اعتدال در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۷۶۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:


هم‌چنین فی قوله: {{متن قرآن|فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا}}، بیان داشته که: جمله {{متن قرآن|تَعْدِلُوا}} ممکن است از ماده عدالت و یا از ماده [[عدول]] بوده باشد. اگر از ماده عدالت باشد، معنای جمله چنین خواهد بود: {{عربی|فلا تتبعوا الهوى لأن تعدلوا}}: از [[هواپرستی]] [[پیروی]] نکنید تا بتوانید [[اجرای عدالت]] کنید، و اگر از ماده عدول باشد، معنای جمله چنین است: {{عربی|فلا تبعوا الهوى في أن تعدلوا}}: از هواپرستی در مسیر [[انحراف از حق]] پیروی نکنید<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۶۳.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۷۱-۱۷۸.</ref>
هم‌چنین فی قوله: {{متن قرآن|فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا}}، بیان داشته که: جمله {{متن قرآن|تَعْدِلُوا}} ممکن است از ماده عدالت و یا از ماده [[عدول]] بوده باشد. اگر از ماده عدالت باشد، معنای جمله چنین خواهد بود: {{عربی|فلا تتبعوا الهوى لأن تعدلوا}}: از [[هواپرستی]] [[پیروی]] نکنید تا بتوانید [[اجرای عدالت]] کنید، و اگر از ماده عدول باشد، معنای جمله چنین است: {{عربی|فلا تبعوا الهوى في أن تعدلوا}}: از هواپرستی در مسیر [[انحراف از حق]] پیروی نکنید<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۶۳.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۷۱-۱۷۸.</ref>
==اعتدال در [[تفاسیر]] [[روایی]]==
[[سید هاشم بحرانی]] در [[تفسیر برهان]]، فی قوله: {{متن قرآن|فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً}}، فرموده: [[محمد بن یعقوب]] با اسنادش از [[نوح بن شعیب]] و [[محمد بن حسن]] [[نقل]] کند که ابن ابی عوجاء از [[هشام بن حکم]] سؤال کرد: آیا [[خدای متعال]] احکم الحاکمین نیست؟ [[هشام]] گفت: [[بلی]]، او احکم الحاکمین است. پس از آن، از او درباره [[آیه]]: {{متن قرآن|فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً}}، پرسید که آیا این فرض نیست؟ هشام گفت: بلی. ابن ابی عوجاء گفت: پس سخن [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ}}، چیست؟؛ یعنی [[حکیم]] این گونه سخن می‌گوید؟! هشام پاسخی نداشت، و لذا راهی [[مدینه]] شد و قصه را برای [[ابی‌عبدالله]]، [[امام صادق]]{{ع}}، بیان کرد و آن [[حضرت]] در جواب فرمود: {{متن حدیث| أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏: {{متن قرآن|فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً}} يَعْنِي فِي النَّفَقَةِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ}}، يَعْنِي فِي الْمَوَدَّةِ}}: هشام می‌گوید: هنگامی که به پاسخ دادن با این جواب [[اقدام]] نمودم و آن را به ابن‌ابی‌عوجاء خبر دادم، او گفت: والله، این پاسخ از خود تو نیست!»<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۴۳۹، حدیث ۳۶ و ص۵۵۸، حدیث ۶۰۱؛ برهان، ص۲۰۹.</ref>.
باز [[بحرانی]] در [[تفسیر برهان]] فرموده: [[علی بن ابراهیم]] در تفسیرش آورده که مردی از زنادقه از اباجعفر احول، درباره فرق بین دو آیه پرسید: {{متن حدیث|{{متن قرآن|فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً}} ثُمَّ قَالَ: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ...}} وَ بَيْنَ الْقَوْلَيْنِ فَرْقٌ؟}}.
او گفت: پاسخی برای آن نداشتم تا اینکه در مدینه به [[خدمت]] ابی‌عبدالله، امام صادق{{ع}}، رسیدم و درباره آن سؤال نمودم. آن بزرگوار فرمود: {{متن حدیث|أَمَّا قَوْلُهُ: {{متن قرآن|فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا}}، فَإِنَّهُ عَنَى فِي النَّفَقَةِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا}}، فَإِنَّهُ عَنَى فِي الْمَوَدَّةِ فَإِنَّهُ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ أَنْ يَعْدِلَ بَيْنَ امْرَأَتَيْنِ فِي الْمَوَدَّةِ}}. اباجعفر احول گوید: (پس از شنیدن پاسخ) به سوی آن [[مرد]] ([[زندیق]]) مراجعت کرده و آن را به او خبر دادم. او گفت: مطلبی را که بیان کردی، از [[حجاز]] است<ref>مجمع البیان، ذیل آیه ۱۲۹ سوره نساء؛ برهان، ص۲۰۹.</ref>.
[[ابن‌جمعه عروسی]] در [[تفسیر نورالثقلین]] فی قوله: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ}}، فرموده: در [[تفسیر عیاشی]] از [[هشام بن سالم]] آورده که از [[ابی‌عبدالله]] [[امام صادق]]{{ع}}، فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ}}، [[روایت]] شده که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|فِي‏ الْمَوَدَّةِ}}<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۵۵۹، حدیث ۶۰۳.</ref>.
همچنین فی قوله: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ}}، به [[نقل]] از [[مجمع‌البیان]] فرموده: و در معنای آن گفته شده: هرگز [[قادر]] نیستید در همه امور از جمیع جهات از قبیل: [[نفقه]]، [[لباس]]، [[مسکن]]، [[مصاحبت]]، [[خوش‌رفتاری]]، [[معاشرت]] و غیر ذلک در بین زنانتان به طور مساوی و به [[عدالت]] [[رفتار]] کنید، و مراد این است که: امر را بر شما سبک نمی‌کند، بلکه آن را سنگین و دشوار می‌نماید، به واسطه تمایلی که شما نسبت به بعضی از آنان دارید: {{متن قرآن|فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ}}. پس با هوا و هوس‌هایتان نسبت به کسانی که محبتی ندارید، کمال [[عدول]] را روا ندارید تا در مورد مصاحبت با آنان، با ترک ادای [[واجب]]، از قبیل: [[حق]] قسمت، نفقه، لباس و معاشرت به معروف، بر خودتان [[ظلم و ستم]] کرده باشید. {{متن قرآن|فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ}}؛ یعنی در نتیجه، آن را که [[تمایل]] و علاقه‌ای به او ندارید مانند کسی که بی‌شوهر یا [[زن]] شوهر مرده است، رهایش می‌کنید. از [[ابن‌عباس]] و دیگران، و از ابی‌جعفر، [[امام باقر]]، و ابی‌عبدالله، امام صادق{{ع}}، نیز این چنین روایت شده است<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۵۵۹، حدیث ۶۰۳.</ref>.
در [[تفسیر]] درالمنثور آمده که [[سعید بن منصور]]، [[عبد بن حمید]]، ابن‌جریر، ابن‌منذر و [[ابن ابی حاتم]] از [[سعید بن جبیر]] [[اخراج]] نمودند که او گفت: {{عربی|بعث الله محمدا{{صل}} و [[الناس]] على امر جاهليتهم، الا ان يؤمروا بشيء و ينهوا عنه، فكانوا يسألون عن اليتامى و لم يكن للنساء عدد و لا ذکر، فانزل [[الله]]: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}، و كان الرجل يتزوج ما شاء فقال كما تخافون ان لا تعدلوا في اليتامى، فخافوا في النساء ان لا تعدلوا فيهن، فقصرهم على الاربع}}: [[خدا]] [[محمد]]{{صل}} را [[مبعوث]] نمود و در حالی که [[مردم]] در [[زندگی]] جاهلی‌شان بودند جز اینکه آنان به چیزی امر، و از چیزی [[نهی]] می‌شدند، پس درباره [[یتیمان]] سؤال می‌کردند و برای [[زنان]] نه تعدادی مطرح بود و نه ذکری. پس خدا نازل فرمود: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}، و مرد از زنان آنچه می‌خواست، به زوجیت خود در می‌آورد، پس فرمود: هم‌چنان‌که [[خوف]] دارید در مورد یتیمان که [[عدالت]] را رعایت نکنید، بترسید از اینکه در بین زنان هم رعایت عدالت نکنید. پس شمار آنان را به چهار تا محدود کرد<ref>درالمنثور، ج۲، ص۱۱۸.</ref>.
ابن‌منذر فی قوله: {{متن قرآن|وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ}}، از [[ابن مسعود]] [[اخراج]] نمود که او گفت: {{عربی|فِي‏ الْجِمَاعِ‏}}<ref>درالمنثور، ج۲، ص۲۳۳.</ref>.
ابن‌جریر، ابن‌منذر، [[ابن ابی‌حاتم]] و [[بیهقی]] در سننش از [[ابن‌عباس]] درباره [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ...}}، اخراج نمودند که او گفت: {{عربی|امر الله المؤمنين أن يقولوا بالحق و لو على انفسهم او آبائهم او ابنائهم؛ لا يحابوا غنيا لغناه، و لا يرحموا مسكينا لمسكنته، و في قوله: {{متن قرآن|فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى}}، فتذروا الحق فتجوروا {{متن قرآن|وَإِنْ تَلْوُوا}}: يعني السنتكم بالشهادة او تعرضوا عنها}}<ref>درالمنثور، ج۲، ص۲۳۴.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۷۸.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۳٬۲۷۱

ویرایش