|
|
(۵۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| *'''رستگاری:''' پیروزی و رسیدن به خواستهها در دنیا و آخرت
| | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[رستگاری در لغت]] - [[رستگاری در قرآن]] - [[رستگاری در اخلاق اسلامی]] - [[رستگاری در معارف دعا و زیارات]] - [[رستگاری در معارف و سیره حسینی]] - [[رستگاری در معارف و سیره سجادی]] - [[رستگاری در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} |
| *رستگار، واژهای فارسی و مرکّب از مصدر مرخم "رست" به معنای رهیدن، آزاد شدن و نجات یافتن و پسوند فاعلساز «گار» است<ref>فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۵۲-۱۶۵۳، «رستگار».</ref> و به معنای رهایی یابنده، خلاص شونده و نجات یابنده به کار میرود<ref>برهان قاطع، ص۵۴۱؛ فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۵۲، «رستگار».</ref> این واژه در ترکیب با "یا" بر حاصل مصدر دلالت میکند، بنابراین "رستگاری" به معنی رهایی و خلاصی است<ref>فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۵۲؛ فرهنگ فارسی، ج۲، ص۱۶۵۲، «رستگاری».</ref> رستگاری، معادلهایی در زبان عربی دارد: "فلاح" از ریشه "ف - ل - ح" که به معنای پیروزی، رهایی، ماندن در نعمتها و خیرات<ref>العین، ج۳، ص۲۳۳؛ الصحاح، ج۱، ص۳۹۲؛ لسان العرب، ج۲، ص۵۴۷-۵۴۸، «فلح».</ref>، نیز به مقصود رسیدن و کامیابی است<ref>تاج العروس، ج۴، ص۱۵۸، «فلح».</ref> معانی دیگری مانند غذای سحرگاهان، شخم زدن و دگرگون کردن نیز برای فلاح یاد شدهاند<ref>الصحاح، ج۱، ص۳۹۲؛ معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۵۰؛ لسان العرب، ج۲، ص۵۴۸، «فلح».</ref>؛ "فوز" از ریشه "ف - و - ز" به معنای پیروزی و دست یافتن به امنیت و خوبی است<ref>العین، ج۷، ص۳۸۹؛ الصحاح، ج۳، ص۸۹۰؛ لسان العرب، ج۵، ص۳۹۲، «فوز».</ref> و در مرتبه پس از فلاح<ref>التحقيق، ج۹، ص۱۳۴، ۱۵۵، «فلح، فوز».</ref> این ریشه در معنای هلاک نیز به کار رفته، زیرا هلاک شده از رنج و سختیهای این دنیا رها میشود<ref>التحقيق، ج۹، ص۱۵۵.</ref>؛ سعادت از ریشه "س - ع - د" به معنای خیر، شادی و میمنت و در مقابل نحوست و شقاوت است<ref>العین، ج۱، ص۳۲۱؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۷۵؛ لسان العرب، ج۳، ص۲۱۳، «سعد».</ref> برخی، آن را یاری کردن امور الهی به انسان برای رسیدن به خیر<ref>مفردات، ص۴۱۰، «سعد».</ref> و بعضی دیگر، حالتی معنا کردهاند که مقتضی خیر و فضل و صلاح است<ref>التحقيق، ج۵، ص۱۲۷، «سعد».</ref>
| |
| *رستگاری در اصطلاح، ادراک خیر و امر ملایم با نفس، فراهم بودن اسباب نعمت و رسیدن به نعمت بینقمت است<ref>تفسير صدر المتألهين، ج۵، ص۵۴؛ المیزان، ج۱۴، ص۷۴؛ نمونه، ج۹، ص۲۳۵.</ref> این خیر، در هر پدیدهای به حسب آن موجود است، به گونهای که آن پدیده به سبب آن خیر به کمال رسیده و لذت مییابد و در انسان به این معناست که به خیر به حسب قوای روحی و بدنی خویش برسد و با آن در نعمت و لذت به سر برد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۸.</ref>
| |
| *همه مکاتب اعتقادی، رستگار کردن پیروان خویش را مهمترین هدف خود شناساندهاند؛ برای نمونه به اعتقاد باستانشناسان، "تاورکتونی" (به معنای کشتن گاو) نماد رستگاری در آیین میتراپرستی (ستاره پرستی) است و به شکل معمول میتراپرستان صحنهای از آن را در عبادتگاهشان نقاشی میکردند<ref>نک: میترا پرستی، ص۲۰.</ref>؛ یا جینیها رستگاری را بر دو اصل ریاضتکشی و «اهيمسا» پرهیز از آزار جانداران استوار میدانند<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۳۸-۳۷.</ref>
| |
| *ادیان الهی نیز که برای سامانبخشی به زندگی دنیا و آخرت انسانها برای آنان تشریع شدهاند، مهمترین و اصلیترین هدف خود را رستگار کردن بشر معرفی کرده و برای تحقق این هدف برنامههایی به دست دادهاند که بسیاری از آنها با یکدیگر مشابهاند؛ برای نمونه دین یهود، پیروی تام از خدا و قربانیهای مکرر به بهانههای مختلف برای پروردگار را مایه رستگاری دانسته<ref>نک: کتاب مقدس، لاویان۴: ۲۱-۳۵؛ عهد عتیق سخن میگوید، ص۵۸.</ref> و مسیحیت فرمانهایی ویژه برای رستگاری انسانها دارد که در بسیاری از عبارات انجیل به چشم میخورند<ref>نک: کتاب مقدس، لوقا۱۸: ۴؛ نیز۳: ۳؛ مرقس ۴: ۱.</ref> دین اسلام نیز روشی خاص برای رستگاری انسانها معرفی کرده است که در عمل به همه فرمانهای آن{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است.همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند.و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند.آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره بقره، آیه: ۲- ۵.</ref> تجلّی یافته و دارای دو جنبه اعتقادی و عملی<ref>الميزان، ج۲۰، ص۳۸.</ref> و دو جهتِ آنچه باید انسانها از آن برهند "محرّمات و مکروهات" و آنچه باید انسانها در آن رها باشند "واجبات و مستحبات" است<ref>زبدة البيان، ص۸-۷.</ref>
| |
| *در [[قرآن کریم]]، مشتقات واژه فلاح ۴۰ بار، مشتقات واژه فوز ۲۹ بار و مشتقات واژه سعادت دو بار به کار رفتهاند و در آنها افزون بر تبیین حقیقت و جایگاه رستگاری، به اسباب و موانع آن نیز اشاره شده است. در این میان، همه مشتقات واژه فوز در مورد رستگاری آخرت است، جز یک مورد که آن هم گزارش سخن دنیاخواهانی است که رستگاری را تنها در همین دنیا میدانند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ اللَّه لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا}}﴾}}<ref> و اگر بخششی از خداوند به شما رسد- چنان که گویی شما را با او دوستی در میان نبوده است - میگوید: کاش من نیز با آنان (همراه) میبودم تا به رستگاری سترگی میرسیدم!؛ سوره نساء، آیه: ۷۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==حقیقت و جایگاه رستگاری==
| | '''رستگاری''' یا '''فلاح'''، [[پیروزی]] و رسیدن به [[خواستهها]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. |
| *فلاح و رستگاری در [[قرآن]] مطلق یاد شده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان مؤمنان رستگارند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> جز این نیست که گفتار مؤمنان چون به سوی خداوند و پیامبرش فرا خوانده شوند تا (پیامبر) میان آنان داوری کند این است که میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند؛ سوره نور، آیه:۵۱.</ref>؛{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.</ref>، بنابراین پیروزیهای مادّی و معنوی دنیایی و آخرتی را در بر میگیرد. رستگاری دنیا به معنای زندگی پاکیزه در کنار صالحان و همراه آزادی، سربلندی، عزت، بینیازی و ماندگاری است که در پرتو ایمان و تقوا به دست میآید و رستگاری آخرت به سر بردن ابدی در جوار رحمت پروردگار و در میان نعمتهای جاویدان و کنار دوستان شایسته و پاک و در کمال عزت، سربلندی، بینیازی و علم است<ref>مفردات، ص۶۴۴؛ المیزان، ج6، ص۱۵؛ نمونه، ج۱۴، ص۱۹۴، «فلح».</ref> میتوان گفت که فلاحِ ذکر شده در [[قرآن]]، همه خوبیها و آنچه را در بر میگیرد که آرزوی انسانها رسیدن به آن است<ref>التحرير والتنوير، ج۱۸، ص۷؛ ج۳۰، ص۲۵۴.</ref>
| | |
| *از آنجا که از دیدگاه [[قرآن]]، زندگی دنیا چیزی جز بازیچه و سرگرمی نیست {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}﴾}}<ref> و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بیگمان برای کسانی که پرهیزگاری میورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمیاندیشید؟ سوره انعام، آیه: ۳۲.</ref>، کسانی که رستگاری را تنها در دنیا میکاوند، در [[قرآن]] نکوهش شدهاند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدًا وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ اللَّه لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا}}﴾}}<ref> و در میان شما کسی هست که پا (از جهاد) سست میدارد و اگر بلایی به شما رسد میگوید: خداوند بر من نعمت ارزانی داشت که با آنان همراه نبودم!و اگر بخششی از خداوند به شما رسد- چنان که گویی شما را با او دوستی در میان نبوده است- میگوید: کاش من نیز با آنان (همراه) میبودم تا به رستگاری سترگی میرسیدم!؛ سوره نساء، آیه: ۷۲ - ۷۳.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى}}﴾}}<ref> پس در تدبیرهایتان همداستان شوید سپس در یک صف در آیید که امروز هر کس برتری یابد رستگار است؛ سوره طه، آیه: ۶۴.</ref> و بر اساس آیات پرشماری، رستگاری اصلی در آخرت به دست میآید و مصادیقی دارد: بشارت یافتن در دنیا و آخرت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ... ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref>در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است؛ سوره یونس، آیه:۶۴.</ref>؛ سنگین بودن موازین اعمال در قیامت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}} <ref>و سنجش در این روز، حق است پس کسانی که ترازوهای (کردار) شان سنگین آید رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۸. </ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> آنگاه کسانی که ترازوهایشان سنگین آید رستگارند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۰۲.</ref>؛ نجات یافتن از آتش دوزخ: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ}}﴾}} <ref>بگو اگر من از (فرمان) پروردگارم سرپیچی کنم از عذاب روزی سترگ بیم دارم. هر کس که عذاب را در چنین روزی از سر وی گذرانده باشند بیگمان (خداوند) به او رحم کرده است و رستگاری روشن این است؛ سوره انعام، آیه: ۱۵-۱۶.</ref>؛ وارد شدن به بهشت جاویدان و پوشیده شدن گناهان: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِندَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِيمًا}}﴾}} <ref>تا (سرانجام) مردان و زنان مؤمن را به بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است، در آن جاودانند؛ و تا از گناهان آنان چشم پوشد- و این نزد خداوند رستگاری سترگی است سوره فتح، آیه:۵.</ref>؛ نيز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ }}﴾}}<ref> هر کسی مرگ را میچشد و جز این نیست که در رستخیز پاداشهایتان تمام داده خواهد شد؛ آنگاه هر که را از دوزخ دور کنند و به بهشت درآورند به راستی رستگار است و زندگی دنیا جز مایه نیرنگ نیست؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۸۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref> اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ؛ سوره نساء، آیه: ۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref> خداوند برای آنان باغهایی آماده کرده است که از بن آنها جویباران روان است، در آن جاودانند، این است رستگاری سترگ؛ سوره توبه، آیه: ۸۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref> و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستانهایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}﴾}}<ref> همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۱.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}﴾}}<ref> به راستی، این رستگاری سترگ است؛ سوره صافات، آیه: ۶۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ عَطَاء غَيْرَ مَجْذُوذٍ}}﴾}}<ref> و اما آنان که نیکبخت شدهاند در بهشتند؛ تا آسمانها و زمین برجاست در آن جاودانند جز آنچه پروردگارت به دهشی پایدار بخواهد؛ سوره هود، آیه: ۱۰۸.</ref>؛ درآمدن به رحمت الهی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|...فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ}}﴾}} <ref>امّا آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند پروردگارشان آنان را در (کنف) بخشایش خویش درمیآورد؛ این همان رستگاری آشکار است؛ سوره جاثیه، آیه:۳۰.</ref>؛ استقرار در جایگاهی امن و بهرهمندی از نعمتهای بیپایان بهشتی و رضایت بنده از خدا و خشنودی او از عبد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}﴾}}<ref> خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستانهایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاههایی پاک در بوستانهای جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه: ۷۲.</ref> نیز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref> خداوند فرمود: این روزی است که راستگویی راستگویان به آنان سود خواهد داد، آنان بوستانهایی خواهند داشت که از بن آنها جویبارها روان است، هماره در آنها جاودانند، خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند؛ این است رستگاری سترگ؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ فَضْلا مِّن رَّبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref> پرهیزگاران در جایگاهی امنند،در بوستانها و (کنار) چشمه سارها،از دیبای نازک و دیبای ستبر جامه میپوشند در حالی که رویاروی یکدیگرند.چنین است، و زنان سیاه چشم درشت دیدهای را همسر آنان گردانیدیم.آنجا هر میوهای را با آرامش فرا پیش میخوانند.جز مرگ نخستین (که داشتند) در آنجا مرگ را نمیچشند و (خداوند) آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است ...به بخششی از سوی پروردگارت؛ این همان رستگاری سترگ است؛ سوره دخان، آیه: ۵۱ - ۵۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند؛ سوره مجادله، آیه: ۲۲.</ref> در این آیات، تنها رستگاری آخرت، رستگاری بزرگ و آشکار خوانده شده است.
| | == واژهشناسی لغوی == |
| *بر پایه آیات [[قرآن]]، مهمترین هدف اسلام، رستگار ساختن انسانها در دنیا و آخرت است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است.همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند.و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند.آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره بقره، آیه: ۲- ۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان مؤمنان رستگارند.همانان که در نماز خویش فروتنند.و آنان که از یاوه رویگردانند.و آنان که دهنده زکاتند. و آنان که پاکدامنند جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند.پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند.و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند.و آنان که بر نمازهای خویش نگهداشت دارند.آنانند که میراث برند.همانان که بهشت را به میراث میبرند؛ آنان در آن جاودانند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱- ۱۱.</ref>، از اینرو نخستین شعار [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دعوت به توحید برای رسیدن به رستگاری بود<ref>السيرة النبویه، ج۱، ص۴۶۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج۸، ص۴۸۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۵۲.</ref>
| | [[رستگار]]، واژهای [[فارسی]] و مرکّب از مصدر مرخم "رست" به معنای رهیدن، [[آزاد]] شدن و [[نجات]] یافتن و پسوند فاعلساز «گار» است<ref>فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۵۲-۱۶۵۳، «رستگار».</ref> و به معنای [[رهایی]] یابنده، خلاص شونده و [[نجات]] یابنده به کار میرود<ref>برهان قاطع، ص۵۴۱؛ فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۵۲، «رستگار».</ref> این واژه در ترکیب با "یا" بر حاصل مصدر دلالت میکند، بنابراین "رستگاری" به معنی [[رهایی]] و خلاصی است<ref>فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۵۲؛ فرهنگ فارسی، ج۲، ص۱۶۵۲، «رستگاری».</ref>رستگاری، معادلهایی در زبان [[عربی]] دارد: "[[فلاح]]" از ریشه "ف - ل - ح" که به معنای [[پیروزی]]، [[رهایی]]، ماندن در [[نعمتها]] و [[خیرات]]<ref>العین، ج۳، ص۲۳۳؛ الصحاح، ج۱، ص۳۹۲؛ لسان العرب، ج۲، ص۵۴۷-۵۴۸، «فلح».</ref>، نیز به مقصود رسیدن و کامیابی است<ref>تاج العروس، ج۴، ص۱۵۸، «فلح».</ref> معانی دیگری مانند غذای [[سحرگاهان]]، شخم زدن و دگرگون کردن نیز برای [[فلاح]] یاد شدهاند<ref>الصحاح، ج۱، ص۳۹۲؛ معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۵۰؛ لسان العرب، ج۲، ص۵۴۸، «فلح».</ref>؛ "[[فوز]]" از ریشه "ف - و - ز" به معنای [[پیروزی]] و دست یافتن به [[امنیت]] و خوبی است<ref>العین، ج۷، ص۳۸۹؛ الصحاح، ج۳، ص۸۹۰؛ لسان العرب، ج۵، ص۳۹۲، «فوز».</ref> و در مرتبه پس از [[فلاح]]<ref>التحقيق، ج۹، ص۱۳۴، ۱۵۵، «فلح، فوز».</ref> این ریشه در معنای هلاک نیز به کار رفته، زیرا هلاک شده از [[رنج]] و سختیهای این [[دنیا]] رها میشود<ref>التحقيق، ج۹، ص۱۵۵.</ref>؛ [[سعادت]] از ریشه "س -{{ع}} - د" به معنای خیر، [[شادی]] و میمنت و در مقابل نحوست و [[شقاوت]] است<ref>العین، ج۱، ص۳۲۱؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۷۵؛ لسان العرب، ج۳، ص۲۱۳، «سعد».</ref> برخی، آن را [[یاری]] کردن امور [[الهی]] به [[انسان]] برای رسیدن به خیر<ref>مفردات، ص۴۱۰، «سعد».</ref> و بعضی دیگر، حالتی معنا کردهاند که مقتضی خیر و [[فضل]] و [[صلاح]] است<ref>التحقيق، ج۵، ص۱۲۷، «سعد».</ref><ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. |
| *هرچند رسیدن به رستگاری خواسته فطریِ همگان است<ref>مواهب الرحمن، ج ۳، ص ۲۲۷.</ref> و قرآن با چنین رویکردی به ذکر اسباب و موانع رستگاری پرداخته و انسانها را به تحصیل اسباب و ترک موانع آن فرمان داده، گاه با صراحت آنها را برای به دست آوردن رستگاری حقیقی تشویق کرده، چنان که پس از اشاره به رستگاری بهشتیان فرموده است که اهل عمل باید برای مانند چنین سعادتی بكوشند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ}}﴾}}<ref> به راستی، این رستگاری سترگ است.پس برای این (دستاورد)، اهل کردار باید کار کنند؛ سوره صافات، آیه: ۶۰- ۶۱.</ref>.
| | |
| ==اکتسابی بودن رستگاری== | | ریشه فلاح از فَلاح به معنای شکافتن [[زمین]] است و از این رو به کشاورز، "فلاح" گفته میشود و به [[کشاورزی]] "فلاحت". شکافتن موانع و جلو رفتن و رشد کردن و بالندگی، فلاح است. |
| *[[قرآن کریم]] در آیات پرشماری انسانها را به تحصیل اسباب سعادت و دوری از موانع آن فرمان داده که این امر بیانگر اکتسابی بودن رستگاری است. برخی از جبریها، از آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ}}﴾}} (هود/۱۱، ۱۰۵) که در آن خدای متعالی برخی انسانها را شقاوتمند و بعضی را سعادتمند نامیده، چنین برداشت کردهاند که سعادت و شقاوت، ذاتی هستند و سعادتمند هیچگاه شقاوتمند، چنانکه شقاوتمند هرگز سعادتمند نمیشود<ref>التفسير الكبير، ج ۱۸، ص ۳۹۹.</ref> مفسران امامیه<ref>التبیان، ج 6، ص 6۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹6؛ الجديد، ج ۳، ص ۵۱۸-۵۲۰.</ref> و معتزله<ref>الكشاف، ج ۲، ص ۴۲۹.</ref> در تفسیر آیه یادشده، رستگاری انسانها را تنها در گرو اعمال پسندیده و اطاعت خدا و شقاوت آنان را بر اثر گناهان و اعمال زشت خودشان و استدلالهای جبریها را سست و مغالطهآمیز دانسته و با ردّ آنها گفتهاند آیه مذکور، تنها درباره اصل اتصاف گروهی به شقاوت و دستهای به سعادت است؛ نه چگونگی این اتصاف و ذاتی یا اکتسابی بودن آن<ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۱۹-۲۰؛ نمونه، ج ۹، ص ۲۳۵-۲۳۷.</ref>؛ نیز از همه خوبیهایی که به انسان میرسند و از جمله رستگاری از ناحیه خداست (نک: نساء/۴، ۷۹) و از اینکه در آیات پسین، شقاوت به شکل فعل معلوم: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُواْ فَفِي النَّارِ}}﴾}} (هود/۱۱، ۱۰۶) و سعادت به صورت فعل مجهول: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي الْجَنَّةِ}}﴾}} (هود/۱۱، ۱۰۸) به کار رفتهاند، برداشت میشود که انسان راه شقاوت را با پای خود میپیماید؛ ولی برای پیمودن راه سعادت بیکمک خدا پیروز نخواهد شد؛ اما یاری خدا به کسانی میرسد که گامهای نخست را با اراده و اختیار خود برداشته و شایستگی بهرهمندی از چنین کمکی را یافتهاند<ref>نمونه، ج ۹، ص ۲۳۸-۲۳۹.</ref>
| | |
| اسباب رستگاری: در آیات متعددی از قرآن به اسباب گوناگون رستگاری اشاره شده که در عرض یکدیگر نیستند و جامع همه آنها ایمان و اعمال صالح است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ}}﴾}}. (جاثیه/۴۵، ۳۰؛ نیز حجّ/۲۲، ۲۷؛ تغابن/۶۴، ۹؛ بروج/۸۵، ۱۱) برخی از این اسباب، به تنهایی مایه رستگاری نمیشوند، بلکه کنار دیگر اسباب و شرایط، سعادت انسان را در پی دارند، از این رو با واژههایی که بر امیدواری دلالت دارند، مانند لعلّ و عسى (بقره/۲، ۱۸۹؛ آلعمران/۳، ۲۰۰؛ مائده/۵، ۳۵؛ قصص/۲۸، ۶۷ و...) به کار رفتهاند<ref>المیزان، ج ۲، ص ۵۷؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص ۳۸۳؛ اطیب البیان، ج ، ص ۳۵۷.</ref>؛ البته برخی گفتهاند: کاربرد واژههای ترجی (امیدواری) درباره خدا به معنای تحقق قطعی است<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۹۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج 6، ص ۲۲۵؛ بيان السعاده، ج ۱، ص ۳۲۷.</ref>
| | [[شعار]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} در آغاز [[دعوت]] این بود: {{متن حدیث|قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا}}، به یکتایی [[خداوند]] [[ایمان]] بیاورید تا [[رستگار]] شوید. در [[اذان]] و اقامه هم [[دعوت]] به فلاح است {{متن حدیث|حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ}}. به کسی هم که [[رستگار]] شود و به آن رشد لازم در مسیر [[انسانیت]] برسد "مُفلح" گفته میشود. در [[حدیثی]] فراخوانی به فلاح که در [[اذان]] است، چنین [[تفسیر]] شده است: روی آورید به سوی بقای بیفنا، [[نجات]] بیهلاکت، حیات بیمرگ، [[نعمت]] بیپایان، مسرت بیاندوه، اُنس بیوحشت، [[نور]] بیظلمت، [[گشایش]] بیتنگنایی <ref>معانی الأخبار، ص۴۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>. |
| ۱. ایمان: ایمان، امری قلبی<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۳، ص ۲6۲-۲6۳.</ref> و از نگاه قرآن کریم مهمترین شرط رستگاری است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۸؛ نیز نک: عمدة القاری، ج ۱، ص ۱۲۲.</ref> (مومنون/۲۳، ۱)، چنانکه از عدم رستگاری قطعی کافران که افزون بر عبادت خدای جهان، خدایانی دیگر نیز میپرستیدند، خبر میدهد: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ}}﴾}} (مؤمنون/۲۳، ۱۱۷)؛ نیز اصحاب کهف تأکید کردند که اگر مشرکان بر آنان دست یابند، یا ایشان را سنگسار کرده؛ یا به کیش خود (کفر و بتپرستی)<ref>تفسير مقاتل، ج ۲، ص ۵۷۹؛ التبیان، ج ۷، ص ۲۵؛ تفسیر ثعلبی، ج 6، ص ۱6۲.</ref> باز خواهند گرداند، در نتیجه هیچگاه رستگار نخواهند شد: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا}}﴾}} (کهف/۱۸، ۲۰)؛ البته ایمان وقتی مایه رستگاری است که زنده و کوشا باشد و آثارش عملی شود، از این رو در آیات ۹-۲ مؤمنون/۲۳، به ذکر اوصافی پرداخته شده که تنها مؤمنانِ برخوردار از آنها به رستگاری خواهند رسید: خشوع در نماز؛ رویگردانی از لغو و بیهودگی؛ پرداخت زکات؛ پاکدامنی؛ رعایت امانتها و پیمان؛ مواظبت بر نمازها<ref>الميزان، ج ۱۵، ص ۸-۷.</ref> بر این اساس، رستگاری قطعی به ایمان حقیقی بسته است که در پرتو تصدیق یگانگی خدا، پیامبران الهی و روز جزا به دست میآید<ref>التبیان، ج ۷، ص ۳۴۷؛ المیزان، ج ۱۵، ص 6-7.</ref> (بقره/۲، ۲-۵) و نتیجهاش عمل به هر حکم خدا و پیامبر اوست: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}} (نور/۲۴، ۵۱؛ نیز نساء/۴، ۱۳ و احزاب/۳۳، ۷۱)، بنابراین حزب خدا یعنی لشکر الهی و دوستان خدا و یاری کنندگان دین او رستگارند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|... أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref>التبیان، ج ۹، ص ۵۵۷؛ مجمع البیان، ج 9، ص ۳۸۳.</ref> (مجادله/۵۸، ۲۲)
| | |
| آیات بسیار دیگری نیز که از رستگاری سخن دارند، از افراد با عنوان ایمانشان یاد و فرمانهای خاصی برای رستگاری آنان به دست دادهاند. (بقره/۲، ۱۷۷؛ آلعمران/۳، ۲۰۰؛ مائده/۵، ۳۵؛ توبه/۹، ۸۸؛ حجّ/۲۲، ۷۷؛ قصص/۲۸، ۶۷ و...)
| | == معنای اصطلاحی == |
| ۲. اطاعت از خدا و پیامبر{{صل}} و ترس از خدا: هرکس از خدا و فرستادهاش در آنچه اطاعت کند که بدان امر یا از آن نهی کردهاند، به رستگاری بزرگ میرسد: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ ... وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۱۹6؛ التبیان، ج ۸، ص ۳6۷-۳6۹؛ ارشاد الاذهان، ج ۱، ص ۴۳۲.</ref> (نساء/۴، ۱۳؛ نیز احزاب/۳۳، ۷۱)
| | رستگاری در اصطلاح، [[ادراک]] [[خیر]] و امر ملایم با نفس، فراهم بودن اسباب [[نعمت]] و رسیدن به [[نعمت]] بینقمت است<ref>تفسير صدر المتألهين، ج۵، ص۵۴؛ المیزان، ج۱۴، ص۷۴؛ نمونه، ج۹، ص۲۳۵.</ref> این خیر، در هر پدیدهای به حسب آن موجود است، به گونهای که آن پدیده به سبب آن خیر به کمال رسیده و [[لذت]] مییابد و در [[انسان]] به این معناست که به خیر به حسب [[قوای روحی]] و بدنی خویش برسد و با آن در [[نعمت]] و [[لذت]] به سر برد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۸.</ref><ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. |
| پیروی کردن از نوری که همراه پیامبر{{صل}} نازل شده، از اسباب رستگاری است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ ... وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}. (اعراف/۷، ۱۵۷) این نور، قرآن کریم<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۰؛ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۷6۱؛ روح المعانی، ج ۵، ص ۷۷.</ref> یا امیرمؤمنان، علی{{ع}}<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۴۲؛ روض الجنان، ج ۸، ص ۴۲۸؛ نور الثقلین، ج ۲، ص ۸۳.</ref> است که پیروی از آنها در حقیقت، اطاعت از خداست.
| | |
| افزون بر اطاعت از خدا و پیامبر{{صل}}، خشیت نیز از اسباب رستگاری است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ ... فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}﴾}}. (نور/۲۴، ۵۲) خشیت را به ترس همراه با بزرگداشت<ref>مفردات، ص ۲۸۳، «خشی».</ref> یا مراقبت از اعمال همراه ترس<ref>التحقيق، ج ۳، ص 6۴، «خشی».</ref> معنا کردهاند.
| | == رستگاری در [[مکتب]] [[اعتقادی]] == |
| ۳. بزرگ داشتن و یاری کردن پیامبر اکرم{{صل}}: ایمان به رسول خدا{{صل}} و بزرگ داشتن و یاری کردن او از اسباب رستگاریاند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ ... أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}. (اعراف/۷، ۱۵۷) تعزیر پیامبر{{صل}}، همان بزرگ داشتن حضرت<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص ۵۵6؛ روح المعانی، ج ۵، ص ۷۷؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۲۸۸.</ref> و حمایت و نگاهبانی از وی در برابر دشمنانش<ref>التبیان، ج ۴، ص ۵6۰؛ تفسیر مراغی، ج 9، ص ۸۴؛ البحر المديد، ج ، ص ۲6۹.</ref> و ستایش او<ref>البحر المحيط، ج ۵، ص ۱۹6.</ref> و مراد از نصرت وی، یاری رساندن به حضرت در برابر دشمنانش<ref>التفسير الكبير، ج ۱۵، ص ۳۸۲؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۰؛ تفسير اثنا عشری، ج ۴، ص ۲۱۵.</ref> است.
| | |
| ۴. فراهم ساختن وسیله نزدیکی به خدا: قرآن کریم فراهم آوردن وسیلهای برای نزدیک شدن به درگاه خدا را از اسباب رستگاری میداند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ... وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ ... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}. (مائده/۵، ۳۵) وسیله در آیه به معنای نزدیکی به خدا<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۰۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص ۵۹؛ تفسیر قرطبی، ج 6، ص ۱۵۹.</ref> یا هر چیزی است که انسان با آن به خدا نزدیک میشود که همان انجام دادن طاعات و ترک گناهان است<ref>الكشاف، ج ۱، ص 6۲۸؛ روح المعانی، ج ۳، ص ۲۹۴؛ زبدة التفاسیر، ج ۲، ص ۲۵۴.</ref> شفاعت پیامبران، امامان و بندگان شایسته خدا و توسل به آنان نیز وسیلهاند<ref>نمونه، ج ۴، ص ۳6۵.</ref>
| | == رستگاری در [[ادیان الهی]] == |
| ۵. تقوا: تقوا که ملکهای نفسانی است<ref>محاضرات في الالهيات، ص ۲۸۱؛ جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۳۴.</ref> و سبب خویشتنداری انسان از ارتکاب گناهان میشود<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص ۴۳۲؛ المیزان، ج 6، ص ۱۲۸-۱۲۹؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۲۰۴.</ref>، از مهمترین اسباب رستگاری است<ref>التفسير الكبير، ج ۱۱، ص ۳۵۰؛ ج ۱۲، ص ۴۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ، ص ۱۸۳.</ref> (مائده/۵، ۳۵، ۱۰۰) در آیاتی، پس از نهی از گناهانی مانند رباخواری: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}} (آلعمران/۳، ۱۳۰) و پیروی از رسم ناپسند اعراب جاهلی که در حال احرام، از درِ خانه وارد آن نمیشدند، بلکه با بالا رفتن از آن یا سوراخ کردن دیوار آن، به خانه در میآمد<ref>جامع البیان، ج ۲، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱، ص ۳۲۳.</ref>، تقوا عامل رستگاری دانسته شده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}. (بقره/۲، ۱۸۹) به مؤمنان نیز فرمان داده شده که از ارتکاب گناهانی، چون شرابخواری، قماربازی، بتپرستی و قرعه با تیر (رسمی جاهلی برای بردن سهام بیشتر) بپرهیزند؛ شاید به رستگاری برسند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}. (مائده/۵، ۹۰)
| | |
| همانگونه که تقوا سبب رستگاری است، انجامدادن گناهان مانع رستگاری است؛ از جمله در آیات متعددی ظلم مانع رستگاری به شمار آمده و قرآن رستگار نبودن ستمگران را حتمی دانسته است. (انعام/۶، ۱۳۵؛ یوسف/۱۲، ۲۳؛ قصص/۲۸، ۳۷) ظالمان کسانی هستند که از حدود الهی تجاوز کرده و از خدا و پیامبر او اطاعت نکنند. (بقره/۲، ۲۲۹؛ نساء/۴، ۱۳-۱۴) بر این اساس، ظلم شامل ستم به نفس (طلاق/۶۵، ۱)، ظلم به دیگران (حجرات/۴۹، ۱۱) و ستم به خدا میشود. ظلم به خدا بیشتر در قالب افترا به خدا (آلعمران/۳، ۹۴؛ یونس/۱۰، ۶۹؛ نحل/۱۶، ۱۱۶) و تکذیب آیات الهی انجام میپذیرد که بدترین گونه ستم دانسته شده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}. (انعام/۶، ۲۱) بر پایه آیه ۱۷ يونس/۱۰ نیز افترا به خدا و تکذیب آیاتش جرم و مانع رستگاری است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ}}﴾}}.
| | == رستگاری در [[قرآن]] == |
| سحر نیز مانع رستگاری است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|... وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ}}﴾}} (یونس/۱۰، ۷۷؛ نیز طه/۲۰، ۶۹) و برخی از مفسران به رستگار نشدن ساحران در دنیا و آخرت تصریح کردهاند<ref>تفسير مقاتل، ج ۲، ص ۲۴۵؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۱۲۷؛ تيسير الكريم الرحمن، ج ۱، ص ۴۲۳.</ref>
| | |
| ۶. تزکیه نفس و انفاق: هرکس نفس خود را تزکیه کند، قطعاً رستگار میشود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}. (شمس/۹۱، ۹) تزکیه نفس، یعنی شخص با اطاعت از خدا و اعمال پسندیده<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از کفر، شرک، نافرمانی و اخلاق رذیله پاکیزه کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با تقوا و علم به معارف الهی، نفس خود را رشد دهد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷6۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.</ref> برخی، فاعل تزکیه را خدا دانسته و در تفسیر آیه گفتهاند: کسی رستگار میشود که خدا نفس او را پاکیزه کند<ref>جامع البیان، ج 3۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ ولی این سخن خلاف ظاهر آیه و ضعیف دانسته شده است<ref>روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.</ref>
| | == [[حقیقت]] و جایگاه رستگاری == |
| «تزکّی» نیز سبب رستگاری دانسته شده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}﴾}} (اعلى/۸۷، ۱۴) که آن را به معنای پاکی از شرک، کفر، گناهان و اخلاق ناپسند<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱6۲.</ref> و برخی به معنای پرداخت حقوق مالی واجب، مستحب یا هر دو دانستهاند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج ، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد شأن نزول آیه، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را زکات فطره دانستهاند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.</ref> به تأثیر انفاق مالی در رسیدن به رستگاری، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}. (روم/۳۰، ۳۸؛ نیز لقمان/۳۱، ۴-۵؛ توبه/ ۹، ۲۰، ۸۸)
| | |
| به گفته برخی، فعل ماضی «أَفلَحَ» و حرف تحقيق «قَد» در «قَد أَفلَحَ» (مؤمنون/۲۳، ۱؛ اعلى/۸۷، ۱۴؛ شمس/۹۱، ۹) بر رستگاری قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به تزکیه نفس پرداخته و خود را به هواهای نفسانی نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref>
| | == اکتسابی بودن رستگاری == |
| کسانی نیز که از بخل نفس خویش مصون میمانند، رستگار دانسته شدهاند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}. (حشر/۵۹، ۹؛ تغابن/۶۴، ۱۶) گرچه در تفسیر شحّ<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸-۴۹.</ref> و تفاوت آن با بخل<ref>زاد المسير، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> سخنان گوناگونی ذکر شده، بسیاری از مفسران، شحّ را همان بخل<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۲۹؛ التبیان، ج 1، ص ۵66؛ تفسیر قرطبی، ج ۱9، ص ۲۹.</ref> یا بخل همراه حرص<ref>روض الجنان، ج ۱9، ص ۱۲6؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص 247.</ref> یا حالتی نفسانی دانستهاند که به بخل و منع انفاق میانجامد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۵۰۵؛ التفسير الكبير، ج ۲۹، ص ۵۰۸؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۲۷۱.</ref>، بنابراین لازمِ مصون ماندن از شحّ، پرداخت حقوق مالی واجب است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص ۲۹۴؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۳، ص ۲۰۳.</ref>
| | |
| ۷. عبادت و یاد خدا: رکوع، سجده و عبادت نیز در کنار کارهای خیر اسباب رستگاری یاد شدهاند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}} (حجّ/۲۲، ۷۷؛ نیز لقمان/۳۱، ۴-۵)، چنانکه بسیار یاد کردن خدا: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}} (انفال/۸، ۴۵؛ نیز جمعه/۶۲، ۱۰)، یاد کردن نام خدا: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى * وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}﴾}} (اعلى/۸۷، ۱۴-۱۵) و یادآوری نعمتهای الهی: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}} (اعراف/۷، ۶۹)، از اینرو شیطان، دشمن دیرینه انسان (یس/۳۶، ۶۰) در جهت فراموشی یاد خدای متعالی میکوشد (مائده/۵، ۹۱) و قرآن، انسانها را برای رسیدن به رستگاری به دوری جستن از القائات شیطانی فرمان داده است. (مائده/۵، ۹۰)
| | == اسباب رستگاری == |
| تداوم یاد خدا، ریشههای غفلت را که عامل اصلی هرگونه گناه است، میسوزاند و انسان را در مسیر رستگاری قرار میدهد<ref>الميزان، ج ۱۹، ص ۲۷۴؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۱۲۸.</ref> مفسران، ذکر را در این آیات، هم ذکر زبانی و هم قلبی دانستهاند<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۱؛ التفسير الكبير، ج ۳۰، ص ۵۴۳؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷.</ref>
| | |
| ۸. راستی: راستیِ صادقان، روز قیامت برای آنان سودمند است و ایشان به رستگاری بزرگ میرسند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ ... ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}. (مائده/۵، ۱۱۹) بسیاری از مفسران، صدق را در این آیه، صدق در دنیا و معنای آن را عام دانستهاند، به گونهای که شامل راستی در گفتار، کردار و اعتقادات حق مانند توحید و نبوت میشود<ref>تفسير اثنا عشری، ج ۳، ص ۲۱۲؛ المنیر، ج ۷، ص ۱۲۳؛ المیزان، ج 6، ص ۲۵۱.</ref>
| | === [[ایمان]] === |
| ۹. صبر: پاداش صبر مؤمنان بر آزار و ریشخند کافران، رستگاری آنان در روز قیامت است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ}}﴾}}<ref>تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۳۷۷؛ زاد المسیر، ج ۳، ص ۲۷۳؛ تفسیر مراغی، ج ۱۸، ص 60.</ref> (مؤمنون/۲۳، ۱۱۱)
| | |
| افزون بر صبر، مصابره نیز از اسباب رستگاری است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ ... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}. (آلعمران/3، ۲۰۰) درباره معنای صبر و مصابره در این آیه، سخنان گوناگونی هست<ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۱۴۷-۱۴۹؛ التبیان، ج ۳، ص 96-۹۵.</ref>: برخی، صبر را مطلق صبر فردی دانستهاند که شامل صبر بر سختیها، صبر در اطاعت الهی و صبر از نافرمانی میشود و مصابره را صبر اجتماعی خواندهاند که در آن، صبر برخی مایه تقویت صبر بعضی دیگر و دوچندان شدن تأثیر آن میشود<ref>المیزان، ج ۴، ص ۹۱-۹۲.</ref>
| | === [[اطاعت از خدا]] و [[اطاعت از پیامبر|پیامبر]] {{صل}} و [[ترس از خدا]] === |
| ١۰. توبه: توبه، بازگشت از گناه به سوی خدا و پشیمانی از آن است<ref></ref> که گاه به تنهایی {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}} (نور/۲۴، ۳۱) و گاه کنار ایمان و عمل صالح: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَن يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ}}﴾}} (قصص/۲۸، ۶۷) از اسباب رستگاری دانسته شده است.
| | |
| ۱۱. هجرت و جهاد: هجرت و جهاد با جان و مال در راه خدا از اسباب رستگاریاند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}﴾}} (توبه/۹، ۲۰؛ نیز مائده/۵، ۳۵؛ توبه/۹، ۸۸، ۱۰۰، ۱۱۱)، چنانکه از پایداری در برابر دشمن: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}} (انفال/۸، ۴۵)، مرزبانی از مرزهای کشور اسلامی: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|... وَرَابِطُواْ ... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}} (آلعمران/۳، ۲۰۰) و دوستی نکردن با دشمنان خدا: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ... أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}. (مجادله/۵۸، ۲۲) در برخی از آیات یادشده، جهاد معنایی فراگیر دارد و جهاد با نفس را در بر میگیرد<ref></ref>
| | === بزرگ داشتن و [[یاری]] کردن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} === |
| ۱۲. پاسداشت و تقویت فرهنگ دینی: کسانی از امت اسلامی که به وظیفه خویش در قبال دیگران عمل کرده و آنان را به سوی خیر دعوت و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، رستگارند: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}} (آلعمران/۳، ۱۰۴)
| | |
| | === فراهم ساختن وسیله [[نزدیکی به خدا]] === |
| | |
| | === [[تقوا]] === |
| | |
| | === [[تزکیه نفس]] و [[انفاق]] === |
| | |
| | === [[عبادت]] و [[یاد خدا]] === |
| | |
| | === [[راستی]] === |
| | |
| | === [[صبر]] === |
| | |
| | === [[توبه]] === |
| | |
| | === [[هجرت]] و [[جهاد]] === |
| | |
| | === پاسداشت و تقویت [[فرهنگ دینی]] === |
| | |
| | == جستارهای وابسته == |
| | {{مدخل وابسته}} |
| | * [[سعادت]] |
| | * [[شقاوت]] |
| | {{پایان مدخل وابسته}} |
| | |
| | == منابع == |
| | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']] |
| | # [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] |
| | {{پایان منابع}} |
| | |
| | == پانویس == |
| | {{پانویس}} |
| | |
| | [[رده:فضایل اخلاقی]] |