زید بن اسلم عدوی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[زید بن اسلم عدوی مدنی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اصحاب امام سجاد| عنوان مدخل  = زید بن اسلم عدوی مدنی | مداخل مرتبط = [[زید بن اسلم عدوی مدنی در علوم قرآنی]] | پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== آشنایی اجمالی ==
«ابوعبدالله»<ref>برخی کنیه او را ابو اسامه نیز گفته‌اند (ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۱).</ref> زید بن اسلم عدوی مدنی<ref>(... - ۱۳۶ ه‍‌.ق) این تاریخ وفات از پسر وی (عبد الرحمان)، خلیفه و برخی دیگر نقل شده است (ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۶؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۲) ولی اسماعیل پاشا وفات او را در سال ۱۳۳ گفته است (ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین... ، ج۵، ص۳۷۶).</ref> از [[مفسران]] [[تابعی]] است؛ زیرا بخشی از [[عمر]] وی در عصر [[صحابه]] بوده است و برخی از صحابه را دیده و از آنها [[روایت]] کرده است. [[ذهبی]] و داوودی گفته‌اند: از [[جابر بن عبد الله]]، [[انس بن مالک]] و [[عبد الله بن عمر]] روایت کرده...<ref>ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۶؛ بغدادی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۷۶.</ref> و [[مفسر]] است؛ زیرا:
[[ابواسامه زید بن اسلم بن ثعلبه عدوی قرشی مدنی]] [[اهل]] [[مدینه]]<ref>الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.</ref> و از [[موالی]] [[عمر بن خطاب]] و از [[یاران]] [[امام سجاد]]،<ref>رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.</ref> [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{ع}} به شمار می‌‌رفت.<ref>رجال البرقی ۹و ۳۲.</ref> او از محضر [[امام زین العابدین]]{{ع}} بهره برد و از [[انس بن مالک]]،<ref>سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.</ref> [[عایشه]] و [[ابوهریره]] [[روایت]] نمود.<ref>خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.</ref> ابواسامه فردی [[فقیه]]،<ref>الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.</ref> [[مفسر]]،<ref>الاعلام ۳/۵۶.</ref> مفتی و از علمای مدینه بود و در آنجا [[کرسی]] [[تدریس]] داشت<ref>سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.</ref> و حدود چهل تن از [[فقهای مدینه]] در جلسه درس او حاضر می‌‌شدند.<ref>لغت نامه دهخدا ۸/۱۱۵۱۹</ref> همچنین [[ابن جریح]]، [[ابوغسان]]، [[محمد بن مطرف]]، [[حفص بن میسره]] و [[هشام بن سعد]] از جمله کسانی هستند که از وی روایت کرده‌اند.<ref> تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.</ref> زید فردی [[عابد]]<ref>شذرات الذهب ۱/۱۹۴.</ref> و از [[تابعین]] در مدینه محسوب می‌‌شد. [[شیخ طوسی]] در مورد وثاقتش اظهار [[شک و تردید]] کرده است.<ref>رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.</ref> [[کتاب تفسیر]] اثر اوست.<ref>الذریعه ۴/۲۷۵.</ref> سرانجام در دهم [[ذی حجه]]<ref>خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.</ref>[[ سال]] ۱۳۶ <ref>تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.</ref> در مدینه درگذشت<ref>الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.</ref>.<ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۳۵۱.</ref>
# [[روایات]] و آرای [[تفسیر]] فراوانی از وی در [[کتاب‌های تفسیری]] [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده است<ref>براساس برنامه رایانه‌ای معجم فقهی، موارد ذکر زید بن اسلم در تفاسیر اهل تسنن ۱۰۸۳ مورد در ۱۰۰ جلد و در تفاسیر شیعه ۸۴ مورد در ۴۲ جلد و در خصوص تفسیر جامع البیان طبری ۱۲۵ مورد و در تفسیر تبیان طوسی، ۲۱ مورد و در مجمع البیان طبرسی ۲۳ مورد و در الدر المنثور سیوطی ۱۷۶ مورد است.</ref>.
# رجال‌شناسان و کتاب‌شناسان خبر داده‌اند که وی کتاب [[تفسیری]] داشته است، هر چند کتاب وی به دست ما نرسیده است، و برخی [[گواهی]] داده‌اند که وی عالم به تفسیر بوده است. به گفتۀ ذهبی، برای زید تفسیری است که پسرش [[عبدالرحمان بن زید بن اسلم عدوی مدنی]] از او روایت کرده است<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۶.</ref>. [[ابن ندیم]] نیز با عبارت {{عربی|"كتاب التفسير عن زيد بن اسلم بخط‍ السكري}} به کتاب تفسیری وی اشاره کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶.</ref>. داوودی او را در طبقات المفسرین آورده<ref>ر. ک: داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۷۶.</ref> و اسماعیل پاشا نیز با عبارت {{عربی|"له تفسير القرآن"}} از کتاب [[تفسیری]] وی خبر داده است<ref>بغدادی، هدیة العارفین {{عربی|اسماء المؤلّفین و آثار المصنفین من کشف الظنون}}، ج۵، ص۳۷۶.</ref>. [[ابن حجر]] از [[یعقوب بن شیبه]] نقل کرده که دربارۀ وی گفته است: [[ثقه]]، [[اهل]] [[فقه]] و [[علم]] و [[آگاه]] به [[تفسیر قرآن]] بوده است.


از [[عبیدالله بن عمر]] [[روایت]] کرده که گفته است: در او اشکالی نمی‌بینم جز اینکه [[قرآن]] را با رأیش تفسیر می‌کند<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۲.</ref>. برای آشنا شدن با وضعیت [[مذهب]]، [[وثاقت]]، استاد وی در تفسیر و ویژگی آرای تفسیری‌اش به [[مکاتب تفسیری]] [[رجوع]] شود<ref>بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۲۴۵-۲۵۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۰۸-۲۰۹.</ref>
زید غلام [[عمر بن خطاب]] بوده است. حماد بن زید می‌گوید: وارد [[مدینه]] شدم در حالی که [[مردم]] دربارۀ زید بن أسلم سخنانی می‌گفتند، از [[عبیدالله بن عمر بن خطاب]]<ref>عبیدالله بن عمر همان کسی است که هرمزان را کشت.</ref> پرسیدم: {{عربی|ما تقول في مولاكم قال:... إنه يفسر القرآن برأيه}}<ref>الکامل فی الضعفاء، ج۳، ص۲۰۸؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۲۸۹؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۹۸، حدیث ۲۹۸۹.</ref>؛ شما دربارۀ غلامتان چه می‌گویید گفت:... همانا [[قرآن]] را طبق نظر خود [[تفسیر]] می‌کرد. و بر اساس [[روایات]] [[فریقین]] [[تفسیر قرآن]] به رأی [[حرام]] است؛ [[پیامبر اکرم]] در این باره می‌فرمایند: {{متن حدیث|من فسر القرآن برأيه فقد افترى على الله الكذب}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۰۹، حدیث ۳۳۵۶۷.</ref>؛ هر کس قرآن را به رأی خود تفسیر کند در [[حقیقت]] به [[خدا]] [[دروغ]] بزرگی بسته است و در جای دیگر آمده است: {{متن حدیث|من فسر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده في النار}}<ref>تفسیر کبیر، ج۷، ص۱۴۸.</ref>؛ هر کس قرآن را بر اساس نظر خود تفسیر کند جایگاهش در [[آتش]] است. این فرد با این توصیفات همان کسی است که [[سیوطی]] در مورد وی گفته بود: {{عربی|وعلماء أهل المدينة في التفسير: زيد بن أسلم الذي أخذ عنه ابنه عبدالرحمان بن زيد}}<ref>الاتقان، ج۲، ص۴۹۹، حدیث ۶۳۹۸.</ref>؛ و از علمای تفسیر مدینه زید بن اسلم است که فرزندش عبدالرحمان بن زید بن اسلم و از او [[حدیث]] اخذ کرده است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۲۷۱.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
==فرزندان او==
{{مدخل وابسته}}
[[عبدالله بن زید بن اسلم]] متوفای ۱۶۴، عبدالرحمان بن زید بن اسلم متوفای ۱۸۲ و [[اسامة بن زید بن اسلم]] متوفای در [[حکومت]] [[منصور دوانقی]] سه برادرند که هر سه از پدر خود -زید بن اسلم- [[روایت]] می‌کنند. [[ذهبی]] در الکاشف در مورد عبدالرحمان می‌گوید: ضعفوه<ref>الکاشف، ج۱، ص۶۲۸، حدیث ۳۱۹۶.</ref>- یعنی همه او را تضعیف کرده‌اند. [[دارقطنی]] او را در کتاب الضعفاء والمتروکین آورده است<ref>الضعفاء والمتروکین، ج۱، ص۱۵، حدیث ۳۳۲.</ref>.
 
احمد می‌گوید: {{عربی|عبدالله ثقة والآخران ضعيفان}}<ref>میزان الاعتدال، ج۲، ص۵۶۴، حدیث ۴۸۶۸.</ref>؛ عبدالله ثقه است و [[برادران]] دیگر وی [[ضعیف]] هستند. [[ابن حجر]] در تقریب التهذیب و بسیاری از [[علما]] [[عبدالرحمان بن زید بن اسلم]] را تضعیف کرده‌اند<ref>الضعفاء الصغیر، ج۱، ص۷۴، حدیث ۲۰۸؛ الجرح والتعدیل، ج۲، ص۲۸۵؛ ج۵، ص۵۹، ۲۳۳؛ الضعفاء اصفهانی، ج۱، ص۱۰۲، ۱۲۲؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۴۰، حدیث ۳۸۶۶؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۵۶۴، حدیث ۴۸۶۸.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۲۷۱.</ref>
 
==جستارهای وابسته==
{{مدخل‌های وابسته}}
* [[عبدالله بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[عبدالرحمن بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[عبدالرحمن بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[اسامه بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[اسامة بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[عبدالله بن زید بن اسلم]] (فرزند)
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
* [[تفسیر زید بن اسلم]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009972.jpg|22px]] [[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|'''تاریخ تفسیر قرآن''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۴: خط ۲۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: زید بن اسلم عدوی مدنی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:تابعین]]
[[رده:اصحاب امام سجاد]]
[[رده:اصحاب امام باقر]]
[[رده:اصحاب امام صادق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۱

آشنایی اجمالی

ابواسامه زید بن اسلم بن ثعلبه عدوی قرشی مدنی اهل مدینه[۱] و از موالی عمر بن خطاب و از یاران امام سجاد،[۲] امام باقر و امام صادق(ع) به شمار می‌‌رفت.[۳] او از محضر امام زین العابدین(ع) بهره برد و از انس بن مالک،[۴] عایشه و ابوهریره روایت نمود.[۵] ابواسامه فردی فقیه،[۶] مفسر،[۷] مفتی و از علمای مدینه بود و در آنجا کرسی تدریس داشت[۸] و حدود چهل تن از فقهای مدینه در جلسه درس او حاضر می‌‌شدند.[۹] همچنین ابن جریح، ابوغسان، محمد بن مطرف، حفص بن میسره و هشام بن سعد از جمله کسانی هستند که از وی روایت کرده‌اند.[۱۰] زید فردی عابد[۱۱] و از تابعین در مدینه محسوب می‌‌شد. شیخ طوسی در مورد وثاقتش اظهار شک و تردید کرده است.[۱۲] کتاب تفسیر اثر اوست.[۱۳] سرانجام در دهم ذی حجه[۱۴]سال ۱۳۶ [۱۵] در مدینه درگذشت[۱۶].[۱۷]

زید غلام عمر بن خطاب بوده است. حماد بن زید می‌گوید: وارد مدینه شدم در حالی که مردم دربارۀ زید بن أسلم سخنانی می‌گفتند، از عبیدالله بن عمر بن خطاب[۱۸] پرسیدم: ما تقول في مولاكم قال:... إنه يفسر القرآن برأيه[۱۹]؛ شما دربارۀ غلامتان چه می‌گویید گفت:... همانا قرآن را طبق نظر خود تفسیر می‌کرد. و بر اساس روایات فریقین تفسیر قرآن به رأی حرام است؛ پیامبر اکرم در این باره می‌فرمایند: «من فسر القرآن برأيه فقد افترى على الله الكذب»[۲۰]؛ هر کس قرآن را به رأی خود تفسیر کند در حقیقت به خدا دروغ بزرگی بسته است و در جای دیگر آمده است: «من فسر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده في النار»[۲۱]؛ هر کس قرآن را بر اساس نظر خود تفسیر کند جایگاهش در آتش است. این فرد با این توصیفات همان کسی است که سیوطی در مورد وی گفته بود: وعلماء أهل المدينة في التفسير: زيد بن أسلم الذي أخذ عنه ابنه عبدالرحمان بن زيد[۲۲]؛ و از علمای تفسیر مدینه زید بن اسلم است که فرزندش عبدالرحمان بن زید بن اسلم و از او حدیث اخذ کرده است[۲۳].

فرزندان او

عبدالله بن زید بن اسلم متوفای ۱۶۴، عبدالرحمان بن زید بن اسلم متوفای ۱۸۲ و اسامة بن زید بن اسلم متوفای در حکومت منصور دوانقی سه برادرند که هر سه از پدر خود -زید بن اسلم- روایت می‌کنند. ذهبی در الکاشف در مورد عبدالرحمان می‌گوید: ضعفوه[۲۴]- یعنی همه او را تضعیف کرده‌اند. دارقطنی او را در کتاب الضعفاء والمتروکین آورده است[۲۵].

احمد می‌گوید: عبدالله ثقة والآخران ضعيفان[۲۶]؛ عبدالله ثقه است و برادران دیگر وی ضعیف هستند. ابن حجر در تقریب التهذیب و بسیاری از علما عبدالرحمان بن زید بن اسلم را تضعیف کرده‌اند[۲۷].[۲۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.
  2. رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.
  3. رجال البرقی ۹و ۳۲.
  4. سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.
  5. خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.
  6. الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.
  7. الاعلام ۳/۵۶.
  8. سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.
  9. لغت نامه دهخدا ۸/۱۱۵۱۹
  10. تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.
  11. شذرات الذهب ۱/۱۹۴.
  12. رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.
  13. الذریعه ۴/۲۷۵.
  14. خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.
  15. تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.
  16. الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.
  17. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۳۵۱.
  18. عبیدالله بن عمر همان کسی است که هرمزان را کشت.
  19. الکامل فی الضعفاء، ج۳، ص۲۰۸؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۲۸۹؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۹۸، حدیث ۲۹۸۹.
  20. وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۰۹، حدیث ۳۳۵۶۷.
  21. تفسیر کبیر، ج۷، ص۱۴۸.
  22. الاتقان، ج۲، ص۴۹۹، حدیث ۶۳۹۸.
  23. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۲۷۱.
  24. الکاشف، ج۱، ص۶۲۸، حدیث ۳۱۹۶.
  25. الضعفاء والمتروکین، ج۱، ص۱۵، حدیث ۳۳۲.
  26. میزان الاعتدال، ج۲، ص۵۶۴، حدیث ۴۸۶۸.
  27. الضعفاء الصغیر، ج۱، ص۷۴، حدیث ۲۰۸؛ الجرح والتعدیل، ج۲، ص۲۸۵؛ ج۵، ص۵۹، ۲۳۳؛ الضعفاء اصفهانی، ج۱، ص۱۰۲، ۱۲۲؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۴۰، حدیث ۳۸۶۶؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۵۶۴، حدیث ۴۸۶۸.
  28. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۲۷۱.