لوح محفوظ در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|')
خط ۱۸: خط ۱۸:
#[[لوح محفوظ]] جایگاه حقیقت قرآنی است و [[قرآن]] پیش از نزول به قلب [[پیامبر]] در آنجا‌ قرار‌ داشته است. [[قرآن]] یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ ‌است و بر زبان [[پیامبر]] جاری شده و در مناسبت های خاصی در طول ۲۳ سال نازل شده‌ است‌ و یک‌ حقیقت بسیط که ورای‌ الفاظ‌ است‌ و همان است که در شب قدر یک جا بر قلب [[پیامبر]] نازل شد. این حقیقت بسیط در [[لوح محفوظ]] قرار دارد و در‌ این‌ مرحله‌ از آن به "کتاب مکنون" و "رق منشور" هم‌ تعبیر‌ شده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَّنشُورٍ }}﴾}}<ref> سوگند به طور،و به کتابی نگاشته، در نازک‌پوستی  برگشاده؛ سوره طور، آیه: ۱- ۳.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ }}﴾}}<ref> که این قرآنی ارجمند است،در نوشته‌ای فرو پوشیده،که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷- ۷۹.</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.  
#[[لوح محفوظ]] جایگاه حقیقت قرآنی است و [[قرآن]] پیش از نزول به قلب [[پیامبر]] در آنجا‌ قرار‌ داشته است. [[قرآن]] یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ ‌است و بر زبان [[پیامبر]] جاری شده و در مناسبت های خاصی در طول ۲۳ سال نازل شده‌ است‌ و یک‌ حقیقت بسیط که ورای‌ الفاظ‌ است‌ و همان است که در شب قدر یک جا بر قلب [[پیامبر]] نازل شد. این حقیقت بسیط در [[لوح محفوظ]] قرار دارد و در‌ این‌ مرحله‌ از آن به "کتاب مکنون" و "رق منشور" هم‌ تعبیر‌ شده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَّنشُورٍ }}﴾}}<ref> سوگند به طور،و به کتابی نگاشته، در نازک‌پوستی  برگشاده؛ سوره طور، آیه: ۱- ۳.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ }}﴾}}<ref> که این قرآنی ارجمند است،در نوشته‌ای فرو پوشیده،که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷- ۷۹.</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.  
#در بعضی از روایات آمده که [[لوح‌ محفوظ‌]] دو‌ طرف دارد یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن پیشانی اسرافیل است <ref>[[علامه مجلسی|محمد باقر مجلسی]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۶.</ref> شاید‌ اشاره‌ به این حقیقت دارد که [[لوح محفوظ]] نسبتی به خدا دارد و از این‌ نظر‌ نامحدود است و نسبتی به خلق دارد و از این نظر محدود و متناهی است‌ و می‌توان‌ آن‌ را به یک منشور تشبیه کرد و لذا در بعضی از روایات طول‌ آن‌ ذکر‌ شده است<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمدباقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۷۵.</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.  
#در بعضی از روایات آمده که [[لوح‌ محفوظ‌]] دو‌ طرف دارد یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن پیشانی اسرافیل است <ref>[[علامه مجلسی|محمد باقر مجلسی]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۶.</ref> شاید‌ اشاره‌ به این حقیقت دارد که [[لوح محفوظ]] نسبتی به خدا دارد و از این‌ نظر‌ نامحدود است و نسبتی به خلق دارد و از این نظر محدود و متناهی است‌ و می‌توان‌ آن‌ را به یک منشور تشبیه کرد و لذا در بعضی از روایات طول‌ آن‌ ذکر‌ شده است<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمدباقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۷۵.</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.  
#این لوح در عین محدود بودن مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیده‌های‌ عالم‌ را در برمی‌گیرد: {{عربی|اندازه=150%|" عَنِ النَّبِيِّ {{صل}} قَالَ: كَانَ‏ اللَّهُ‏ قَبْلَ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ وَ كانَ‏ عَرْشُهُ‏ عَلَى‏ الْماءِ وَ كَتَبَ فِي اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ ذِكْرَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ الْخَبَرَ‏ ‏‏"}}<ref>خدا‌ پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز‌ وجود دارد؛ [[علامه مجلسی|مجلسی، محمدباقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۰۷</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|" قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْقَلَمِ اكْتُبْ فَسَطَرَ الْقَلَمُ فِي اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ مَا كَانَ‏ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ‏ إِلَى‏ يَوْمِ‏ الْقِيَامَةِ فَالْمِدَادُ مِدَادٌ مِنْ نُورٍ وَ الْقَلَمُ قَلَمٌ مِنْ نُورٍ وَ اللَّوْحُ لَوْحٌ مِنْ نُور‏ ‏‏"}}<ref>خداوند به قلم گفت‌:  هر‌ چه را‌ که‌ شده‌ و یا تا روز قیامت خواهد شد‌ در‌ لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از‌ نور‌ بود؛ [[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۸.</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.  
#این لوح در عین محدود بودن مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیده‌های‌ عالم‌ را در برمی‌گیرد: {{عربی|" عَنِ النَّبِيِّ {{صل}} قَالَ: كَانَ‏ اللَّهُ‏ قَبْلَ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ وَ كانَ‏ عَرْشُهُ‏ عَلَى‏ الْماءِ وَ كَتَبَ فِي اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ ذِكْرَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ الْخَبَرَ‏ ‏‏"}}<ref>خدا‌ پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز‌ وجود دارد؛ [[علامه مجلسی|مجلسی، محمدباقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۰۷</ref>؛ {{عربی|" قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْقَلَمِ اكْتُبْ فَسَطَرَ الْقَلَمُ فِي اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ مَا كَانَ‏ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ‏ إِلَى‏ يَوْمِ‏ الْقِيَامَةِ فَالْمِدَادُ مِدَادٌ مِنْ نُورٍ وَ الْقَلَمُ قَلَمٌ مِنْ نُورٍ وَ اللَّوْحُ لَوْحٌ مِنْ نُور‏ ‏‏"}}<ref>خداوند به قلم گفت‌:  هر‌ چه را‌ که‌ شده‌ و یا تا روز قیامت خواهد شد‌ در‌ لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از‌ نور‌ بود؛ [[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۸.</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.  
#در بعضی از روایات از‌ [[امام صادق]]{{ع}} نقل‌ شده‌ که فرمود: "لوح و قلم دو‌ فرشته‌ هست"<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمدباقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۹.</ref>. اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت باشد که تمام‌ نیروهای‌ فعّال در جهان خلقت که‌ خدا‌ به‌ آنها نقشی در‌ تدبیر‌ عالم داده و از آنها‌ به "مدبّرات امر" یاد کرده، نوعی فرشته هستند و در متون مذهبی به تمام نیروهای تأثیرگذار‌ در‌ جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است‌ و شاید‌ هم منظور‌ از‌ ملک‌ بودن لوح و قلم این‌ باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل می‌کند همان‌ گونه‌ که عرش را هشت ملک حمل‌ می‌کند‌. به‌ خاطر‌ همین‌ روایت است که‌ [[شیخ‌ صدوق]] گفته است: "اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشته‌اند"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، اعتقادات، ص ۴۴.</ref> و [[شیخ مفید‌]] به‌ او‌ ایراد می‌گیرد که این سخن دور از‌ صواب‌ است‌ و به‌ ملائکه‌ لوح‌ و قلم گفته نمی‌شود و از نظر لغت چنین اطلاقی شناخته نشده است<ref>مفید، محمد بن محمدبن نعمان، تصحیح الاعتقاد، ص ۷۴.</ref>. ولی با توجه به توجیهی گفته شده اشکال [[شیخ مفید]] برطرف می‌شود؛ به اضافه این‌که این تعبیر در چندین روایت از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.
#در بعضی از روایات از‌ [[امام صادق]]{{ع}} نقل‌ شده‌ که فرمود: "لوح و قلم دو‌ فرشته‌ هست"<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمدباقر]]، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۹.</ref>. اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت باشد که تمام‌ نیروهای‌ فعّال در جهان خلقت که‌ خدا‌ به‌ آنها نقشی در‌ تدبیر‌ عالم داده و از آنها‌ به "مدبّرات امر" یاد کرده، نوعی فرشته هستند و در متون مذهبی به تمام نیروهای تأثیرگذار‌ در‌ جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است‌ و شاید‌ هم منظور‌ از‌ ملک‌ بودن لوح و قلم این‌ باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل می‌کند همان‌ گونه‌ که عرش را هشت ملک حمل‌ می‌کند‌. به‌ خاطر‌ همین‌ روایت است که‌ [[شیخ‌ صدوق]] گفته است: "اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشته‌اند"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، اعتقادات، ص ۴۴.</ref> و [[شیخ مفید‌]] به‌ او‌ ایراد می‌گیرد که این سخن دور از‌ صواب‌ است‌ و به‌ ملائکه‌ لوح‌ و قلم گفته نمی‌شود و از نظر لغت چنین اطلاقی شناخته نشده است<ref>مفید، محمد بن محمدبن نعمان، تصحیح الاعتقاد، ص ۷۴.</ref>. ولی با توجه به توجیهی گفته شده اشکال [[شیخ مفید]] برطرف می‌شود؛ به اضافه این‌که این تعبیر در چندین روایت از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۸۴.</ref>.