فزت و رب الکعبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = امام علی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[فزت و رب الکعبه در حدیث]] | [[فزت و رب الکعبه در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[فزت و رب الکعبه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


== مقدمه ==
این جمله که به معنای "به [[پروردگار]] [[کعبه]] [[سوگند]]، [[رستگار]] و کامیاب شدم" است، از زبان [[حضرت علی]]{{ع}} پس از ضربت خوردن در [[صبح]] نوزدهم رمضان نقل شده است. وقتی [[ابن ملجم]] تیغ بر فرق مبارکش فرو آورد، این جمله را فرمود و افزود که: این مرد، فرار نکند!<ref>موسوعة شهادة المعصومین، ج ۱ ص۳۶۸(به نقل از مقتل ابن ابی الدنیا و تاریخ ابن عساکر)، الامامة و السیّاسة، ج ۱ ص۱۶.</ref> آرزوی آن حضرت [[شهادت]] بود و پیوسته برای آن لحظه‌شماری می‌کرد و از زبان [[پیامبر]] شنیده بود که محاسنش با [[خون]] سرش خضاب خواهد شد. ازاین‌رو [[منتظر]] آن حادثه بود. قبل از شهادتش در بستر [[بیماری]] در ضمن وصیّتی که داشت، از جمله فرمود: این حادثه برایم ناشناخته و ناخوشایند نبود، و من همچون جویای آبی بودم که به آب رسیدم و طالبی بودم که گمشده‌ام را یافتم: {{متن حدیث|...و ما کنت الاّ کقارب ورد و طالب وجد}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۳.</ref> برای کسی که عمری در [[ایمان]] و [[جهاد]] و [[بندگی]] زیسته است، پایان یافتن [[عمر]] با افتخار [[شهادت در راه خدا]]، کامیابی و فوز عظیم است، چون خود آن حضرت نیز شهادت را بهترین نوع [[مرگ]] می‌دانست: {{متن حدیث|إنّ أکرم الموت القتل}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۶۵.</ref>


==مقدمه==
== منابع ==
*این جمله که به معنای "به [[پروردگار]] [[کعبه]] [[سوگند]]، [[رستگار]] و کامیاب شدم" است، از زبان [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} پس از ضربت خوردن در صبح نوزدهم [[رمضان]] [[نقل]] شده است. وقتی [[ابن ملجم]] تیغ بر فرق مبارکش فرو آورد، این جمله را فرمود و افزود که: این مرد، فرار نکند!<ref>موسوعة شهادة المعصومین، ج ۱ ص ۳۶۸(به نقل از مقتل ابن ابی الدنیا و تاریخ ابن عساکر)، الامامة و السیّاسة، ج ۱ ص ۱۶</ref> آرزوی آن [[حضرت]] [[شهادت]] بود و پیوسته برای آن لحظه‌شماری می‌کرد و از زبان [[پیامبر]] شنیده بود که محاسنش با [[خون]] سرش [[خضاب]] خواهد شد. ازاین‌رو [[منتظر]] آن حادثه بود. قبل از شهادتش در بستر [[بیماری]] در ضمن وصیّتی که داشت، از جمله فرمود: این حادثه برایم ناشناخته و ناخوشایند نبود، و من همچون جویای آبی بودم که به آب رسیدم و طالبی بودم که گمشده‌ام را یافتم: {{عربی|...و ما کنت الاّ کقارب ورد و طالب وجد}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۳</ref> برای کسی که عمری در [[ایمان]] و [[جهاد]] و [[بندگی]] زیسته است، پایان یافتن [[عمر]] با [[افتخار]] [[شهادت در راه خدا]]، کامیابی و [[فوز عظیم]] است، چون خود آن [[حضرت]] نیز [[شهادت]] را [[بهترین]] نوع [[مرگ]] می‌دانست: {{عربی|إنّ أکرم الموت القتل}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۶۵.</ref>.
{{منابع}}
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
{{پایان منابع}}


== جستارهای وابسته ==
== پانویس ==
{{پانویس}}


==منابع==
[[رده:امام علی]]
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
 
[[رده:فزت و رب الکعبه]]
[[رده:فزت و رب الکعبه]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۹

مقدمه

این جمله که به معنای "به پروردگار کعبه سوگند، رستگار و کامیاب شدم" است، از زبان حضرت علی(ع) پس از ضربت خوردن در صبح نوزدهم رمضان نقل شده است. وقتی ابن ملجم تیغ بر فرق مبارکش فرو آورد، این جمله را فرمود و افزود که: این مرد، فرار نکند![۱] آرزوی آن حضرت شهادت بود و پیوسته برای آن لحظه‌شماری می‌کرد و از زبان پیامبر شنیده بود که محاسنش با خون سرش خضاب خواهد شد. ازاین‌رو منتظر آن حادثه بود. قبل از شهادتش در بستر بیماری در ضمن وصیّتی که داشت، از جمله فرمود: این حادثه برایم ناشناخته و ناخوشایند نبود، و من همچون جویای آبی بودم که به آب رسیدم و طالبی بودم که گمشده‌ام را یافتم: «...و ما کنت الاّ کقارب ورد و طالب وجد»[۲] برای کسی که عمری در ایمان و جهاد و بندگی زیسته است، پایان یافتن عمر با افتخار شهادت در راه خدا، کامیابی و فوز عظیم است، چون خود آن حضرت نیز شهادت را بهترین نوع مرگ می‌دانست: «إنّ أکرم الموت القتل»[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. موسوعة شهادة المعصومین، ج ۱ ص۳۶۸(به نقل از مقتل ابن ابی الدنیا و تاریخ ابن عساکر)، الامامة و السیّاسة، ج ۱ ص۱۶.
  2. نهج البلاغه، نامه ۲۳.
  3. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۵.