ساربان: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
(←مقدمه) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = امام حسین | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[روایت]] شده است: یکی از شتربانان | [[روایت]] شده است: یکی از شتربانان کاروان حسینی پس از شهادت امام، به [[طمع]] برداشتن بند زیر جامۀ آن حضرت، دوباره به [[مقتل]] آن [[امام]] بازگشت و آن حضرت را سر بریده و خونین یافت. [[دست]] برد تا آن بند را بردارد، که دست امام بر آمد و بر دست او زد و مانع شد. کاردی در آورد و انگشت یا دست حضرت را برید تا آن بند را برگیرد. امام دست چپ را برآورد، دست چپ را هم برید<ref>اثبات الهداه، ج۵، ص۲۰۵.</ref>. این شخص، بعدا چهرهاش سیاه شد و در راه [[مکّه]] فریاد بر میآورد که: {{عربی|أيّها الناس! دلّوني على أولاد محمّد}}<ref>ناسخ التواریخ، ج۴، ص۱۹؛ به نقل از «مدینة المعاجز».</ref>. نام او را "بریده بن وائل” گفتهاند. این قضیّه به صورتهای دیگر هم در برخی کتب نقل شده است<ref>همچون: بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۱۱؛ معالی السبطین، ج۲، ص۶۱.</ref>، از جمله دربارۀ کسی به نام ابحر بن کعب که [[لباس]] از تن آن حضرت در آورد و او را عریان نهاد. بعدا دستانش مثل دو چوب خشک، خشکید<ref>اثبات الهداه، ج۵، ص۲۰۱.</ref>. امّا نمیتوان به صحّت آنها [[اطمینان]] یافت. در نقلها، گاهی قضیۀ [[انگشت و انگشتر]] هم آمده است و اینکه، [[بجدل بن سلیم]] انگشت را با انگشتر قطع کرد و انگشتر را به [[غارت]] برد<ref>عوالم (امام حسین)، ص۳۰۲.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۲۳۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:جنایت های سپاه عمر سعد در واقعه کربلا]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | [[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۴
مقدمه
روایت شده است: یکی از شتربانان کاروان حسینی پس از شهادت امام، به طمع برداشتن بند زیر جامۀ آن حضرت، دوباره به مقتل آن امام بازگشت و آن حضرت را سر بریده و خونین یافت. دست برد تا آن بند را بردارد، که دست امام بر آمد و بر دست او زد و مانع شد. کاردی در آورد و انگشت یا دست حضرت را برید تا آن بند را برگیرد. امام دست چپ را برآورد، دست چپ را هم برید[۱]. این شخص، بعدا چهرهاش سیاه شد و در راه مکّه فریاد بر میآورد که: أيّها الناس! دلّوني على أولاد محمّد[۲]. نام او را "بریده بن وائل” گفتهاند. این قضیّه به صورتهای دیگر هم در برخی کتب نقل شده است[۳]، از جمله دربارۀ کسی به نام ابحر بن کعب که لباس از تن آن حضرت در آورد و او را عریان نهاد. بعدا دستانش مثل دو چوب خشک، خشکید[۴]. امّا نمیتوان به صحّت آنها اطمینان یافت. در نقلها، گاهی قضیۀ انگشت و انگشتر هم آمده است و اینکه، بجدل بن سلیم انگشت را با انگشتر قطع کرد و انگشتر را به غارت برد[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ اثبات الهداه، ج۵، ص۲۰۵.
- ↑ ناسخ التواریخ، ج۴، ص۱۹؛ به نقل از «مدینة المعاجز».
- ↑ همچون: بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۱۱؛ معالی السبطین، ج۲، ص۶۱.
- ↑ اثبات الهداه، ج۵، ص۲۰۱.
- ↑ عوالم (امام حسین)، ص۳۰۲.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۲۳۷.