نفی افترا در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = افترا
| موضوع مرتبط = افترا
| عنوان مدخل  = افترا
| عنوان مدخل  = افترا
| مداخل مرتبط = [[افترا در قرآن]] - [[افترا در حدیث]] - [[افترا در اخلاق اسلامی]] - [[نفی افترا در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی افترا در معارف و سیره سجادی]] - [[نفی افترا در معارف و سیره نبوی]] - [[افترا در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[افترا در قرآن]] - [[افترا در فقه اسلامی]] - [[نفی افترا در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی افترا در معارف و سیره سجادی]] - [[نفی افترا در معارف و سیره نبوی]] - [[افترا در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۲

مقدمه

تهمت تباه است و تباه‌کننده، و خدای سبحان در مذمت و پرهیز دادن از آن فرموده است: وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا[۱].

تهمت چنان تباه‌کننده ایمان است که در بیان پیشوای صادق خاندان پیامبر همانند آب شدن نمک در آب معرفی شده است که با سرعت و به تمامی محو می‌شود: «إِذَا اتَّهَمَ‏ الْمُؤْمِنُ‏ أَخَاهُ‏ انْمَاثَ‏ الْإِيمَانُ‏ مِنْ قَلْبِهِ، كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ»[۲].

تهمت حرمت‌ها را می‌درد، دوستی‌ها را به دشمنی بدل می‌سازد و جایی برای برادری باقی نمی‌گذارد. چگونه می‌توان ادعای پیروی از پیشوایان حق را داشت و این حرمت‌ها را پاس نداشت؟ از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «مَنِ اتَّهَمَ‏ أَخَاهُ‏ فِي‏ دِينِهِ‏ فَلَا حُرْمَةَ بَيْنَهُمَا وَ مَنْ عَامَلَ أَخَاهُ بِمِثْلِ مَا عَامَلَ بِهِ النَّاسَ فَهُوَ بَرِي‏ءٌ مِمَّا يَنْتَحِلُ»[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. «و هر کس خطایی یا گناهی کند سپس آن را به گردن بی‌گناهی اندازد بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش کشیده است» سوره نساء، آیه ۱۱۲.
  2. «همین که مؤمن به برادر دینی خود تهمت زند، ایمان از دلش همچون نمک در آب زدوده شود». الکافی، ج۲، ص۳۶۱.
  3. «هرکه به برادر دینی خود تهمت زند، حرمت و احترامی میان آن دو به جا نماند، و هر که با برادر دینی خود مانند سایر مردم رفتار کند از آن چه خود را بدان بسته [دین و مذهب] برکنار شده است» الکافی، ج۲، ص۳۶۱.
  4. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۲، ص ۶۲۰.