سراقة بن مالک: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سراقة بن مالک در قرآن]] - [[سراقة بن مالک در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[سراقة بن مالک بن جعشم]] از [[طایفه]] بنی مدلج و ساکن قُدَید بود<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۵۸۱.</ref>. | [[سراقة بن مالک بن جعشم]] از [[طایفه]] بنی مدلج و ساکن قُدَید بود<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۵۸۱.</ref>. | ||
وی از شعرای [[عرب]] است<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۲۶۷.</ref> و در ماجرای [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[طمع]] جایزه آن [[حضرت]] را تعقیب کرد و پس از دیدن معجزاتی از آن حضرت برگشت<ref>السیرة الوری النبویه بأعلام، الهدی ابن هشام، طبرسی، ج۱، ص۴۸۹؛ روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۲۶۳؛ الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، ج۱، ص۲۳؛ اعلام و الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۶۵.</ref> و پس از [[جنگ]] [[طائف]]، به حضور [[پیامبر]]{{صل}} رسید و [[مسلمان]] شد<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۴۹۰؛ دلائل النبوه، بیهقی، ج۲، ص۴۸۹؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۴، ص۳۴۱؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۸۵؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۳، ص۲۴۸.</ref>. او در [[جنگ خیبر]] نیز در [[لشکر]] [[دشمن]] حضور داشت<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۴.</ref>. او همان کسی است که [[شیطان]] در [[جنگ بدر]] به صورت وی<ref>در جنگ بدر هنگامی که قریش همگی مهیای حرکت شدند، به یاد سابقه دشمنی خود با بنی بکر افتادند و نزدیک بود این فکر آنان را از حرکت باز دارد ولی شیطان به صورت سراقة بن مالک که یکی از بزرگان بنی بکر بود، در برابر شان ظاهر شده، گفت: من تعهد میکنم تا زمانی که با محمد در جنگ هستید، بنی بکر متعرض شما نشوند. این سخن موجب شد که قریشیان آسوده خاطر شده، به سرعت از شهر خارج شوند. (السیرة النبویة، ابن هشام ج۱، ص۶۱۲) و در اثنای جنگ، وقتی جبرئیل و فرشتگان را دید فرار کرد و به مشرکان گفت: "از شما بیزارم که من میبینم آنچه را که شما نمیبینید". در این هنگام حارث بن هشام، که ابلیس را به صورت سراقه میدید، چون گفتارش را شنید با او گلاویز شد. ابلیس به سپر حارث کوبید که او از اسب افتاد و خود گریخت. (المغازی، واقدی، ج۱، ص۷۱).</ref> ظاهر شد<ref>تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۱، ص۲۶۶؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۰؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۴، ص۴۴۱؛ مناقب آل ابی طالب، | وی از شعرای [[عرب]] است<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۲۶۷.</ref> و در ماجرای [[هجرت پیامبر]] {{صل}} به [[طمع]] جایزه آن [[حضرت]] را تعقیب کرد و پس از دیدن معجزاتی از آن حضرت برگشت<ref>السیرة الوری النبویه بأعلام، الهدی ابن هشام، طبرسی، ج۱، ص۴۸۹؛ روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۲۶۳؛ الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، ج۱، ص۲۳؛ اعلام و الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۶۵.</ref> و پس از [[جنگ]] [[طائف]]، به حضور [[پیامبر]] {{صل}} رسید و [[مسلمان]] شد<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۴۹۰؛ دلائل النبوه، بیهقی، ج۲، ص۴۸۹؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۴، ص۳۴۱؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۸۵؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۳، ص۲۴۸.</ref>. او در [[جنگ خیبر]] نیز در [[لشکر]] [[دشمن]] حضور داشت<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۴.</ref>. او همان کسی است که [[شیطان]] در [[جنگ بدر]] به صورت وی<ref>در جنگ بدر هنگامی که قریش همگی مهیای حرکت شدند، به یاد سابقه دشمنی خود با بنی بکر افتادند و نزدیک بود این فکر آنان را از حرکت باز دارد ولی شیطان به صورت سراقة بن مالک که یکی از بزرگان بنی بکر بود، در برابر شان ظاهر شده، گفت: من تعهد میکنم تا زمانی که با محمد در جنگ هستید، بنی بکر متعرض شما نشوند. این سخن موجب شد که قریشیان آسوده خاطر شده، به سرعت از شهر خارج شوند. (السیرة النبویة، ابن هشام ج۱، ص۶۱۲) و در اثنای جنگ، وقتی جبرئیل و فرشتگان را دید فرار کرد و به مشرکان گفت: "از شما بیزارم که من میبینم آنچه را که شما نمیبینید". در این هنگام حارث بن هشام، که ابلیس را به صورت سراقه میدید، چون گفتارش را شنید با او گلاویز شد. ابلیس به سپر حارث کوبید که او از اسب افتاد و خود گریخت. (المغازی، واقدی، ج۱، ص۷۱).</ref> ظاهر شد<ref>تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۱، ص۲۶۶؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۰؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۴، ص۴۴۱؛ مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب، ج۲، ص۷۵؛ عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. او از [[پیامبر]] {{صل}} نوزده [[حدیث]] [[نقل]] کرده است<ref>الاعلام، زرکلی، ج۳، ص۸۰.</ref>.<ref>[[فرهاد علیزاده|علیزاده، فرهاد]]، [[سراقه بن مالک (مقاله)|مقاله «سراقه بن مالک»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> | ||
==[[سراقه]] و تعقیب پیامبر{{صل}}== | == [[سراقه]] و تعقیب پیامبر {{صل}} == | ||
==[[اسلام آوردن]] سراقه== | == [[اسلام آوردن]] سراقه == | ||
==سراقه و [[پیشگویی]] پیامبر{{صل}}== | == سراقه و [[پیشگویی]] پیامبر {{صل}} == | ||
==سراقه و [[نقل احادیث]] پیامبر{{صل}}== | == سراقه و [[نقل احادیث]] پیامبر {{صل}} == | ||
==سراقه و [[ابوجهل]]== | == سراقه و [[ابوجهل]] == | ||
==سرانجام سراقه== | == سرانجام سراقه == | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۱
مقدمه
سراقة بن مالک بن جعشم از طایفه بنی مدلج و ساکن قُدَید بود[۱].
وی از شعرای عرب است[۲] و در ماجرای هجرت پیامبر (ص) به طمع جایزه آن حضرت را تعقیب کرد و پس از دیدن معجزاتی از آن حضرت برگشت[۳] و پس از جنگ طائف، به حضور پیامبر (ص) رسید و مسلمان شد[۴]. او در جنگ خیبر نیز در لشکر دشمن حضور داشت[۵]. او همان کسی است که شیطان در جنگ بدر به صورت وی[۶] ظاهر شد[۷]. او از پیامبر (ص) نوزده حدیث نقل کرده است[۸].[۹]
سراقه و تعقیب پیامبر (ص)
اسلام آوردن سراقه
سراقه و پیشگویی پیامبر (ص)
سراقه و نقل احادیث پیامبر (ص)
سراقه و ابوجهل
سرانجام سراقه
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۵۸۱.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۲۶۷.
- ↑ السیرة الوری النبویه بأعلام، الهدی ابن هشام، طبرسی، ج۱، ص۴۸۹؛ روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۲۶۳؛ الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، ج۱، ص۲۳؛ اعلام و الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۶۵.
- ↑ السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۴۹۰؛ دلائل النبوه، بیهقی، ج۲، ص۴۸۹؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۴، ص۳۴۱؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۸۵؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۳، ص۲۴۸.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۴.
- ↑ در جنگ بدر هنگامی که قریش همگی مهیای حرکت شدند، به یاد سابقه دشمنی خود با بنی بکر افتادند و نزدیک بود این فکر آنان را از حرکت باز دارد ولی شیطان به صورت سراقة بن مالک که یکی از بزرگان بنی بکر بود، در برابر شان ظاهر شده، گفت: من تعهد میکنم تا زمانی که با محمد در جنگ هستید، بنی بکر متعرض شما نشوند. این سخن موجب شد که قریشیان آسوده خاطر شده، به سرعت از شهر خارج شوند. (السیرة النبویة، ابن هشام ج۱، ص۶۱۲) و در اثنای جنگ، وقتی جبرئیل و فرشتگان را دید فرار کرد و به مشرکان گفت: "از شما بیزارم که من میبینم آنچه را که شما نمیبینید". در این هنگام حارث بن هشام، که ابلیس را به صورت سراقه میدید، چون گفتارش را شنید با او گلاویز شد. ابلیس به سپر حارث کوبید که او از اسب افتاد و خود گریخت. (المغازی، واقدی، ج۱، ص۷۱).
- ↑ تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۱، ص۲۶۶؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۰؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۴، ص۴۴۱؛ مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب، ج۲، ص۷۵؛ عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۲۸۵.
- ↑ الاعلام، زرکلی، ج۳، ص۸۰.
- ↑ علیزاده، فرهاد، مقاله «سراقه بن مالک»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۲۳۹-۲۴۰.