عقل مطبوع در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (- {{ولایت}} <div style= +{{ولایت}} <div style=)) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ولایت}} | {{ولایت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[عقل مطبوع]]''' است. "'''[[عقل مطبوع]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[عقل مطبوع]]''' است. "'''[[عقل مطبوع]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> |
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۵۲
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عقل مطبوع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- نیرویی که خداوند در انسان آفریده تا به وسيله آن حقایق را درک کند. این نیرو عقل فطری یا طبیعی نامیده میشود و در روایات با عنوان عقل مطبوع از آن یاد شده است.
- امیرالمؤمنین(ع) در کلامی موزون، عقل طبیعی را به چشم و عقل تجربی را به نور خورشید تشبیه کرده است. میفرماید: "من عقل را بر دو گونه یافتم عقل طبیعی و عقل شنیدنی عقل شنیدنی نفعی ندارد اگر عقل طبیعی نباشد چنان که نور خورشید نفعی ندارد اگر نور دیده بسته باشد"[۱]
- طبق این کلام شریف، درک حقایق همانند دیدن اشیای خارجی است، همان طور که دیدن اشیا از طرفی منوط به بینایی و از طرفی منوط به نور خورشید است، درک حقایق نیز از طرفی محتاج تجربه و از طرفی منوط به قوه مدركه انسان است و همان طور که نور خورشید نمیتواند نابینایی انسان را جبران کند و به تنهایی دیدن اشیا را باعث شود، آموزش و کسب تجربه هرچند پیوسته و قوی نمیتواند کمبود درک و فهم انسان را جبران کند.
- در روایتی از رسول خدا(ع) آمده است: "خداوند چیزی برتر از عقل بین بندگان خویش قسمت نکرده است"[۲].
- و میفرماید: "خداوند چیزی گرامیتر از عقل نیافریده است"[۳].
- منظور از عقل در این دو حدیث شریف، عقل طبیعی است[۴].
منابع
پانویس
- ↑ حسن بن على سقاف، مصحیح شرح العقیدة الطحاویة ص۱۹۵.
- ↑ «مَا قَسَمَ اَللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ اَلْعَقْلِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۱۲.
- ↑ «ما خلق الله خلقا اكوم عليه من العقل»؛ محمودی، نهج السعادة، ۸، ص۱۷۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۱۶۹-۱۷۰.