ابویاسر نضری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابویاسر نضری در قرآن]] - [[ابویاسر نضری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابویاسر نضری در قرآن]] | پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
از جزئیات [[زندگی]] او اطلاعی در دست نیست. نخستین سخنی که از وی در [[اختیار]] است، به [[زمان]] [[هجرت پیامبر به مدینه]] باز‌می‌گردد. [[صفیه همسر پیامبر]] و دختر [[حیی بن ‌اخطب]] می‌گوید: چون [[رسول خدا]] به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و در [[قبا]] (دیار [[بنی‌ عمرو بن‌ عوف]]) فرود آمد، [[پدر]] و عمویم صبح‌گاه به دیدن او رفته، تا غروب در آنجا ماندند و وقتی بازگشتند، سخت [[اندوهگین]] بودند. شنیدم که عمویم درباره رسول خدا به پدرم می‌گفت: آیا او را می‌شناسی؟ او همان [[پیامبر]] [[موعود]] است؟ گفت: به [[خدا]] آری. عمویم گفت: [[احساس]] درونی‌ات درباره او چیست؟ گفت: به خدا [[سوگند]] [[دشمنی]] با او تا زنده‌ام.<ref>السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۱۹.</ref> از این گفتوگو، هم موقعیت ابویاسر در [[جامعه]] [[بنی‌نضیر]] و هم تکاپوی او در پی [[کشف]] جای‌گاه پیامبر {{صل}} روشن می‌شود؛ به هر روی، ابویاسر از کسانی است که وقتی [[گرایش]] [[مردم مدینه]] به رسول خدا را دید، برخلاف پیمانْ [[نامه]] رسمی و عمومی که طبق آن به [[حمایت از پیامبر]] و دوری از دشمنانش [[متعهد]] شده بود، با پرسش‌های واهی و غلط انداز، به‌کارشکنی پرداخت<ref>البدء و التاریخ، ج‌۴، ص‌۱۷۹.</ref> و بدین‌گونه، دشمنی و [[ستیز]] خویش را با [[حضرت]] نشان داد.
از جزئیات [[زندگی]] او اطلاعی در دست نیست. نخستین سخنی که از وی در [[اختیار]] است، به [[زمان]] [[هجرت پیامبر به مدینه]] باز‌می‌گردد. [[صفیه همسر پیامبر]] و دختر [[حیی بن ‌اخطب]] می‌گوید: چون [[رسول خدا]] به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و در [[قبا]] (دیار [[بنی‌ عمرو بن‌ عوف]]) فرود آمد، [[پدر]] و عمویم صبح‌گاه به دیدن او رفته، تا غروب در آنجا ماندند و وقتی بازگشتند، سخت [[اندوهگین]] بودند. شنیدم که عمویم درباره رسول خدا به پدرم می‌گفت: آیا او را می‌شناسی؟ او همان [[پیامبر]] [[موعود]] است؟ گفت: به [[خدا]] آری. عمویم گفت: [[احساس]] درونی‌ات درباره او چیست؟ گفت: به خدا [[سوگند]] [[دشمنی]] با او تا زنده‌ام.<ref>السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۱۹.</ref> از این گفتوگو، هم موقعیت ابویاسر در [[جامعه]] [[بنی‌نضیر]] و هم تکاپوی او در پی [[کشف]] جای‌گاه پیامبر {{صل}} روشن می‌شود؛ به هر روی، ابویاسر از کسانی است که وقتی [[گرایش]] [[مردم مدینه]] به رسول خدا را دید، برخلاف پیمانْ [[نامه]] رسمی و عمومی که طبق آن به [[حمایت از پیامبر]] و دوری از دشمنانش [[متعهد]] شده بود، با پرسش‌های واهی و غلط انداز، به‌کارشکنی پرداخت<ref>البدء و التاریخ، ج‌۴، ص‌۱۷۹.</ref> و بدین‌گونه، دشمنی و [[ستیز]] خویش را با [[حضرت]] نشان داد.


ابویاسر نیز چون برادرش، از اینکه [[خداوند]] پیامبر را از میان [[عرب]] [[برگزیده]]، به شدت [[حسادت]] می‌کرد و برای بازگرداندن [[مردم]] از [[اسلام]]، تمام توان خویش را به‌کار می‌بست.<ref>السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۴۸.</ref> علت دشمنی وی و هم فکرانش آن بود که با [[پذیرش عمومی]] اسلام، منافعشان به خطر می‌افتاد.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵، ص‌۲۸.</ref> فرجام ابویاسر نیز در [[تاریخ]] روشن نیست.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابویاسر نَضَری (مقاله)|مقاله «ابویاسر نَضَری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>.
ابویاسر نیز چون برادرش، از اینکه [[خداوند]] پیامبر را از میان [[عرب]] برگزیده، به شدت [[حسادت]] می‌کرد و برای بازگرداندن [[مردم]] از [[اسلام]]، تمام توان خویش را به‌کار می‌بست.<ref>السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۴۸.</ref> علت دشمنی وی و هم فکرانش آن بود که با [[پذیرش عمومی]] اسلام، منافعشان به خطر می‌افتاد.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵، ص‌۲۸.</ref> فرجام ابویاسر نیز در [[تاریخ]] روشن نیست.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابویاسر نَضَری (مقاله)|مقاله «ابویاسر نَضَری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 60-61.</ref>.
 
== ابویاسر در [[شأن نزول]] ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۷: خط ۱۵:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابویاسر نَضَری (مقاله)|مقاله «ابویاسر نَضَری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
#[[پرونده:000053.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابویاسر نَضَری (مقاله)|مقاله «ابویاسر نَضَری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۲

مقدمه

از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست. نخستین سخنی که از وی در اختیار است، به زمان هجرت پیامبر به مدینه باز‌می‌گردد. صفیه همسر پیامبر و دختر حیی بن ‌اخطب می‌گوید: چون رسول خدا به مدینه هجرت کرد و در قبا (دیار بنی‌ عمرو بن‌ عوف) فرود آمد، پدر و عمویم صبح‌گاه به دیدن او رفته، تا غروب در آنجا ماندند و وقتی بازگشتند، سخت اندوهگین بودند. شنیدم که عمویم درباره رسول خدا به پدرم می‌گفت: آیا او را می‌شناسی؟ او همان پیامبر موعود است؟ گفت: به خدا آری. عمویم گفت: احساس درونی‌ات درباره او چیست؟ گفت: به خدا سوگند دشمنی با او تا زنده‌ام.[۱] از این گفتوگو، هم موقعیت ابویاسر در جامعه بنی‌نضیر و هم تکاپوی او در پی کشف جای‌گاه پیامبر (ص) روشن می‌شود؛ به هر روی، ابویاسر از کسانی است که وقتی گرایش مردم مدینه به رسول خدا را دید، برخلاف پیمانْ نامه رسمی و عمومی که طبق آن به حمایت از پیامبر و دوری از دشمنانش متعهد شده بود، با پرسش‌های واهی و غلط انداز، به‌کارشکنی پرداخت[۲] و بدین‌گونه، دشمنی و ستیز خویش را با حضرت نشان داد.

ابویاسر نیز چون برادرش، از اینکه خداوند پیامبر را از میان عرب برگزیده، به شدت حسادت می‌کرد و برای بازگرداندن مردم از اسلام، تمام توان خویش را به‌کار می‌بست.[۳] علت دشمنی وی و هم فکرانش آن بود که با پذیرش عمومی اسلام، منافعشان به خطر می‌افتاد.[۴] فرجام ابویاسر نیز در تاریخ روشن نیست.[۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۱۹.
  2. البدء و التاریخ، ج‌۴، ص‌۱۷۹.
  3. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۴۸.
  4. التفسیر الکبیر، ج‌۵، ص‌۲۸.
  5. واسعی، سید علی رضا، مقاله «ابویاسر نَضَری»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 60-61.