حارث بن عبد کلال: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
خط ۷: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
نسبه وی به [[نصر بن سهل بن عریب بن عبدکلال بن عبید بن فهد بن زید حمیری]]، یکی از [[پادشاهان]] [[یمن]] می‌رسد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷.</ref>. برخی او را [[حارث بن عبدکلال اصغر]] گفته‌اند<ref>شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۳۷۲.</ref>، [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷.</ref> در بخش اول [[الاصابه]] ([[صحابه]]) از او یاد کرده و مستند [[صحابی]] بودن او، [[روایات]] زیادی است که بر [[مسلمانی]] او دلالت دارد. گفته‌اند: پدرش از پادشاهان[[حمیر]] بود که به [[دین]] [[مسیح]] [[ایمان]] داشت، سپس [[قبل از بعثت]] به [[رسول خدا]]{{صل}} [[ایمان]] آورد {{عربی|"کان مؤمنا بدین المسیح فآمن بالنبی قبل مبعثه"}}<ref>احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۵۵.</ref>. [[مالک بن مراره رهاوی]] فرستاده بزرگان [[حمیر]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷ و ۲۰۳.</ref>، [[نامه]] سران حمیر را در سال نهم پس از آمدن رسول خدا{{صل}} از تبوک. نزد آن [[حضرت]] آورد و از [[مسلمان]] شدن بزرگان حمیر از جمله حارث خبر داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۸.</ref>. [[بلال]] به دستور آن حضرت از فرستاده [[حمیریان]] [[پذیرایی]] کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۸۵.</ref>. رسول خدا{{صل}} [[مهاجر بن ابی امیه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۵۵؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۸.</ref> یا [[عمرو بن حزم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۸۱۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۲.</ref> یا [[معاذ بن جبل]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۸.</ref> را به سوی حارث فرستاد و حارث [[اسلام]] آورد و در [[وصف پیامبر]] و دین ایشان چنین سرود:
نسبه وی به [[نصر بن سهل بن عریب بن عبدکلال بن عبید بن فهد بن زید حمیری]]، یکی از [[پادشاهان]] [[یمن]] می‌رسد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷.</ref>. برخی او را [[حارث بن عبدکلال اصغر]] گفته‌اند<ref>شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۳۷۲.</ref>، [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷.</ref> در بخش اول [[الاصابه]] ([[صحابه]]) از او یاد کرده و مستند [[صحابی]] بودن او، [[روایات]] زیادی است که بر [[مسلمانی]] او دلالت دارد. گفته‌اند: پدرش از پادشاهان[[حمیر]] بود که به [[دین]] [[مسیح]] [[ایمان]] داشت، سپس [[قبل از بعثت]] به [[رسول خدا]] {{صل}} [[ایمان]] آورد {{عربی|"کان مؤمنا بدین المسیح فآمن بالنبی قبل مبعثه"}}<ref>احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۵۵.</ref>. [[مالک بن مراره رهاوی]] فرستاده بزرگان [[حمیر]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷ و ۲۰۳.</ref>، [[نامه]] سران حمیر را در سال نهم پس از آمدن رسول خدا {{صل}} از تبوک. نزد آن [[حضرت]] آورد و از [[مسلمان]] شدن بزرگان حمیر از جمله حارث خبر داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۸.</ref>. [[بلال]] به دستور آن حضرت از فرستاده [[حمیریان]] [[پذیرایی]] کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۸۵.</ref>. رسول خدا {{صل}} [[مهاجر بن ابی امیه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۵۵؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۸.</ref> یا [[عمرو بن حزم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۸۱۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۲.</ref> یا [[معاذ بن جبل]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۸.</ref> را به سوی حارث فرستاد و حارث [[اسلام]] آورد و در [[وصف پیامبر]] و دین ایشان چنین سرود:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''دينك دين الحق فيه طهارةٌ''|2=''وأنت بما فيه من الحق آمر''}}
{{ب|''دينك دين الحق فيه طهارةٌ''|2=''وأنت بما فيه من الحق آمر''}}
خط ۱۳: خط ۱۲:
:[[دین]] تو، [[دین حق]] است که در آن [[پاکی]] است و تو امرکننده به آنچه [[حق]] است هستی.  
:[[دین]] تو، [[دین حق]] است که در آن [[پاکی]] است و تو امرکننده به آنچه [[حق]] است هستی.  


آن حضرت در پاسخ نامه [[شرحبیل]]، حارث و دیگر [[حمیریان]]، پس از {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> و [[حمد]] [[الهی]] چنین نوشت: فرستادگان شما پیامتان را رساندند و از کارهایتان مرا [[آگاه]] کردند و از [[پذیرفتن اسلام]] و به [[هلاکت]] رساندن [[مشرکان]] آگاهم نمودند. [[خداوند]] شما را [[هدایت]] کند و از [[خدا]] و رسولش [[اطاعت]] کنید و [[نماز]] به پا دارید و [[زکات]] بپردازید و از [[غنایم]] سهم خدا و پیامبرش و آنچه را برای او معین شده، و آنچه از صادقات را که بر [[مؤمنان]] [[واجب]] شده است مانند زکات [[زمین]]، [[چارپایان]] و [[صدقات]] پرداخت کنید<ref>ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۸۵؛ صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج۴، ص۱۳۴.</ref> و دیات را به تفصیل برای آنان نوشت<ref>ر.ک: السنن الکبری، ج۸، ص۵۸.</ref>. [[همدانی]] در کتاب الانساب گزارش کرده است: [[رسول خدا]] به [[حارث]] و برادرش نامه‌ای نوشت و به فرستاده‌اش امر کرد که [[آیه]] {{متن قرآن|لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمی‌کشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.</ref>. را برای آن دو بخواند. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۲.</ref> به [[تصور]] اینکه تنها مستند [[صحابی]] بودن حارث همین [[نامه]] [[پیامبر]] به او و دیگر حمیریان است، بر [[ابن منده]] و [[ابونعیم]] خرده گرفته که نمی‌دانم چرا چنین شخصی که صحابی نیست و پیامبر را ندیده، مانند [[احنف بن قیس]] و مانند اینها، اما نامشان را در شمار [[صحابه]] می‌آورند؛ [[ذهبی]]<ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۰۴.</ref> نیز او را صحابی ندانسته است، اما چنین [[تصوری]] [[اشتباه]] است؛ زیرا حارث بعدها بر رسول خدا{{صل}} وارد شد، [[اسلام]] آورد و با آن [[حضرت]] معانقه کرد (تراجم نویسان به اشتباه «اعتنقه» را «اعتقد» آورده‌اند) و عبایش را زیرانداز او قرار داد و فرمود: مردی [[کریم]] و [[نیک]] صورت بر شما وارد شد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۵۵.</ref>. [[برادران]] وی [[معدیکرب بن حارث بن عبد کلال|معډیکرب]]، [[غریب بن حارث بن عبد کلال|غریب]]، [[حمره بن حارث بن عبد کلال|حمره]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۱، ص۱۸۴.</ref>، [[شرحبیل بن حارث بن عبد کلال|شرحبیل]] و [[نعیم بن حارث بن عبد کلال|نعیم]] نام داشتند<ref>حاکم، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، حارث در [[یمن]] درگذشت<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۱، ص۱۸۴.</ref>، ولی [[زمان مرگ]] او روشن نیست.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن عبد کلال»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۷۶.</ref>
آن حضرت در پاسخ نامه [[شرحبیل]]، حارث و دیگر [[حمیریان]]، پس از {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> و [[حمد]] [[الهی]] چنین نوشت: فرستادگان شما پیامتان را رساندند و از کارهایتان مرا [[آگاه]] کردند و از [[پذیرفتن اسلام]] و به [[هلاکت]] رساندن [[مشرکان]] آگاهم نمودند. [[خداوند]] شما را [[هدایت]] کند و از [[خدا]] و رسولش [[اطاعت]] کنید و [[نماز]] به پا دارید و [[زکات]] بپردازید و از [[غنایم]] سهم خدا و پیامبرش و آنچه را برای او معین شده، و آنچه از صادقات را که بر [[مؤمنان]] [[واجب]] شده است مانند زکات [[زمین]]، [[چارپایان]] و [[صدقات]] پرداخت کنید<ref>ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۸۵؛ صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج۴، ص۱۳۴.</ref> و دیات را به تفصیل برای آنان نوشت<ref>ر. ک: السنن الکبری، ج۸، ص۵۸.</ref>. [[همدانی]] در کتاب الانساب گزارش کرده است: [[رسول خدا]] به [[حارث]] و برادرش نامه‌ای نوشت و به فرستاده‌اش امر کرد که [[آیه]] {{متن قرآن|لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمی‌کشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.</ref>. را برای آن دو بخواند. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۲.</ref> به [[تصور]] اینکه تنها مستند [[صحابی]] بودن حارث همین [[نامه]] [[پیامبر]] به او و دیگر حمیریان است، بر [[ابن منده]] و [[ابونعیم]] خرده گرفته که نمی‌دانم چرا چنین شخصی که صحابی نیست و پیامبر را ندیده، مانند [[احنف بن قیس]] و مانند اینها، اما نامشان را در شمار [[صحابه]] می‌آورند؛ [[ذهبی]]<ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۰۴.</ref> نیز او را صحابی ندانسته است، اما چنین [[تصوری]] [[اشتباه]] است؛ زیرا حارث بعدها بر رسول خدا {{صل}} وارد شد، [[اسلام]] آورد و با آن [[حضرت]] معانقه کرد (تراجم نویسان به اشتباه «اعتنقه» را «اعتقد» آورده‌اند) و عبایش را زیرانداز او قرار داد و فرمود: مردی [[کریم]] و [[نیک]] صورت بر شما وارد شد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۵۵.</ref>. [[برادران]] وی [[معدیکرب بن حارث بن عبد کلال|معډیکرب]]، [[غریب بن حارث بن عبد کلال|غریب]]، [[حمره بن حارث بن عبد کلال|حمره]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۱، ص۱۸۴.</ref>، [[شرحبیل بن حارث بن عبد کلال|شرحبیل]] و [[نعیم بن حارث بن عبد کلال|نعیم]] نام داشتند<ref>حاکم، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، حارث در [[یمن]] درگذشت<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۱، ص۱۸۴.</ref>، ولی [[زمان مرگ]] او روشن نیست.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن عبد کلال»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۷۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[معدیکرب بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
* [[معدیکرب بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
*[[غریب بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
* [[غریب بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
*[[حمره بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
* [[حمره بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
*[[شرحبیل بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
* [[شرحبیل بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
*[[نعیم بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
* [[نعیم بن حارث بن عبد کلال]] (برادر)
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «حارث بن عبد کلال»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
# [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «حارث بن عبد کلال»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۲: خط ۳۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۳۰

آشنایی اجمالی

نسبه وی به نصر بن سهل بن عریب بن عبدکلال بن عبید بن فهد بن زید حمیری، یکی از پادشاهان یمن می‌رسد[۱]. برخی او را حارث بن عبدکلال اصغر گفته‌اند[۲]، ابن حجر[۳] در بخش اول الاصابه (صحابه) از او یاد کرده و مستند صحابی بودن او، روایات زیادی است که بر مسلمانی او دلالت دارد. گفته‌اند: پدرش از پادشاهانحمیر بود که به دین مسیح ایمان داشت، سپس قبل از بعثت به رسول خدا (ص) ایمان آورد "کان مؤمنا بدین المسیح فآمن بالنبی قبل مبعثه"[۴]. مالک بن مراره رهاوی فرستاده بزرگان حمیر[۵]، نامه سران حمیر را در سال نهم پس از آمدن رسول خدا (ص) از تبوک. نزد آن حضرت آورد و از مسلمان شدن بزرگان حمیر از جمله حارث خبر داد[۶]. بلال به دستور آن حضرت از فرستاده حمیریان پذیرایی کرد[۷]. رسول خدا (ص) مهاجر بن ابی امیه[۸] یا عمرو بن حزم[۹] یا معاذ بن جبل[۱۰] را به سوی حارث فرستاد و حارث اسلام آورد و در وصف پیامبر و دین ایشان چنین سرود:

دينك دين الحق فيه طهارةٌوأنت بما فيه من الحق آمر
دین تو، دین حق است که در آن پاکی است و تو امرکننده به آنچه حق است هستی.

آن حضرت در پاسخ نامه شرحبیل، حارث و دیگر حمیریان، پس از بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۱۱] و حمد الهی چنین نوشت: فرستادگان شما پیامتان را رساندند و از کارهایتان مرا آگاه کردند و از پذیرفتن اسلام و به هلاکت رساندن مشرکان آگاهم نمودند. خداوند شما را هدایت کند و از خدا و رسولش اطاعت کنید و نماز به پا دارید و زکات بپردازید و از غنایم سهم خدا و پیامبرش و آنچه را برای او معین شده، و آنچه از صادقات را که بر مؤمنان واجب شده است مانند زکات زمین، چارپایان و صدقات پرداخت کنید[۱۲] و دیات را به تفصیل برای آنان نوشت[۱۳]. همدانی در کتاب الانساب گزارش کرده است: رسول خدا به حارث و برادرش نامه‌ای نوشت و به فرستاده‌اش امر کرد که آیه لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ[۱۴]. را برای آن دو بخواند. ابن اثیر[۱۵] به تصور اینکه تنها مستند صحابی بودن حارث همین نامه پیامبر به او و دیگر حمیریان است، بر ابن منده و ابونعیم خرده گرفته که نمی‌دانم چرا چنین شخصی که صحابی نیست و پیامبر را ندیده، مانند احنف بن قیس و مانند اینها، اما نامشان را در شمار صحابه می‌آورند؛ ذهبی[۱۶] نیز او را صحابی ندانسته است، اما چنین تصوری اشتباه است؛ زیرا حارث بعدها بر رسول خدا (ص) وارد شد، اسلام آورد و با آن حضرت معانقه کرد (تراجم نویسان به اشتباه «اعتنقه» را «اعتقد» آورده‌اند) و عبایش را زیرانداز او قرار داد و فرمود: مردی کریم و نیک صورت بر شما وارد شد[۱۷]. برادران وی معډیکرب، غریب، حمره[۱۸]، شرحبیل و نعیم نام داشتند[۱۹]، حارث در یمن درگذشت[۲۰]، ولی زمان مرگ او روشن نیست.[۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷.
  2. شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۳۷۲.
  3. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷.
  4. احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۵۵.
  5. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷ و ۲۰۳.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۸.
  7. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۸۵.
  8. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۵۵؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۸.
  9. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۸۱۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۲.
  10. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۸.
  11. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  12. ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۸۵؛ صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج۴، ص۱۳۴.
  13. ر. ک: السنن الکبری، ج۸، ص۵۸.
  14. «کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمی‌کشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.
  15. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۲۲.
  16. ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۰۴.
  17. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۷؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۵۵.
  18. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۱، ص۱۸۴.
  19. حاکم، ج۱، ص۳۹۵.
  20. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۱، ص۱۸۴.
  21. مرادی نسب، حسین، مقاله «حارث بن عبد کلال»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۷۶.