بحث:لوح محفوظ در قرآن
لوح محفوظ در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲
منظور از لوح محفوظ چیست و پیامبر چه نسبتی با آن دارد؟ لوح در اصل به معنای آشکار شدن است: لاح الشّیء لوحا: بدأ آنگاه لوح به هر تخته و صفحه گویند که در آن مینویسند، خواه از چوب باشد یا غیر آن. صفحه را از آن جهت لوح گویند که معانی در آن به وسیله کتابت آشکار میشود[۱]. چنانکه از مجمع البیان (ج ۵ ص۴۶۹) به دست میآید، در مفردات راغب (ص ۷۵۰) در باره لوح آمده: اللَّوْحُ: واحد أَلْوَاحِ السفینة قال تعالی: ﴿وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ﴾[۲] و به همین دلیل الواح به آنچه در چوب نوشته میشده، لوح میگفتهاند. تعبیر به لوح محفوظ در آیه: ﴿فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾[۳] ناظر به تعبیر مجازی یا استعاری و یا روح معنا از این کلمه به صورت مبهم است. و همین تعبیر گاه با عنوان کتاب آمده: ﴿إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ﴾[۴] در اقرب الموارد این علّت را به صورت “قیل” آورده است. به قولی علت آن آشکار شدن خطوط در آن است: ﴿وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ﴾[۵] نوح را به چیزیکه تختهها و میخ (مسمارها) داشت حمل کردیم. منظور کشتی نوح (ع) و الواح جمع لوح است. در قرآن این کلمه بارها تکرار شده و عموماً به معنای مادی آنان یعنی محسوس و ملموس آن است: ﴿وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً﴾[۶] ﴿وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ﴾[۷] ﴿وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ...﴾[۸] مراد از الواح صفحههای تورات است معلوم نیست از چوب بوده یا چرم یا فلز و غیره. اما صورتهای دیگری هم ناظر به عالم دیگر دارد: ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ * لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ * لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ﴾[۹] تلویح به معنی تغییر است لوّحه الحرّ: غیّره بشر جمع بشره بمعنی پوست بدن است، یعنی چه میدانی سقر چیست؟ نه میگذارد و نه دست میکشد تغییر دهنده پوستهای بدن است. نمونه دیگر آن با ترکیب محفوط و مسطور است: ﴿فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾[۱۰]. این معنا کنایه از نگهداری آن در خزانه الهی و محفوظ ماندن آن از تغییر و تبدیل و نقصان و زیادت یا محفوظ از دستبرد دیگران و عدم اطلاع حتی ملائکه است. در لسان العرب، (ج ۲، ص۵۸۴)، آمده که لوح محفوظ؛ یعنی مُسْتَوْدَع مَشِیئاتِ الله تعالی، و إِنما هو علی المَثَلِ. و قیل: اللوحُ الکَتفُ إِذا کتب علیها.
- ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾[۱۱]
- ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۱۲]
- ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾[۱۳].
نتیجه: در آیات فوق دو موضوع متفاوت مطرح گردیده است:
- درباره لوح محفوظ و مقام وحی نبوی و تعبیر جامع این مفهوم از لوح محفوظ: محفوظیّت این کتاب پیش خدا برای طیب خاطر پیامبر است و تعبیر دقّیقتر محفوظیّت در علم اللَّه الأزلیّ الأبدیّ الثابت است که چیزی از او مخفی نیست و محیط به هر چیزی است. ﴿وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ﴾ بنابراین، ارتباط لوح محفوظ با پیامبر رفع نگرانی و ایمان به این نکته است که کتاب او در جایی دیگر قرار دارد و سرنوشت او در پیوند با مبدئی دیگر است؛
- کتاب مکنون مرتبهای است از عالم عرش الهی که در جایی دیگر با تعبیر مسطور و پوشیده شده آمده است. البته فرق بین لوح و کتاب بنا به گفته مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن: نظر در لوح نظر به کلی متن صفحهای است که ضبط و کتابت شده است در حالی که نظر به کتاب نگاه به مکتوبات و نوشتهها است.﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ﴾؛
- ولایت تامّ پیامبر بر مؤمنان و اولویت وی بر خود آنان در امورشان، نوشته شده در لوح محفوظ: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ... كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾؛
- حکم حرمت ازدواج با همسران پیامبر، نوشته شده در لوح محفوط: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ... كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾[۱۴].
پانویس
- ↑ کتاب العین، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ «و او را بر (کشتی) پر تخته و میخ، سوار کردیم» سوره قمر، آیه ۱۳.
- ↑ «در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۲.
- ↑ «آیا نمیدانی که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است میداند؟ به راستی این در کتابی (نگاشته) است؛ بیگمان این (کار) بر خداوند آسان است» سوره حج، آیه ۷۰.
- ↑ «و او را بر (کشتی) پر تخته و میخ، سوار کردیم» سوره قمر، آیه ۱۳.
- ↑ «و برای او در “الواح” (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
- ↑ «(این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.
- ↑ «و چون خشم موسی فرو نشست الواح را برداشت.».. سوره اعراف، آیه ۱۵۴.
- ↑ «و چه دانی تو که دوزخ چیست * نه بر جای مینهد و نه یله میکند * برگرداننده رنگ پوست است» سوره مدثر، آیه ۲۷-۲۹.
- ↑ «در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۲.
- ↑ «(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، * در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۱-۲۲.
- ↑ «که این قرآنی ارجمند است، * در نوشتهای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست * فرو فرستادهای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۰.
- ↑ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۵۹۷.