ابلیس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ اکتبر ۲۰۱۹
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
*درباره قلمرو فعّالیّت [[ابلیس]]، سه [[آیه]] ذیل، مباحث فراوانی را در میان مفسّران و متکلّمان برانگیخته است: #سخن [[حضرت ایوب]] که [[رنج]] و [[عذاب]] خویش را به [[شیطان]] نسبت می‌دهد: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ }}<ref> و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است، سوره ص، آیه: 41.</ref> بیش‌تر مفسّران، اسناد [[عذاب]] و [[رنج]] [[ایوب ]] را به [[شیطان]] مجازی دانسته‌اند<ref>روح المعانی، مج 13، ج23، ص 303.</ref> برخی از آنان در [[تفسیر]] [[آیه]]، [[دعوت]] [[همسر]] ایوب به [[سجده]] در مقابل [[ابلیس]] از سوی [[ابلیس]]، عدم [[توانایی]] بر [[اقامه نماز]] بر اثر [[بیماری]]، قطع [[وحی]] برای مدّتی <ref>کشف الاسرار، ج6، ص 290.</ref></ref>، [[بزرگ‌نمایی]] مشکلات وی برای آن‌که به جزع وادار شود <ref>الکشاف، ج4، ص97.</ref>، یادآوری نعمت‌های گذشته و زوال وی یا جداسازی [[مردم]] از او <ref>مجم البیان، ج8، ص 745</ref> یا ایجاد زمینه برای ابتلای وی <ref>روح المعانی، مج13، ج23، ص 303.</ref> و مواردی نظیر آن را عامل [[رنج]] و [[عذاب]] ایوب شمرده‌اند. طبق روایتی، [[سلطه]] وی بر اضرار به ایوب، به [[دلیل]] [[استجابت]] درخواست وی از سوی [[خداوند]] در این مورد خاص بوده <ref>البرهان، ج4، ص 662.</ref> و عدّه‌ای دیگر احتمال نوعی سببیّت طولی را برای وی در کنار اسباب طبیعی تقویت کرده‌اند<ref>المیزان، ج17، ص 209.</ref>
*درباره قلمرو فعّالیّت [[ابلیس]]، سه [[آیه]] ذیل، مباحث فراوانی را در میان مفسّران و متکلّمان برانگیخته است: #سخن [[حضرت ایوب]] که [[رنج]] و [[عذاب]] خویش را به [[شیطان]] نسبت می‌دهد: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ }}<ref> و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است، سوره ص، آیه: 41.</ref> بیش‌تر مفسّران، اسناد [[عذاب]] و [[رنج]] [[ایوب ]] را به [[شیطان]] مجازی دانسته‌اند<ref>روح المعانی، مج 13، ج23، ص 303.</ref> برخی از آنان در [[تفسیر]] [[آیه]]، [[دعوت]] [[همسر]] ایوب به [[سجده]] در مقابل [[ابلیس]] از سوی [[ابلیس]]، عدم [[توانایی]] بر [[اقامه نماز]] بر اثر [[بیماری]]، قطع [[وحی]] برای مدّتی <ref>کشف الاسرار، ج6، ص 290.</ref></ref>، [[بزرگ‌نمایی]] مشکلات وی برای آن‌که به جزع وادار شود <ref>الکشاف، ج4، ص97.</ref>، یادآوری نعمت‌های گذشته و زوال وی یا جداسازی [[مردم]] از او <ref>مجم البیان، ج8، ص 745</ref> یا ایجاد زمینه برای ابتلای وی <ref>روح المعانی، مج13، ج23، ص 303.</ref> و مواردی نظیر آن را عامل [[رنج]] و [[عذاب]] ایوب شمرده‌اند. طبق روایتی، [[سلطه]] وی بر اضرار به ایوب، به [[دلیل]] [[استجابت]] درخواست وی از سوی [[خداوند]] در این مورد خاص بوده <ref>البرهان، ج4، ص 662.</ref> و عدّه‌ای دیگر احتمال نوعی سببیّت طولی را برای وی در کنار اسباب طبیعی تقویت کرده‌اند<ref>المیزان، ج17، ص 209.</ref>
#سخن [[خداوند]] در [[تشبیه]] رباخواران به کسانی که بر اثر تماس [[شیطان]]، دیوانه و گیج شده‌اند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ }}<ref> آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند ، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه: 275.</ref> عدّه‌ای هیچ گونه نقشی را برای [[ابلیس]] در پیدایش صرع، محتمل ندانسته‌اند <ref>الکشاف، ج1، ص 320.</ref> و پاره‌ای از [[روایات]] نیز بر این دیدگاه صحّه می‌گذارد<ref>بحار الانوار، ج60، ص143</ref> عدّه‌ای دیگر، انتساب برخی از انواع خبط، صرع یا [[جنون]] را به واسطه اسباب طبیعی، همانند آفت واختلال مغزی، به [[جن]] منتفی ندانسته‌اند<ref>المیزان، ج2، ص 412؛ کشف الاسرار، ج1، ص 748.</ref> برخی آن را مَثَلی بر وجه [[تشبیه]] و نه [[حقیقت]] تلقّی کرده‌اند و [[شیطان]] را هرگز به تخبیط توانا نمی‌دانند. عدّه‌ای نیز معنای [[آیه]] را واقعیّتی روشن در روز واپسین دانسته‌اند که رباخواران در [[روز قیامت]]، به حتم همانند مستان از [[خاک]] بر خواهند خاست<ref>التبیان، ج2، ص 360.</ref> [[رأی]] دیگر آن است که این سخن، بر اساس [[اعتقادات]] [[عرب]] در آن عصر و نه بر اساس یک واقعیّت عینی است<ref>نمونه، ج ۲، ص ۳۶۷.</ref>.
#سخن [[خداوند]] در [[تشبیه]] رباخواران به کسانی که بر اثر تماس [[شیطان]]، دیوانه و گیج شده‌اند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ }}<ref> آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند ، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه: 275.</ref> عدّه‌ای هیچ گونه نقشی را برای [[ابلیس]] در پیدایش صرع، محتمل ندانسته‌اند <ref>الکشاف، ج1، ص 320.</ref> و پاره‌ای از [[روایات]] نیز بر این دیدگاه صحّه می‌گذارد<ref>بحار الانوار، ج60، ص143</ref> عدّه‌ای دیگر، انتساب برخی از انواع خبط، صرع یا [[جنون]] را به واسطه اسباب طبیعی، همانند آفت واختلال مغزی، به [[جن]] منتفی ندانسته‌اند<ref>المیزان، ج2، ص 412؛ کشف الاسرار، ج1، ص 748.</ref> برخی آن را مَثَلی بر وجه [[تشبیه]] و نه [[حقیقت]] تلقّی کرده‌اند و [[شیطان]] را هرگز به تخبیط توانا نمی‌دانند. عدّه‌ای نیز معنای [[آیه]] را واقعیّتی روشن در روز واپسین دانسته‌اند که رباخواران در [[روز قیامت]]، به حتم همانند مستان از [[خاک]] بر خواهند خاست<ref>التبیان، ج2، ص 360.</ref> [[رأی]] دیگر آن است که این سخن، بر اساس [[اعتقادات]] [[عرب]] در آن عصر و نه بر اساس یک واقعیّت عینی است<ref>نمونه، ج ۲، ص ۳۶۷.</ref>.
#در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوه‌گویی می‌پردازند روی از آنان بگردان تا در گفت‌وگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین، سوره انعام، آیه: 68.</ref> آمده است: اگر [[شیطان]] موجب [[فراموشی]] تو از [[فرمان خداوند]] شود، پس از توجّه، دیگر با ستم‌گران منشین: {{متن قرآن|وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}} با [[عنایت]] به [[عصمت انبیا]] و مصونیّت آنان، انتساب انسا ( فراموشاندن ) به [[شیطان]] درباره [[پیامبر]]{{صل}}، بسیاری را بر آن داشته است که یا خطاب را در [[آیه]]، مانند بسیاری از [[آیات]]، درباره دیگران بدانند یا اگرچه خطاب را متوجّه [[پیامبر]] صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دانسته، آن را برای مبالغه در تحذیر [[مؤمنان]] معرّفی کنند یا خطاب را فرضی گرفته‌اند. [[رأی]] دیگر آن است که این انسا پیش از ورود [[نهی]] از سوی [[خداوند]] درباره ناپسندی [[هم‌نشینی]] با آنان، معنا می‌یابد<ref>المنار، ج ۷، ص ۵۱۵.</ref>.
#در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوه‌گویی می‌پردازند روی از آنان بگردان تا در گفت‌وگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین، سوره انعام، آیه: 68.</ref> آمده است: اگر [[شیطان]] موجب [[فراموشی]] تو از [[فرمان خداوند]] شود، پس از توجّه، دیگر با ستم‌گران منشین: {{متن قرآن|وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}} با [[عنایت]] به [[عصمت انبیا]] و مصونیّت آنان، انتساب انسا ( فراموشاندن ) به [[شیطان]] درباره [[پیامبر]]{{صل}}، بسیاری را بر آن داشته است که یا خطاب را در [[آیه]]، مانند بسیاری از [[آیات]]، درباره دیگران بدانند یا اگرچه خطاب را متوجّه [[پیامبر]] صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دانسته، آن را برای مبالغه در تحذیر [[مؤمنان]] معرّفی کنند یا خطاب را فرضی گرفته‌اند. [[رأی]] دیگر آن است که این انسا پیش از ورود [[نهی]] از سوی [[خداوند]] درباره ناپسندی [[هم‌نشینی]] با آنان، معنا می‌یابد<ref>المنار، ج ۷، ص ۵۱۵.</ref><ref>[[علی محمدی آشنائی|محمدی آشنائی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 573-577.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش