عزت نفس امام علی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[شهامت]] و [[مردانگی]] را با بهترین معنا و صورت تجسم بخشید، [[عزت نفس]] و [[بزرگمنشی]] دو اصل از اصول [[حقیقت]] شهامت و مردانگیاند که هردو از [[ویژگیهای امام]] بود، به همین دلیل حاضر نبود به کسی آزاری برساند هرچند در پی [[آزار]] و اذیّتش برمیآمدند و در [[جور]] و [[ستم]] بر کسی پیشی نمیگرفت، هرچند مطمئن بود شخص قصد کشتن او را دارد. | [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[شهامت]] و [[مردانگی]] را با بهترین معنا و صورت تجسم بخشید، [[عزت نفس]] و [[بزرگمنشی]] دو اصل از اصول [[حقیقت]] شهامت و مردانگیاند که هردو از [[ویژگیهای امام]] بود، به همین دلیل حاضر نبود به کسی آزاری برساند هرچند در پی [[آزار]] و اذیّتش برمیآمدند و در [[جور]] و [[ستم]] بر کسی پیشی نمیگرفت، هرچند مطمئن بود شخص قصد کشتن او را دارد. | ||
همین [[روح]] عزت نفس و بزرگمنشی او را بدان | همین [[روح]] عزت نفس و بزرگمنشی او را بدان مقام بلند و والایی رساند که از [[ناسزاگویی]] به [[بنی امیّه]] که آن روزها از هرسو آماج ناسزایش قرار داده بودند، خودداری کند، بلکه [[یاران]] خود را نیز از ناسزاگویی به بنی امیّه بازداشت و بدانها فرمود: من خوش ندارم شما یاران، [[اهل]] [[دشنام]] دادن باشید ولی اگر عملکرد [[دشمنان]] را یاد آور شوید و کارهای ناشایست آنان را برشمردید، به حقیقت و [[راستی]] نزدیکتر و عذرتان پذیرفتهتر خواهد بود، شما به جای دشنام به آنها بگویید: پروردگارا! [[خون]] ما و آنها را [[حفظ]] کن! بین ما و آنان را [[اصلاح]] نما! و آنها را از ورطه [[گمراهی]]، به [[راه راست]] [[هدایت]] فرما: تا آن دسته که جاهلاند، [[حق]] را بشناسند و کسانی که با حق سر [[ستیز]] دارند، از این کار دست بردارند و باز گردند<ref>نهج البلاغه چاپ صبحی صالح، ص۳۲۳، خطبه ۲۰۶.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۲]]، ص ۴۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۸
مقدمه
علی بن ابی طالب (ع) شهامت و مردانگی را با بهترین معنا و صورت تجسم بخشید، عزت نفس و بزرگمنشی دو اصل از اصول حقیقت شهامت و مردانگیاند که هردو از ویژگیهای امام بود، به همین دلیل حاضر نبود به کسی آزاری برساند هرچند در پی آزار و اذیّتش برمیآمدند و در جور و ستم بر کسی پیشی نمیگرفت، هرچند مطمئن بود شخص قصد کشتن او را دارد.
همین روح عزت نفس و بزرگمنشی او را بدان مقام بلند و والایی رساند که از ناسزاگویی به بنی امیّه که آن روزها از هرسو آماج ناسزایش قرار داده بودند، خودداری کند، بلکه یاران خود را نیز از ناسزاگویی به بنی امیّه بازداشت و بدانها فرمود: من خوش ندارم شما یاران، اهل دشنام دادن باشید ولی اگر عملکرد دشمنان را یاد آور شوید و کارهای ناشایست آنان را برشمردید، به حقیقت و راستی نزدیکتر و عذرتان پذیرفتهتر خواهد بود، شما به جای دشنام به آنها بگویید: پروردگارا! خون ما و آنها را حفظ کن! بین ما و آنان را اصلاح نما! و آنها را از ورطه گمراهی، به راه راست هدایت فرما: تا آن دسته که جاهلاند، حق را بشناسند و کسانی که با حق سر ستیز دارند، از این کار دست بردارند و باز گردند[۱].[۲]
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه چاپ صبحی صالح، ص۳۲۳، خطبه ۲۰۶.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۲، ص ۴۲.