ابولبابه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
از او به نام [[رفاعه]] <ref>تاریخ یحییبن معین، ج۱، ص۱۰۸؛ حلیةالاولیاء، ج۱، ص۳۶۶؛ رجال الطوسی، ص۳۹.</ref> نیز یاد شده است. برخی برآنند که "[[رفاعة بنالمنذر]]" نام [[برادر]] وی است.<ref>الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الاصابه، ج۲، ص۴۰۹.</ref> [[ابولبابه]] در [[بیعت]] [[عقبه دوم]] و در [[غزوه بدر]] نیز حضور داشت ؛<ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۳.</ref> ولی مشهور برآنند که [[پیامبر]]{{صل}} در غزوه بدر [[دستور]] داد: ابولبابه از [[روحاء]] به [[مدینه]] بازگردد و [[جانشین]] آن [[حضرت]] باشد و همانند حاضران در [[بدر]]، سهم او را از [[غنایم]] پرداخت.<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۸۸.</ref> در [[غزوه]] "سویق و بنیقَینُقاع" نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۳، ص۴۵ و ۴۹؛ تاریخطبری، ج۲، ص۴۹ـ۵۰.</ref> وی در غزوه [[اُحد]] و دیگر [[جنگها]] حضور داشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref> در [[غزوه حنین]] ، [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]] <ref>المغازی، ج ۳، ۸۹۶.</ref> و در [[فتح مکه]]، پرچم بنیخطمه <ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> یا [[بنی عمرو بن عوف]]<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref> را حمل میکرد؛ امّا بنا به [[نقل]] [[یعقوبی]]، پیامبر{{صل}} در [[فتح مکّه]]، او را جانشین خود در مدینه قرار داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.</ref> وی از [[راویان حدیث]] بود <ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۳۷۵؛ الثقات، ج۳، ص۳۲.</ref> و عدهای از او [[روایت]] کردهاند.<ref>الجرح والتعدیل، ج۱، ص۳۷۵.</ref>[[ابنشهر آشوب]] او را در ردیف کسانی آورده که [[حدیث غدیر]] را روایت کردهاند.<ref>مناقب، ج۳، ص۳۵.</ref> بر اساس روایتی منسوب به [[امام عسکری]]{{ع}} ابولبابه در میان کسانی بود که پس از [[هجرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به مدینه، در پی ردّ و [[انکار حضرت]] برآمدند ؛ ولی با معجزهای که به وقوع پیوست، به ناچار [[تسلیم]] شدند.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص۹۲ـ۹۶.</ref> برخی نیز گفتهاند: [[خصومت]] او بر سر نخلهای با [[یتیمی]] از [[انصار]] بود که پیامبر{{صل}} به نفع او [[حکم]] فرمود؛ ولی پس از [[مشاهده]] [[ناراحتی]] شدید آن [[یتیم]]، از او خواست نخله را به ازای نخلهای در [[بهشت]] به یتیم واگذارد و او نپذیرفت.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۸۱، و ج۲، ص۵۰۵.</ref> نیز گفتهاند: پس از انهدام و [[تخریب]] [[مسجد]] [[ضرار]]، [[ابولبابه]] از چوبهای آن منزلی بنا کرد؛ ولی در آن [[خانه]] هیچ خیر و برکتی حاصل نمیشد.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۴۷.</ref> [[وفات]] او را در [[زمان]] خلافت علی{{ع}}<ref>الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹.</ref> یا بعد از سال پنجاهم [[هجری]] ذکر کردهاند.<ref>تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۲۳۳؛ الاصابه، ج۷، ص۲۹۰.</ref> آنچه سبب شهرت ابولبابه در [[تاریخ اسلام]] شده است، داستان [[خیانت]] او و توبهاش در جریان محاصره [[یهود]] [[بنیقریظه]] و نیز تخلّفش از [[غزوه تبوک]] و بستن خود به ستون مسجد و [[نزول]] آیاتی در [[شأن]] او است. | از او به نام [[رفاعه]] <ref>تاریخ یحییبن معین، ج۱، ص۱۰۸؛ حلیةالاولیاء، ج۱، ص۳۶۶؛ رجال الطوسی، ص۳۹.</ref> نیز یاد شده است. برخی برآنند که "[[رفاعة بنالمنذر]]" نام [[برادر]] وی است.<ref>الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الاصابه، ج۲، ص۴۰۹.</ref> [[ابولبابه]] در [[بیعت]] [[عقبه دوم]] و در [[غزوه بدر]] نیز حضور داشت ؛<ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۳.</ref> ولی مشهور برآنند که [[پیامبر]]{{صل}} در غزوه بدر [[دستور]] داد: ابولبابه از [[روحاء]] به [[مدینه]] بازگردد و [[جانشین]] آن [[حضرت]] باشد و همانند حاضران در [[بدر]]، سهم او را از [[غنایم]] پرداخت.<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۸۸.</ref> در [[غزوه]] "سویق و بنیقَینُقاع" نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۳، ص۴۵ و ۴۹؛ تاریخطبری، ج۲، ص۴۹ـ۵۰.</ref> وی در غزوه [[اُحد]] و دیگر [[جنگها]] حضور داشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref> در [[غزوه حنین]] ، [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]] <ref>المغازی، ج ۳، ۸۹۶.</ref> و در [[فتح مکه]]، پرچم بنیخطمه <ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> یا [[بنی عمرو بن عوف]]<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref> را حمل میکرد؛ امّا بنا به [[نقل]] [[یعقوبی]]، پیامبر{{صل}} در [[فتح مکّه]]، او را جانشین خود در مدینه قرار داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.</ref> وی از [[راویان حدیث]] بود <ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۳۷۵؛ الثقات، ج۳، ص۳۲.</ref> و عدهای از او [[روایت]] کردهاند.<ref>الجرح والتعدیل، ج۱، ص۳۷۵.</ref>[[ابنشهر آشوب]] او را در ردیف کسانی آورده که [[حدیث غدیر]] را روایت کردهاند.<ref>مناقب، ج۳، ص۳۵.</ref> بر اساس روایتی منسوب به [[امام عسکری]]{{ع}} ابولبابه در میان کسانی بود که پس از [[هجرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به مدینه، در پی ردّ و [[انکار حضرت]] برآمدند ؛ ولی با معجزهای که به وقوع پیوست، به ناچار [[تسلیم]] شدند.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص۹۲ـ۹۶.</ref> برخی نیز گفتهاند: [[خصومت]] او بر سر نخلهای با [[یتیمی]] از [[انصار]] بود که پیامبر{{صل}} به نفع او [[حکم]] فرمود؛ ولی پس از [[مشاهده]] [[ناراحتی]] شدید آن [[یتیم]]، از او خواست نخله را به ازای نخلهای در [[بهشت]] به یتیم واگذارد و او نپذیرفت.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۸۱، و ج۲، ص۵۰۵.</ref> نیز گفتهاند: پس از انهدام و [[تخریب]] [[مسجد]] [[ضرار]]، [[ابولبابه]] از چوبهای آن منزلی بنا کرد؛ ولی در آن [[خانه]] هیچ خیر و برکتی حاصل نمیشد.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۴۷.</ref> [[وفات]] او را در [[زمان]] خلافت علی{{ع}}<ref>الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹.</ref> یا بعد از سال پنجاهم [[هجری]] ذکر کردهاند.<ref>تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۲۳۳؛ الاصابه، ج۷، ص۲۹۰.</ref> آنچه سبب شهرت ابولبابه در [[تاریخ اسلام]] شده است، داستان [[خیانت]] او و توبهاش در جریان محاصره [[یهود]] [[بنیقریظه]] و نیز تخلّفش از [[غزوه تبوک]] و بستن خود به ستون مسجد و [[نزول]] آیاتی در [[شأن]] او است. | ||
==ابولبابه در [[ | ==ابولبابه در [[شأن نزول]]== | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و بدانید که داراییها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref> [[واحدی]]،<ref>اسباب النزول، ص۱۹۳.</ref> [[زمخشری]]،<ref> الکشاف، ج۲، ص۲۱۳ـ۲۱۴.</ref> [[طبرسی]]،<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> از کلبی، [[زهری]] و [[قتاده]]، [[روایت]] کردهاند که در ماجرای محاصره یهود بنیقریظه، پس از آنکه پیامبر{{صل}} پیشنهاد [[صلح]] آنان را رد کرد بنا به تقاضای آنان، ابولبابه را نزدشان فرستاد و فرمود: تنها باید [[حکمیّت]] سعدبن [[معاذ]] را بپذیرند. آنها با ابولبابه [[مشورت]] کردند که آیا [[شایسته]] است [[حکمیّت]] [[سعد بن معاذ]] را بپذیرند؟ ابولبابه با اشاره به گلوی خود به آنان فهماند که اگر بپذیرند کشته خواهند شد و بدین ترتیب به خدا و پیامبر خیانت کرد و این [[آیه]] درباره او نازل شد. بر اساس روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} مراد از خیانت، [[معصیت]] است.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۰.</ref> برخی معتقدند [[اموال]] و [[فرزندان]] [[ابولبابه]] که نزد [[بنیقریظه]] بود، او را به چنین خیانتی واداشت.<ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و بدانید که داراییها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref> [[واحدی]]،<ref>اسباب النزول، ص۱۹۳.</ref> [[زمخشری]]،<ref> الکشاف، ج۲، ص۲۱۳ـ۲۱۴.</ref> [[طبرسی]]،<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> از کلبی، [[زهری]] و [[قتاده]]، [[روایت]] کردهاند که در ماجرای محاصره یهود بنیقریظه، پس از آنکه پیامبر{{صل}} پیشنهاد [[صلح]] آنان را رد کرد بنا به تقاضای آنان، ابولبابه را نزدشان فرستاد و فرمود: تنها باید [[حکمیّت]] سعدبن [[معاذ]] را بپذیرند. آنها با ابولبابه [[مشورت]] کردند که آیا [[شایسته]] است [[حکمیّت]] [[سعد بن معاذ]] را بپذیرند؟ ابولبابه با اشاره به گلوی خود به آنان فهماند که اگر بپذیرند کشته خواهند شد و بدین ترتیب به خدا و پیامبر خیانت کرد و این [[آیه]] درباره او نازل شد. بر اساس روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} مراد از خیانت، [[معصیت]] است.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۰.</ref> برخی معتقدند [[اموال]] و [[فرزندان]] [[ابولبابه]] که نزد [[بنیقریظه]] بود، او را به چنین خیانتی واداشت.<ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> | ||
#[[نقل]] است که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> درباره ابولبابه در داستان [[خیانت]] او نازل شده است.<ref> جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۳۷۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۸.</ref> | #[[نقل]] است که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> درباره ابولبابه در داستان [[خیانت]] او نازل شده است.<ref> جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۳۷۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۸.</ref> |
نسخهٔ ۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۳
مقدمه
از او به نام رفاعه [۱] نیز یاد شده است. برخی برآنند که "رفاعة بنالمنذر" نام برادر وی است.[۲] ابولبابه در بیعت عقبه دوم و در غزوه بدر نیز حضور داشت ؛[۳] ولی مشهور برآنند که پیامبر(ص) در غزوه بدر دستور داد: ابولبابه از روحاء به مدینه بازگردد و جانشین آن حضرت باشد و همانند حاضران در بدر، سهم او را از غنایم پرداخت.[۴] در غزوه "سویق و بنیقَینُقاع" نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت.[۵] وی در غزوه اُحد و دیگر جنگها حضور داشت.[۶] در غزوه حنین ، پرچم قبیله بنی عمرو بن عوف [۷] و در فتح مکه، پرچم بنیخطمه [۸] یا بنی عمرو بن عوف[۹] را حمل میکرد؛ امّا بنا به نقل یعقوبی، پیامبر(ص) در فتح مکّه، او را جانشین خود در مدینه قرار داد.[۱۰] وی از راویان حدیث بود [۱۱] و عدهای از او روایت کردهاند.[۱۲]ابنشهر آشوب او را در ردیف کسانی آورده که حدیث غدیر را روایت کردهاند.[۱۳] بر اساس روایتی منسوب به امام عسکری(ع) ابولبابه در میان کسانی بود که پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، در پی ردّ و انکار حضرت برآمدند ؛ ولی با معجزهای که به وقوع پیوست، به ناچار تسلیم شدند.[۱۴] برخی نیز گفتهاند: خصومت او بر سر نخلهای با یتیمی از انصار بود که پیامبر(ص) به نفع او حکم فرمود؛ ولی پس از مشاهده ناراحتی شدید آن یتیم، از او خواست نخله را به ازای نخلهای در بهشت به یتیم واگذارد و او نپذیرفت.[۱۵] نیز گفتهاند: پس از انهدام و تخریب مسجد ضرار، ابولبابه از چوبهای آن منزلی بنا کرد؛ ولی در آن خانه هیچ خیر و برکتی حاصل نمیشد.[۱۶] وفات او را در زمان خلافت علی(ع)[۱۷] یا بعد از سال پنجاهم هجری ذکر کردهاند.[۱۸] آنچه سبب شهرت ابولبابه در تاریخ اسلام شده است، داستان خیانت او و توبهاش در جریان محاصره یهود بنیقریظه و نیز تخلّفش از غزوه تبوک و بستن خود به ستون مسجد و نزول آیاتی در شأن او است.
ابولبابه در شأن نزول
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۱۹]، ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴾[۲۰] واحدی،[۲۱] زمخشری،[۲۲] طبرسی،[۲۳] از کلبی، زهری و قتاده، روایت کردهاند که در ماجرای محاصره یهود بنیقریظه، پس از آنکه پیامبر(ص) پیشنهاد صلح آنان را رد کرد بنا به تقاضای آنان، ابولبابه را نزدشان فرستاد و فرمود: تنها باید حکمیّت سعدبن معاذ را بپذیرند. آنها با ابولبابه مشورت کردند که آیا شایسته است حکمیّت سعد بن معاذ را بپذیرند؟ ابولبابه با اشاره به گلوی خود به آنان فهماند که اگر بپذیرند کشته خواهند شد و بدین ترتیب به خدا و پیامبر خیانت کرد و این آیه درباره او نازل شد. بر اساس روایتی از امام باقر(ع) مراد از خیانت، معصیت است.[۲۴] برخی معتقدند اموال و فرزندان ابولبابه که نزد بنیقریظه بود، او را به چنین خیانتی واداشت.[۲۵]
- نقل است که آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[۲۶] درباره ابولبابه در داستان خیانت او نازل شده است.[۲۷]
- طبری [۲۸] از سدّی نقل میکند که آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۲۹] درباره همو و همین واقعه است.
- ﴿وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۰] بنا به نقل مفسران، این آیه درباره ابولبابه و همراهان او در تخلّف از غزوه تبوک و توبه آنان نازل شده؛[۳۱] امّا بر اساس پارهای روایات، این آیه درباره او و ماجرای بنیقریظه فرود آمدهاست ؛[۳۲]
- ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۳۳] گفتهاند: پس از آنکه خداوند توبه متخلّفان از جنگ تبوک را پذیرفت و پیامبر(ص) آنها را از ستون بازکرد، ابولبابه همه اموال خود را پیش رسول خدا آورده، از حضرت خواست که آنها را در راه خدا انفاق کند. پیامبر(ص) فرمود: هنوز دستوری در اینباره بر من نازل نشده است. چیزی نگذشت که آیهپیشین نازل شد و فرمان داد که پیامبر قسمتی از اموال آنها را بگیرد.[۳۴] به نقل ابنکثیر، پس از پذیرفتهشدن توبه ابولبابه، جز خیر در اسلام از او دیده نشد[۳۵].[۳۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ یحییبن معین، ج۱، ص۱۰۸؛ حلیةالاولیاء، ج۱، ص۳۶۶؛ رجال الطوسی، ص۳۹.
- ↑ الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الاصابه، ج۲، ص۴۰۹.
- ↑ رجال الطوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۳.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۸۸.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۳، ص۴۵ و ۴۹؛ تاریخطبری، ج۲، ص۴۹ـ۵۰.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.
- ↑ المغازی، ج ۳، ۸۹۶.
- ↑ المغازی، ج۲، ص۸۰۰.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.
- ↑ رجال الطوسی، ص۲۷؛ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۳۷۵؛ الثقات، ج۳، ص۳۲.
- ↑ الجرح والتعدیل، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ مناقب، ج۳، ص۳۵.
- ↑ تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)، ص۹۲ـ۹۶.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۲۸۱، و ج۲، ص۵۰۵.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۰۴۷.
- ↑ الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۲۳۳؛ الاصابه، ج۷، ص۲۹۰.
- ↑ «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.
- ↑ «و بدانید که داراییها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.
- ↑ اسباب النزول، ص۱۹۳.
- ↑ الکشاف، ج۲، ص۲۱۳ـ۲۱۴.
- ↑ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.
- ↑ تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج۴، ص۸۲۳.
- ↑ «ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.
- ↑ جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۳۷۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۸.
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۱۵.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ «و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیدهای را با کار ناپسندی دیگر آمیختهاند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.
- ↑ جامع البیان، مج۷، ج۱۰، ص۱۹ـ۲۲؛ التبیان، ج۵، ص۲۹؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۱۰۱.
- ↑ جامعالبیان، مج۷، ج۱۰، ص۲۱؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۱۰۱.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ جامعالبیان، ج۷، ص۲۳ـ۲۴؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۱۰۱؛ روضالجنان، ج۱۰، ص۲۶.
- ↑ البدایة والنهایه، ج۵، ص۲۱.
- ↑ خراسانی، محمد، مقاله «ابولُبابه انصاری»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۱۱۱.