بشارت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{خرد}}' به '{{ویرایش غیرنهایی}}') |
جز (جایگزینی متن - '''']]؛' به '''']]') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[اعظم حیدری|حیدری، اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']] | * [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[اعظم حیدری|حیدری، اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۱۹
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بشارت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
بشارت خبر سرورانگیز، امیدبخش و مورد انتظار.
واژهشناسی لغوی
- بشارت، مصدر ثلاثی مجرد بر وزن فعالة است. برخی ریشه آن را "بُشر" به معنای سرور میدانند[۱] که به آن بُشری نیز میگویند[۲]. معادل آن در فارسی مژده و خبر خوش است[۳]. در تفاوت بشارت و خبر گفته شده: بشارت خبر سرورانگیزی است که برای اولین بار داده میشود[۴]. بر مبنای این اشتقاق برخی مفسران کاربرد بشارت در خبرهای ناگوار را کاربردی استعاری و برای ریشخند[۵] یا مجاز با رابطه تضاد بیان کردهاند[۶] که همراه قرینه به کار میرود: ﴿فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴾[۷]؛ ﴿فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴾[۸]؛ ﴿فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴾[۹][۱۰] برخی دیگر اشتقاق این واژه را از "بَشرة" به معنای ظاهر پوست گرفته[۱۱] و بر همین اساس بشارت را عبارت از هرخبر خوش یا غمانگیزی که اثر آن در چهره نمایان شود میدانند[۱۲]؛ اما با وجود این همگان، کاربرد آن را در خبرهای خوش پذیرفتهاند[۱۳][۱۴].
بشارت یکی از فلسفه های بعثت
- هدف از خلقت انسان و جنّ این است که آن دو به اختیار، خدای خویش را عبادت کنند. و روشن است که بعثت پیامبران و رسولان هم برای ایجاد شرایط لازم و زمینههای این هدف مهمّ صورت گرفته است. و برای تکمیل این امر بهشت و جهنّم را آفریده و در کتب آسمانی که بر پیامبرانش نازل فرموده آن دو را به خوبی توصیف و بیان کرده است؛ بلکه در موارد لازم پیامبرانش را به نظاره آن دو فراخوانده است که در این میان دیدار پیامبر گرامی اسلام از بهشت و دوزخ در شب معراج معروف و مشهور است. و آن دو را جزای اعمال بندگانش قرار داده و ثواب و عقابش را بر آن دو مترتّب کرده است. و جهت ترغیب بندگانش به عبادت خویش، ثواب اعمال آنها را چندین برابر کرده ولی عقاب را تنها به اندازه کردار آنها تعیین فرموده است. و هیچ پیامبری را برای بشر مبعوث نکرده است جز اینکه بعد از دعوت به خدا و هدایت خلق و بیان دستورها و فرمانهای الهی آنها را به بهشت الهی بشارت داده و نعمتهای آن را برایشان بیان کرده و از جهنّم و عذابهای آن بر حذر داشته و انذار نمودهاند. خدای تعالی میفرماید: ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾[۱۵]و با وجود اینکه اخلاص در عبادت مطلوب اوست ولی عبادت برای رسیدن به بهشت و دوری از آتش جهنّم هم پذیرفته شده و عبادت به شمار آمده است. پس بشارتها و انذارهای پیامبران الهی موجب میشود که تعداد زیادی از بندگان الهی راه احتیاط را پیش گرفته و به خاطر رسیدن به بهشت و اجتناب از عذاب به عبادت خدای تعالی روی آورند و از دستورهای حق سر پیچی نکنند[۱۶].
سنت دینی تبشیر و انذار
بشارتهای دنیوی و اخروی
منابع
پانویس
- ↑ الفروق اللغویه، ص۱۰۰.
- ↑ مفردات، ص۱۲۵، «بشر»؛ بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۲۰۰.
- ↑ لغت نامه، ج۳، ص۴۱۷۰؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۵۴۰، «بشارت».
- ↑ المبسوط، ج۶، ص۲۴۸؛ التبیان، ج۱، ص۱۰۷؛ عمدة الحفاظ، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۵۷۷؛ تفسیر المنار، ج۹، ص۵۱۴؛ الاتقان،ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۳۹۷؛ الاتقان، ج۲، ص۱۰۲.
- ↑ به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره آل عمران، آیه:۲۱.
- ↑ او را به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره لقمان، آیه:۷.
- ↑ پس، آنان را به عذابی دردناک نوید بخش!؛ سوره انشقاق، آیه:۲۴.
- ↑ مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۵۱؛ لسانالعرب، ج۱، ص۴۱۴، «بشر».
- ↑ الفروق اللغویه، ص۱۰۰.
- ↑ تفسیر ثعالبی، ج۱، ص۵۵؛ رحمة من الرحمن، ج۱، ص۴۲۸.
- ↑ التعریفات، ص۶۶؛ رحمة من الرحمن، ج۴، ص۴۷۲؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ص۳۳۶.
- ↑ حیدری، اعظم، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۵۶۵
- ↑ و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره انعام، آیه:۴۸.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۹۸.