بحث:عصمت در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: واگردانی دستی
 
(۶۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
== معناشناسی [[عصمت]] ==
[[حجت الله]] باید [[معصوم]] باشد. گفتنی است که هم می‌توان با تحلیل [[عقلی]] نسبت به مفهوم [[حجت الله]]، به چنین نتیجه‌ای [[دست]] یافت و هم آن‌که در [[روایات]] اشاراتی به این [[حقیقت]] وجود دارد. در ضمن، [[عصمت]] را می‌توان در دو حوزه [[عصمت از اشتباه]] و [[عصمت از گناه]] بررسی کرد:
=== معنای لغوی ===
== [[عصمت از اشتباه]] در [[تبیین دین]] ==
=== معنای اصطلاحی ===
بر اساس تحلیل [[عقلی]]، می‌توان گفت [[حجت خدا]] بر روی [[زمین]]، [[نماینده]] و [[جانشین]] او میان آفریدگانش است. با وجود او [[حجت]] بر [[بندگان]] تمام می‌شود؛ از این‌رو، [[سخن]] او سخن [[خدا]] و فرمان‌های او [[اوامر]] [[خداوند]] است. اگر چنین است، لازم می‌آید که سخنان و [[اوامر]] او از منبع [[فیض الهی]] سرچشمه گرفته باشد تا مشوب به [[خطا]] و غبار آلود به گرد [[اشتباه]] نگردد؛ زیرا در غیر این صورت، [[حجت خدا]] بر [[بندگان]] تمام نمی‌شود؛ از این‌رو، [[عبد الله]] بن [[سلیمان]] عامری در روایتی صحیح<ref>گفتنی است، تمام راویان این روایت ثقه‌اند. عبدالله بن سلیمان عامری نیز شخصیتی است که اگرچه برخی منابع او را راوی مجهولی معرفی کرده‌اند، مرحوم خویی بر اساس برخی نسخه‌های کتاب خود، وی را ثقه دانسته است. ر. ک: سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۲۰۲. افزون بر آن، مضمون این روایات در روایاتی که پیش‌تر گذشت نیز وجود دارد که موجب افزایش اعتبار آن می‌شود.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: “هیچ زمانی بر [[زمین]] نگذشته مگر آن‌که برای [[خداوند]] حجتی در آن بوده است که [[حلال و حرام]] را شناسانده و [[مردم]] را به [[راه خدا]] [[دعوت]] می‌کند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸.</ref>. [[امام باقر]] یا [[امام صادق]] {{ع}} نیز در [[روایت]] دیگری فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ بِغَيْرِ عَالِمٍ، وَ لَوْ لَاذلِكَ لَمْ يُعْرَفِ الْحَقُّ مِنَ الْبَاطِلِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] [[زمین]] را بدون عالم رها نمی‌کند و اگر چنین نباشد، [[حق]] از [[باطل]] شناخته نمی‌شود”. از مقایسه این [[روایت]] با روایاتی که در سطور پیشین راجع به [[حجت الله]] بیان گردید، به خوبی روشن می‌شود که عالم در این [[روایت]] همان [[حجت الله]] است. بر اساس این [[روایت]]، [[دلیل]] فرستادن عالم، که منطبق بر [[حجت الله]] است، روشن ساختن [[حق]] از [[باطل]] است. بنابراین، [[اشتباه]] او در شناساندن [[حق]] از [[باطل]]، موجب [[نقض غرض]] از فرستادن او می‌شود. تحلیل مزبور، همراه با روایاتی که در [[تأیید]] آن بیان شد، [[عصمت]] [[حجت الله]] از [[گناه]] و [[اشتباه]] در [[تبیین دین]] را ثابت می‌کند؛ بدین معنا که [[دین خدا]] را عمداً کم و زیاد نمی‌کند؛ ضمن آن‌که در [[تبیین]] آن نیز دچار [[اشتباه]] نمی‌شود.


== [[گستره عصمت]] ==
== [[عصمت از گناه]] ==
=== [[عصمت پیامبران]] ===
در برخی دیگر از [[روایات]]، به گونه‌ای سخن به میان آمده است که [[عصمت]] [[حجت الله]] از [[گناه]] نیز ثابت می‌شود؛ برای نمونه، [[ابو بصیر]] در روایتی معتبر از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَتْرُكَ الْأَرْضَ بِغَيْرِ إِمَامٍ عَادِلٍ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸.</ref>. با توجه به آنچه که پیش‌تر راجع به مفهوم [[حجت الله]] گفته شد، به خوبی روشن می‌شود که مقصود از [[امام]] در این [[روایت]] نیز همان [[حجت خدا]] بر [[بندگان]] است. به نظر می‌رسد، در این [[روایت]]، وصف “عادل” نشان از این [[حقیقت]] دارد که اگر [[امام]] غیر [[عادل]] باشد، [[حجت]] بر [[مردم]] تمام نخواهد شد. گفتنی است، مفهوم [[عدل]] در برابر [[ظلم]] است و [[ظلم]] دایره‌ای گسترده دارد که شامل تمام [[گناهان]] می‌شود<ref>در این باره، ر. ک: مصطفوی، حسن، التحقیق، ج۷، ص۱۷۱.</ref>. مفهوم [[عادل]] نیز [[ارتباط]] وثیقی با مفهوم [[معصوم]] دارد؛ تا آنجا که برخی [[متکلمان]] [[عصمت]] را به [[عدالت]] [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>«مراد از امام معصوم نیست، مگر عالم عادلی که عدالتش مأمون باشد از برطرف شدن.»... ملا عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۴۷۵.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} در برخی بیانات خود، [[مقام]] [[حجت]] اللهی را قرین ویژگی [[عصمت]] قرار داده‌اند. ایشان در روایتی صحیح فرمودند: “خداوند ما را [[پاکیزه]] و [[معصوم]] کرد... و ما را حجت‌های خود روی [[زمین]] قرار داد”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۱؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۳. این روایت با سند دیگری نیز نقل شده است. ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۴۰.</ref>. [[روایت]] اخیر به خوبی [[عصمت]] [[حجت الله]] از [[گناهان]] را به روش [[نقلی]] ثابت می‌کند و حتی شاید بتوان در تحلیل آن چنین گفت که وجه [[حجت]] قرار دادن برخی از [[بندگان]]، [[عصمت]] ایشان بوده است. به دیگر سخن، از آنجا که در این [[روایت]]، [[عصمت از گناهان]] مقدم بر [[مقام]] [[حجت]] اللهی [[امامان]] بیان شده است، به نظر می‌رسد چنین چینشی بیانگر این مدعا باشد که ایشان چون معصوم‌اند، [[حجت الله]] بر روی زمین‌اند. [[عبد العزیز بن مسلم]] روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که این [[روایت]] در بیشتر منابع کهن [[حدیثی]] [[شیعه]] آمده است. وی [[نقل]] می‌کند که همراه با [[امام رضا]] {{ع}} در [[مرو]] بودیم. روزی وارد [[مسجد]] شدم و دیدم که [[مردم]] جمع شده‌اند و راجع به مسئله [[امامت]] بحث میکنند. نزد [[امام رضا]] {{ع}} رفتم و ایشان را در جریان گذاشتم. [[امام]] {{ع}} با تأکید بر اینکه [[منزلت]] و [[جایگاه امام]] چنان رفیع است که هرگز به [[عقول]] [[مردم]] خطور نمی‌کند، فرمودند: “... [[امام]] از [[گناهان]] [[پاک]] و از [[عیوب]] مبرا و مخصوص به [[علم]] است... او [[معصوم]]، [[تأیید]] شده، [[توفیق]] داده شده و محکم شده است و از [[اشتباهات]] و [[گمراهی‌ها]] و [[لغزش‌ها]] در [[امان]] است و [[خداوند]] او را به این امور مختص ساخته تا [[حجت]] او بر [[بندگان]] باشد”<ref>{{متن حدیث|... الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ... فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ...}}. این روایت به طرق گوناگون در کتاب‌های مختلف روایی نقل شده است که موجب افزایش اعتبار آن می‌شود. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۸؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۳۷؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۶۷۵؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۱۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۷۵؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۹۶؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۲۱۸.</ref>. در این [[روایت]] نیز به خوبی رابطه میان [[عصمت]] و [[مقام]] [[حجت]] اللهی [[تبیین]] شده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۶۶-۲۶۸.</ref>.
=== [[عصمت پیامبر خاتم]] ===
=== [[عصمت اهل بیت]] ===
==== [[عصمت امامان]] ====
==== [[عصمت حضرت فاطمه]] ====


== [[منشأ عصمت]] ==
== [[عصمت]] ==
ثابت شد که {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}} [[هدایتگر]] و [[مرجع]] [[دینی]] [[مردم]] و برطرف کننده [[اختلاف]] آنهاست. در این صورت، [[عصمت]] یکی از ویژگی‌های اجتناب‌ناپذیر اوست؛ چرا که بدون داشتن چنین ویژگی‌ای نمی‌تواند برطرف کننده [[اختلاف]] از میان [[مردم]] [[زمین]] باشد. [[سخن]] [[امام باقر]] {{ع}} این برداشت را [[تأیید]] می‌کند. ایشان با استناد به [[سخن پیامبر]] {{صل}} که [[اهل بیت]] خود را موجب [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] معرفی کردند، فرمودند: “آنها [[معصوم]] مطهرند که گناهی انجام نمی‌دهند... ”<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}: النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ... وَ هُمُ الْمُؤَيَّدُونَ الْمُوَفَّقُونَ الْمُسَدَّدُونَ}}. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۵۷. شایان ذکر است که روایت یاد شده، به لحاظ سندی معتبر نیست. البته، چنان‌که گذشت، این مضمون که اهل بیت پیامبر {{صل}} موجب امان اهل زمین‌اند، مستفیض است؛ اما این نکته که آنها معصوم باشند، در تمام روایات وجود ندارد؛ به دیگر سخن، اضافه این مضمون به مضمون {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}} مستفیض نیست تا از این راه، روایت یاد شده را معتبر بدانیم؛ از این‌رو، تنها در مقام مؤید از آن استفاده کرده‌ایم.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۱۸.</ref>.


== شرطیت عصمت ==
بر اساس مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}}، [[امام]] {{ع}} نگه‌دارنده [[علوم]] [[الهی]] است. این مفهوم، به نوعی یادآور و بیانگر مفهوم [[امین الله]] و نیز صفت [[عصمت]] است؛ بدین بیان که [[خداوند حکیم]] [[متعال]] [[علوم]] خود را به کسی واگذار می‌کند که [[معتمد]] اوست و نسبت به آن [[علوم]] [[خیانت]] نمی‌کند؛ در غیر این صورت، او دیگر نگه دارنده و [[خازن]] به شمار نمی‌رود. به دیگر سخن، اگر [[خداوند]] [[علم]] خود را به کسی اعطا کند که از آن استفاده نابجا کند و [[خیانت]] بورزد، با [[حکمت]] نامحدود او ناسازگار است. در مثال‌های عُرفی نیز می‌توان گفت: مخزن آب تا زمانی خزن است که [[توانایی]] نگهداری آب را داشته باشد؛ چنین برداشی از مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}} از برخی [[روایات]] نیز استفاده می‌شود؛ برای مثال، در روایتی صحیح از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است که در ضمن [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست» سوره شوری، آیه ۵۳.</ref>، به [[ابو حمزه ثمالی]] فرمودند: "مقصود از آن ([[صراط]])، [[علی]] {{ع}} است. همان [[خداوند]] [[علی]] {{ع}} را [[خازن]] خود قرار داده است بر آنچه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است، و چیزی در [[زمین]] نیست، مگر آن‌که [[علی]] {{ع}} را [[امین]] بر آن قرار داده است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ يَعْنِي عَلِيّاً إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ ائْتَمَنَهُ عَلَيْهِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُور}}. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۴.</ref>.
=== شرطیت عصمت برای [[امام]] ===


== مصادیق [[معصومان]] ==
این [[روایت]] بدین معناست که [[امام علی]] {{ع}} از آنجا که [[امین]] و [[معتمد]] [[خداوند]] بوده، [[خازن]] قرار داده شده است، بر آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۴.</ref>.
=== [[احادیث نبوی]] ===
=== [[احادیث]] [[علوی]] ===
=== احادیث سایر [[امامان]] ===
==== احادیث [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} ====
==== احادیث [[امام حسین]]{{ع}} ====
==== احادیث [[امام سجاد]]{{ع}} ====
==== احادیث [[امام باقر]]{{ع}} ====
==== احادیث [[امام صادق]]{{ع}} ====
==== احادیث [[امام کاظم]]{{ع}} ====
==== احادیث [[امام هادی]]{{ع}} ====
==== [[توقیعات امام زمان]]{{ع}} ====


== [[ضرورت]] عصمت ==
[[اولی الامر]] در [[روایات]]، همان [[اولی الامر]] در [[قرآن]] است، چراکه [[امامان]] {{عم}} در [[مقام]] [[تفسیر]] [[آیه اولی الامر]]، خود را مصداق این مفهوم معرفی کرده‌اند. چنان‌که پیش‌تر بیان شد، [[اولی الامر]] یا همان {{متن حدیث|وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ}} به لحاظ اصطلاح [[قرآنی]]، انسان‌هایی معصوم‌اند. در [[تأیید]] این آموزه می‌توان به برخی [[روایات]] نیز اشاره کرد؛ چنان‌که [[سلیم بن قیس هلالی]] از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که پس از سفارش به [[پیروی]] از [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} و [[اولی الامر]] فرمود: "همانا [[خداوند]] به [[اطاعت رسول]] [[فرمان]] داده، زیرا او [[معصوم]] [و] مطهّر است؛ به [[گناه]] [[فرمان]] نمیدهد و همانا [[خداوند]] به [[اطاعت از اولی الامر]] [[فرمان]] داده، زیرا آنها [[معصوم]] [و] مطهّرند، به [[گناه]] [[فرمان]] نمی‌دهند"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ {{صل}} لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا يَأْمُرُ بِمَعْصِيَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ}}. شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص۱۳۹. در روایتی دیگر چنین آمده است: {{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ}}. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۳. گفتنی است، اگرچه این دو روایت به دلیل وجود ابان بن ابی عیاش در سلسله راویانشان، معتبر به شمار نمی‌آیند، به دلیل آن‌که محتوای آنها دقیقاً مطابق با حکم برآمده از قرآن و عقل است و این محتوا در چند روایت تکرار شده است، دست کم می‌توان مؤید به آن استناد کرد.</ref>. همچنین [[امام باقر]] {{ع}} آنجا که در صدد معرفی مفهوم "[[اهل البیت]]" بودند، فرمودند: "مقصود از [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} امامانی‌اند که [[خداوند]] (عزّ و جل) [[اطاعت]] از آنها را قرین [[اطاعت]] از خود قرار داده است. پس فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ و آنها [[معصوم]] و مطهرند که [[گناه]] نمی‌کنند..."<ref>{{متن حدیث|... يَعْنِي بِأَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَّةَ الَّذِينَ قَرَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ الْمُطَهَّرُونَ الَّذِينَ لَا يُذْنِبُونَ وَ لَا يَعْصُونَ...}}. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۳۶-۳۴۰.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۳۸.</ref>.
=== [[عصمت امام]] ===


== [[اثبات عصمت]] ==
== عصمت در مقامات امامان ==
===[[اثبات عصمت پیامبران]] و امامان ===
[[پیامبر]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}} فرمود: «ای علی تو [[امام]] و [[پدر]] یازده امامی هستی که همگی [[مطهر]] و معصوم‌اند»<ref>اثبات الهدی، ج۲، ص۱۵۶؛ عوالم العلوم، ج۱۹، ص۳۲؛ کفایه الاثر، ص۴۵؛ جامع الأخبار، ص۱۷؛ ینابیع المودة، ص۸۵.</ref>.
==== ([[براهین]]) [[عقلی]] ====
در [[اخبار]] [[خطبه غدیر]] آمده است که پیامبر {{صل}} فرمود: «[[امربه معروف]] و [[نهی]] از منکری نیست مگر همراه امام [[معصوم]]»<ref>بحارالأنوار، ج۳۷، ص۲۱۵.</ref>.
===== [[برهان تسلسل]] =====
===== [[برهان حفظ شریعت]] =====
==== [[ادله روایی]] ====
===== عصمت پیامبران =====
===== عصمت اهل بیت =====
# عصمت امامان [[اثنی عشر]]
## [[حدیث]] ثقلیت
## [[حدیث منزلت]]
## [[حدیث سفینه]]
## [[حدیث امان]]
## احادیث [[معیت]]
### [[حدیث علی مع القرآن]]
### [[حدیث علی مع الحق]]
# عصمت حضرت فاطمه
## [[حدیث کساء]]
## [[حدیث مباهله]]


== جمع بندی ==
همچنین پیامبر {{صل}} در قسمتی از [[حدیث]] معراجیه فرمود: «هنگامی‌که مرا به [[آسمان]] بردند نورهایی [[مشاهده]] کردم و گفتم: ای [[پروردگار]] من اینها چیست و چه کسانی هستند؟ ندا آمد: ای [[محمد]]! این [[نور]] علی و [[فاطمه]] است و این نور [[حسن]] و [[حسین]] است و این [[انوار]] [[ائمه]] بعد از تو از [[فرزندان حسین]] است که همگی [[پاک]] و معصوم‌اند»<ref>الانصاف، ص۶۲ و ۲۸۶؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۱۷۵؛ عوالم العلوم، ج۲۳، ص۴۸؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۶۲.</ref>.


با اسناد مختلف و در نقل دیگر حدیث معراجیه آمده است: «از صلب شما [[نسل]] پاک و [[ائمه معصوم]] را خارج می‌کنم»<ref>ارشادالقلوب، ج۲، ص۴۱۶؛ الجواهر السنیة، ص۵۴۸؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۰۲؛ کفایة الاثر، ص۱۱۱؛ الانصاف، ص۳۶۸؛ اثبات الهدی، ج۲، ص۱۶۴.</ref>.


با اسناد مختلف از [[ابن‌عباس]] نقل شده: روزی درحالی‌که علی {{ع}} و فاطمه {{س}} و [[حسنین]] {{عم}} در نزد پیامبر {{صل}} بودند ایشان فرمود: «خدایا اینها [[اهل بیت]] من هستند، ایشان را مطهر از هر [[پلیدی]] و معصوم از هر گناهی قرار ده»<ref>کمال الدین، ص۲۶۶؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۶۵؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۲۱؛ بشارة المصطفی، ص۱۷۷؛ إثبات الهداة ج۲، ص۱۹۳؛ الانصاف، ص۲۹۸ و ۳۱۴؛ امالی شیخ صدوق، ص۴۸۶.</ref>.


[[ابن عباس]]: پیامبر {{صل}} فرمود: «من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین مطهر و معصوم هستیم»<ref>کفایة الاثر، ص۱۸؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۴۳ و ج۲۵، ص۲۰۱؛ الانصاف، ص۱۵۹.</ref>.


[[ابوسعید خدری]] نقل کرده: پیامبر {{صل}} فرمود: «اهل بیت من [[امان]] [[اهل]] زمین‌اند همان‌طور که ستاره‌ها امان اهل آسمان‌اند. سؤال شد: آیا ائمه بعد شما از اهل بیت شما هستند؟ فرمود: بله ائمه بعد من دوازده‌نفرند که نه نفر آنها از نسل حسین‌اند که [[امین]] و معصوم‌اند»<ref>کفایة الاثر، ص۲۹؛ إثبات الهداة، ج۲، ص۱۵۱ و۱۵۲ و۱۶۲؛ الانصاف، ص۱۴۰؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۱۱۵.</ref>. و این [[حدیث]] ازطریق [[جابر بن یزید جعفی]] از قول [[امام باقر]] {{ع}} هم نقل شده است<ref>تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۵۰۱.</ref>.


== محتوای خام سابق ==
[[واثلة بن اسقع]] می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: «همانا [[ائمه]] بعد من [[دوازده]] نفرند هرکس آنها را [[دوست]] داشته باشد و به آنها [[اقتدا]] کند [[سعادتمند]] می‌شود و [[نجات]] می‌یابد و هرکس [[تخلف]] کند [[گمراه]] می‌شود و فرو می‌افتد»<ref>بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۲۲.</ref> و مسلّم است که ائمه باید در همه حالات [[معصوم]] باشند تا اقتدا به آنها مایه [[سعادت]] و تخلف از آنها مایه [[گمراهی]] باشد.
==عصمت در مقامات امامان==
ابن‌فارس می‌گوید: "عصم" ثلاثی مجرد و صحیح است که دلالت بر امساک و منع و ملازمت دارد و از همین باب است [[عصمت]] که دلالت بر معصوم‌بودن از [[گناه]] دارد»<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. ابن‌منظور نیز گفته است: "عصمت" در [[کلام عرب]] به معنی منع است و عصمت [[خداوند]] نسبت به [[بنده]] خود به این معنی است که او را از آنچه موجب [[هلاکت]] او است باز می‌دارد<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴.</ref>. همچنین راغب اصفهانی ماده "عصم" را به معنی امساک و نگهداری معرفی کرده است<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۵۶۹.</ref>. و طریحی هم گفته است: {{عربی|عصمة الله للعبد}} یعنی منع کردن [[عبد]] از [[معصیت]] و {{عربی|عصمة الله من المکروه}} یعنی خداوند او را از [[ناگواری‌ها]] [[حفظ]] کرد<ref>مجمع البحرین، ج۶، ص۱۱۶.</ref>. و ماده "عصم" با همان معنی حفظ و منع و [[دوری از گناهان]]، بارها در [[قرآن]] و [[روایات]] به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ}} «او گفت: آنک به کوهی پناه می‌جویم که مرا از آب نگاه می‌دارد؛ (نوح) گفت: امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد و موج میان آن دو افتاد و او از غرق‌شدگان گشت» سوره هود، آیه ۴۳؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰؛ {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «و چگونه کفر می‌ورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما می‌خوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱؛ {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷؛ {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}} «اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.</ref>.


برخی از موارد استعمال واژه [[عصمت]] در [[روایات]]، که به عنوان تاریخچه استعمال واژه عصمت در روایات مطرح می‌شود، از این قرار است: [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ أُعْطِيَ‏ أَرْبَعَ‏ خِصَالٍ‏ فِي الدُّنْيَا، فَقَدْ أُعْطِيَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، وَ فَازَ بِحَظِّهِ مِنْهُمَا: وَرَعٌ يَعْصِمُهُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ...}}<ref>أمالی طوسی، ص۵۷۷: «هرکس که چهار خصلت به او داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده شده است: ورعی که او را از محارم الهی حفظ کند و.»...</ref>.
[[زید بن ثابت]] و [[زید بن ارقم]] نقل کرده‌اند که پیامبر {{صل}} فرمود: «همانا از صلب [[حسین]] ائمه [[ابرار]] و امناء معصومی خارج می‌شوند که برای [[قسط و عدل]] [[قیام]] می‌کنند... و نهمین آنها [[مهدی]] است که [[زمین]] را پر از [[عدل و قسط]] می‌کند. همان‌طور که پر از [[ظلم و جور]] شده بود»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۶۲؛ الانصاف، ص۲۰۵؛ کفایة الاثر، ص۹۹ و ۱۰۰ و ۱۰۴؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۱۹.</ref>. و مسلّم است کسی که بخواهد [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] کند همان‌طور که پر از ظلم و جور بوده خودش نمی‌تواند [[اهل]] [[گناه]] و ظلم و جور باشد.


پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنَّ اللَّهَ يَعْصِمُ‏ مَنْ‏ أَطَاعَهُ‏ وَ لَا يَعْصِمُ‏ مَنْ عَصَاهُ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۳؛ أمالی صدوق، ص۴۸۹؛ کافی، ج۸، ص۸۲؛ کتاب زهد، ص۱۴: «خداوند هرکس را که اطاعت او کند حفظ می‌کند و هرکس را که معصیت او کند حفظ نمی‌کند».</ref>.
[[زید بن أرقم]] از قول پیامبر {{صل}} نقل کرده که به [[علی]] {{ع}} فرمود: «تو [[امام]] هستی و [[حسن]] و حسین امام و [[سید جوانان اهل بهشت]] هستند و نه نفر از [[فرزندان حسین]] ائمه ابرار و معصوم هستند»<ref>الإنصاف، ص۴۰۳.</ref>.


[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: «سه مطلب است که هرکس محافظت کند [[معصوم]] از [[شیطان]] رجیم می‌شود.»..<ref>نوادر، ص۱۴؛ بحارالأنوار، ج۱۰۱، ص۴۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۶۴: {{متن حدیث|ثَلَاثٌ‏ مَنْ‏ حَفِظَهُنَّ‏ كَانَ‏ مَعْصُوماً مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ...}}.</ref>.
[[ابو ایوب انصاری]] می‌گوید: از پیامبر {{صل}} شنیدم که می‌فرمود: «من [[سید]] [[انبیاء]] هستم و علی سید [[اوصیاء]] است و [[ائمه معصوم]] از ما و از صلب حسین می‌باشند»<ref>کفایة الاثر، ص۱۱۳، اثبات الهداة، ج۲، ص۱۶۴؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ۳۲۳؛ الانصاف، ص۱۶۴.</ref>.


[[امام سجاد]]{{ع}}: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي‏ مِنَ‏ الْمَعْصُومِينَ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ وَ الزَّلَلِ‏ وَ الْخَطَايَا بِتَقْوَاكَ}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۲۵، دعا برای فرزندان، ص۱۲۳: «خدایا با تقوای خود مرا در زمره معصومین از گناه و لغزش و خلا قرار ده».</ref>.
[[عمار بن یاسر]] و [[اصبغ بن نباته]] و [[عمران بن حصین]] نقل کرده اند: پیامبر {{صل}} در هنگام وفاتش به [[فاطمه زهرا]] {{س}} فرمود: «[[پدر]] تو سید انبیاء و پسر عمویت [[سید]] [[اوصیاء]] و دو پسرت [[سید جوانان اهل بهشت]] هستند و [[خداوند]] از صلب [[حسین]] نه [[امام]] [[پاک]] و [[معصوم]] خارج می‌کند و [[مهدی]] این [[امّت]] از ماست»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۵۹ و ۱۶۵ و ۱۶۶؛ کفایة الاثر، ص۱۲۴؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۵۳۶ و ج۳۶، ص۳۲۸؛ الانصاف، ص۱۲۷ و ۱۵۹.</ref>.


امام سجاد{{ع}}: «خدایا با [[سلطه]] خود بر سلطه شیطان [[غلبه]] کن تا با کثرت دعایمان ما را از او [[حفظ]] کنی و در زمره [[معصومین]] از او قرار بگیریم»<ref>إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۷۳؛ مصباح المتهجد، ج۲، ص۵۶۰؛ صحیفه سجادیه، ص۱۲۲، دعای حضرت برای فرزندانش: {{متن حدیث|وَ اقْهَرْ سُلْطَانَهُ‏ عَلَيَ‏ بِسُلْطَانِكَ‏ عَلَيْهِ‏ حَتَّى‏ تَحْبِسَهُ عَنِّي بِكَثْرَةِ الدُّعَاءِ لَكَ مِنِّي فَأَفُوزَ فِي الْمَعْصُومِينَ مِنْهُ بِكَ}}.</ref>.
[[أبوطفیل]] از [[علی]] {{ع}} نقل کرده که [[رسول الله]] {{صل}} به من فرمود: «[[جنگ]] با تو جنگ با من و [[صلح]] با تو صلح با من است و تو امام و [[پدر]] یازده امام پاک و معصوم می‌باشی»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۶۸ و ۳۳۲؛ کفایة الاثر، ص۱۵۱؛ غیبت نعمانی، ص۹۳، باب ۴؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۳۵.</ref>.
[[زید بن أرقم]] می‌گوید: [[پیامبر]] {{صل}} در خطبه‌ای فرمود: «ای [[مردم]] شما را سفارش به [[نیکی]] با [[اهل]] بیتم می‌کنم، آنها همراه [[حق]] و [[حق همراه]] آنهاست و آنها [[ائمه]] [[راشدین]] بعد از من و امناء معصوم هستند»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۶۳.</ref>.


[[امام صادق]]{{ع}}: «گفتند: چرا [[انسان]] [[معصوم]] از [[بدی‌ها]] نیست تا بدی‌ها به او نرسد.»..<ref>توحید مفضل، ص۱۶۹: {{متن حدیث|قَالُوا فَلِمَ لَمْ يَكُنِ الْإِنْسَانُ مَعْصُوماً مِنَ‏ الْمَسَاوِئِ‏ حَتَّى لَا يَحْتَاجَ إِلَى أَنْ تَلْذَعَهُ هَذِهِ الْمَكَارِهُ}}.</ref>.
[[أسعد بن مالک]] و [[انس بن مالک]] می‌گویند از پیامبر {{صل}} شنیدیم که فرمود: «ای علی [[دوستی]] تو [[ایمان]] و [[دشمنی]] با تو [[نفاق]] است، خداوند لطیف خبیر به من خبر داده است که از صلب حسین نه امام [[مطهر]] و معصوم خارج می‌شوند»<ref>الانصاف، ص۱۶۲ و ۲۴۱؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۱۶۷؛ کفایة الاثر، ص۱۳۵؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>.


امام صادق{{ع}}: «[[حاجی]] و عمره‌گزار مانند دو [[کودکی]] که یکی از آنها بدون [[گناه]] مرده و دیگری در تمام [[زندگی]] معصوم بوده برمی‌گردند»<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۶: {{متن حدیث|أَنَّ الْحَاجَّ وَ الْمُعْتَمِرَ يَرْجِعَانِ‏ كَمَوْلُودَيْنِ‏ مَاتَ أَحَدُهُمَا طِفْلًا لَا ذَنْبَ لَهُ وَ عَاشَ الْآخَرُ مَا عَاشَ مَعْصُوماً}}.</ref>.
[[أنس بن مالک]] و امّ‌سلمه نقل می‌کنند که پیامبر {{صل}} فرمود: «مراقب [[اهل بیت]] من باشید اگر جنگیدند بجنگید و اگر صلح کردند صلح کنید، هرجا که باشند حق همراه ایشان است... آنها مطهر و [[امامان]] معصوم‌اند»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۷۴ و ۲۳۰؛ کفایة الاثر، ص۷۶ و ۱۸۲ و ۱۸۶؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۱۱.</ref>.
[[جابر بن عبدالله انصاری]] می‌گوید پیامبر {{صل}} به من فرمود: «ای [[جابر]] هنگامی‌که فرزندم [[باقر]] را [[درک]] کردی [[سلام]] مرا به او برسان، او هم‌نام من و شبیه‌ترین مردم به من می‌باشد، [[علم]] او علم من و [[حکم]] او حکم من است و هفت‌نفر از [[فرزندان]] او امناء معصوم و ائمه [[ابرار]] هستند»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۸۴؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۸۲۹؛ عوالم العلوم، ج۱۹، ص۳۲.</ref>.


امام صادق{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَيُهَوِّنَانِ‏ الْحِسَابَ‏ وَ يَعْصِمَانِ‏ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>کافی، ج۲، ص۱۵۷: «همانا صله رحم و نیکوکاری حساب را آسان می‌کند و از گناهان حفظ می‌کند».</ref>.
[[سلمان فارسی]] از [[پیامبر]] {{صل}} نقل می‌کند که ایشان فرمود: «[[جانشینان]] من پسرانم [[حسن]] و [[حسین]] هستند و باقی آنها از [[فرزندان]] حسین‌اند که [[شهداء]] [[خدا]] بر [[خلق]] و [[حجت]] او بر روی زمین‌اند، هرکس آنها را [[اطاعت]] کند خدا را اطاعت کرده و هرکس آنها را [[مخالفت]] کند با خدا مخالفت کرده، همه آنها [[هادی]] و [[مهدی]] هستند و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> درباره من و برادرم [[علی]] و دخترم [[فاطمه]] و دو پسرم و جانشینانی که فرزندان من و برادرم هستند نازل شده است که [[مطهر]] و [[معصوم]] از هر [[بدی]] می‌باشند»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۲۴۳.</ref>. «ای [[سلمان]] هر که آنها را [[دوست]] بدارد مرا دوست داشته است و هر که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است» سپس پیامبر {{صل}} دست خود را بر کتف حسین {{ع}} گذاشت و فرمود: «او [[امام]] و فرزند امام است و نه نفر از صلب او [[ائمه]] [[ابرار]] و امناء معصوم‌اند»<ref>الإنصاف، ص۲۳۱ و ۳۶۴؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۰۴؛ کفایة الاثر، ص۴۵.</ref>.


[[علی بن بصیر]] از [[امام]]{{ع}} درخواست کرد دعایی به او بیاموزد که با خواندن آن، [[عصمت از گناهان]] پیدا کند<ref>کافی، ج۲، ص۵۷۸: {{متن حدیث|دُعَاءً يُعَلِّمُهُ‏ إِيَّاهُ‏ يَدْعُو بِهِ فَيُعْصَمُ بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ}}.</ref>.
پیامبر {{صل}} فرمود: «همانا [[اهل بیت]] من [[امان]] برای شما می‌باشند، [[دوست داشتن]] آنها دوست داشتن من است، به ایشان [[تمسک]] کنید تا [[گمراه]] نشوید. سؤال شد: اهل بیت شما چه کسانی هستند؟ ایشان فرمود: علی و دو پسرش و نه نفر از [[فرزندان حسین]] که ائمه ابرار و امناء معصوم‌اند»<ref>الانصاف، ص۴۲۹ و ۳۷۸.</ref>. «علی جانِ من و [[برادر]] من است علی را اطاعت کنید زیرا که او مطهر و معصوم است نه گمراه می‌شود و نه [[شقی]] می‌شود»<ref>بحارالأنوار، ج۳۸، ص۸۲.</ref>. «برای علی یازده فرزند می‌باشد که همگی آنها معصوم و مطهرند»<ref>بحارالأنوار، ج۳۹، ص۵۵.</ref>.


[[امام رضا]]{{ع}}: «از [[خداوند]] بخواهید... شما را معصوم از [[گناهان]] قرار دهد»<ref>فضائل الأشهر الثلاثة، ص۹۷: {{متن حدیث|فَاسْأَلُوا اللَّهَ... يَعْصِمَكُمْ‏ مِنْ‏ مَعْصِيَتِهِ‏}}.</ref>.
هنگامی که «[[بریده]]» به پیش پیامبر {{صل}} رفت و درباره یکی از [[تصمیمات]] علی {{ع}} [[اعتراض]] کرد [[حضرت]] فرمود: «چگونه او را [[خطاکار]] می‌دانی و ملامت و [[توبیخ]] می‌کنی و حال آنکه [[جبرئیل]] از [[فرشتگان]] [[حافظ]] [[علی]] {{ع}} به من خبر داده از زمانی که علی {{ع}} متولد شده هیچ خطایی از او ثبت نکرده‌اند، و [[فرشته]] [[ارحام]] به من خبر داد که قبل از [[تولد]] علی {{ع}} و در شکم مادرش نوشته شده که هیچ‌گاه [[خطا]] نخواهد کرد و شبی که به [[معراج]] رفتم خوانندگان [[لوح محفوظ]] به من خبر دادند که علی [[معصوم]] از هر خطا و لغزشی است، ای [[بریده]]! چگونه او را خطاکار می‌دانی در حالی‌که [[پروردگار]] جهانیان و [[فرشتگان مقرب]] او را [[درست‌کار]] می‌دانند»<ref>بحارالأنوار، ج۳۸، ص۶۸.</ref>.


[[روایت]] شده: {{متن حدیث|الْبُكَاءُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ تَعَالَى يُنِيرُ الْقَلْبَ وَ يَعْصِمُ‏ عَنْ‏ مُعَاوَدَةِ الذَّنْبِ‏}}<ref>تصنیف غرر الحکم، ص۱۹۲: «گریه از ترس خدا قلب را نورانی می‌کند و از برگشت به گناهان حفظ می‌کند».</ref>.
[[عمار یاسر]] می‌گوید: از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم که ایشان فرمود: «همانا فرشتگان علی {{ع}} بر سایر فرشتگان [[افتخار]] می‌کنند که از علی {{ع}} چیزی به سوی [[خدا]] نبرده‌اند که باعث [[غضب خداوند]] شود»<ref>کنزالفوائد، ص۱۶۲؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴.</ref>.


در [[اعمال]] [[روز جمعه]] آمده: {{متن حدیث|مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْكَهْفِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَهُوَ مَعْصُومٌ إِلَى ثَمَانِيَةِ أَيَّامٍ وَ إِنْ خَرَجَ‏ الدَّجَّالُ‏ عُصِمَ‏ مِنْهُ‏}}<ref>بحارالأنوار، ج۸۶، ص۳۵۸: «هرکس سوره کهف را بخواند تا هشت روز محفوظ است و حتی اگر دجال خروج کند از دست او حفظ می‌شود».</ref>.
همان‌طور که [[مشاهده]] شد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در زمان‌های مختلف و خطاب به افراد مختلف [[عصمت اهل بیت]] {{عم}} را [[تذکر]] داده‌اند و این [[روایات]] که فقط برخی از آنها را نقل شد، [[تواتر]] دارند بر اینکه مبحث [[عصمت]] توسط خود پیامبر مطرح شده و ساخته [[غالیان]] یا غیرغالیان در [[قرن دوم]] نیست. و همچنین است [[احادیث]] دیگری که پیامبر درباره [[اهل بیت]] {{عم}} فرمودند، و به صورت دلالت مستقیم یا غیرمستقیم عصمت اهل بیت {{عم}} را فایده می‌دهند، مثل [[حدیث ثقلین]]، [[تشبیه]]، [[نور]]، باب [[علم]]، [[منزلت]]، [[غدیر]]، [[سفینه]]، طیر، [[ولایت]]، {{متن حدیث|عَلِيٌّ‏ مَعَ‏ الْحَقِّ‏ وَ الْحَقُّ‏ مَعَ‏ عَلِيٍّ‏}}، {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ‏ الْقُرْآنِ‏ وَ الْقُرْآنُ‏ مَعَ‏ عَلِيٍّ‏}} و.... همچنین است [[آیات ولایت]] و غدیر و [[تطهیر]] و [[مودت]] و [[اطاعت]] و [[مباهله]] و [[انذار]] و [[سابقون]] و [[امامت]] و [[اسوه حسنه]] و... که در [[شأن اهل بیت]] {{عم}} نازل شده‌اند. در کتاب نفحات الأزهار، تک تک این [[آیات]] و روایات، از نظر سندی و متنی و نحوه دلالت بر عصمت، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. و همچنین است [[ادله عقلی]] که از سوی [[متکلمین]] غیرغالی بر [[عصمت]] [[استدلال]] شده است<ref>ر. ک: نفحات الأزهار، سیدعلی حسینی میلانی؛ الهیات، جعفر سبحانی، ج۳، مبحث عصمت.</ref>.


در دعای شب یازدهم: {{متن حدیث|مَا يُسْعِدُهُ‏ بِطَاعَتِكَ‏ وَ تَجَنُّبِهِ الشِّقْوَةَ بِمَعْصِيَتِكَ حَتَّى يَفُوزَ فِي الْمَعْصُومِينَ}}<ref>إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۳۸؛ بحارالأنوار، ج۹۵، ص۳۲: «تا با اطاعت تو سعادتمند شود و از شقاوت با معصیت تو دور بماند تا در زمره معصومین قرار گیرد».</ref>.
همچنین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[خطبه‌ها]] و نامه‌های خود معانی و جایگاه بلندی را برای [[اهل بیت]] {{عم}} ترسیم فرموده‌اند که می‌تواند منشأ نگاه عصمت‌گونه [[یاران]] آن [[حضرت]] نسبت به ایشان باشد. برخی از آن فرمایشات از این قرارند: ۱) هیچ‌کس از این [[امّت]] با [[آل محمد]] {{صل}} مقایسه نمی‌شود. ۲) از [[اهل بیت پیامبر]] [[پیروی]] کنید که هرگز شما را از [[راه رستگاری]] بیرون نخواهند برد. ۳) بر اهل بیت پیامبر پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید. ۴) اهل بیت پیامبر [[زمامداران]] [[حق]] و نشانه‌های [[دین]] و [[سنت]] و [[راستی]] هستند. ۵) کسی که از ما پیروی کند ملحق می‌شود و کسی که از ما عقب بیفتد [[غرق]] می‌شود. و موارد مختلف دیگر<ref>ر. ک: نهج البلاغه، خطبه‌های: ۲ و ۷۸ و ۹۳ و ۹۴ و ۱۰۰ و ۱۰۹ و ۱۴۴ و ۱۴۷ و ۱۵۲ و ۱۵۴ و۱۶۱ و ۲۳۹.</ref>.
أمیرالمؤمنین {{ع}} از قول [[پیامبر]] {{صل}} نقل کرده: «ای [[علی]]! [[ائمه]] {{عم}} [[راشد]] و [[مهدی]] و معصوم‌اند و حق آنها [[غصب]] می‌شود»<ref>الانصاف فی النص علی الأئمة الاثنی، ص۳۰۴؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۸۱.</ref>.


{{متن حدیث|مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ وَ الْخَطَايَا تَائِبِينَ‏ وَ عَنِ‏ الرِّيَاءِ وَ السُّمْعَةِ مُنَزَّهِينَ وَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الزَّيْغِ وَ الْكُفْرِ وَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ مَعْصُومِينَ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۲۳: «خدایا ما را توبه کننده از گناهان و خطاها و منزّه از ریاء وسمعه و معصوم از شرک و زنگار و شرک و کفر و اختلاف و نفاق قرار بده».</ref>.
امیرالمؤمنین {{ع}} می‌فرمود: «در دین خود از سه نفر بر [[حذر]] باشید... مردی که [[خداوند]] به او سلطانی داده و [[گمان]] می‌کند [[اطاعت]] او [[اطاعت خدا]] و [[مخالفت]] با او مخالفت با خداست و حال آنکه [[دروغ]] می‌گوید، زیرا اطاعتی برای مخلوق در [[معصیت]] [[خالق]] نیست. همانا اطاعت برای [[خدا]] و [[رسول]] و [[اولی‌الامر]] است. همانا [[خداوند عزوجل]] [[دستور]] به اطاعت خدا و اولی‌الامر داده، زیرا آنها [[معصوم]] و مطهرند و امر به معصیت نمی‌کنند»<ref>الخصال، ج۱، ص۱۳۹ و ج۲، ص۶۰۸؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۳ و ۵۲؛ کتاب سلیم، ج۲، ۸۸۴؛ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۱۷۹ و ۲۰۰ و ج۷۲، ص۳۳۸ و ج۲۵، ص۲۰۰ و ج۱۰، ص۲۲۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۳۰؛ اثبات الهداة، ج۲، ۳۳۵؛ نورالثقلین، ج۱، ص۵۰۱.</ref>.


{{متن حدیث|وَ اجْعَلْنِي‏ بِطَاعَتِكَ‏ مَعْصُوماً عَنْ‏ طَاعَةِ مَنْ سِوَاكَ يَا بَارِئُ وَ اجْعَلْنِي عامِلًا بِطاعَتِكَ‏ مَعْصُوماً عَنْ‏ طاعَةِ مَنْ‏ سِواكَ}}<ref>إقبال بالأعمال الحسنة، ج۲، ص۳۶۲؛ إقبال الأعمال، ج۱، ص۵۲۰: «خدایا مرا با اطاعت خود معصوم و محفوظ از اطاعت دیگران قرار ده».</ref>.
امیرالمؤمنین {{ع}} در ضمن نامه‌ای به [[معاویه]] نوشتند: «ما [[اهل]] بیتی هستیم که [[خداوند]] [[پلیدی]] را از ما دور کرده و ما را [[پاک]] گردانیده است»<ref>الغارات، ج۱، ص۱۹۵ و ۲۰۴.</ref>.
أمیرالمؤمنین {{ع}}: «[[نور]] در مواردی از [[قرآن]] [[حجت خداوند]] بر [[بندگان]] است که [[معصوم]] است»<ref>بحارالأنوار، ج۹۰، ص۲۰.</ref>. «از [[نشانه‌های امام]] این است که معصوم از همه [[گناهان]] می‌باشد و با همین نشانه از مأمومینی که غیرمعصوم‌اند شناخته می‌شود؛ زیرا اگر [[امام]] معصوم نباشد ایمن از این نیست که داخل در گناهان هلاک‌کننده و [[لذات]] و [[شهوات]] شود»<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۶۵ و ج۹، ص۶۴.</ref>. «امام عادلی که معصوم است حدود خداوند را [[اجرا]] می‌کند»<ref>بحارالأنوار، ج۹۰، ص۲۰.</ref>. «شخصی که مستحق [[امامت]] است نشانه‌هایی دارد و یکی از آنها این است که معصوم از همه گناهان کوچک و بزرگ است و در [[فتوا]] دادن [[لغزش]] ندارد و در جواب دادن [[خطا]] نمی‌کند و [[سهو]] و [[فراموشی]] ندارد و نسبت به هیچ امری از [[دنیا]] [[لهو]] ندارد»<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>. و «همه [[اوصیاء]] معصوم‌اند»<ref>بحارالأنوار، ج۹۰، ص۲۱.</ref>.


[[امام صادق]]{{ع}}: {{متن حدیث|عِصْمَةً تَحُولُ‏ بَيْنِي‏ وَ بَيْنَ‏ الذُّنُوبِ‏ حَتَّى أُفْلِحَ بِهَا بَيْنَ الْمَعْصُومِينَ عِنْدَكَ}}<ref>إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۹۸؛ ریاض السالکین، ج۴، ص۹۴؛ البلد الأمین، ص۲۰۲؛ مصباح کفعمی، ص۵۸۴؛ بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۵۵: «خدایا عصمتی به من بده که مانع بین من و گناه شود و تا رستگاری قرار گرفتن در بین معصومین و محفوظین نزد تو را پیدا کنم».</ref>.
هنگامی‌که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[مقامات ائمه]] {{عم}} را برای [[سلمان]] و [[ابوذر]] تشریح می‌کرد فرمود: «ای سلمان! و ای [[جندب]] خداوند [[مقامات]] بزرگ‌تری هم به ما [[عطا]] کرده است... و ما را معصوم و [[مطهر]] قرار داده است»<ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص۷.</ref>.
أمیرالمؤمنین {{ع}} به [[حسنین]] {{عم}} فرمود: «شما [[امامان]] بعد من وسرور [[جوانان]] اهل بهشتید که معصومید و خداوند شما را [[حفظ]] کرده است»<ref>اثبات الهداة، ج۴، ص۱۱؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۶۵؛ کفایة الاثر، ص۲۲۲.</ref>.


دعای هنگام [[رؤیت]] [[هلال]]: {{متن حدیث|وَ اعْصِمْنَا مِنَ‏ الْآثَامِ‏ وَ الْحَوْبَةِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۸۰: «خدایا ما را از گناهان کوچک و بزرگ حفظ کن».</ref>.
[[حضرت علی]] {{ع}} در قضیه [[فدک]] و خواستن [[شاهد]] از [[صدیقه طاهره]] {{س}} به [[عصمت]] ایشان و لازم نبودن درخواست شاهد استناد کردند و فرمودند: «همانا کسی که شهادتی را علیه [[سیده زنان اهل بهشت]] قبول کند یا حتی را بر او جاری سازد معلون است و به آنچه خداوند بر [[محمد]] نازل کرده [[کافر]] شده است، زیرا [[شهادت]] علیه کسی که خداوند او را از هر رجسی پاک کرده و [[تطهیر]] نموده صحیح نیست؛ چون معصوم از هر [[بدی]] و مطهر از هر [[زشتی]] است<ref>کتاب سلیم، ج۲، ص۶۷۸.</ref> و هرکس حرفی را علیه آنان قبول کند [[خدا]] و [[رسول]] را [[تکذیب]] کرده است»<ref>بحارالأنوار، ج۳۰، ص۳۰۶.</ref>.
[[طارق بن هشام]] درباره [[ائمه]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل کرده: «ایشان ائمه [[طاهر]] و [[عترت]] معصوم‌اند»<ref>بحارالأنوار، ج۲، ص۱۷۴.</ref>.
با سه [[سند]] از امیرالمؤمنین {{ع}} نقل شده: «من و [[جانشینان]] بعد من تا [[روز قیامت]] [[هادی]] و [[مهدی]] هستیم و [[خداوند]] ما را با خودش و پیامبرش در [[قرآن]] هم‌ردیف کرده و ما را [[پاک]] و [[معصوم]] و [[شهداء]] بر [[خلق]] و [[حجت]] بر [[زمین]] قرار داده و ما را همراه قرآن و قرآن را همراه ما قرار داده که نه ما از قرآن جدا می‌شویم و نه قرآن از ما جدا می‌شود»<ref>کافی، ج۱، ص۱۹۱ و ۱۹۰؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۴۰.</ref>.


همان‌طور که [[مشاهده]] می‌شود ماده [[عصمت]] با معانی مختلف آن به ویژه به معنی [[دوری از گناه]] و [[حفظ]] شدن از [[گناه]] بارها در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} مطرح شده و نمی‌توان آن را اختراع و [[ابداع]] [[هشام بن حکم]] یا [[غالیان]] و صوفیان در قرن‌های بعد دانست.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۰۷-۲۱۰.</ref>
در [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> [[اطاعت از اولی‌الامر]] در کنار [[اطاعت از خدا]] و رسول مطرح شده است.
امیرالمؤمنین {{ع}}: «از بزرگ‌ترین حدود [[ولایت امام]] این است که دانسته شود [[امام]] معصوم از [[خطا]] و [[لغزش]] و عمد و [[گناهان]] کوچک و بزرگ است و لغزش و خطا در امور ضررزننده به [[دین]] ندارد و [[اهل]] هیچ‌گونه لهوی نیست»<ref>بحارالأنوار، ج۶۵، ص۳۸۹.</ref>.


==عصمت در آستان امامان معصوم==
[[فاطمه زهرا]] {{س}} از [[پیامبر]] {{صل}} نقل کرده که ایشان فرمودند: «[[جبرئیل]] از طرف کاتبان [[علی]] به من خبر داده از زمانی که با علی {{ع}} بوده‌اند هیچ گناهی از او ننوشته‌اند<ref>کنزالفوائد، ص۱۶۲؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۳.</ref>.
از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]]{{عم}} [[مقام]] [[عصمت]] که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{عربی|" الْمَعْصُومُون‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} آمده است.
پیامبر {{صل}} درباره [[حضرت زهرا]] {{س}} فرمود: «خداوند هنگام [[غضب فاطمه]] {{س}} [[غضب]] می‌کند و هنگام [[رضایت]] او [[راضی]] می‌شود»<ref>أمالی صدوق، ص۳۸۴؛ عیون الأخبار، ج۲، ص۲۶؛ معانی الأخبار، ص۳۰۳؛ اعتقادات الإمامیة، ص۱۰۵؛ أمالی مفید، ص۹۵؛ أمالی طوسی، ص۴۲۷؛ إعلام الوری، ص۱۴۹؛ مناقب، ج۳، ص۳۲۵؛ کشف الغمة، ج۱، ص۴۶۷.</ref>. مسلم است که اگر حتی در یک مورد فاطمه زهرا {{س}} [[گناه]] کند به اطلاق و عموم این [[روایت]] ایراد وارد می‌شود.
[[امام حسن]] {{ع}} در اولین خطبه‌ای که بعد از [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[مسجد کوفه]] ایراد کرد جایگاه عالی خود و [[اهل بیت]] {{عم}} را توصیف کرده و فرمودند: دیشب شخصیتی [[قبض روح]] شد که در بین اولین و آخرین از نظر عمل نمونه نداشت... من از [[اهل]] بیتی هستم که [[جبرئیل]] به سوی ما نازل می‌شد و از پیش ما به [[آسمان]] می‌رفت»<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۱۲؛ تحف العقول، ص۱۶۸.</ref>.


واژه "[[عصمت]]" از ریشه "عصم" در [[عربی]] به معنای منع و امساک است و چون شخص [[معصوم]]، از [[خطا]] و [[گناه]] بازداشته می‌شود، به او [[معصوم]] می‌گویند<ref>ر.ک. [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص ۳۵۹ - ۳۶۲.</ref>.
[[امام حسن]] {{ع}}: «ما اهل بیتی هستیم که [[خداوند]] ما را به [[اسلام]] [[کرامت]] داد و ما را برگزید و [[انتخاب]] کرد و [[رجس]] را از ما دور کرد و ما را [[پاک]] گردانید و رجس همان [[شک]] است. پس ما در [[خدا]] و [[دین]] او ابداً شک نمی‌کنیم و ما را از هر [[سستی]] و [[گمراهی]] پاک کرده است»<ref>أمالی طوسی، ص۵۶۲؛ بحارالأنوار، ج۶۹، ص۱۵۲.</ref>.
امام حسن {{ع}} در خطبه‌ای در برابر [[معاویه]] فرمود: «من فرزند کسی هستم که خداوند رجس را از او دور کرده و او را پاک گردانیده است... ما پرچم‌های [[هدایت]] و مناره‌های [[تقوا]] هستیم».


پیرامون معنای اصطلاحی [[عصمت]]، برخی [[حقیقت عصمت]] را [[لطف]] و [[تفضل الهی]] و عده‌ای، آرا [[قوه عاقله]] و دسته‌ای، ملکه [[نفسانی]] و گروهی، حیثیت ویژه‌ دانسته‌اند<ref>ر.ک. [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص ۳۵۹ - ۳۶۲.</ref>.
[[امام حسین]] {{ع}}: هنگام [[نزول]] [[آیه تطهیر]] [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: «ای [[علی]] این [[آیه]] درباره تو و دو فرزندت و [[ائمه]] از [[فرزندان]] تو نازل شده است، که [[مطهر]] و معصوم‌اند و [[دشمنان]] آنها ملعون‌اند». این [[حدیث]] از امّ‌سلمه هم نقل شده است<ref>هدایة الأمة، ج۱، ص۱۷؛ تفسیرالبرهان، ج۴، ص۴۴۴؛ کفایة الاثر، ص۱۵۶؛ الجواهرالسنیة، ص۵۵۸؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۱۶۹؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۳۷ و ۳۴۲ و ۳۴۸.</ref>.
امام حسین {{ع}} از پیامبر {{صل}} نقل کردند: «اولین چیزی که خداوند [[خلق]] کرد حجاب‌هایی بود که بر حواشی آن نوشت: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ عَلِيٌّ وَصِيُّهُ‏}} و مثل همین بر ارکان [[عرش]] و کوه‌های [[زمین]] و کناره‌های [[لوح]] ثبت شده است و همچنین فرمود: علی و دو فرزندش و نه نفر از [[فرزندان حسین]] ائمه [[ابرار]] و امناء معصوم‌اند»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۷۲.</ref>.
پیامبر {{صل}} به امام حسین {{ع}} فرمود: «تو [[امام]] و [[برادر]] [[امام]] و فرزند امامی و نه نفر از [[فرزندان]] تو امناء معصوم‌اند»<ref>کفایة الاثر، ص۳۰۴.</ref>.


[[حق]] مطلب آن است که در تحقق ملکه [[عصمت]]، قابلیت [[قوه عاقله]] [[معصوم]] و [[لطف الهی]]، مؤثری باشند<ref>ر.ک. [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص ۳۵۹ - ۳۶۲.</ref>.
همچنین [[امام حسین]] {{ع}} در سال ۶۰ در برابر [[مروان بن حکم]] با استناد به [[آیه تطهیر]]، [[طهارت]] خویش را [[یادآوری]] کردند و [[مروان]] [[سکوت]] [[اختیار]] کرد.
[[امام سجاد]] {{ع}} از امام حسین {{ع}} نقل کرده‌اند که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: ای [[حسین]]! تو امام و فرزند امامی و نه نفر از فرزندان تو امناء معصوم‌اند، خوشا به حال کسی که آنها را [[دوست]] داشته باشد و [[بدا]] به حال [[دشمنان]] ایشان»<ref>اثبات الهداة، ج۲، ص۱۸۴؛ الانصاف، ص۹۸؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۶۱.</ref>.
همچنین امام سجاد {{ع}} بارها در [[صحیفه سجادیه]] طهارت [[اهل بیت]] {{عم}} را یادآور شده‌اند و در [[دعای ۴۶]] و ۴۷ با استناد به آیه تطهیر اهل بیت {{عم}} را از هرگونه [[رجس]] و [[پلیدی]] [[پاک]] می‌شمارند و می‌فرمایند: «شما از هر پلیدی و [[آلودگی]] پاک شده‌اید، پاک‌شدنی که به [[اراده خداوند]] است».
امام سجاد {{ع}} فرمود: «امام از ما فقط [[معصوم]] می‌باشد و [[عصمت]] در ظاهر [[خلقت]] نیست تا با آن شناخته شود، به همین خاطر امام باید [[منصوص]] باشد. سؤال شد معنی معصوم چیست؟ امام {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُعْتَصِمُ‏ بِحَبْلِ‏ اللَّهِ‏}} و [[حبل الله]] [[قرآن]] است و [[امام و قرآن]] تا [[روز قیامت]] از هم جدا نمی‌شوند و [[امام هدایت]] به قرآن می‌کند و قرآن [[هدایت]] به امام می‌کند و این همان قول [[خداوند عزوجل]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>}}<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴؛ معانی الأخبار، ص۱۳۱ و۱۳۲؛ نوادر الأخبار، ص۱۱۶.</ref>.


[[پیشوایان معصوم]]، قابلیت دریافت [[عصمت]] اعطایی از [[خداوند متعال]] را در دوره [[عالم ذر]] دریافت کرده‌اند، لذا [[عصمت پیامبران]] و [[امامان]]، قبل از [[بعثت]] و [[امامت]] و حتی قبل از [[جهان]] [[دنیوی]] [[اثبات]] می‌گردد<ref>ر.ک. [[عبدالحسین خسروپناه]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص ۳۵۹ - ۳۶۲.</ref>.
برخی از فرمایش‌هایی که از [[امام باقر]] {{ع}} درباره عصمت رسیده از این قرار است: «ما دوازده‌نفریم که همه ما معصوم و مطهریم»<ref>هدایة الأمة، ج۱، ص۳۲؛ تفسیر البرهان، ج۳، ص۲۲۷؛ کفایة الاثر، ص۲۶۶؛ الانصاف، ص۴۱۶؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۴۹؛ عوالم العلوم، ج۲۰، ص۵۰؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۱۸۳.</ref>. «همانا ما [[اهل]] بیتی هستیم که [[خداوند]] ما را از [[فتنه]] و [[دروغ]] و [[کهانت]] و [[سحر]] و [[خیانت]] و [[بدعت]] و [[شک]] و [[نفاق]] و... [[عصمت]] بخشیده است»<ref>بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۷۶: {{متن حدیث|إِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ عَصَمَنَا اللَّهُ‏ مِنْ أَنْ نَكُونَ مَفْتُونِينَ أَوْ فَاتِنِينَ أَوْ مُفْتَنِينَ أَوْ كَذَّابِينَ أَوْ كَاهِنِينَ أَوْ سَاحِرِينَ أَوْ عَائِفِينَ أَوْ خَائِنِينَ أَوْ زَاجِرِينَ أَوْ مُبْتَدِعِينَ أَوْ مُرْتَابِينَ أَوْ صَادِفِينَ عَنِ الْحَقِّ مُنَافِقِينَ}}.</ref>. «مصائبی که بر [[اهل بیت]] رفت به خاطر [[گناهان]] نیست، بلکه به خاطر بالارفتن درجات است»<ref>کافی، ج۱، ص۲۶۱.</ref>. و «آنها [[معصومین]] [[پاکی]] هستند که [[گناه]] نمی‌کنند و [[معصیت]] نمی‌کنند و آنها موفق و مسدّد و مؤید هستند... [[روح‌القدس]] و [[قرآن]] از ایشان جدا نمی‌شود و ایشان هم از روح‌القدس و قرآن جدا نمی‌شوند»<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹: {{متن حدیث|هُمُ‏ الْمَعْصُومُونَ‏ الْمُطَهَّرُونَ‏ الَّذِينَ‏ لَا يُذْنِبُونَ‏ وَ لَا يَعْصُونَ وَ هُمُ الْمُؤَيَّدُونَ الْمُوَفَّقُونَ الْمُسَدَّدُونَ}}.</ref>.


برای [[عصمت]] در بیان لغویان معانی‌ای چون منع از [[گناه]]، [[حفظ]] از [[گناه]]، نگه‌داری و امساک بیان شده است.<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۴۷.</ref>.
«امامانی که [[خداوند]] [[اطاعت]] ایشان را با اطاعت خودش قرین ساخته و فرموده: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> [[معصوم]] و مطهرند و معصیت ندارند»<ref>علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۴.</ref>.
[[امام باقر]] {{ع}}: در شب [[رحلت پیامبر]] {{صل}} بر [[آل محمد]] {{صل}} خیلی سخت گذشت و صدایی شنیدند که گفت: «همانا خداوند شما را [[انتخاب]] کرده و [[برتری]] بخشیده و [[پاک]] کرده... و شما را از [[لغزش‌ها]] عصمت بخشیده و از [[فتنه‌ها]] ایمن گردانیده است»<ref>الفقیه، ج۲، ص۶۱۱؛ أصول ستة عشر، ص۱۲۱؛ عیون الأخبار، ج۲، ص۲۷۴؛ تهذیب، ج۶، ص۹۷ و ۴۶؛ مناقب، ج۲، ص۲۴۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۵۳۷؛ المزار الکبیر، ۵۲۷؛ کافی، ج۱، ۴۴۶. {{متن حدیث|إن الله اختارکم و فضلکم و طهرکم و عصمکم من الزلل و آمنکم من الفتن}}.</ref>.
امام باقر {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ}}<ref>«و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> فرمود: «آنها [[امامان معصوم]] می‌باشند»<ref>وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۲۰۰.</ref>.


===قصه [[حضرت یوسف]]{{ع}} و [[زلیخا]]===
از امام باقر {{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> نقل شده که فرمودند: «[[امام]] [[ظالم]] نمی‌باشد»<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۵۸؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۰۳.</ref>.
در جریان [[عشق]] آتشین [[زلیخا]] نسبت به [[حضرت یوسف]]{{ع}} و خلوتگاه عجیبی که برای [[انحراف]] [[فکر]] [[حضرت یوسف]]{{ع}} فراهم ساخته بود، [[قرآن]] می‌گوید: {{متن قرآن| وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ }}<ref> و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد؛ سوره یوسف، آیه:۲۴.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۴۶.</ref>.
از [[امام صادق]] {{ع}} فرمایش‌های متعددی درباره [[عصمت]] وجود دارد که بعضی از آنها از این قرار است:
[[خداوند]] [[اطاعت]] کسی که [[مردم]] را [[گمراه]] کند [[واجب]] نمی‌کند و برای رسالتش کسی را که [[کافر]] می‌شود و [[عبادت]] [[شیطان]] می‌کند [[انتخاب]] نمی‌کند و هیچ حجتی را برای مردم نمی‌گیرد مگر اینکه [[معصوم]] باشد»<ref>توحید، ص۴۰۷؛ عیون الأخبار، ص۲۶۷ و ۲۶۸؛ نورالثقلین، ج۱، ص۵۰۰؛ خصال، ج۲، ص۱۵۴؛ اثبات الهدی، ج۲، ص۱۵۰.</ref>. «همانا هیچ زمانی خالی از امام نیست و لازم است که امام معصوم باشد»<ref>العدد قویة لدفع المخاوف الیومیة، ص۶۹.</ref>. «خداوند برای ما هادیانی قرار داده است که از [[اهل بیت]] پیامبرند و ما را به سوی [[حق]] [[هدایت]] می‌کنند و [[کوری]] را از ما دور می‌سازند و [[تفرقه]] و [[اختلاف]] را از بین می‌برند و معصوم‌اند و از [[خطا]] و [[لغزش]] در امان‌اند»<ref>العدد قویة لدفع المخاوف الیومیة، ص۶۸.</ref>. «امام بری از [[عیوب]] و محجوب از آفات و معصوم از [[لغزش‌ها]] و محفوظ از همه زشتی‌هاست»<ref>کافی، ج۱، ص۲۰۴؛ غیبت نعمانی، ص۲۲۷.</ref>. «امام برگزیده‌ای است که ریسمان‌های شیطان و لشکرش از او طرد شده و معصوم از لغزش‌ها و محفوظ از همه زشتی‌هاست»<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۴؛ مرآة العقول، ج۲، ص۴۰۰.</ref>. «از [[شرایط امامت]] [[تطهیر]] و [[پاکی از گناهان]] و معصیت‌های هلاک‌کننده‌ای است که باعث [[آتش]] می‌شود»<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۲۲.</ref>.


"[[برهان]]" در لغت و در بسیاری از [[آیات قرآن]] به معنای "[[علم]] و [[دانش]]، یا چیزی که به [[علم]] و [[دانش]] بازگشت می‌کند" آمده است. در [[حقیقت علم]] خداداد [[یوسف]] بود که او را از این عمل بازداشت؛ بنابراین، سرچشمه "[[عصمت]]" در این [[آیه]]، همان "[[برهان]] [[پروردگار]]" است<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۴۷.</ref>.
در [[روایت]] صحیحی با دو [[سند]] از [[علی بن رئاب]] نقل شده: از امام صادق {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}}<ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در می‌گذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> پرسیدم: مگر علی و [[اهل]] بیتش معصوم نبودند، پس چرا بر آنان [[مصیبت]] نازل شد؟ امام فرمود: «[[پیامبر]] در هر شب و [[روز]] صدبار [[استغفار]] می‌کرد، بدون اینکه گناهی داشته باشد، [[خداوند]] بدون اینکه اولیائش [[گناه]] کنند مصائبی بر آنان وارد می‌کند تا [[اجر]] بیشتری به ایشان بدهد، بدون اینکه گناهی داشته باشند»<ref>کافی، ج۲، ص۴۵۰؛ نورالثقلین، ج۴، ص۵۸۱؛ تفسیرالقمی، ج۲، ص۲۷۷؛ تفسیرالبرهان، ج۴، ص۸۲۶؛ مرآة العقول، ص۳۴۶ و ۳۴۹.</ref>. از این [[روایت]] معلوم می‌شود [[شیعیان]] [[اعتقاد به عصمت]] داشتند که درباره [[شبهات]] پیرامون آن سؤال می‌کردند.
[[امام صادق]] {{ع}} درباره اینکه چگونه [[علی]] {{ع}} برای شکستن [[بت‌های کعبه]] بر دوش [[پیامبر]] رفتند، اشاره کردند که چون علی {{ع}} [[معصوم]] بود توانست بر دوش پیامبر رود<ref>بحارالأنوار، ج۳۸، ص۸۱.</ref>.
 
[[سدیر]] می‌گوید: به امام صادق {{ع}} گفتم: عده‌ای [[خیال]] می‌کنند شما [[خدایان]] هستید؟ [[حضرت]] فرمود: گوش و چشم و مو و پوست و گوشت و [[خون]] من از آنها بری است و [[خدا]] و [[رسول]] از آنها بری هستند. آنها بر [[دین]] من و [[پدران]] من نیستند. پرسیدم: پس جایگاه و [[مقام]] شما چیست؟ حضرت فرمود: «ما [[خزانه‌داران علم الهی]] و ترجمه [[وحی]] او هستیم، ما [[قوم]] معصومی هستیم که خداوند به [[اطاعت]] از ما [[دستور]] داده و از [[معصیت]] ما [[نهی]] کرده است ما [[حجت بالغه]] بر افراد زیر [[آسمان]] و فوق [[زمین]] هستیم»<ref>کافی، ج۱، ص۲۶۹؛ اعلام الوری، ج۱، ص۵۳۵؛ اثبات الهداة، ج۵، ص۳۷۴، باب ۵۳؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۹۸.</ref>. همان‌طور که [[مشاهده]] می‌شود در این روایت [[عصمت]] در برابرِ [[غلو]] مطرح شده است.
امام صادق {{ع}}: خداوند در [[پیامبران]] [[روح‌القدس]] را قرار داد که به وسیله آن میل به [[اطاعت خداوند]] پیدا می‌کنند و از [[معصیت خداوند]] [[کراهت]] دارند»<ref>کافی، ج۱، ص۲۷۲.</ref>.
 
[[امام کاظم]] {{ع}} در توصیف [[ائمه]] {{عم}} فرمودند: «خداوند ایشان را از [[گناهان]] معصوم ساخته است»<ref>کافی، ج۱، ص۴۸۰.</ref>.
 
[[امام رضا]] {{ع}}: «[[امام]] معصوم و موفق است و ایمن از [[خطا]] و [[لغزش‌ها]] و [[پاک]] از گناه و بری از [[عیوب]] است»<ref>کافی، ج۱، ص۲۰۰ و ۲۰۳.</ref>.
امام رضا {{ع}} از پدرانش از علی {{ع}} از پیامبر {{صل}} نقل کرده که ایشان فرمودند: «هرکس [[دوست]] دارد به شاخه یاقوت سرخی که خداوند با دست خویش کاشته است نگاه کند و به آن چنگ زند پس [[علی]] و [[ائمه]] از [[فرزندان]] او را [[دوست]] بدارد، زیرا ایشان انتخاب‌شده‌های [[الهی]] هستند که از هر [[گناه]] و خطایی معصوم‌اند»<ref>عیون الأخبار، ص۲۱۹؛ أمالی صدوق، ص۳۴۷؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۳؛ اثبات الهداة، ج۲، ص۵۶ و ۱۰۶.</ref>.
 
[[امام هادی]] {{ع}} در [[زیارت جامعه کبیره]]: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكُمُ‏ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ‏ الْمَهْدِيُّونَ‏ الْمَعْصُومُونَ‏ الْمُكَرَّمُونَ‏ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ... عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً}}<ref>الفقیه، ج۲، ص۶۱۱؛ مفتاح الجنان، ص۲۹۷؛ بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۴۱۹؛ المزار الکبیر، ص۵۲۶.</ref>، قابل توجه است [[شیخ صدوق]] که [[مخالف]] سرسخت [[غلو]] و [[غالیان]] ماست و برخی از [[زیارات]] را به [[گمان]] غلو بودن تصحیح کرده است، زیارت جامعه کبیره را به طور کامل در الفقیه نقل کرده و در مقدمه کتابش [[التزام]] به [[صحت]] [[روایات]] این کتاب داده و فرموده: «فقط روایاتی را که برطبق آنها [[فتوا]] می‌دهم نقل می‌کنم».
[[عقید]] می‌گوید: [[امام حسن عسکری]] {{ع}} هنگام [[مشاهده]] فرزند خود فرمودند: «تو ختم‌کننده [[امامان معصوم]] هستی»<ref>منتخب الأنوار، ص۱۴۳.</ref>.
[[امام زمان]] {{ع}} در توقیعی درباره [[ادعای امامت]] جناب [[جعفر]]، فرمودند: «[[خداوند]] بین [[امام]] و برادرانش و پسرعموهایش و بستگانش فرقی قرار داد که با آن فرق امام از [[مأموم]] و [[حجت]] از محجوج مشخص شود و آن فرق این است که امام را [[معصوم]] از [[گناهان]] و بری از [[عیوب]] و [[پاک]] از آلودگی‌ها و دور از [[اشتباهات]] قرار داد»<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۴۶۸؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۸۲.</ref>.
 
نیز روایات صحیح‌السندی وجود دارد که مضمون آنها [[تأیید]] شدن ائمه به وسیله [[روح ایمان]] است<ref>کافی، ج۳، ص۱۶۵ تا ۱۷۲.</ref>. همچنین در [[اخبار]] [[امامیه]] [[عصمت]] از [[زمان]] [[تولد]] تا [[وفات]] یکی از علامت‌های [[شناسایی]] امام است<ref>مناقب آل أبی‌طالب، ج۱، ص۲۵۳: {{متن حدیث|يَلِيَ‏ وِلَادَتَهُ‏ وَ وَفَاتَهُ‏ مَعْصُومٌ‏}}.</ref>. و همچنین بارها و به طور [[متواتر]] در روایات آمده که بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>[[امامت]] به افراد [[ظالم]] نمی‌رسد، و یکی از بزرگ‌ترین مصادیق [[ظلم]] [[شرک]] به خداست {{متن قرآن|إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref> پس هرکس گناهی انجام داده یا لحظه‌ای برای [[بت]] [[سجده]] کرده است، [[لیاقت]] [[مقام امامت]] را ندارد<ref>خصال، ج۱، ص۱۴۹؛ تفسیرالقمی، ص۴۸۹؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۹؛ الإختصاص، ص۲۲؛ أمالی صدوق، ۲۴۰ و ۲۴۱؛ کنزالفوائد، ص۳۴.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۲۳-۲۴۰.</ref>
 
== حقیقت عصمت در روایات ==
اخباری که در باب [[عصمت]] و [[حقیقت]] آن رسیده حول دو محور است؛ یکی اخباری که دلالت بر [[عصمت عملی]] [[معصومان]] دارد و دیگری روایاتی که بیانگر [[عصمت علمی]] آنان است.
 
'''[[اخبار]] عصمت عملی''': اینگونه [[روایات]] به این نکته اشاره دارند که [[معصومین]] از تمامی [[گناهان]] مبرا هستند یا اینکه به ریشه گناهان اشاره می‌کنند که آن عوامل در معصومین وجود ندارد. در ادامه به چند [[روایت]] با همین مضمون اشاره می‌کنیم.
# [[حسین]] بن اشقر از [[هشام بن حکم]] سؤال کرد: معنای قولتان که می‌گویید {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}} چیست؟ هشام گفت: روزی این سؤال را از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم، [[امام]] {{ع}} فرمود<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۴؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>: "[[معصوم]] کسی است که با [[تمسک]] به [[خدا]] از جمیع [[محارم]] [[الله]] [[امتناع]] کند" و [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>. این [[حدیث شریف]] با دو [[سند]] از [[امام سجاد]] و امام صادق {{عم}} [[نقل]] گردیده است که به جهت اختصار از [[نقل حدیث]] مشابه [[چشم‌پوشی]] کردیم<ref>معانی الاخبار، ص۱۳۲؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۰-۱۹۱؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>.
# امام صادق {{ع}} در وصف [[امامان]] فرمود: "امام {{ع}} از [[لغزش‌ها]] معصوم و از تمام فواحش [[پاک]] است"<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۲۰۰۰؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص۶۲-۶۳، ح۲۵، ص۱۹۴.</ref> این [[حدیث]] با مضامین مشابه از [[امام رضا]] و [[حضرت علی]] {{عم}} آمده است<ref>بحارالانوار، ج۳۸، ص۶۲-۶۳.</ref>.
# [[محمد]] بن عمیر می‌گوید: "روزی با هشام بن حکم هم‌کلام بودیم، او در وصف [[عصمت امام]] {{ع}} چیزی گفت که در طول مصاحبت‌های خود بهتر از آن [[کلامی]] نشنیدم". محمد بن عمیر از هشام بن حکم سؤال کرد: "آیا امام {{ع}} معصوم است". هشام گفت: بله. مجدداً محمد بن عمیر سؤال کرد؛ وصف عصمت در امام {{ع}} چیست و به چه چیز شناخته می‌شود؟ هشام جواب داد ریشه همه گناهان در چهار چیز است و پنجمی ندارد: [[حرص]]، [[حسد]]، [[غضب]] و [[شهوت]] که هیچ یک از اینها در [[امام]] {{ع}} وجود ندارد. امام {{ع}} حریص بر [[دنیا]] نیست، زیرا تمام دنیا تحت [[اختیار]] امام و ایشان خزانه‌دار [[مسلمین]] است، پس بر چه چیز حرص بورزد. امام {{ع}} [[حسود]] نیست، زیرا [[انسان]] بر مافوق حسد می‌ورزد و امام {{ع}} مافوق ندارد، پس چگونه بر زیر دستش حسد بورزد. امام {{ع}} برای چیزی از [[امور دنیا]] غضب نمی‌کند، مگر اینکه دنیا را بر [[آخرت]] ترجیح دهد؛ حال اینکه [[خداوند]] آخرت را برای امام {{ع}} [[محبوب]] کرده، چنان‌که برای ما دنیا محبوب است. امام {{ع}} تمام توجهش به آخرت است چنان‌که همه توجه ما به دنیاست، آیا دیده‌ای کسی که وجه [[حسن]] را برای وجه [[قبیح]] وانهد یا طعام [[نیکو]] را برای رسیدن به طعام زودگذر ترک کند یا پیراهن لطیف و نرم را نپوشد و [[لباس خشن]] به تن کند یا [[نعمت]] باقی را ترک کند و دنیای فانی را بپذیرد<ref>ر. ک: معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷؛ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴.</ref>. البته این [[روایت]] ولو مستقیماً از [[معصوم]] [[نقل]] نشده، لکن چون از ابن ابی عمیر و [[هشام بن حکم]] نقل شده و آنان مورد [[اطمینان]] بوده‌اند - به گونه‌ای که حتی مراسیل آنها به عنوان مستند قابل قبول است - لااقل می‌تواند به عنوان مؤید سایر [[روایات]] استفاده گردد.
 
سه روایتی که ذکر کردیم نمونه‌ای از روایات می‌باشد روایاتی که در باب [[عصمت عملی]] [[امامان]] هست بسیار زیاد است، ولی این سه روایتی که آوردیم به وضوح، عصمت عملی امامان را بیان می‌کند.
 
'''[[اخبار]] دال بر [[عصمت علمی]]''': این روایات بر [[عصمت امامان]] از [[خطا]] و [[نسیان]] و [[سهو]] و غلط در [[علوم]] و وقایع خارجی دلالت می‌کنند و به روایات [[تسدید]] امامان به وسیله [[روح القدس]] معروف‌اند.
# [[جابر جعفی]] می‌گوید: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: ای [[جابر]] همانا خداوند [[مخلوقات]] را سه دسته آفرید چنان‌که می‌فرماید: "و شما سه گروه‌اید: [[دست]] راستی‌ها و تو نمی‌دانی دست راستی‌ها چه کسانی‌اند و دست چپی‌ها و تو نمی‌دانی دست چپی‌ها چه کسانی‌اند و پیشی‌گرفتگان که پیشی گرفته‌اند تنها ایشان، مقربان‌اند"<ref>{{متن قرآن|وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً * فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ * وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}} «و شما گونه‌های سه‌گانه خواهید بود * (یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ * و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ * و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۷-۱۱.</ref>. پیشی گرفتگان همان [[رسولان]] [[خدا]] و مخصوصین درگاه او از میان مخلوقات‌اند که خدا در ایشان پنج [[روح]] قرار داده است: ۱. ایشان را به [[روح القدس]] مؤید ساخت و به وسیله آن همه چیز را بدانند و بشناسند. ۲. ایشان را به روح [[ایمان]] مؤید ساخت و با آن از خدای بترسند. ۳. آنها را به روح [[قوه]] مؤید ساخت و با آن بر [[اطاعت خدا]] [[توانایی]] یافتند. ۴. آنها را به روح [[شهوت]] مؤید ساخت و با آن اطاعت خدا را خواستند و از [[نافرمانی]] او [[کراهت]] یافتند. ۵. در ایشانروح حرکت نهاد که همه [[مردم]] با آن رفت و آمد کنند و در [[مؤمنین]] [[دست]] راستی‌ها روح ایمان نهاد که با آن از خدا بترسند و در ایشانروح قوه نهاد و با آن بر اطاعت خدا توانایی یافتند و در ایشانروح شهوت نهاد و با آن خواهان اطاعت خدا گشتند و در ایشانروح حرکت نهاد که مردم با آن روح رفت و آمد کنند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۵.</ref>.
# در روایتی دیگر [[جابر]] می‌گوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[علم]] عالم ([[پیغمبر]] و [[امام]]) پرسیدم فرمود: ای جابر همانا در [[پیغمبران]] و [[اوصیا]] پنج روح است: روح القدس، روح ایمان، روح [[زندگی]] (حرکت)، روح قوه و روح شهوت. ای جابر ایشان به وسیله روح القدس، امور و مطالب زیر [[عرش]] تا زیر [[خاک]] را بدانند، سپس فرمود: ای [[جابر]]، این چهار [[روح]] اخیر پیش آمد و آفت می‌رسد، ولی [[روح‌القدس]]، [[بازی]] و یاوه‌گری نکند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۶.</ref>.
# [[ابوبصیر]] می‌گوید: شنیدم که [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ}}<ref>«از تو درباره روح می‌پرسند بگو روح از امر پروردگار من است» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> می‌فرمود: مخلوقی است بزرگ‌تر از [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] که همراه هیچ یک از [[پیامبران]] گذشته به جز [[حضرت محمد]] {{صل}} نبوده است و آن، همراه [[ائمه]] است و ایشان را [[رهبری]] می‌کند. چنان نیست که هرچه [[طلب]] شود به دست آید<ref>اصول کافی، جلد ۲، ص۱۸-۱۹.</ref>. پس [[همراهی]] این روح با [[پیامبر]] و [[امامان]]، فضلی است از [[خدای تعالی]] که به هر کس خواهد [[عطا]] کند و با طلب و کوشش به دست نیاید.
 
احادیثی که در باب [[عصمت عملی]] امامان است از حیث تعداد بسیار زیاد است تا جایی که هر بیننده و شنونده را از حیث صدور مطمئن می‌کند. این [[احادیث]] عمدتاً از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}}، [[امام سجاد]] {{ع}}، [[امام باقر]] {{ع}}، امام صادق {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شده است<ref>بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴ و ج۳۸، ص۶۵؛ معانی الأخبار، ص۱۳۲؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>. این [[روایات]] غیر از اینکه به عصمت عملی امامان [[شهادت]] می‌دهند، از حیث معنا هم متواترند و می‌توانیم آنها را به چند دسته تقسیم کنیم.
# روایاتی که به طور مطلق امامان را از [[گناه]] و [[خطا]] [[معصوم]] و مبرا می‌دانند؛
# روایاتی که زمینه‌ها و چگونگی پیدایش [[عصمت امامان]] را بیان کرده و می‌گویند معصوم با [[تمسک]] به [[خداوند]] و [[قرآن]] تلاش و [[مجاهدت]] و [[تأیید]] به [[الهام الهی]] به [[عصمت]] مطلقه می‌رسند؛
# روایاتی که به عوامل و ریشه [[گناهان]] اشاره می‌کنند و با بیان بسیار [[زیبا]] و لطیف این عوامل را در [[امام]] منتفی می‌دانند که در نتیجه آن، عصمت عملی امامان به دست می‌آید.
 
اما احادیثی که در باب [[عصمت علمی]] امامان نقل کردیم، اگرچه از حیث [[سند]] و صدور، بعضاً [[ضعیف]] و کلاً در حد [[تواتر لفظی]] و صدوری نیست، ولی [[مستفیض]] و مشهورند<ref>مستفیض و مشهور، به روایاتی گفته می‌شود که تعداد راویانش زیاد باشد، ولی به حد تواتر نرسد (محمدرضا مظفر، اصول الفقه، ج۲، جزء ۳، ص۱۶۳).</ref> از طرفی همه این [[روایات]] یک معنا را [[القا]] می‌کند و آن هم [[عصمت علمی]] [[امامان]] است، لذا دلالت این [[احادیث]] قابل خدشه نیست. [[شیخ کلینی]] هم که از [[راویان]] مورد [[وثوق]] است، همه این روایات را در کافی [[نقل]] کرده است و این روایات مورد استناد [[اصحاب]] بوده است، پس [[ضعف سند]] هم جبران می‌شود. در نتیجه از این روایات می‌فهمیم که امامان با توجه به [[الهامات]] [[روح‌القدس]] از ابتدای [[تولد]] تا لحظه [[مرگ]] با تلاش و [[مجاهدت]] نفس از [[گناه]] و [[اشتباه]] و [[نسیان]] به دورند و در سراسر [[زندگی]] هیچ اشتباه [[علمی]] هم نمی‌کنند<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۵۰-۵۵.</ref>.
 
== واژه [[عصمت]] در [[روایات]] ==
موارد کاربرد عصمت در روایات بسیار زیاد است؛ این موارد را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم نمود: دسته نخست، مواردی می‌باشند که عصمت به معنای لغوی آن همانند [[آیات قرآن]] به کار رفته‌اند، دسته دوم، مواردی هستند که عصمت به معنای اصطلاحی و [[دینی]] خاص یا [[کلامی]] به کار رفته‌اند. بحث از دسته دوم را در فصل بعد، یعنی در ریشه یابی [[تاریخی]] بحث عصمت در [[اسلام]] بحث خواهیم کرد. از این جهت در این بخش تنها به بعضی موارد دسته نخست اشاره می‌گردد. مقصود ما از ذکر این موارد آن است که بعدها بررسی کنیم که آیا می‌توان میان معنای دینی و کلامی عصمت با معنای لغوی آن پیوندی برقرار کرد.
#{{متن حدیث|إِنَّ التَّقْوَى عِصْمَةٌ لَكَ فِي حَيَاتِكَ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۲، ص۵۰۹.</ref>: [[تقوا]] تو را در [[زندگی]] [[حفظ]] می‌کند.
#{{متن حدیث|بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۳، ص۲۳۳.</ref>: تقوا و عصمت قرین یکدیگرند.
#{{متن حدیث|قُرِنَتِ الْحِكْمَةُ بِالْعِصْمَةِ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۴، ص۴۹۳.</ref>: [[حکمت]] و عصمت با یکدیگر مقارن و همراه‌اند.
#{{متن حدیث|لَا حِكْمَةَ إِلَّا بِعِصْمَةٍ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۴۳۶.</ref>: هیچ حکمتی نیست مگر اینکه همراه عصمتی می‌باشد.
#{{متن حدیث|الْحِكْمَةُ عِصْمَةٌ وَ الْعِصْمَةُ نِعْمَةٌ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۲.</ref>: حکمت عصمت است و عصمت [[نعمت]].
#{{متن حدیث|إِنَّ فِي سُلْطَانِ اللَّهِ عِصْمَةً لِأَمْرِكُمْ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷.</ref>: همانا [[حکومت]] [[خدا]] بر شما، موجب حفظ و نگهداری امور شماست.
#{{متن حدیث| عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ... وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶.</ref>: بر شما باد به [[کتاب خدا]]، همانا آن طناب محکم [[الهی]] است... و موجب حفظ و نگهداری کسی است که به آن درآویزد.
#{{متن حدیث|الِاعْتِبَارُ يُفِيدُ الْعِصْمَةَ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۶، ص۳۴۲.</ref> و {{متن حدیث|الِاعْتِبَارُ يُثْمِرُ الْعِصْمَةَ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۲۱.</ref>: [[عبرت]] گرفتن موجب [[عصمت]] می‌شود.
#{{متن حدیث|التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۰۷ و ۲۲۷.</ref>: [[مقاومت]] بر امور ناخوشایند [[قلب]] را [[معصوم]] می‌کند.
# [[رسول الله]] {{صل}}: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ يَعْصِمُ مَنْ أَطَاعَهُ وَ لَا يَعْتَصِمُ بِهِ مَنْ عَصَاهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۸۲.</ref>: همانا [[خداوند متعال]] هر که او را [[اطاعت]] کند نگه می‌دارد [معصوم می‌کند] و هر که معصیتش کند [[حفظ]] نمی‌کند.
# [[امام باقر]] {{ع}}: {{متن حدیث|إِذَا عَلِمَ اللَّهُ تَعَالَى حُسْنَ نِيَّةٍ مِنْ أَحَدٍ اكْتَنَفَهُ بِالْعِصْمَةِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۸۸، باب ۲۲، حدیث۴۱.</ref>: اگر خداوند متعال [[نیت]] خوب کسی را تشخیص دهد، او را از قبل و بعد در [[حمایت]] و عصمت قرار می‌دهد.
# [[امام صادق]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَصَمَهُ اللَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۵.</ref>: هر کس به [[خدا]] [[پناه]] برد، [[خداوند]] او را نگه دارد.
# دعای امام باقر {{ع}}: {{متن حدیث|لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِي لَأَعْصِيَنَّكَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۳۵.</ref>: خداوندا! اگر مرا حفظ نکنی هر آینه [[عصیان]] تو را می‌کنم.
# امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ... يَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۷۵.</ref>: [[صله رحم]] و [[نیکی]] [[آدمی]] را از [[گناهان]] معصوم می‌کنند.
# دعای [[امام کاظم]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ أَنْ تَعْصِمَنِيَ اللَّهُمَّ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۰۲.</ref>: خدایا! از تو می‌خواهم مرا از گناهان نگه داری.
# [[دعا]]: {{متن حدیث|وَ تَعْصِمَنِي عِصْمَةَ الْأَبْرَارِ}}<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ج۱، ص۱۴۲.</ref>: خدایا! به عصمت و محافظتی را که درباره [[نیکان]] داری، مرا نگه دار. با اینکه دو تعبیر فوق در دعاهای زیادی آمده است - بیش از سی صد جمله دعا به این مضمون وجود دارد - گاه عصمت در [[دین]]، [[عصمت از گناهان]] و عصمت از هر [[سوء]] و [[بدی]] درخواست شده است<ref>لوح فشرده جامع احادیث نور ۲، ماده {{عربی|تَعْصِمنِي}} و {{عربی|اعْصِمْنِي}}.</ref>.
# دعای امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|وَ اعْصِمْنِي مِنَ الشَّيْطَانِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۴۶.</ref>: خدایا! مرا از [[شیطان]] [[محافظت]] نما.
# [[حضرت امیر]] {{ع}}: {{متن حدیث|إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲.</ref>: همانا [[مردم]] با [[پادشاهان]] و [[دنیا]] هستند مگر آنکه [[خداوند]] آنها را نگه دارد.
# هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} از [[جنگ بدر]] فارغ شد، [[جبرئیل]] درحالی که بر اسب قرمزی سوار بود نزد او آمد؛ [[زره]] پوشیده و نیزه‌اش در دست بود. {{عربی|قَد عَصَم ثَنِيه الغُبارُ}}: مسیری را که از آنجا آمده بود غبار سد کرده بود. «عصم» در این [[حدیث]] به معنای مَنَع و سدَّ آمده است<ref>محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۶۶.</ref> یا به معنای ملازمت می‌تواند باشد که مسیر حرکت او با غبار پوشیده و ملازم غبار بود<ref>علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.</ref>.
# [[رسول الله]] {{صل}}: {{متن حدیث|الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ مِثْلُ الْغُرَابِ الْأَعْصَمِ... قِيلَ: وَ مَا الْغُرَابُ الْأَعْصَمُ؟ قَالَ: الَّذِي إِحْدَى رِجْلَيْهِ بَيْضَاءُ}}<ref>علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.</ref>: [[زن]] [[صالح]]، مانند کلاغ اعصم است. سؤال شد که کلاغ اعصم چیست؟ [[حضرت]] فرمود: کلاغی که یکی از پاهایش سفید است (مقصود کمیابی آن است).
# رسول خدا {{صل}} چهار دسته را [[اهل بهشت]] می‌داند؛ درباره دسته نخست این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ كَانَتْ عِصْمَتُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۲۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹، ص۲۱۳.</ref>: کسی که [[نگهبان]]، [[حافظ]] و حامی او [[شهادت]] به [[وحدانیت]] خداوند و [[رسالت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} می‌باشد.
# [[خطبه حضرت علی]] {{صل}} در [[روز جمعه]]: {{متن حدیث|وَ عَصَمَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنِ اقْتِرَافِ الْآثَامِ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>: و خداوند، ما و شما را از [[ارتکاب گناهان]] نگه دارد.
# [[دعای امام سجاد]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ طَهِّرْنِي بِالتَّوْبَةِ وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای۱۶.</ref>: خدایا! مرا با [[توبه]] [[پاک]] نما و با نگهداری و حمایتت [[تأیید]] کن.
# دعای امام سجاد {{ع}}: {{متن حدیث|وَ هَبْ لِي عِصْمَةً تُدْنِينِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ تَقْطَعُنِي عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِك}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای۴۷.</ref>: خداوندا! به من عصمتی عطا کن که تو را به [[ترس]] از تو نزدیک سازد و مرا از ارتکاب حرام‌های تو باز دارد.
# [[مناجات]] [[حضرت علی]] {{ع}}: {{متن حدیث|إِلَهِي لَا سَبِيلَ إِلَى الِاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ... كَيْفَ بِالاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ مَا لَمْ تُدْرِكْنِي فِيهِ عِصْمَتُكَ}}<ref>ابراهیم کفعمی، البلد الامین، ج۱، ص۳۱۵.</ref>: خداوندا! مرا به [[دوری از گناه]] راهی نیست مگر به کمک و نگهداری خودت... و چگونه می‌توانم از [[گناهان]] دوری جویم مادامی که [[حفظ]] و نگهداری تو به من نرسیده باشد.
# [[روایات]] زیادی هست که بر [[عقد]] [[نکاح]] و علقه زوجیت میان [[زن]] و مرد لفظ «[[عصمت]]» را اطلاق کرده‌اند<ref>ر. ک: شیخ طوسی، الاستبصار، ج۳، ابواب الطلاق، ص۳۰۸ - ۳۳۶.</ref> - که در بحث [[آیات]] نیز به آنها اشاره شد - و این موارد نیز همان معنای لغوی عصمت است.
# [[حضرت مسیح]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرْ حَمْدَ اللَّهِ عَلَى الْفَقْرِ فَإِنَّ مِنَ الْعِصْمَةِ أَنْ لَا تَقْدِرَ عَلَى مَا تُرِيدُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۲۹.</ref>: و [[خداوند]] را بر [[فقر]] بسیار سپاسگزار باش؛ زیرا اینکه تو [[قدرت]] بر هرچه می‌خواهی نداشته باشی، [[خودنگهداری]] و [[محافظت]] [[خدا]] نسبت به تو محسوب می‌شود.
# شبیه [[روایت]] فوق، حکمتی از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است: {{متن حدیث|مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي}}<ref>نهج البلاغه، ص۵۳۵، حکمت ۳۴۵.</ref>: مانع داشتن برای [[گناه]] کردن، گونه‌ای از [[ترک گناه]] است<ref>سیدجعفر شهیدی، شرح نهج البلاغه، ص۴۲۲.</ref>.
[[ابن ابی الحدید]] در ذیل این [[حدیث]] می‌گوید: مراد از عصمت در این روایت معنای [[کلامی]] آن نیست؛ چون عصمت کلامی مشروط به قدرت است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۶۰.</ref>.
در روایت دیگری نیز در [[نهج البلاغه]] عصمت به معنای لغوی آن آمده است:
{{متن حدیث|إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ}}<ref>نهج البلاغه، ص۱۹۷.</ref>: بر کسانی که گناه ندارند و از [[سلامت]] [[دین]] برخوردارند، سزاست که بر [[گناهکاران]] و [[نافرمانان]] [[رحمت]] آرند و شکرِ این [[نعمت]] بگزارند، چندان که این [[شکرگزاری]] آنان را مشغول دارد و به گفتن [[عیب]] [[مردمان]] وانگذارد.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۷۰-۷۶.</ref>
 
== معنای [[کلامی]] [[عصمت]] در [[روایات]] ==
عصمت در میان [[مسلمانان]]، معنای اصطلاحی دیگری یافته است که به معنای مصونیت [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} در مقابل [[گناه]] و [[خطا]] می‌باشد. بعد از تدوین [[علم کلام]] و مطرح شدن مباحث کلامی در میان مسلمانان، این ویژگی به عنوان یکی از شروط ضروری و اصلی [[مقام]] [[نبوّت]] و [[امامت]] قرار داده شد. پیش از اینکه معنای کلامی و تعریف [[متکلمان]] از این صفت را بررسی کنیم ضروری است احادیثی که این صفت را مطرح کرده‌اند، بررسی کنیم.
# [[عبدالعزیز بن مسلم]] سخن طولانی و مفصّلی با [[امام رضا]] {{ع}} در [[شأن]] و [[صفات امام]] دارد که طبق آن، [[امام]] {{ع}} در تبیین مقام این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: بنده‌ای را که [[خداوند]] برای [[سرپرستی]] امور [[خلق]] برمی‌گزیند، شرح صدری برای این مقام به او عطا می‌کند؛ چشمه‌های [[حکمت]] را در [[دل]] او به [[ودیعت]] می‌نهد؛ [[علم]] ویژه‌ای را به او [[الهام]] می‌کند که بعد از آن از پاسخ هیچ پرسشی عاجز نیست و هیچ گاه از یافتن صواب متحیر نیست. پس او [[معصوم]] و برخوردار از تأییدات و توفیقات است و از هر خطا و لغزشی در [[امان]] است؛ [[خدا]] تنها با او چنین می‌کند تا بتواند [[حجت]] بر بندگانش باشد و [[گواه]] بر خلق قرار گیرد. همان‌طور که [[مشاهده]] گردید معنایی که از عصمت درباره امامان مطرح شد، معنا و صفت ویژه‌ای است که به طور اختصاصی در عده‌ای وجود دارد و این همان معنای [[کلامی]] [[عصمت]] است. در این [[روایت]] [[علم]] و [[شعور]] ویژه‌ای همراه با [[الهام]] را برای [[بندگان]] مختار [[الهی]] بر شمرده است که نتیجه این علم و شعور خاص، عصمت از [[گناه]] و [[عصمت از خطا]] در [[مقام]] [[تبلیغ احکام الهی]] و [[عقاید]] و [[معارف دینی]] می‌باشد. با اضافه کردن [[توفیق]] و [[تسدید]] ویژه‌ای که از سوی [[خداوند متعال]] به آنان اعطا می‌شود، [[عصمت از اشتباه]] و لغزش‌های عادی و [[سهو]] و [[نسیان]] را نیز برای آنها [[اثبات]] می‌کند و دلیل عصمت از اشتباه و [[خطا]] را همان [[حجت خدا]] بودن [[امام]] و [[نبی]] است و اینکه [[شاهد]] و [[گواه]] بر بندگان بودن تمام نمی‌شود مگر به این درجه از عصمت.
# [[سلیم بن قیس الهلالی]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل می‌کند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۱.</ref>: خداوند متعال ما را [[پاک]] کرد و به [[مقام عصمت]] رسانید و ما را گواه بر [[خلق]] و [[حجت]] روی [[زمین]] قرار داد و ما را با [[قرآن]] و قرآن را با ما قرار داد. ما هیچ گاه از قرآن جدا نمی‌شویم و قرآن نیز از ما جدا نمی‌شود. بخش نخست این [[حدیث]] یقیناً عصمت از گناه را افاده می‌کند؛ اما بخش پایانی آنکه جداناپذیری قرآن و [[امامان]] را مطرح می‌سازد، همان‌گونه که قرآن [[خطاناپذیر]] است می‌توان برداشت کرد که عصمت از خطا و خطاناپذیری [[ائمه]] {{عم}} را نیز ایفاد می‌کند.
# [[امام کاظم]] {{ع}} درباره امامان می‌فرماید: {{متن حدیث|... عَصَمَهُمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.</ref>: آنها را از [[گناهان]] [[معصوم]] کرد. این روایت تنها عصمت از گناه را افاده می‌کند.
# [[امام صادق]] {{ع}} در توصیف [[مقام امامت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|... اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ وَ انْتَجَبَهُ لِطُهْرِهِ... مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: [[خداوند]] به [[علم]] خود [[امامان]] را برگزید و آنها را به [[پاکی]] و [[طهارت]] [[انتخاب]] کرد،... آنها از [[لغزش‌ها]] معصوم‌اند و از [[زشتی‌ها]] مصون. این [[روایت]] نیز، هم [[عصمت]] از [[گناه]] و هم [[عصمت از اشتباه]] را ایفاد می‌کند.
# [[امام صادق]] {{ع}}: {{متن حدیث|نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّهُ‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.</ref>: ما [[قوم]] معصومی هستیم که خداوند به [[اطاعت]] از ما امر کرده است و از [[سرپیچی]] ما بازداشته است.
# [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} درباره [[صفات امام]] می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ الْإِمَامُ الْمُسْتَحِقُّ لِلْإِمَامَةِ لَهُ عَلَامَاتٌ فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو بِشَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>: امامی که [[شایستگی امامت]] را داراست، دارای نشانه‌هایی است؛ یکی از آنها این است که او از همه [[گناهان]] [[معصوم]] است؛ چه [[گناه صغیره]] و چه [[گناه کبیره]]؛ در [[مقام]] [[فتوا]] [[لغزش]] نمی‌کند و پاسخ [[خطا]] نمی‌دهد؛ [[سهو]] نمی‌کند و [[نسیان]] ندارد و چیزی از کارهای [[دنیوی]] او را [[غافل]] نمی‌سازد. این روایت نیز عصمت مطلقه از گناه، خطا، نسیان و امور عادی [[زندگی]] را برای [[امام]] [[اثبات]] می‌کند.
# روایتی در معنای عصمت از [[هشام بن حکم]] از امام صادق {{ع}} نقل شده است: از هشام سؤال می‌شود معنای {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}} چیست؟ (اینکه می‌گویند امام حتماً معصوم است، یعنی چه؟) هشام گفت: از امام صادق {{ع}} همین سؤال را پرسیدم، آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِيعِ مَحَارِمِ اللَّهِ}} و فرمود: {{متن حدیث|قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>}}<ref>ر. ک: شیخ صدوق، معانی الاخبار، باب معنی عصمة الامام، ص۱۳۲.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[معصوم]] کسی است که به کمک [و [[لطف]]] [[خدا]] از همه [[گناهان]] [[الهی]] خودداری می‌ورزد.
# روایتی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ}}<ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> وارد شده است که [[راوی]] از [[امام صادق]] {{ع}} می‌پرسد پس این همه مصایبی که بر [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{عم}} وارد شده است، حال آنکه {{متن حدیث|هُمْ أَهْلُ بَيْتِ طَهَارَةٍ مَعْصُومُونَ}}: آنها معصوم و اهل بیت [[طهارت]] بودند که آن [[حضرت]] در پاسخ می‌فرماید: این [[مصایب]] برای افزایش [[اجر]] و [[پاداش]] آنها بود بدون اینکه گناهی کرده باشند<ref>ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.</ref>. نیز سلسله روایاتی از این قبیل که توبه‌های [[زیاد]] [[رسول خدا]] {{صل}} را معرفی می‌کند: {{متن حدیث|مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ}}: بدون اینکه گناهی کرده باشد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.</ref>. خود سؤال راوی نشان دهنده وجود فضایی است که راوی در آن تنفس می‌کرده است و آن این بوده است که پیامبر و اهل بیت {{عم}} از هرگونه گناهی منزّه‌اند، پس چرا این آیه به طورکلی چنین بیانی دارد که تمام مصایب نتیجه گناهان [[بشر]] است؛ ازاین رو در مورد پیامبر و [[امامان]] {{عم}} در خصوص محتوای این آیه چنین پرسشی را مطرح کرده است.
# [[امام هادی]] {{ع}} در [[زیارت جامعه کبیره]] می‌فرماید: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷؛ شیخ طوسی، التهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.</ref>. مراد از این [[شهادت]] به [[عصمت]]، با ملاحظه بخش‌های قبل و بعد این بخش از [[زیارت]]، یقیناً معنای [[دینی]] عصمت مراد است نه صرف معنای لغوی آن. در بخش دیگری از این زیارت این معنا، مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است: {{متن حدیث|عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>: [[خداوند]] شما امامان را از [[لغزش‌ها]] نگاه داشته و از [[فتنه‌ها]] ایمن کرده است و شما را از [[پستی]] [[پاک]] کرده است و تنها از شما [[اهل بیت]] [[پلیدی‌ها]] را برداشته است و شما را پاک گردانیده است پاک گردانیدنی. این معنا اشاره به [[حقیقت]] و معنای [[دینی]] [[عصمت]] می‌باشد.
# [[ابن عباس]] از [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} از [[تفسیر آیات]] مربوط به [[سلیمان]] و قصه مشغول شدن به اسب‌ها و [[قضاشدن نماز]] عصر ایشان و برگرداندن [[خورشید]]<ref>{{متن قرآن|... حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ * رُدُّوهَا عَلَيَّ...}} «... تا (از دیدگانش) پنهان شدند * آنها را نزد من بازگردانید!.».. سوره ص، آیه ۳۲-۳۳.</ref> سؤال می‌کند، آن [[حضرت]] [[تفسیر]] کعب را رد می‌کند و [[تفسیری]] ارائه می‌دهد که [[حضرت سلیمان]] [[نماز عصر]] را در وقت خود خوانده است و سپس در پایان یک گزاره کبرای کلی می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ لَا يَظْلِمُونَ وَ لَا يَأْمُرُونَ بِالظُّلْمِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۰۳، به نقل از: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان.</ref>: [[پیامبران الهی]] نه [[ظلم]] می‌کنند و نه [[فرمان]] به ظلم می‌دهند؛ چراکه آنان [[معصوم]] و پاک‌اند. هم سؤال ابن عباس و هم پاسخ آن حضرت دلالت بر معنای دینی عصمت در صدر اول [[اسلام]] دارد. این [[روایت]] به [[دلیل نقل]] از [[حضرت امیر]] {{ع}} نیز حایز اهمیت است.
# همچنین ابن عباس از [[رسول خدا]] {{صل}} خطبه‌ای طولانی نقل می‌کند که در ضمن آن چنین فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ عَصَمَنَا اللَّهُ مِنْ أَنْ نَكُونَ مَفْتُونِينَ أَوْ فَاتِنِينَ... وَ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنْ كُلِّ نَجَسٍ فَنَحْنُ الصَّادِقُونَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۷۴؛ ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۳۰۵.</ref>: «ای [[مردم]]! ما اهل بیت را اختصاصاً [[خداوند]] از اینکه [[فریب]] بخوریم یا [[فریبکار]] باشیم معصوم قرار داده است و ما اهل بیت را خداوند از هر [[پلیدی]] پاک کرده است و ما [[راستگویان]] هستیم». اهمیت این روایت در دلالت بر معنای [[کلامی]] عصمت، نقل آن از رسول خدا {{صل}} است.
# روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[حضرت یوسف]] {{ع}} وجود دارد که او را از هر گناهی تبرئه می‌کند و لفظ [[معصوم]] را بر وی اطلاق می‌کند: {{متن حدیث|لَكِنَّهُ كَانَ مَعْصُوماً وَ الْمَعْصُومُ لَا يَهُمُّ بِذَنْبٍ وَ لَا يَأْتِيهِ}}<ref>ر. ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۲.</ref>: اما حضرت یوسف {{ع}} معصوم بود و معصوم هیچ گاه قصد [[گناه]] نمی‌کند و مرتکب آن نمی‌شود.
# در [[زیارت]] [[امام صادق]] {{ع}} از [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|إِمَامِ الْمُخْلِصِينَ وَ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَيْبِ الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۰۷.</ref>. در توصیف [[حضرت علی]] {{ع}}، [[عصمت]] از وهن، [[اشتباه]]، [[لغزش]] و [[پاکی]] از هر [[عیب]] و [[نقص]] و [[شک]] و [[شبهه]] [[اعتقادی]] را به ایشان نسبت می‌دهد.
# در زیارت [[امام عسکری]] {{ع}} درباره [[حضرت]] [[امام هادی]] {{ع}} نیز چنین تعبیری وجود دارد: {{عربی|وَ الشَّهِيدِ عَلَى الْأُمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۹، ص۶۷.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۶۴-۷۰.</ref>
 
==[[دلایل روایی]] [[عصمت ائمه]]{{عم}}==
افزون بر [[دلایل قرآنی]]، دلایل روایی نیز در [[منابع اسلامی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وجود دارد که [[عصمت]] [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} از آنها استفاده می‌شود که یکی از آنها [[حدیث ثقلین]] است.
حدیث ثقلین، که از [[احادیث متواتر]] است و در سند آن تردیدی وجود ندارد، بر عصمت [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌کند؛ زیرا در این [[حدیث]]، [[اهل بیت]]{{عم}} به عنوان «[[ثقل اصغر]]» در کنار [[قرآن]]، که «[[ثقل اکبر]]» است، قرار گرفته و دو [[میراث]] گرانبهای [[پیامبر]]{{صل}} به شمار آمده که از یکدیگر جدا نخواهند شد و اگر [[مسلمانان]] به آن دو [[تمسک]] جویند، [[گمراه]] نخواهند شد.
برخی از [[محققان]] اهل سنت نیز دلالت حدیث ثقلین بر [[طهارت]] و [[پیراستگی]] اهل بیت{{عم}} از [[آلودگی]] و [[خطا]] را پذیرفته‌اند. عبدالرئوف [[مناوی]] گفته است:
در این حدیث، پیامبر{{صل}} [[امت]] را توجیه کرده است که در زمینه [[دین]] به کتاب و [[عترت]] تمسک جویند، با آن دو به نیکویی عمل کنند و [[حق]] آنها را بر خود مقدم دارند. این دستور درباره قرآن به این جهت است که [[معدن]] [[علوم دینی]] و [[اسرار]] و حکمت‌های [[شرعی]] است و درباره عترت به این جهت است که هر گاه عنصر [[پاک]] شد، بر [[فهم دین]] کمک می‌کند و از طرفی، [[پاکی]] عنصر به نیکویی [[اخلاق]] می‌انجامد و نیکویی اخلاق به [[صفای قلب]] و پیراستگی و طهارت آن منتهی می‌گردد<ref>مناوی، فیض القدیر، ج۳، ص۱۸ و ۱۹.</ref>.<ref>[[عصمت ائمه و استغفار از گناه (مقاله)|مقاله «عصمت ائمه و استغفار از گناه»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۷]] ص ۱۲۹.</ref>
 
==عصمت ائمه اهل بیت{{عم}} در [[روایات شیعه]]==
در [[منابع روایی شیعه]] احادیثی وجود دارد که منطوق آنها به عصمت ائمه{{عم}} اشاره دارد؛ یعنی به صورت مستقیم به بحث عصمت ائمه اهل بیت{{عم}} پرداخته (دلالت مطابقی) و بهترین [[دلایل]] آموزه عصمت ائمه‌{{عم}} از زبان خود ائمه‌{{عم}} است که با مطالعه آنان هیچ شکی و شبهه‌ای در مسئله عصمت ائمه{{عم}} باقی نمی‌ماند.
لازم به یادآوری است که این‌گونه [[روایات]] در معتبر‌ترین و مهم‌ترین [[منابع حدیثی شیعه]]، مانند [[الکافی]] نوشته [[محمد بن یعقوب کلینی]]، [[معانی الأخبار]] و [[الخصال محمد بن بابویه]] ([[شیخ صدوق]]) و کفایة الأثر ابوالقاسم [[علی محمد بن خزاز رازی]] با [[اسناد]] معتبر آورده شده است. در این بخش از مقاله به برخی از آنها اشاره می‌شود:
 
١. در روایتی که خزاز رازی در کتاب [[کفایة الاثر]] آورده است، [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به [[امام علی]]{{ع}} فرمودند:
{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي قَدْ أَعْطَاكَ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي... وَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ يُخْرِجُ اللَّهُ الْأَئِمَّةَ التِّسْعَةَ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ}}<ref>خزاز رازی، کفایة الاثر، ص۱۲۴.</ref>.
ای علی! تو [[وصی]] و [[وارث]] [[منی]]. [[خداوند]] [[علم]] و [[فهم]] مرا به تو [[عنایت]] فرموده است و [[خداوند تعالی]] از صلب حسین، [[امامان]] نه گانه [[پاکیزه]] و [[معصوم]] را بیرون می‌آورد و [[مهدی این امت]] از ماست.
 
[[رسول الله]]{{صل}} در این [[روایت از امام علی]]{{ع}} به عنوان وصی و وارث نام برده و از همه [[ائمه]] شیعه‌{{عم}} با وصف [[عصمت]] نام برده است.
۲. [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در [[حدیث]] دیگری در موضوع [[امامت]] [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} فرمودند:
{{متن حدیث|‌أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَالْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ نَعَمْ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ}}<ref>خزاز رازی، کفایة الاثر، ص۲۹.</ref>.
[[اهل بیت]] من امانند برای [[اهل]] [[زمین]]؛ چنان که [[ستارگان]] امانند برای [[اهل آسمان]]. به آن حضرت عرض شد: ای [[رسول خدا]]! امامان بعد از تو از اهل بیت شما می‌باشند؟ فرمود: «بلی، امامان بعد از من [[دوازده]] نفرند؛ نه نفر از صلب حسین{{ع}} هستند که [[امین]] و معصوم‌اند و مهدی این امت از ماست».
 
٣. مرحوم [[کلینی]] درباره امامت [[حدیثی]] را از [[امام رضا]]{{ع}} نقل کرده است که در آن [[امام]]{{ع}} به [[عبدالعزیز بن مسلم]] فرمودند:
{{متن حدیث|یَا عَبْدَ الْعَزِيزِ... أَنْزَلَ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ وَ هِيَ آخِرُ عُمُرِهِ{{صل}} {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> وَ أَمْرُ الْإِمَامَةِ مِنْ تَمَامِ الدِّينِ... وَ أَقَامَ لَهُمْ عَلِيّاً{{ع}} عَلَماً وَ إِمَاماً... الْإِمَامُ أَمِينُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي بِلَادِهِ... الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ... عَالِمٌ لَا يَجْهَلُ وَ رَاعٍ لَا يَنْكُلُ مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَةِ وَ النُّسُكِ وَ الزَّهَادَةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَةِ... فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ...}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>.
ای [[عبدالعزیز]]!... در آخر [[عمر پیامبر]]{{صل}} در [[حجة الوداع]] [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}} بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد و همانا [[امامت]] از شرایط کمال و [[اتمام دین]] است... و پیامبر{{صل}}، علی{{ع}} را به عنوان [[امام]] مشخص کردند... همانا امام [[امین خدا]] در میان [[خلق]] اوست و [[حجت]] او بر بندگانش و [[خلیفه]] او در بلادش است... از [[گناهان]] [[پاک]] و از [[عیب‌ها]] بر کنار است... عالمی است که [[نادانی]] ندارد، [[سرپرستی]] است که [[عقب‌نشینی]] ندارد؛ کانون [[قدس]]، [[پاکی]]، [[طاعت]]، [[زهد]]، [[علم]] و [[عبادت]] است... پس او [[معصوم]] است و تقویت شده و با [[توفیق]] و [[استوار]] گشته؛ از هر گونه [[خطا]]، [[لغزش]] و افتادنی در [[امان]] است....
 
[[امام رضا]]{{ع}} در این [[حدیث]] [[نورانی]]، ابتدا دلیل [[امامت امام علی]]{{ع}} را با استناد به [[آیه اکمال]]، و سپس [[جایگاه امامت]] را بیان کرده است و در پایان [[اوصاف امام]] را بر می‌شمارد؛ از [[عصمت]] به طور مشخص و بدون ابهام یاد می‌کند و امام را از هر گونه خطا و لغزش مصون می‌داند. [[ابن بابویه]] نیز این حدیث را با سند کامل نقل نموده است<ref>{{متن حدیث|حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْقَاسِمُ بْنُ الْعَلَاءِ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مُسْلِمٍ}}؛ (شیخ صدوق، معانی الأخبار، ج۲، ص۶۷۵).</ref>.
 
۴. از [[امام صادق]]{{ع}} [[حدیث صحیح]] السندی<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۴۰۰.</ref> نقل شده است که در آن [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} از آفت‌ها پنهان و از [[لغزش‌ها]] و تمام [[زشتی‌ها]] [[معصوم]] دانسته شده است:
{{متن حدیث|فَالْإِمَامُ هُوَ الْمُنْتَجَبُ الْمُرْتَضَى وَ الْهَادِي الْمُنْتَجَى وَ الْقَائِمُ الْمُرْتَجَى... وَ مُصْطَفًى مِنْ آلِ إِبْرَاهِيمَ وَ سُلَالَةً مِنْ إِسْمَاعِيلَ وَ صَفْوَةً مِنْ عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ{{صل}}... مُبْرَأً مِنَ الْعَاهَاتِ مَحْجُوباً عَنِ الْآفَاتِ مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ كُلِّهَا...}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>.
... پس [[امام]] همان برگزیده [[پسندیده]] و [[رهبر]] [[محرم اسرار]] و امیدبخش است... برگزیده [[خاندان ابراهیم]] و اسماعیل و [[انتخاب]] شده از [[عترت]] محمد{{صل}}... از آفت‌ها پنهان و از لغزش‌ها نگهداری شده و از تمام زشتی‌ها معصوم است....
 
۵. [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی در رابطه با [[وظیفه امام]] به [[سدیر]] فرمودند:
{{متن حدیث|نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ أَمْرِ اللَّهِ نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَى مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْضِ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۹.</ref>.
ما ([[اهل بیت]]) خزانه‌دار [[علم]] خداییم. ما مترجم امر خداییم. ما مردمی معصوم هستیم که خدای تبارک و بلندمرتبه [[مردم]] را به [[فرمان]] بردن از ما امر فرموده است و از [[نافرمانی]] ما [[نهی]] کرده است. ما [[حجت کامل]] هستیم بر هر که زیر [[آسمان]] و روی [[زمین]] است.
[[علامه مجلسی]] این [[حدیث]] را «حسن» دانسته است<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج۳، ص۱۶۰.</ref>.
 
۶. [[امام سجاد]]{{ع}} در [[حدیثی]] فرمودند:
{{متن حدیث|الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین اس[[تورات]]ر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>}}<ref>صدوق، معانی الاخبار، ص۱۳۲.</ref>.
از ما [[خاندان]] جز معصوم شخص دیگری نمی‌تواند امام باشد و [[عصمت]] صفتی نیست که در ظاهر [[بدن]] باشد، تا به چشم دیده شده و شناخته گردد و به همین دلیل، امکان ندارد [[معصوم]] بودن کسی را به دست آورد؛ مگر [[خدا]] به وسیله پیغمبرش آن را صریحاً فرموده باشد. شخصی عرض کرد: ای فرزند [[رسول خدا]] [[معنای معصوم]] چیست؟ فرمود: معصوم کسی است که به [[ریسمان الهی]] چنگ زند و رشته محکم [[خداوند]] [[قرآن]] است که آن دو (قرآن و [[امام]] معصوم) تا [[روز قیامت]] از یکدیگر جدا نگردند و تا [[رستاخیز]] امام به قرآن [[هدایت]] می‌کند و قرآن به امام [[راهنمایی]] می‌نماید و این است فرموده خدا {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}.
 
۷. از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[آیه ۱۲۴ سوره بقره]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> سؤال شد. امام{{ع}} در پاسخ فرمودند:
{{متن حدیث|أَنَّ الْإِمَامَةَ لَا تَصْلُحُ لِمَنْ قَدْ عَبَدَ صَنَماً أَوْ وَثَناً أَوْ أَشْرَكَ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ وَ إِنْ أَسْلَمَ بَعْدَ ذَلِكَ... وَ كَذَلِكَ لَا تَصْلُحُ الْإِمَامَةُ لِمَنْ قَدِ ارْتَكَبَ مِنَ الْمَحَارِمِ شَيْئاً صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً وَ إِنْ تَابَ مِنْهُ بَعْدَ ذَلِكَ... فَإِذَا لَا يَكُونُ الْإِمَامُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَا تُعْلَمُ عِصْمَتُهُ إِلَّا بِنَصِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ{{صل}}}}<ref>صدوق، الخصال، ج۱، ص۳۱۰.</ref>.
هر کسی که بتی و معبودی را پرستد، یا یک چشم به هم زدن [[مشرک]] به خدا بوده، [[شایسته]] [[امامت]] نیست؛ اگر چه بعد از آن هم [[مسلمان]] شود... و نیز کسی که مرتکب حرامی شود، چه کوچک باشد، چه بزرگ، [[شایستگی]] و [[لیاقت]] امامت را ندارد و اگرچه بعد از آن هم [[توبه]] کند... بنابراین، امام جز معصوم نیست و [[عصمت]] او جز به [[نص خدا]] از زبان پیغمبرش معلوم نمی‌شود.
 
۸. در [[حدیث]] دیگری رسول خدا{{صل}} به علی{{ع}} فرمودند:
{{متن حدیث|‌أَنْتَ الْوَصِيُّ عَلَى الْأَمْوَاتِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ الْخَلِيفَةُ عَلَى الْأَحْيَاءِ مِنْ أُمَّتِي حَرْبُكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْإِحْدَى عَشْرَةَ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا فَالْوَيْلُ لِمُبْغِضِكُمْ يَا عَلِيُّ... وَ أَنْتَ قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ}}<ref>خزاز رازی، کفایة الاثر، ص۱۵۱.</ref>.
تو [[وصی]] بر [[مردگان]] از [[اهل بیت]] [[منی]] و [[جانشین]] بر زندگان از [[امت]] من هستی؛ [[جنگ]] با تو، جنگ با من و [[تسلیم]] بودن برای تو، [[تسلیم شدن]] برای من است؛ تو [[امام]] و پدر [[امامان]] هستی که یازده تن از صلب تو پیشوایانی هستند [[پاکیزه]] و [[معصوم]] و از ایشان است [[مهدی]]؛ آن کس که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] کند. پس وای به حال کسی که شما را [[دشمن]] دارد... و تو [[تقسیم کننده بهشت و جهنم]] هستی.<ref>[[عصمت ائمه و استغفار از گناه (مقاله)|مقاله «عصمت ائمه و استغفار از گناه»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۷]] ص ۱۳۰.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش