آیه اولی الامر در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۵: خط ۳۵:
=== تحلیل برون‌متنی (استناد به [[روایات]]) ===
=== تحلیل برون‌متنی (استناد به [[روایات]]) ===
از نظر شیعه «اولی الامر» در این [[آیه]] از جانب [[پیامبر خدا]]{{صل}} تفسیر شده و حضرت به عنوان مبیِّن و معلِّم [[وحی]] در صدد تفسیر این تعبیر بوده‌اند؛ زیرا این [[آیه]] از مواردی است که نمی‌توان گفت [[صحابه]] به دلیل آنکه [[عرب]] بوده و یا [[شاهد]] [[نزول قرآن]] بوده‌اند، از [[تفسیر]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره «[[اولی الامر]]» [[بی‌نیاز]] می‌باشند.
از نظر شیعه «اولی الامر» در این [[آیه]] از جانب [[پیامبر خدا]]{{صل}} تفسیر شده و حضرت به عنوان مبیِّن و معلِّم [[وحی]] در صدد تفسیر این تعبیر بوده‌اند؛ زیرا این [[آیه]] از مواردی است که نمی‌توان گفت [[صحابه]] به دلیل آنکه [[عرب]] بوده و یا [[شاهد]] [[نزول قرآن]] بوده‌اند، از [[تفسیر]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره «[[اولی الامر]]» [[بی‌نیاز]] می‌باشند.
در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} چنین نقل شده که آن حضرت می‌فرمایند:
«[[خداوند]]، پیامبرش را به [[ولایت علی]]{{ع}} [[فرمان]] داد و بر او چنین نازل کرد: «تنها ولی شما [[خدا]] و [[رسول]] و مؤمنانی هستند که [[نماز]] به پا می‌دارند و در [[رکوع]] [[زکات]] می‌دهند. و [نیز] خداوند [[ولایت]] «اولی الامر» را [[واجب]] کرد، آنان نمی‌دانستند این [[ولایت]] چیست پس [[خداوند]] به محمد{{صل}} [[فرمان]] داد، ولایت را برای آنان [[تفسیر]] کند، همان‌گونه که [[احکام]] [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] را تفسیر می‌کند. چون این فرمان رسید، حضرت دلتنگ شد و نگران بود که نکند [[مردم]] از دینشان برگردند و او را [[تکذیب]] کنند. حضرت به پروردگارش [[رجوع]] کرد [و راه‌حل خواست) پس خداوند چنین [[وحی]] فرستاد: «ای [[رسول]]، آنچه بر تو نازل شد، [[ابلاغ]] کن که اگر نکنی، [[رسالت]] آن [[خدا]] را به انجام نرسانده‌ای و خدا تو را از مردم نگه می‌دارد.»... پس حضرت به [[فرمان خدا]] امر ولایت را آشکار ساخت و به معرفی [[ولایت علی]]{{ع}} در [[روز]] [[غدیرخم]] پرداخت... و به مردم فرمان داد تا حاضران به غایبان اطلاع دهند»<ref>کلینی، الکافی، کتاب الحجة، {{عربی|باب ما نص الله عزوجل و رسوله على الأئمة{{عم}} واحداً واحداً}}، ص۲۸۹، ح۴ و ص۲۹۰، ح۶ و نیز ر.ک: ابن عقده، کتاب الولایة، ص۱۹۸، ح۳۱ و به همین مضمون ر.ک: حموئی، فرائد السمطین، ج۱، ص۳۱۴، ح۲۵۰، باب ۵۸.</ref>.


[[احادیث شیعه]] درباره [[اولی الامر]]، [[متواتر]] (به [[تواتر اجمالی]]) و برخی با سند صحیحند. [[پیام]] این [[احادیث]] همسو با [[حکم عقل]] است که [[اطاعت از غیر خدا]] را به نحو اطلاق [[قبیح]] می‌شمرد، جز آنکه [[عصمت]] برای آن فرد ثابت باشد، و نیز موافق با ظاهر دلالت [[آیه قرآن]] است که [[اطاعت از اولی الامر]] را مطلق دانسته، در پی آن عصمت را برای آنان ثابت می‌داند؛ از این رو، این احادیث تلقی به قبول می‌شوند.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۸۸</ref>.
[[احادیث شیعه]] درباره [[اولی الامر]]، [[متواتر]] (به [[تواتر اجمالی]]) و برخی با سند صحیحند. [[پیام]] این [[احادیث]] همسو با [[حکم عقل]] است که [[اطاعت از غیر خدا]] را به نحو اطلاق [[قبیح]] می‌شمرد، جز آنکه [[عصمت]] برای آن فرد ثابت باشد، و نیز موافق با ظاهر دلالت [[آیه قرآن]] است که [[اطاعت از اولی الامر]] را مطلق دانسته، در پی آن عصمت را برای آنان ثابت می‌داند؛ از این رو، این احادیث تلقی به قبول می‌شوند.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۸۸</ref>.
۱۱٬۰۳۷

ویرایش