آثار نفاق در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} ' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#'''[[تباهی ایمان]]:''' [[نفاق]] [[ایمان]] را میخورد و ریشههایش را میخشکاند؛ چنان که [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "[[نفاق]]، [[ایمان]] را تباه میکند"<ref>غرر الحکم، ۱/ ۱۹۲.</ref>. | #'''[[تباهی ایمان]]:''' [[نفاق]] [[ایمان]] را میخورد و ریشههایش را میخشکاند؛ چنان که [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "[[نفاق]]، [[ایمان]] را تباه میکند"<ref>غرر الحکم، ۱/ ۱۹۲.</ref>. | ||
#'''[[بینصیب ماندن از حکمت]]:''' [[نفاق]] مانع [[نزول]] [[حکمت]] بر [[قلب]] [[آدمی]] میگردد. [[حکمت]] از [[نعمتهای ویژه الهی]] است که [[خداوند]] آن را "خیر کثیر" خوانده است<ref>{{متن قرآن|يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "[[حکمت]] بر [[قلب]] [[منافق]] نمینشیند مگر آنکه زود بر میخیزد". همچنین میفرماید: "[[حکمت]]، در جست و جوی [[جایگاه]] خویش، در سینه [[منافق]] بالا و پایین میرود تا سرانجام، بر زبان او بنشیند و بیرون رود و [[مؤمن]] آن را بشنود و برباید که به [[حکمت]] سزاوارتر است"<ref>امالی، طوسی/ ۶۲۵.</ref>. | #'''[[بینصیب ماندن از حکمت]]:''' [[نفاق]] مانع [[نزول]] [[حکمت]] بر [[قلب]] [[آدمی]] میگردد. [[حکمت]] از [[نعمتهای ویژه الهی]] است که [[خداوند]] آن را "خیر کثیر" خوانده است<ref>{{متن قرآن|يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "[[حکمت]] بر [[قلب]] [[منافق]] نمینشیند مگر آنکه زود بر میخیزد". همچنین میفرماید: "[[حکمت]]، در جست و جوی [[جایگاه]] خویش، در سینه [[منافق]] بالا و پایین میرود تا سرانجام، بر زبان او بنشیند و بیرون رود و [[مؤمن]] آن را بشنود و برباید که به [[حکمت]] سزاوارتر است"<ref>امالی، طوسی/ ۶۲۵.</ref>. | ||
#'''[[بیآبرویی در قیامت]]:''' در [[قیامت]] چهرههای [[منافق]] | #'''[[بیآبرویی در قیامت]]:''' در [[قیامت]] چهرههای [[منافق]] آشکار میگردد و آبروی او را میریزد. منافقِ چند چهره در آن روزِ "آشکاری نهانها" با زبانهای شعلهور به زبانههای [[آتش]] به صحنه [[محشر]] در میآید و آن گاه ندا سر میدهند: "این همان است که در [[دنیا]] دو روی و دو زبان داشته است"<ref>غرر الحکم، ۲/ ۳۰۴.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} به [[پیروان]] خویش هشدار میدهد و میفرماید: "از [[نفاق]] بر حذر باشید که هر کس دو روی دارد، پیش [[خدا]] آبرو ندارد"<ref>غرر الحکم، ۵/ ۲۳۵.</ref>. | ||
#'''[[بیاعتمادی مردمان]]:''' از [[آسیبهای اجتماعی]] [[نفاق]] آن است که [[مردم]] به هر کس دو زبان و دو روی دارد، [[اعتماد]] نمیکنند و به او [[دل]] نمیسپارند: "آن که نفاقش بیشتر است، وفاقش معلوم نگردد"<ref>غرر الحکم، ۵/ ۲۳۵.</ref>. | #'''[[بیاعتمادی مردمان]]:''' از [[آسیبهای اجتماعی]] [[نفاق]] آن است که [[مردم]] به هر کس دو زبان و دو روی دارد، [[اعتماد]] نمیکنند و به او [[دل]] نمیسپارند: "آن که نفاقش بیشتر است، وفاقش معلوم نگردد"<ref>غرر الحکم، ۵/ ۲۳۵.</ref>. | ||
#'''[[زشت خویی]]:''' [[نفاق]] [[خُلق و خوی]] [[آدمی]] را [[زشت]] میکند و [[فضیلتهای اخلاقی]] او را از میان میبرد. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "[[نفاق]]، زشتترین [[خصلت اخلاقی]] است"<ref>میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۳۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 37-38.</ref>. | #'''[[زشت خویی]]:''' [[نفاق]] [[خُلق و خوی]] [[آدمی]] را [[زشت]] میکند و [[فضیلتهای اخلاقی]] او را از میان میبرد. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: "[[نفاق]]، زشتترین [[خصلت اخلاقی]] است"<ref>میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۳۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 37-38.</ref>. |
نسخهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۴
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آثار نفاق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
پیامدهای نفاق
- نفاق از بیماریهای باطنی و صفات ناپسند است که آثار زیانباری دارد. از آن جمله است:
- تباهی ایمان: نفاق ایمان را میخورد و ریشههایش را میخشکاند؛ چنان که امام علی(ع) میفرماید: "نفاق، ایمان را تباه میکند"[۱].
- بینصیب ماندن از حکمت: نفاق مانع نزول حکمت بر قلب آدمی میگردد. حکمت از نعمتهای ویژه الهی است که خداوند آن را "خیر کثیر" خوانده است[۲]. امام علی(ع) میفرماید: "حکمت بر قلب منافق نمینشیند مگر آنکه زود بر میخیزد". همچنین میفرماید: "حکمت، در جست و جوی جایگاه خویش، در سینه منافق بالا و پایین میرود تا سرانجام، بر زبان او بنشیند و بیرون رود و مؤمن آن را بشنود و برباید که به حکمت سزاوارتر است"[۳].
- بیآبرویی در قیامت: در قیامت چهرههای منافق آشکار میگردد و آبروی او را میریزد. منافقِ چند چهره در آن روزِ "آشکاری نهانها" با زبانهای شعلهور به زبانههای آتش به صحنه محشر در میآید و آن گاه ندا سر میدهند: "این همان است که در دنیا دو روی و دو زبان داشته است"[۴]. امام علی(ع) به پیروان خویش هشدار میدهد و میفرماید: "از نفاق بر حذر باشید که هر کس دو روی دارد، پیش خدا آبرو ندارد"[۵].
- بیاعتمادی مردمان: از آسیبهای اجتماعی نفاق آن است که مردم به هر کس دو زبان و دو روی دارد، اعتماد نمیکنند و به او دل نمیسپارند: "آن که نفاقش بیشتر است، وفاقش معلوم نگردد"[۶].
- زشت خویی: نفاق خُلق و خوی آدمی را زشت میکند و فضیلتهای اخلاقی او را از میان میبرد. امام علی(ع) میفرماید: "نفاق، زشتترین خصلت اخلاقی است"[۷][۸].
نشانههای نفاق
- در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که نفاق چهار نشانه دارد: سنگ دلی، چشم خشکی، پای فشاری بر گناه و آزمندی در دنیا[۹]. نیز همان امام(ع) میفرماید: "سه چیز نشانه منافق است: زبان و درونش با هم مخالفاند و قلب و عملش همراه نیستند و ظاهر و باطنش دگرگوناند"[۱۰]. و پیامبر اسلام(ص) سه نشانه برای نفاق بر میشمارد:دروغ در سخن گفتن، وعده را شکستن و در امانت خیانت ورزیدن[۱۱]. همچنین در جایی دیگر چند نشانه دیگر را نیز بر میشمارد: لعنت فرستادن به جای سلام گفتن، پرخوری و شکمبارگی، غنائم را ربودن، از مساجد گریختن، نماز را به تأخیر انداختن، خویشتن را از دیگران برتر دیدن، شبانگاهان مانند چوب خشک افتادن و روز را به جر و بحث گذراندن[۱۲][۱۳].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ غرر الحکم، ۱/ ۱۹۲.
- ↑ يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ؛ سوره بقره، آیه ۲۶۹.
- ↑ امالی، طوسی/ ۶۲۵.
- ↑ غرر الحکم، ۲/ ۳۰۴.
- ↑ غرر الحکم، ۵/ ۲۳۵.
- ↑ غرر الحکم، ۵/ ۲۳۵.
- ↑ میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۳۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 37-38.
- ↑ میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۳۹.
- ↑ میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۴۰.
- ↑ میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۳۹.
- ↑ میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۴۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 38-39.