بشارت در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

معناشناسی

بشارت، مصدر ثلاثی مجرد بر وزن فعالة است. برخی ریشه آن را "بُشر" به معنای سرور می‌دانند [۱] که به آن بُشری نیز می‌گویند[۲]. معادل آن در فارسی مژده و خبر خوش است[۳]. در تفاوت بشارت و خبر گفته شده: بشارت خبر سرورانگیزی است که برای اولین بار داده می‌شود[۴]. بر مبنای این اشتقاق برخی مفسران کاربرد بشارت در خبرهای ناگوار را کاربردی استعاری و برای ریشخند[۵] یا مجاز با رابطه تضاد بیان کرده‌اند[۶] که همراه قرینه به کار می‌رود: فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ [۷]؛ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ [۸]؛ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ [۹][۱۰] برخی دیگر اشتقاق این واژه را از "بَشرة" به معنای ظاهر پوست گرفته[۱۱] و بر همین اساس بشارت را عبارت از هر‌خبر خوش یا غم‌انگیزی که اثر آن در چهره نمایان شود می‌دانند[۱۲]؛ اما با وجود این همگان، کاربرد آن را در خبرهای خوش پذیرفته‌اند[۱۳].[۱۴]

بشارت در قرآن

این مفهوم در قرآن با مشتقاتی چون بُشْری، مُبَشِّر، بَشیر و ... به کار رفته است. استبشار نیز به‌معنای درخواست سروری است که از بشارت حاصل می‌شودإِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۱۵]؛ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ [۱۶][۱۷] در قرآن با مجموعه‌ای نسبتاً انبوه از مژده، برمی‌خوریم که یا در مقام بیان حادثه‌ای شگفت ذکر شده است: وَجَاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلامٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ [۱۸] یا در قالب اخباری که پس از دوره‌ای انتظار، نجات از اندوه، رنج و ترس را برای مؤمنان در این جهان یا آن جهان بیان کرده است: وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ قَالُواْ تَاللَّه تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ [۱۹]، أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ [۲۰]، وَلَمَّا أَن جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلاَّ امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ [۲۱]، يَا عِبَادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ [۲۲] یا با هدف امیدآفرینی و حرکتزایی، از وقوع حادثه‌ای شادی‌بخش خبر می‌دهد[۲۳].

در کتاب مقدس نیز شاهد بشارتهایی از این قبیل هستیم؛ ترسیم آینده‌ای روشن برای جهان و تحقق امنیت[۲۴] و عدالت همگانی[۲۵]، بشارت ملکوت خدا که به ایمانداران خواهد رسید [۲۶] و رؤیای اورشلیم آسمانی[۲۷] بخشی از آن است؛ همچنین درباره تولد حضرت اسماعیل (ع)[۲۸] و پدید آمدن ۱۲‌رئیس از او[۲۹]، تولد اسحاق و به وجود آمدن پادشاهان امتها از وی [۳۰]، برانگیخته شدن پیامبری از میان برادران بنی اسرائیل[۳۱] و آمدن فارقلیط پس از حضرت عیسی (ع) نیز وعده‌هایی وجود دارد[۳۲]، افزون بر این واژه انجیل نیز به معنای مژده و خبر خوش است[۳۳] و مبشران در عهد جدید موظف‌اند پیام انجیل را به آنان که نجات نیافته‌اند اعلام‌کنند[۳۴].

طرح مسئله بشارت با خصلتی پیشگویانه در قرآن برای عربهای عصر نزول که با کاهنان مرتبط بودند، امری آشنا به شمار می‌رفت؛ بدین صورت که این گروه در میدان نبرد برای تشویق و تحریک جنگجویان شرکت کرده، گاه مردم را از وقوع خیری که به زودی رخ می‌داد خبر می‌دادند[۳۵]. بشارت به ظهور پیامبری در میان عربها از برخی کاهنان نقل شده بود[۳۶] با چنین ذهنیتی اهل مکه از پیامبر (ص) می‌پرسیدند: آیا به سبب ارتباط با خداوند از خشکسالی و گرانی اجناس در آینده نیز خبر دارد؟ در پاسخ آنها این آیه فرود آمد: قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ [۳۷][۳۸][۳۹].

سنت دینی تبشیر و انذار

یکی از سنت‌های جاری خداوند فرستادن پیامبرانی است که وظیفه آنها تنها بشارت و انذار است: وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا [۴۰] و نیز إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ [۴۱].

همراهی همیشگی مژده و بیم که در قالب مفهوم قرآنی بشارت و انذار بیان شده از شیوه‌های تربیتی قرآن به شمار می‌رود[۴۲]، زیرا هیچ یک از این‌دو اصل به تنهایی برای تعادل و تکامل انسان‌کافی‌نیست[۴۳].

از مجموع ۱۷ موردی که تبشیر و انذار پیامبران در کنار هم ذکر شده، در ۱۳ مورد بشارت بر انذار مقدم گردیده است. برخی، از این تقدم چنین برداشت کرده‌اند که مقصود اصلی خدا، مژده دادن است[۴۴]، به هر روی سنت تبشیر و انذار، گوهر رسالت پیامبر اسلام به شمار رفته و ازاین‌رو در هر دو دوره مکی و مدنی استمرار یافته و به عنوان منصب پیامبر از آن یاد شده است: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا [۴۵].[۴۶]

قرآن بشارتهایی از پیامبر (ص) بازگو می‌کند که مخاطب آن افرادی ویژه‌اند؛ مانند: شکی‌بایان،وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ [۴۷]، فروتنانوَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ [۴۸]، نیکوکارانلَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلا دِمَاؤُهَا وَلَكِن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ [۴۹]، دوری‌کنندگان از طاغوت، بازگشتگان به سوی خدا و آنان که از بهترین سخنها پیروی می‌کنندوَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ [۵۰] آیه‌ ۱۱۲ سوره توبه، نیز به صفات متعددی از مؤمنان اشاره کرده و به آنان مژده داده است. عدم ذکر چیزی که به آن بشارت داده شده برای نشان دادن عظمت بشارت دانسته شده است[۵۱] یا‌اینکه مژده در بردارنده هر خیر و سعادت و هر آن چیزی است که‌باعث شادی قلب و روشنی چشمهاشان شود[۵۲]؛ همچنین قرآن در آیاتی چند به عنوان بشارت برای ایمان‌دارانقُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ [۵۳]؛هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ [۵۴]، تسلیم شدگانوَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ [۵۵]، قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ [۵۶]، نیکوکاران، و انذاری برای ظالمان معرفی شده است: لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ [۵۷].[۵۸]

بشارت‌های دنیوی و اخروی

خداوند برای اولیای خود، همانان که ایمان آورده و پرهیزگاری ورزیده‌اند در زندگی دنیا و آخرت مژده‌هایی قرار داده است: أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [۵۹] گرچه همه بشارت‌های دنیوی خداوند، در مسیر هدف‌های اخروی قرار می‌گیرد لکن با توجه به وقوع مورد بشارت در دنیا یا آخرت به این‌ دو بخش تقسیم می‌شود:

  1. بشارت‌های دنیوی: مفسران در توضیح مقصود از مژده‌های الهی در دنیا به جستجوی مصادیق خاص و مشخصی در قرآن پرداخته‌اند؛ مجموع آرای مفسران در سه دیدگاه قابل طبقه‌بندی‌است:
    1. در آیاتی به مؤمنان مژده پیروزی و خلافت در زمین داده شده است[۶۰]؛ وقتی دلهای مجاهدان بدر از اضطراب لبریز شده بود و در پی فریادخواهی به سوی پروردگار و پس از اجابت دعایشانإِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ[۶۱] خداوند، برای حرکت‌زایی و ایجاد آرامش در قلبهای آنان فرشتگانی را برای بشارت، پیروزی و اطمینان دادن به مؤمنان فرستاد: وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ [۶۲] و نیز وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ [۶۳][۶۴] که نقش این فرشتگان را برخی همانند نقش آرامش در میان بنی‌اسرائیلوَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ [۶۵] دانسته‌اند[۶۶]. در آیه‌ای دیگر، پس از بیان زبون واقع شدن بنی‌اسرائیلإِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ [۶۷]، از اراده خداوند مبنی بر قرار دادن فرودست شدگان به عنوان پیشوایان و وارثان زمین خبر داده شده است: وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ [۶۸] در آیه‌ای نیز به مسلمانانی که اهل ایمان و عمل صالح بودند، وعده خلافت در زمین و جایگزینی امنیت به جای ترسی که بر آنان مسلط بود داده شده است: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [۶۹]. این وعده در فضای ناامنی حاکم بر مسلمانان در زمان هجرت به مدینه و خیزش کافران در برابر ایشان[۷۰] مژده‌ای امیدآفرین و آرامش‌بخش به شمار می‌رفت.
    2. رؤیاهای راستین، از مژده‌های زندگی دنیوی است[۷۱] این قول برگرفته از روایت رسول خدا (ص) است که در آن این رؤیاها را جزئی از اجزای نبوت‌ خوانده و به عنوان " مُبَشِّرات" از آنها یاد‌کرده‌است[۷۲]. در کنار مژده‌های عمومی به مؤمنان در مواردی نیز از مژده‌هایی مخصوص یاد شده است که از نظر زمان رخداد به دنیا مربوط می‌شود:
      1. با توجه به برخی آیات، یکی از وظایف پیامبران الهی ایجاد زمینه و آمادگی در امت برای حضور پیامبر بعد از خود است: وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ[۷۳] به گفته برخی مفسران، انبیا با ایمان به پیامبر پیشین او را تصدیق کرده و با بشارت آمدن فرستاده بعدی و توصیه به امت او را یاری می‌کنند[۷۴]. انجام دادن چنین وظیفه‌ای از سوی حضرت عیسی (ع) با صراحت در قرآن بیان شده است: وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ [۷۵] اگرچه در این آیه دلالتی بر بودن این بشارت در انجیل کنونی وجود ندارد، درباره امکان همسانی واژه فارقلیط در عهد جدید و واژه احمد در این آیه، گفت و گوهایی صورت گرفته است.
      2. مژده فرزند که از سوی خداوند به برگزیدگانی چون حضرت ابراهیم (ع) و حضرت زکریا (ع) در پی دعای ایشان و در سالهای کهولت داده شده مژده‌ای شادی‌آفرین بوده است: رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ [۷۶]، وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ [۷۷]؛ ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا [۷۸] بشارت کلمه خدا به حضرت مریم (س) نیز از دیگر موارد است: إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ[۷۹]. یکی از اقوالی که مفسران درباره "کلمه" آورده‌اند این است که چون بشارت آمدن حضرت مسیح (ع) در کتب پیامبران پیش از او بیان شده بود، هنگام تولد حضرت عیسی (ع) گفتند: این همان کلمه "مژده‌ای که قبلاً داده شده" است[۸۰]. افزون بر این در مواردی دیگر از خبر تولّد دختر در برخی اقوام عرب یاد شده که آن را خبری خوش نمی‌دانستند: وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ [۸۱]؛ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ [۸۲] مفسران در مورد تعبیر بشارت در این آیه با توجه به اختلافی که در ریشه این واژه وجود دارد دو نظر دارند: برخی بیان این تعبیر را از سوی خداوند بدین‌ منظور می‌دانند که چون فرزند از نعمتهای خداست، به طور طبیعی قلب را سرشار از شادی می‌کند؛ اما این قوم بر اثر جهل و گمراهی از آن اندوهگین می‌شدند[۸۳] برخی دیگر از‌جهت انعکاس خبر خوش یا بد در چهره آن را تفسیر کرده‌اند[۸۴].
      3. بادها در طبیعت نقش مژده دهندگان رحمت پروردگار "باران" را بر عهده دارند که پیشاپیش از آمدنش خبر می‌دهند: وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء طَهُورًا [۸۵].
  2. بشارت‌های اخروی: مؤمنانی که در دنیا با ایمان و عمل صالح زندگی کردند، در آخرت شاهد تحقق وعده‌های الهی خواهند بود: تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ [۸۶] در این آیه درباره واژه يُبَشِّرُ، دو قرائت نقل شده است: یکی با تشدید شین "یبَشِّرُ" که منظور از آن مبالغه در بشارت‌های فراوان است، و دیگری با تخفیف آن "یبشُر" که بر بشارت بزرگ و کوچک دلالت دارد[۸۷]. بر اساس آیه‌ای دیگر به آنان که ایمان آورده و در راه خدا به هجرت و جهاد روی آورده‌اند مژده به رحمت و خشنودی پروردگار و بهشتهای پرنعمت داده خواهد شد: يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ [۸۸] و بشارت برای ایمان آورندگان به جاودانگی در باغهایی که نهرها در آن جاری است: بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [۸۹] آیه‌إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ [۹۰] نیز، درباره بشارت فرشتگان به مؤمنان با استقامت در واپسین لحظات زندگی دانسته شده است[۹۱]. آیات متعدد دیگر که به‌وعده‌ها و پاداشهای الهی اشاره دارد، از جمله بشارتهای اخروی است: وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [۹۲]؛ جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ [۹۳] در آیه‌ای نیز آمده است: روزی که گناهکاران فرشتگان را می‌بینند، هیچ بشارتی برای آنان وجود ندارد: يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجْرًا مَّحْجُورًا [۹۴].[۹۵]

پیامبر و بشارت در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۹۶]

  • وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ[۹۷]

نکته: در این دو آیه بشارت‌های کتاب‌های آسمانی پیش، مانند تورات و انجیل و بشارت حضرت عیسی (ع) به نبوت و پیامبری محمد بعد از خودش مطرح شده است. و ویژگی‌های ذکر شده برای پیامبر در این بشارت این گونه است:

  1. امی «درس نخوانده»
  2. بشارت داده شده در عهدین
  3. فرمان دهنده به کارهای پسندیده.
  4. باز دارنده از کارهای ناپسند.
  5. حلال کننده چیزهای پاکیزه.
  6. حرام کننده چیزهای ناپاک.
  7. بر دارنده قید و بندهای جاهلی.
  8. نازل شدن نور هدایت و معنویت با او[۹۸].

مقدمه

بشارت و انذار یکی از روش‌های تبلیغی پیامبر است. در برخی از این آیات، تنها کار پیامبر و یا بشارت در کنار انذار معرفی شده است. این معنا در برابر این تصور است که پیامبر کاری اجرایی و مدیریتی دارد، یا در عمل می‌تواند از روش‌های غیر بشارتی و تبلیغی مثل اجبار و سیطره‌جویی استفاده کند و یا با قدرت قاهره مانع از بی‌دینی مردم شود و یا عذاب‌های الهی نازل کند تا مردم بترسند و گمراه نشوند؛ بدین جهت این آیات محدودکننده قلمرو مسئولیت انبیا است. از سوی دیگر این سؤال مطرح است که در مقایسه میان بشارت و انذار، کدام وصف مقدم است، آیا از این آیات می‌توان تقدم بشارت را بر انذار استفاده کرد و آیا توجه پیامبر به امیددهی بیشتر از ایجاد خوف بوده و آیا اساس تبلیغ بر تشویق می‌گردد و تنبیه و ترس امر ثانوی است، یا هرکدام جایگاه خود دارد و توازن شرط موفقیت است. این مسئله به تعلیم و تربیت هم بر می‌گردد که آیا از نبوت به تبلیغ دین هم قابل سرایت است و آیا این آیات چه نکاتی را بیان می‌کند؟

قرآن در ۸۱ آیه در ۴۷ سوره مسئله بشارت را به شکل‌های مختلف مطرح کرده است. هر چند که گاه این بشارت‌ها برای عذاب و جهنم آمده و در جهت تعریض و توبیخ است. (آل عمران: ۲۱، نساء: ۱۳۸، توبه: ۱۳۴، لقمان: ۷، جاثیه: ۸، انشقاق: ۲۴) و یا بشارت‌ها از سنخ تبلیغ نیست، اما با تعبیرهای مختلف عمل و جایگاه انبیا را در جهت ایجاد شوق به خوبی و روشی برای دعوت به خوبی‌ها نشان می‌دهد. در حالی که انذار و نذیر بودن پیامبر در ۵۴ آیه آمده است. آیا از این دو نکته (تقدم بشارت و تعداد افزون‌تر آیات) نمی‌توان روش بشارتی را در نظر قرآن مطلوب‌تر دانست، شاید این چنین باشد. شواهدی از این ترجیح در احادیث پیامبر و اهل‌بیت (ع) مشاهده می‌شود، به عنوان نمونه پیامبر به یکی از اصحابش (معاذ) که برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد، دستور داد: «يسر و لا تعسر، و بشر و لا تنفر» آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میل‌ها را تحریک کن) و مردم را متنفر نساز[۹۹].

  1. وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...[۱۰۰].
  2. وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...[۱۰۱].
  3. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا[۱۰۲].
  4. إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا[۱۰۳].

نکته: به تعبیر محمد جواد مغنیه، این آیات تحدید وظیفه پیامبر و بیان اهتمام او را تعریف و توصیف می‌کند، و این نکته را یادآور می‌شود که شأن پیامبر معلمی است، نه مسیطر، و او مبین حق است، و نه اکراه کننده، و به تعبیر دیگر این آیه همانند آیات دیگری است که می‌گوید: وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ[۱۰۴][۱۰۵]. و همچنین در سیاق آیات دیگر مثل: وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۱۰۶] است[۱۰۷].

منابع

پانویس

  1. الفروق اللغویه، ص‌۱۰۰.
  2. مفردات، ص‌۱۲۵، «بشر»؛ بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۲۰۰.
  3. لغت نامه، ج‌۳، ص‌۴۱۷۰؛ فرهنگ فارسی، ج‌۱، ص‌۵۴۰‌، «بشارت».
  4. المبسوط، ج‌۶‌، ص‌۲۴۸؛ التبیان، ج‌۱، ص‌۱۰۷؛ عمدة الحفاظ، ج‌۱، ص‌۱۹۳.
  5. الکشاف، ج‌۱، ص‌۵۷۷‌؛ تفسیر المنار، ج‌۹، ص‌۵۱۴‌؛ الاتقان، ‌ج‌۲، ص‌۱۲۴.
  6. البرهان فی علوم القرآن، ج‌۲، ص‌۳۹۷؛ الاتقان، ج‌۲، ص‌۱۰۲.
  7. به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره آل عمران، آیه۲۱.
  8. او را به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره لقمان، آیه۷.
  9. پس، آنان را به عذابی دردناک نوید بخش!؛ سوره انشقاق، آیه۲۴.
  10. مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۵۱؛ لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۴۱۴، «بشر».
  11. الفروق اللغویه، ص‌۱۰۰.
  12. تفسیر ثعالبی، ج‌۱، ص‌۵۵‌؛ رحمة من الرحمن، ج‌۱، ص‌۴۲۸.
  13. التعریفات، ص‌۶۶‌؛ رحمة من الرحمن، ج‌۴، ص‌۴۷۲؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ص‌۳۳۶.
  14. حیدری، اعظم، بشارت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۵۶۵.
  15. همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه۱۱۱.
  16. به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پس آنها هنوز به آنان نپیوسته‌اند شاد می‌شوند که آنها نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند به نعمتی از خداوند و بخششی (از وی) شاد می‌شوند و اینکه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمی‌گرداند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۷۰ - ۱۷۱.
  17. مفردات، ص‌۱۲۵؛ بصائر ذوی‌التمییز، ج‌۲، ص‌۲۰۰؛ التبیان، ج‌۳، ص‌۴۸.
  18. و کاروانی از راه رسید و آبکش خود را (سر چاه) فرستادند، او دلو خود را افکند (و چون یوسف را بالا کشید) گفت: مژده! این یک پسر بچّه است و او را چون سرمایه‌ای پنهان داشتند و خداوند به آنچه انجام می‌دادند دانا بود؛ سوره یوسف، آیه۱۹.
  19. و از آنان روی گردانید و گفت: دریغا یوسف! و دیدگانش از اندوه، نابینا شد در حالی که اندوه خود را فرو می‌خورد گفتند: سوگند به خداوند، پیاپی یوسف را یاد می‌کنی تا نزار شوی یا از نابودشوندگان گردی؛ گفت: پریشانی و اندوهگینی خود را تنها به خداوند شکوه می‌برم و از خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید؛ سوره یوسف، آیه ۸۴ - ۸۶.
  20. یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه۶۲.
  21. و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند از (آمدن) آنان پریشان گشت و دستش از (یاری به) آنان کوتاه شد و آنان گفتند: نترس و اندوهگین مباش بی‌گمان ما تو و خانواده‌ات را می‌رهانیم جز همسرت را که از بازماندگان (در عذاب) است؛ سوره عنکبوت، آیه۳۳.
  22. ای بندگان من! امروز نه بیمی شما راست و نه اندوهگین می‌گردید؛ سوره زخرف، آیه۶۸.
  23. حیدری، اعظم، بشارت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۵۶۵.
  24. کتاب مقدس، مزامیر ۷۲: ۶‌ـ‌۱۱؛ اشعیا ۲: ۴.
  25. کتاب مقدس، اشعیا ۱۱: ۴، ۵؛ ارمیا ۲۳: ۵، ۶.
  26. کتاب مقدس، متی ۱۲: ۲۸؛ ۲۵: ۳۴‌ـ‌۴۰.
  27. کتاب مقدس، اشعیا ۶۵: ۱۸‌ـ‌۲۰؛ زکریا ۸: ۴‌ـ‌۶‌؛ مکاشفات یوحنا ۲۰‌ـ‌۲۲.
  28. کتاب مقدس، پیدایش ۱۶: ۱۰‌ـ‌۱۳.
  29. کتاب مقدس، ۱۷: ۲۰.
  30. کتاب مقدس، ۱۷: ۱۶، ۱۹، ۲۱.
  31. کتاب مقدس، تثنیه ۱۸: ۱۵، ۱۸.
  32. کتاب مقدس، انجیل یوحنا ۱۴: ۱۶، ۲۶؛ ۱۵: ۲۶؛ ۱۶: ۷.
  33. معجم اللاهوت، ص‌۱۱۳؛ معجم‌الایمان المسیحی، ص‌۱۰۷؛ قاموس الکتاب المقدس، ص‌۱۲۰.
  34. کتاب مقدس، اعمال رسولان ۸: ۵‌ـ‌۸‌؛ ۲۶‌ـ‌۴۰؛ رومیان ۱: ۱۶‌ـ‌۱۷.
  35. المفصل، ج‌۶‌، ص‌۷۶۳.
  36. السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۲۰۴.
  37. بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید؛ من جز بیم‌دهنده و مژده‌آور برای گروهی که ایمان می‌آورند نیستم، سوره اعراف، آیه۱۸۸.
  38. اسباب النزول، ص‌۱۸۸؛ مجمع‌البیان، ج‌۴، ص‌۷۷۹.
  39. حیدری، اعظم، بشارت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۵۶۶.
  40. و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم و کافران به وسیله باطل چالش می‌ورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیم‌هایی را که یافته‌اند به ریشخند گرفتند، سوره کهف، آیه۵۶.
  41. و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم و کافران به وسیله باطل چالش می‌ورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیم‌هایی را که یافته‌اند به ریشخند گرفتند، سوره فاطر، آیه۲۴.
  42. فی ظلال القرآن، ج‌۵‌، ص‌۲۵۷۴؛ نمونه، ج‌۲۰، ص‌۲۱۰.
  43. مجموعه آثار، ج‌۱۶، ص‌۱۵۴، «سیری در سیره نبوی»؛ نمونه، ج‌۱، ص‌۴۲۵.
  44. التفسیر الکبیر، ج‌۶‌، ص‌۱۵.
  45. و تو را نفرستادیم مگر (برای آنکه) نویدبخش و بیم‌دهنده (باشی). ، سوره فرقان، آیه۵۶.
  46. فی ظلال‌القرآن، ج‌۵‌، ص‌۲۵۷۴.
  47. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!، سوره بقره، آیه۱۵۵.
  48. و برای هر امتی آیینی نهاده‌ایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده، سوره حج، آیه۳۴.
  49. هرگز گوشت و خون آنها به خداوند نمی‌رسد اما پرهیزگاری شما (در قربانی کردن آنها) به او می‌رسد؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام گردانید تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرد بزرگ دارید و نیکوکاران را نوید ده، سوره حج، آیه۳۷.
  50. و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیده‌اند و به درگاه خداوند بازگشته‌اند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند، سوره زمر، آیه ۱۷ - ۱۸.
  51. المیزان، ج‌۱، ص‌۳۵۸.
  52. تفسیر ابی السعود، ج‌۱، ص‌۲۶۱؛ نمونه، ج‌۸‌، ص‌۱۵۳.
  53. بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است، سوره بقره، آیه۹۷.
  54. که رهنمود و نویدی است برای مؤمنان، سوره نمل، آیه۲.
  55. و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است، سوره نحل، آیه۸۹.
  56. بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژده‌ای باشد، سوره نحل، آیه۱۰۲.
  57. تا به ستمگران بیم دهد و نیکوکاران را نوید است، سوره احقاف، آیه۱۲.
  58. حیدری، اعظم، بشارت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۵۶۷.
  59. آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند. آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند، در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است، سوره یونس، آیه ۶۲ - ۶۴.
  60. تفسیر المنار، ج۱۱، ص۴۱۷؛ المنیر، ج۱۱، ص۲۱۲؛ نمونه، ج‌۸‌، ص‌۳۳۷.
  61. یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی می‌کردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره صف، آیه۶.
  62. و خداوند آن را جز مژده‌ای برای شما قرار نداد و (آنان را فرستاد) تا دل‌هاتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند پیروزمند فرزانه نیست؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۶.
  63. و خداوند آن را جز مژده‌ای (برایتان) قرار نداد و اینکه دلتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند نیست که خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره انفال، آیه۱۰.
  64. راهنما، ج‌۳، ص‌۵۴‌؛ ج‌۶‌، ص‌۴۳۰، ۴۳۱.
  65. و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانه‌ای است؛ سوره بقره، آیه۲۴۸.
  66. الکشاف، ج‌۱،ص‌۴۱۲؛ ج‌۲، ص‌۲۰۲.
  67. بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود؛ سوره قصص، آیه۴.
  68. و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه۵.
  69. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه۵۵.
  70. اسباب‌النزول، ص۲۷۴؛ مجمع‌البیان، ج۷، ص‌۲۳۹.
  71. جامع‌البیان، مج‌۷، ج‌۱۱، ص‌۱۷۴؛ التبیان، ج‌۵‌، ص‌۴۰۳؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۷، ص‌۱۲۷.
  72. الکافی، ج۸‌، ص‌۹۰؛ کشف‌الاسرار، ج۴، ص۳۱۰؛ الدرالمنثور، ج‌۴، ص‌۳۷۶.
  73. و آنگاه خداوند از پیامبران پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمتی دادم سپس پیامبری نزدتان آمد که آن (کتاب) را که با شماست راست می‌شمارد، باید بدو ایمان آورید و باید او را یاوری کنید؛ سوره آل عمران، آیه۸۱.
  74. المیزان، ج‌۳، ص‌۳۳۵.
  75. و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است؛ سوره صف، آیه۶.
  76. پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش! پس او را به پسری بردبار مژده دادیم؛ سوره صافات، آیه ۱۰۰- ۱۰۱.
  77. و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود؛ سوره صافات، آیه ۱۱۲.
  78. این یادکرد بخشایش پروردگارت به بنده‌اش زکریّاست. یاد کن آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد. گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو رنجور نبوده‌ام. و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد و پروردگارا! او را پسندیده گردان. ای زکریّا! ما تو را به پسری نوید می‌دهیم که نام او یحیی است؛ پیش از این همنامی برای او نگمارده‌ایم. گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام. گفت: چنین است، پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است که پیش از آن تو را آفریدم و تو هیچ چیز نبودی. گفت: پروردگارا! نشانه‌ای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمی‌توانی گفت؛ سوره مریم، آیه ۲ - ۱۰.
  79. خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است؛ سوره آل عمران، آیه۴۵.
  80. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۴۹؛ المیزان، ج‌۳، ص‌۱۹۲‌ـ‌۱۹۳.
  81. و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهره‌اش (از خشم) سیاه می‌شود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو می‌خورد؛ سوره نحل، آیه۵۸.
  82. و چون یکی از ایشان را به آنچه برای (خداوند) بخشنده مثل می‌زند نوید بخشند، (و گویند دختردار شده‌ای) چهره‌اش سیاه می‌گردد و اندوهگین می‌شود؛ سوره زخرف، آیه۱۷.
  83. التفسیر القرآنی للقرآن، ج‌۷، ص‌۳۱۱؛ ج‌۱۳، ص‌۱۱۵؛ مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۵۶۶‌.
  84. مخزن العرفان، ج‌۱، ص‌۱۸۸.
  85. و اوست که بادها را نویدبخشی پیشاپیش رحمت خویش فرستاد و از آسمان، آبی پاک فرو فرستادیم؛ سوره فرقان، آیه۴۸.
  86. ستمگران را می‌بینی که از آنچه انجام داده‌اند هراسانند در حالی که (کیفر) آن بر آنان واقع خواهد شد و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در باغ‌های بهشتند، نزد پروردگارشان هر چه بخواهند دارند؛ این همان بخشش بزرگ است این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است. ، سوره شوری، آیه ۲۲ - ۲۳.
  87. التبیان، ج‌۹، ص‌۱۵۸؛ مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۴۳.
  88. پروردگارشان آنان را به بخشایش و خشنودی از سوی خویش و بوستان‌هایی که ایشان را در آنها نعمتی پایدار است نوید می‌دهد، سوره توبه، آیه۲۱.
  89. امروز، نوید شما بوستان‌هایی است که از بن آنها جویبارها روان است و در آنها جاودانید؛ این همان رستگاری سترگ است، سوره حدید، آیه۱۲.
  90. فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!، سوره فصلت، آیه ۳۰.
  91. مجمع‌البیان، ج۵‌، ص۱۸۲؛ نمونه، ج‌۸‌، ص‌۳۳۷.
  92. خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است، سوره توبه، آیه۷۲.
  93. پاداش آنان نزد پروردگارشان بهشت‌هایی جاودان است که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند از ایشان خرسند است و آنان از او خرسندند، این از آن کسی است که از پروردگار خویش بیم کند، سوره بینه، آیه۸.
  94. روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود و (فرشتگان به آنان) می‌گویند: (رحمت خداوند) سخت (از شما) دور باد، سوره فرقان، آیه۲۲.
  95. حیدری، اعظم، بشارت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۵۶۷ ـ ۵۷۰.
  96. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  97. «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند» سوره صف، آیه ۶.
  98. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۲۲۷.
  99. احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۸۹.
  100. «و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.
  101. «و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره فرقان، آیه ۵۶.
  102. «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم» سوره احزاب، آیه ۴۵.
  103. «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم» سوره فتح، آیه ۸.
  104. «و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.
  105. تفسیر الکاشف، ج۱، ص۱۹۱.
  106. «و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.
  107. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۶۲۷.