حارث بن محمر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | عنوان مدخل = حارث بن محمر | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == ابن حجر<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۳۰.</ref> شرح حال او را در قسم دوم الاصابه (صغار صحابه) آورده، می‌گوید: مطالب مربو...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
خط ۷: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۳۰.</ref> شرح حال او را در قسم دوم [[الاصابه]] (صغار [[صحابه]]) آورده، می‌گوید: مطالب مربوط به او در شرح حال مادرش معاذه می‌آید. و در شرح حال معاذه<ref>معاذه، ج۸، ص۳۱۶.</ref> می‌گوید: معاذه [[کنیز]] [[عبدالله بن أبی]]، [[منافق]] معروف [[مدینه]]، بود و [[اسلام]] آورد، اما عبدالله بن أبی او را همراه برخی دیگر از [[کنیزکان]] خود برای کاسبی به [[زنا]] می‌فرستاد و درآمدشان را می‌ستاند. چون اسلام [[زنا]] را [[حرام]] کرده بود، معاذه به زنا تن نمی‌داد و مورد [[آزار]] عبدالله بن أبی قرار می‌گرفت. [[آیه]] {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> در [[نهی]] واداشتن کنیزکان به زنا دادن نازل گردید<ref>ابن جوزی، زاد المسیر، ج۳، ص۲۹۴؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۴۶.</ref>. بعد از این معاذه [[آزاد]] شد و با [[سهل بن قرظه]] [[ازدواج]] کرد و برای او فرزندانی آورد، اما شوهرش مرد یا از او جدا شد و معاذه با [[حمیر بن عدی قاری]] ازدواج و همزمان [[حارث]] و عدی را برای او متولد کرد<ref>و بنگرید: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۷، ص۲۵۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۴۶۶.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن محمر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۵۷.</ref>
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۳۰.</ref> شرح حال او را در قسم دوم [[الاصابه]] (صغار [[صحابه]]) آورده، می‌گوید: مطالب مربوط به او در شرح حال مادرش معاذه می‌آید. و در شرح حال معاذه<ref>معاذه، ج۸، ص۳۱۶.</ref> می‌گوید: معاذه [[کنیز]] [[عبدالله بن أبی]]، [[منافق]] معروف [[مدینه]]، بود و [[اسلام]] آورد، اما عبدالله بن أبی او را همراه برخی دیگر از [[کنیزکان]] خود برای کاسبی به [[زنا]] می‌فرستاد و درآمدشان را می‌ستاند. چون اسلام [[زنا]] را [[حرام]] کرده بود، معاذه به زنا تن نمی‌داد و مورد [[آزار]] عبدالله بن أبی قرار می‌گرفت. [[آیه]] {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> در [[نهی]] واداشتن کنیزکان به زنا دادن نازل گردید<ref>ابن جوزی، زاد المسیر، ج۳، ص۲۹۴؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۴۶.</ref>. بعد از این معاذه [[آزاد]] شد و با [[سهل بن قرظه]] [[ازدواج]] کرد و برای او فرزندانی آورد، اما شوهرش مرد یا از او جدا شد و معاذه با [[حمیر بن عدی قاری]] ازدواج و همزمان [[حارث]] و عدی را برای او متولد کرد<ref>و بنگرید: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۷، ص۲۵۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۴۶۶.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن محمر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۵۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}


{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}
خط ۲۳: خط ۲۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۳۱

آشنایی اجمالی

ابن حجر[۱] شرح حال او را در قسم دوم الاصابه (صغار صحابه) آورده، می‌گوید: مطالب مربوط به او در شرح حال مادرش معاذه می‌آید. و در شرح حال معاذه[۲] می‌گوید: معاذه کنیز عبدالله بن أبی، منافق معروف مدینه، بود و اسلام آورد، اما عبدالله بن أبی او را همراه برخی دیگر از کنیزکان خود برای کاسبی به زنا می‌فرستاد و درآمدشان را می‌ستاند. چون اسلام زنا را حرام کرده بود، معاذه به زنا تن نمی‌داد و مورد آزار عبدالله بن أبی قرار می‌گرفت. آیه ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۳] در نهی واداشتن کنیزکان به زنا دادن نازل گردید[۴]. بعد از این معاذه آزاد شد و با سهل بن قرظه ازدواج کرد و برای او فرزندانی آورد، اما شوهرش مرد یا از او جدا شد و معاذه با حمیر بن عدی قاری ازدواج و همزمان حارث و عدی را برای او متولد کرد[۵].[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۳۰.
  2. معاذه، ج۸، ص۳۱۶.
  3. «و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.
  4. ابن جوزی، زاد المسیر، ج۳، ص۲۹۴؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۴۶.
  5. و بنگرید: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۷، ص۲۵۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۴۶۶.
  6. محمدی، رمضان، مقاله «حارث بن محمر»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۵۷.