کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ':{{متن قرآن' به ': {{متن قرآن'
جز (جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق')
جز (جایگزینی متن - ':{{متن قرآن' به ': {{متن قرآن')
خط ۱۳: خط ۱۳:
*توضیح آن‌که [[آدمی]] همان‌گونه که در سویه مادّیات حدّ معینی نمی‌شناسد که با رسیدن به آن توقّف نماید، بلکه اگر از ثروتی هنگفت نیز برخوردار باشد، باز به‌دنبال ثروتی بیشتر به این طرف و آن طرف می‌شتابد- همان‌گونه که [[حضرت حق]] در این رابطه فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ}}<ref>«این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد "(داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند» سوره ص، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛ ما پیش از این در مباحث [[قناعت]]، [[حرص]]، استغناء و [[طمع]]، به تفصیل به این نکته اشاره نمودیم-، به همان ترتیب در عوالم [[روحانی]] و مدارج کمال یا نقصان و سقوط نیز، مرزی که با رسیدن به آن توقّف نماید، نمی‌شناسد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۷.</ref>.
*توضیح آن‌که [[آدمی]] همان‌گونه که در سویه مادّیات حدّ معینی نمی‌شناسد که با رسیدن به آن توقّف نماید، بلکه اگر از ثروتی هنگفت نیز برخوردار باشد، باز به‌دنبال ثروتی بیشتر به این طرف و آن طرف می‌شتابد- همان‌گونه که [[حضرت حق]] در این رابطه فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ}}<ref>«این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد "(داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند» سوره ص، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛ ما پیش از این در مباحث [[قناعت]]، [[حرص]]، استغناء و [[طمع]]، به تفصیل به این نکته اشاره نمودیم-، به همان ترتیب در عوالم [[روحانی]] و مدارج کمال یا نقصان و سقوط نیز، مرزی که با رسیدن به آن توقّف نماید، نمی‌شناسد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۷.</ref>.
*از این رو، [[انسان]] می‌تواند به مراتبی که پایانی برای آن متصوّر نیست ترقّی نماید؛ چه [[مقامات]] بی‌شمار لقاء، خود در مراتب [[سلوک]] قرار دارد، و چون سالک در این مسیر به منازل [[سلوک]] در ذات [[حق]] - جلَّ وعلا! - رسد، در می‌یابد که سیر او را نهایتی نیست؛ چه [[حضرت حق]] خود بی‌نهایت است و سالکی که در آن [[مقامات]] سیر می‌نماید نیز، از سیری بی‌پایان بهره‌مند می‌گردد.
*از این رو، [[انسان]] می‌تواند به مراتبی که پایانی برای آن متصوّر نیست ترقّی نماید؛ چه [[مقامات]] بی‌شمار لقاء، خود در مراتب [[سلوک]] قرار دارد، و چون سالک در این مسیر به منازل [[سلوک]] در ذات [[حق]] - جلَّ وعلا! - رسد، در می‌یابد که سیر او را نهایتی نیست؛ چه [[حضرت حق]] خود بی‌نهایت است و سالکی که در آن [[مقامات]] سیر می‌نماید نیز، از سیری بی‌پایان بهره‌مند می‌گردد.
*رسیدن به [[فضائل]] [[علمی]] و عملی نیز همین‌گونه‌اند؛ چه همگان می‌دانند که چون کسی به نکته‌ای [[علمی]] دست یافت، در مقابل خود بی‌شمار مسائل جدیدی در می‌یابد که از چگونگی آن بی‌اطّلاع است، و خود [[اقرار]] می‌نماید که بین آن‌چه می‌داند و آن‌چه نمی‌داند، هیچ نسبتی برقرار نیست- چه آن اوّلین، همچون قطره‌ای در مقابل اقیانوس این دوّمین است! -؛ ازاین رو لحظه به لحظه از [[درک]] مطلب نو به وجد درآمده از لذّتی [[روحانی]] بهره‌مند می‌گردد. حق‌گوئی در وقایع گوناگون و بسط [[عدل]] نیز در شمار [[فضائل]] است؛ از این‌ رو تلاش برای [[گسترش عدالت]] بر پهنه [[زمین]] در شمار [[فضائل نفسانی]] است، که نه تنها موجب ارتقاء [[نفس]] سالک می‌گردد، که [[خداوند]] نیز بر تحقّق آن [[وعده]] فرموده، تا عدالت‌گستران از تلاش باز نمانند و سعی خود را بیهوده نپندارند:{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۸.</ref>.
*رسیدن به [[فضائل]] [[علمی]] و عملی نیز همین‌گونه‌اند؛ چه همگان می‌دانند که چون کسی به نکته‌ای [[علمی]] دست یافت، در مقابل خود بی‌شمار مسائل جدیدی در می‌یابد که از چگونگی آن بی‌اطّلاع است، و خود [[اقرار]] می‌نماید که بین آن‌چه می‌داند و آن‌چه نمی‌داند، هیچ نسبتی برقرار نیست- چه آن اوّلین، همچون قطره‌ای در مقابل اقیانوس این دوّمین است! -؛ ازاین رو لحظه به لحظه از [[درک]] مطلب نو به وجد درآمده از لذّتی [[روحانی]] بهره‌مند می‌گردد. حق‌گوئی در وقایع گوناگون و بسط [[عدل]] نیز در شمار [[فضائل]] است؛ از این‌ رو تلاش برای [[گسترش عدالت]] بر پهنه [[زمین]] در شمار [[فضائل نفسانی]] است، که نه تنها موجب ارتقاء [[نفس]] سالک می‌گردد، که [[خداوند]] نیز بر تحقّق آن [[وعده]] فرموده، تا عدالت‌گستران از تلاش باز نمانند و سعی خود را بیهوده نپندارند: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۸.</ref>.
*این [[وعده الهی]] است که بدون تردید از آن تخلّف نخواهد فرمود. از این [[وعده]] دریافته می‌شود که [[اراده]] [[انسان]] در شمار [[سجایای اخلاقی]] اوست؛ از این رو اگر از آن تخلف ورزد، با [[اراده]] [[تشریعی]] [[خداوند]] به [[مخالفت]] برخاسته، که در این صورت بدون تردید فعلی [[حرام]] را به‌جای آورده است.
*این [[وعده الهی]] است که بدون تردید از آن تخلّف نخواهد فرمود. از این [[وعده]] دریافته می‌شود که [[اراده]] [[انسان]] در شمار [[سجایای اخلاقی]] اوست؛ از این رو اگر از آن تخلف ورزد، با [[اراده]] [[تشریعی]] [[خداوند]] به [[مخالفت]] برخاسته، که در این صورت بدون تردید فعلی [[حرام]] را به‌جای آورده است.
*کوتاه سخن آن‌که [[انسان کامل]]، هرچند در برآورده‌ساختن خواسته‌های خود کوتاهی می‌نماید، امّا در به‌جای آوردن خواسته‌های بلند [[روحانی]] خود و جلب فوائد و [[منافع]] آن سخت گرم‌پوئی می‌کند؛ از این رو [[قناعت]] در برآوردن خواسته‌های نفسانی [[فضیلت]] است، و در مقابل [[حرص]] قرار می‌گیرد؛ همان‌گونه که [[قناعت]] در تحصیل [[فضائل]] نیز در شمار رذائل بوده، در مقابل [[غبطه]] قرار خواهد گرفت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۹.</ref>.
*کوتاه سخن آن‌که [[انسان کامل]]، هرچند در برآورده‌ساختن خواسته‌های خود کوتاهی می‌نماید، امّا در به‌جای آوردن خواسته‌های بلند [[روحانی]] خود و جلب فوائد و [[منافع]] آن سخت گرم‌پوئی می‌کند؛ از این رو [[قناعت]] در برآوردن خواسته‌های نفسانی [[فضیلت]] است، و در مقابل [[حرص]] قرار می‌گیرد؛ همان‌گونه که [[قناعت]] در تحصیل [[فضائل]] نیز در شمار رذائل بوده، در مقابل [[غبطه]] قرار خواهد گرفت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۹.</ref>.
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش