظیفهای شدم و [[تبعیت]] کردم"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۲، ص۱۲۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲؛ محمد فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref> | ||
# [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: "تعداد افراد غریب [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " مسجد خود را تطهیر کن و نگذار کسی شب در آنجا بخوابد و دستور بده درهای باز شده به مسجد بسته شود، مگر در خانه علی و [[فاطمه]] و جنب از داخل مسجد عبور نکند و غریبی در آن نخوابد". پس از آن، [[رسول خدا]] {{صل}} دستور داد که درهای [[خانهها]] را که به مسجد باز میشد را ببندند و در [[خانه فاطمه]] {{س}} را به حال خود باقی گذارند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، | # [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: "تعداد افراد غریب [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " مسجد خود را تطهیر کن و نگذار کسی شب در آنجا بخوابد و دستور بده درهای باز شده به مسجد بسته شود، مگر در خانه علی و [[فاطمه]] و جنب از داخل مسجد عبور نکند و غریبی در آن نخوابد". پس از آن، [[رسول خدا]] {{صل}} دستور داد که درهای [[خانهها]] را که به مسجد باز میشد را ببندند و در [[خانه فاطمه]] {{س}} را به حال خود باقی گذارند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۴۷.</ref> | ||
# بنا به [[نقلی]]، پیامبر در پاسخ [[اعتراض]] معترضان فرمود: "ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید! من این درها را نبستم و نگشودم؛ بلکه خداوند آنها را بست". سپس پیامبر {{صل}} این [[آیات]] را خواند: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد که همنشین شما گمراه و بیراه نیست و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | # بنا به [[نقلی]]، پیامبر در پاسخ [[اعتراض]] معترضان فرمود: "ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید! من این درها را نبستم و نگشودم؛ بلکه خداوند آنها را بست". سپس پیامبر {{صل}} این [[آیات]] را خواند: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد که همنشین شما گمراه و بیراه نیست و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref> | ||
== منابع احادیث سد ابواب == | == منابع احادیث سد ابواب == | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
# [[فاطمه]] را به [[ازدواج علی]] {{ع}} در آورد؛ | # [[فاطمه]] را به [[ازدواج علی]] {{ع}} در آورد؛ | ||
# او را در [[مسجد]] سکونت داد و [[حلال]] کرد برای او، آنچه برای خودش حلال بود؛ | # او را در [[مسجد]] سکونت داد و [[حلال]] کرد برای او، آنچه برای خودش حلال بود؛ | ||
# [[پرچم]] را در [[روز خیبر]] به دست علی داد"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | # [[پرچم]] را در [[روز خیبر]] به دست علی داد"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۴۰۹-۴۱۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |