رستگاری در لغت: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = رستگاری | | موضوع مرتبط = رستگاری | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = رستگاری | ||
| مداخل مرتبط = [[رستگاری در لغت]] - [[رستگاری در قرآن]] - [[رستگاری در | | مداخل مرتبط = [[رستگاری در لغت]] - [[رستگاری در قرآن]] - [[رستگاری در اخلاق اسلامی]] - [[رستگاری در معارف دعا و زیارات]] - [[رستگاری در معارف و سیره حسینی]] - [[رستگاری در معارف و سیره سجادی]] - [[رستگاری در فقه سیاسی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
اصل در معنای این لغت «شکافتن» است؛ لذا در [[مَثَل]] [[عرب]] گفته میشود: {{عربی|الحدید بالحدید یفلح}}؛ یعنی آهن با آهن شکافته میشود<ref>المحیط فی اللغة (ط. عالم الکتب، بیتا)، ج۳، ص۱۰۵.</ref>. به برزگر، چون [[زمین]] را با شخم زدن میشکافد، «فلّاح» گفته شده. بنابراین، واژه «[[فلاح]]» به معنای [[نجات]] از [[شرور]] و [[ادراک]] خیر و [[صلاح]] و قرار گرفتن در نعمتهای گوناگون و [[خیرات]] است<ref>المحکم والمحیط الأعظم (ط. دارالکتب العلمیة، بیتا)، ج۳، ص۳۵۱.</ref>. در [[فرهنگ قرآن]]، [[سعادت حقیقی]] که فنا و ذلتی در آن نیست، به معنی قرارگرفتن دائمی تحت [[ولایت الهی]] و رسیدن به [[حیات طیبه]] است؛ چنانکه [[خداوند]] با بیانهای گوناگونی در [[قرآن]] به آن اشاره فرموده: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. | اصل در معنای این لغت «شکافتن» است؛ لذا در [[مَثَل]] [[عرب]] گفته میشود: {{عربی|الحدید بالحدید یفلح}}؛ یعنی آهن با آهن شکافته میشود<ref>المحیط فی اللغة (ط. عالم الکتب، بیتا)، ج۳، ص۱۰۵.</ref>. به برزگر، چون [[زمین]] را با شخم زدن میشکافد، «فلّاح» گفته شده. بنابراین، واژه «[[فلاح]]» به معنای [[نجات]] از [[شرور]] و [[ادراک]] خیر و [[صلاح]] و قرار گرفتن در نعمتهای گوناگون و [[خیرات]] است<ref>المحکم والمحیط الأعظم (ط. دارالکتب العلمیة، بیتا)، ج۳، ص۳۵۱.</ref>. در [[فرهنگ قرآن]]، [[سعادت حقیقی]] که فنا و ذلتی در آن نیست، به معنی قرارگرفتن دائمی تحت [[ولایت الهی]] و رسیدن به [[حیات طیبه]] است؛ چنانکه [[خداوند]] با بیانهای گوناگونی در [[قرآن]] به آن اشاره فرموده: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. | ||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref><ref>المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، | {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref><ref>المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ﻫ.ق)، ج۶، ص۱۵ و ج۲۰، ص۲۹۸.</ref>. | ||
در نتیجه، میتوان گفت [[انسان]] «مفلح» کسی است که به [[نور ایمان]] [[شرح صدر]] یافته و از [[تنگنظری]] [[کفر]] به [[سعه صدر]] [[ایمان]] راه یافته است: | در نتیجه، میتوان گفت [[انسان]] «مفلح» کسی است که به [[نور ایمان]] [[شرح صدر]] یافته و از [[تنگنظری]] [[کفر]] به [[سعه صدر]] [[ایمان]] راه یافته است: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>. | ||
{{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>. | |||
و [[فطرت توحیدی]] او، به تعبیر [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، برانگیخته شده و گسترش یافته است»<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ}} (نهج البلاغة (للصبحی صالح) (ط. هجرت، | و [[فطرت توحیدی]] او، به تعبیر [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، برانگیخته شده و گسترش یافته است»<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ}} (نهج البلاغة (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ﻫ.ق)، خطبه۱).</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۷
مقدمه
اصل در معنای این لغت «شکافتن» است؛ لذا در مَثَل عرب گفته میشود: الحدید بالحدید یفلح؛ یعنی آهن با آهن شکافته میشود[۱]. به برزگر، چون زمین را با شخم زدن میشکافد، «فلّاح» گفته شده. بنابراین، واژه «فلاح» به معنای نجات از شرور و ادراک خیر و صلاح و قرار گرفتن در نعمتهای گوناگون و خیرات است[۲]. در فرهنگ قرآن، سعادت حقیقی که فنا و ذلتی در آن نیست، به معنی قرارگرفتن دائمی تحت ولایت الهی و رسیدن به حیات طیبه است؛ چنانکه خداوند با بیانهای گوناگونی در قرآن به آن اشاره فرموده: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ﴾[۳].
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾[۴][۵].
در نتیجه، میتوان گفت انسان «مفلح» کسی است که به نور ایمان شرح صدر یافته و از تنگنظری کفر به سعه صدر ایمان راه یافته است: ﴿فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۶].
و فطرت توحیدی او، به تعبیر امیرالمؤمنین (ع)، برانگیخته شده و گسترش یافته است»[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ المحیط فی اللغة (ط. عالم الکتب، بیتا)، ج۳، ص۱۰۵.
- ↑ المحکم والمحیط الأعظم (ط. دارالکتب العلمیة، بیتا)، ج۳، ص۳۵۱.
- ↑ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
- ↑ «ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید» سوره انفال، آیه ۲۴.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ﻫ.ق)، ج۶، ص۱۵ و ج۲۰، ص۲۹۸.
- ↑ «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.
- ↑ «فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ» (نهج البلاغة (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ﻫ.ق)، خطبه۱).
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۱۹.