فقر در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۳۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۴
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = فقر | عنوان مدخل = فقر | مداخل مرتبط = فقر در لغت - فقر در قرآن - فقر در نهج البلاغه - فقر در فقه اسلامی - فقر در فقه سیاسی - فقر در معارف و سیره علوی - فقر در معارف دعا و زیارات - فقر در معارف و سیره سجادی - ف...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = فقر
| موضوع مرتبط = فقر
| عنوان مدخل  = فقر
| عنوان مدخل  = فقر
| مداخل مرتبط = [[فقر در لغت]] - [[فقر در قرآن]]  - [[فقر در نهج البلاغه]] - [[فقر در فقه اسلامی]] - [[فقر در فقه سیاسی]] - [[فقر در معارف و سیره علوی]] - [[فقر در معارف دعا و زیارات]] - [[فقر در معارف و سیره سجادی]] - [[فقر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[فقر در لغت]] - [[فقر در قرآن]]  - [[فقر در نهج البلاغه]] - [[فقر در فقه اسلامی]] - [[فقر در فقه سیاسی]] - [[فقر در معارف و سیره علوی]] - [[فقر در معارف دعا و زیارات]] - [[فقر در معارف و سیره سجادی]] - [[فقر در معارف و سیره معصوم]] - [[فقر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
==مقدمه==
بر اساس تعریف [[امنیت اقتصادی]]، فقر از عوامل [[ناامنی]] به شمار می‌آید و این نگاه به فقر به صراحت در [[منابع دینی]] نیز آمده است. در [[روایات]]، فقر از اسباب تهدید امنیت اقتصادی و [[اجتماعی]] و نیز [[معنوی]] شمرده شده است. حتی [[رسول خدا]]{{صل}} فقر را [[قرین]] [[کفر]] خوانده است: {{متن حدیث|كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۶۶.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] بارها به تقبیح فقر پرداخته است؛ از جمله به فرزندش [[محمد حنفیه]] می‌فرماید: «ای فرزندم، من از فقر بر تو خوفناکم. از فقر به [[خدا]] [[پناه]] ببر که همانا فقر، [[دین]] [[انسان]] را ناقص و [[عقل]] را [[سرگردان]] [می‌کند] و عامل [[دشمنی]] و برانگیزاننده [[خشم]] است»<ref>سید رضی، نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹.</ref>. همچنین آن حضرت در توصیه‌ای به فرزندش به [[زیبایی]] پیامدهای فردی و اجتماعی فقر را بیان می‌فرماید: {{متن حدیث|يَا بُنَيَّ الْفَقِيرُ حَقِيرٌ لَا يُسْمَعُ كَلَامُهُ وَ لَا يُعْرَفُ مَقَامُهُ وَ لَوْ كَانَ الْفَقِيرُ صَادِقاً يُسَمُّونَهُ كَاذِباً وَ لَوْ كَانَ زَاهِداً يُسَمُّونَهُ جَاهِلًا يَا بُنَيَّ مَنِ ابْتُلِيَ بِالْفَقْرِ فَقَدِ ابْتُلِيَ بِأَرْبَعِ خِصَالٍ بِالضَّعْفِ فِي يَقِينِهِ وَ النُّقْصَانِ فِي عَقْلِهِ وَ الرِّقَّةِ فِي دِينِهِ وَ قِلَّةِ الْحَيَاءِ فِي وَجْهِهِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۹، ص۴۷.</ref>: «ای فرزندم، فقر سبب [[حقارت]] و زیردستی می‌شود؛ [[فقیر]] سخنش خریدار ندارد و مقامش دانسته نمی‌شود. اگر فقیر صادق باشد، دورغگویش می‌خوانند و اگر [[زاهد]] باشد، [[جاهل]] قلمدادش می‌کنند. ای فرزندم، فقیر به چهار [[خصلت]] [[مبتلا]] می‌شود: [[ضعف]] در [[یقین]] و [[اعتماد به نفس]]، نقصان در عقل، [[کاستی]] در دینش و کم حیایی در چهره‌اش».
[[فقر]] در لغت در معنای نیاز و تهی دستی به کار رفته است و مراد از آن در [[فقه]] بنابر قول مشهور، عبارت است از نداشتن خرجی سال به قدر کفایت خود و کسانی که [[نفقه]] آنان بر عهده او است، مانند [[فرزندان]]، پدر و مادر و [[همسر]].
در [[فقه اسلامی]]، نخستین مورد [[مصرف زکات]] را [[فقرا]] و [[مساکین]] گفته‌اند. در تعریف فقرا و مساکین در [[فقه]] آمده است: {{عربی|الفقراء والمساكين و هم الذين تقصر أموالهم في مئونة سنتهم}}<ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۲۹۶.</ref>: «[[فقرا]] و [[مساکین]] کسانی هستند که اموالشان از هزینه‌های سالیانه‌شان کمتر است». همچنین در کتاب الخمس، «سه سهم دیگر [از [[خمس]]] [[مال]] [[یتیمان]] و مساکین و ابن سبیل‌هاست؛ از میان کسانی که از طرف پدر به حضرت [[عبدالمطلب]] انتساب دارند»<ref>سیدروح الله موسوی خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۲، ص۱۰۵؛ ر.ک: محقق حلی، شرائع الاسلام، ص۲۰۹.</ref>.


[[قرآن کریم]] از [[لزوم]] پرداخت [[حق]] [[مستمندان]] و [[در راه ماندگان]] سخن گفته و ضمن تقبیح [[اسراف]] و [[تبذیر]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری مورز * که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۷-۲۶.</ref>.
در داشتن خرجی سال، تفاوتی میان داشتن خرجی بالفعل و بالقوه ـ که از راه کسب متناسب با [[شأن]] در طول سال به دست می‌آید ـ نیست<ref>مجمع الفائدة ۴/ ۱۵۱؛ جواهر الکلام ۱۵/ ۳۰۴.</ref>.
در واقع بر اساس [[تفکر]] [[حاکم]] بر [[فقه]] در مورد [[نیازمندان]] و مستمندان، کسانی که ضروریات [[زیستی]] و نیز [[احساس آرامش]] از تأمین این ضروریات در یک سال را ندارند، اینان دچار [[ناامنی]] [[اقتصادی]] هستند و باید با تمهیداتی چون خمس، [[زکات]]، [[صدقات]] و [[انفال]] از طریق [[همکاری]] عمومی (تکافل عام) یا مساعدات [[دولت اسلامی]] از طریق ایجاد [[توازن]] [[اجتماعی]] در [[جامعه]] و نیز ایجاد زمینه‌های [[اشتغال]] و تأمین منابع [[فعالیت‌های اقتصادی]]، این [[وضعیت اجتماعی]] را به عنوان یک [[تهدید]] [[امنیت]] به سمت مصونیت و [[امنیت اقتصادی]] سوق دهد. بنابراین [[فقر]] از تهدیدهای [[امنیتی]] هر جامعه‌ای است که افزون بر حوزه [[اقتصاد]]، می‌تواند [[امنیت اجتماعی]]، [[فرهنگی]] و حتی [[سیاسی]] را به‌شدت آسیب‌پذیر کند.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]] ص ۳۲۵.</ref>
 
برخی قدما ـ بر اساس آنچه از آنان نقل شده است ـ فقر را به نداشتن مقدار یکی از نصابهای [[زکات]] یا قیمت آن تعریف کرده‌اند<ref>الخلاف ۴/ ۲۳۸.</ref>. بر اساس این نظر، کسی که مالک یکی از نصابهای زکات یا بهای آن است شرعا [[غنی]] به شمار می‌رود نه [[فقیر]] (غنا)؛ چنان که بر پایه نظر نخست، کسی که به قدر کفایت خود و افراد [[واجب]] النفقه‌اش در طول سال [[دارایی]] دارد، غنی محسوب می‌گردد.
 
شکی نیست که دو واژه «فقیر» و «[[مسکین]]» به جای یکدیگر به کار می‌روند؛ بدین معنا که با کاربرد یکی از آن دو، دیگری هم داخل آن است؛ لیکن جایی که هر دو با هم ذکر شوند، مانند [[آیه زکات]]<ref>سوره توبه/ ۶۰.</ref> بنابر دیدگاه اکثر [[فقها]]، دو معنای متفاوت داشته و دو صنف به شمار می‌روند. البته در اینکه فقیر نیازمندتر و از نظر [[مالی]] تنگ دست‌تر است یا مسکین، [[اختلاف]] می‌باشد؛ هرچند ثمره مهمی بر این [[اختلاف]] مترتب نیست<ref>تذکرة الفقهاء ۵/ ۲۳۷؛ تحریر الاحکام ۱/ ۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ جواهر الکلام ۱۵/ ۲۹۶ ـ ۳۰۴.</ref>. از عنوان یاد شده در ابواب مختلفی همچون زکات، [[خمس]]، [[انفال]]، [[جهاد]]، [[وقف]]، [[وصیت]]، [[نکاح]]، [[ارث]] و دیات سخن گفته‌اند.
 
'''زکات:''' از مستحقان زکات [[فقرا]] هستند.
 
بر کسی که از راه کسب متناسب با شأنش می‌تواند مئونه خود و خانواده‌اش را به دست آورد و نیز دارندگان [[شغل]] و [[حرفه]] مناسب، همچون خیاطی و بنایی که با آن امور [[زندگی]] خود را اداره می‌کنند، [[گرفتن زکات]] جایز نیست<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۱۱ ـ ۳۱۲.</ref>.
 
آیا کسی که [[توانایی]] کار کردن دارد، لیکن به دلیل ترک کار، نیازمند است، می‌تواند [[زکات]] بگیرد یا نه؟ مسئله محل بحث و اشکال است<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۱۲ ـ ۳۱۵.</ref>؛ اما صنعت کار یا کاسبی که درآمدش کفاف زندگی‌اش را ندهد، [[گرفتن زکات]] بر او [[حلال]] است <ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۱۵.</ref>.
 
گرفتن زکات بر [[فقیر]] حلال است، هرچند دارای [[خانه]] یا خدمتکار باشد، به شرط آنکه به آن دو نیاز داشته باشد<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۱۸.</ref>.
 
کسی که برای دریافت زکات ادعای [[فقر]] می‌کند، در صورتی که معلوم نباشد [[دروغ]] می‌گوید، ادعایش بدون نیاز به [[سوگند]]، پذیرفته است<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۲۰.</ref>. همچنین اگر [[مالی]] داشته و مدعی از بین رفتن آن است. از برخی نقل شده که در این صورت، باید بر تلف [[مال]] سوگند بخورد<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۲۴.</ref>.
 
چنانچه پس از [[پرداخت زکات]] به فقیر، معلوم شود وی [[غنی]] بوده است، مال از او پس گرفته می‌شود، و در صورت عدم امکان پس گرفتن، دریافت کننده ضامن آن است، نه زکات دهنده، مگر آنکه مقصر باشد<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۲۷ ـ ۳۲۹.</ref>.
 
فقر مانع [[وجوب]] زکات بر فقیر نیست<ref>مستند الشیعة ۹/ ۶۰.</ref>؛ لیکن نسبت به [[زکات فطره]] فقر مانع وجوب آن است<ref>مستند الشیعة ۹/ ۳۸۱.</ref>؛ هر چند به قول مشهور، پرداخت زکات بر او [[استحباب]] دارد<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۴۹۲.</ref>.
 
'''[[خمس]]:''' از جمله مستحقان خمس، [[سادات]] فقیراند<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۱۶/ ۸۸ ـ ۹۰.</ref>.
 
'''کفّارات:''' مستحق کفّاره در موارد [[اطعام]] یا دادن [[لباس]]، فقیر است<ref>جواهر الکلام ۱۵/ ۳۳/ ۲۷۱.</ref>.
 
'''[[جهاد]]:''' از شرایط وجوب [[جهاد ابتدایی]] بر [[مکلف]]، فقیر نبودن است؛ از این رو، شرکت در جهاد بر کسی که از تأمین مخارج [[زندگی]] خود و خانواده‌اش [[ناتوان]] است، [[واجب]] نیست<ref>جواهر الکلام ۲۱/۱۹.</ref>.
 
'''[[انفال]] و [[ارث]]:''' از جمله انفال(انفال) مال بدون وارث است<ref>منتهی المطلب ۸/ ۵۷۵.</ref> مال بدون وارث، با حضور امام{{ع}}، به ایشان می‌رسد و در [[زمان غیبت]]، به قول مشهور به [[فقرا]] داده می‌شود. البته در اینکه تنها به فقرای منطقه‌ای که مال بدون وارث در آن منطقه است، داده می‌شود یا دادن آن به فقرای سایر مناطق نیز جایز است، [[اختلاف]] می‌باشد. مشهور قائل به قول نخست‌اند<ref>الروضة البهیة ۸/ ۱۹۰؛ مفتاح الکرامة ۱۷/ ۳۲۹.</ref> جمعی، [[احتیاط]] را در توزیع میان فقرای منطقه‌ای که مال در آنجا است، دانسته‌اند<ref>الشرح الصغير ۳/ ۲۲۲ ؛ وسيلة النجاة/ ۳۱۷ ؛ هداية العباد (گلپايگانى) ۱/ ۳۳۵ ؛ مهذب الاحكام ۱۱/ ۴۹۳.</ref>.
 
'''[[جزیه]] و مال المصالحه:''' به قول مشهور، در وجوب جزیه(جزیه) تفاوتی میان [[توانمند]] و نیازمند نیست؛ لیکن در مقام پرداخت، به نیازمند تا [[زمان]] توانایی مالی مهلت داده می‌شود<ref>جواهر الكلام ۲۱/ ۲۳۹ ـ ۲۴۰.</ref>.
 
آنچه از [[کفّار]] به عنوان [[صلح]] یا جزیه دریافت می‌گردد، در صورت نبود [[مجاهدان]]، میان فقرای [[مسلمان]] تقسیم می‌شود<ref>جواهر الكلام ۳۹/۲۶۴.</ref>.
 
'''[[وقف]]:''' کسی که [[مالی]] را وقف [[فقرا]] کرده است، در صورت عدم وجود شاهدی بر مراد از فقرا، به فقرای هم [[کیش]] واقف منصرف خواهد بود. بنابر این، چنانچه واقف مسلمان باشد، به فقرای مسلمان منصرف می‌شود<ref>جواهر الكلام ۲۸/۳۷.</ref>.
 
'''[[وصیّت]]:''' چنانچه کسی یک سوم [[اموال]] خود را که در شهرهای مختلف پراکنده است، بر فقرا وصیّت کند، جایز است [[مال]] موجود در هر شهری به فقرای همان [[شهر]] داده شود؛ چنان که پرداخت همه اموال به فقرای شهر وصیّت کننده نیز جایز است<ref>جواهر الكلام ۴۵۲.</ref>.
'''
[[نکاح]]:''' خودداری از [[ازدواج]] برای [[بیم]] از [[فقر]] [[کراهت]] دارد؛ بلکه ازدواج کردن حتی در حالت فقر نیز [[مستحب]] است<ref>وسائل الشيعة ۲۰/ ۴۲ ـ ۴۳.</ref>.
 
'''دیات:''' در جنایت از روی [[خطا]]، دیه با شرایطی بر عهده عاقله جانی است. شرط تعلّق دیه بر عاقله، [[فقیر]] نبودن او است. بنابر این، عاقله فقیر متحمل دیه نمی‌شود. البته ملاک، فقر عاقله هنگام مطالبه دیه است؛ از این رو، در صورت فقیر نبودن هنگام مطالبه دیه، دیه بر عاقله [[واجب]] خواهد بود؛ هرچند پیش از مطالبه فقیر باشد<ref>جواهر الكلام ۴۳/ ۴۲۱.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵ (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵]]، ص۷۱۹-۷۲۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010643.jpg|22px]] [[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|'''فقه و امنیت''']]
# [[پرونده:IM010571.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵ (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۷٬۵۲۸

ویرایش