حزب در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = حزب
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[حزب]]''' است. "'''حزب'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = حزب
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[حزب در لغت]] - [[حزب در قرآن]] - [[حزب در فقه سیاسی]] - [[حزب در حقوق اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حزب در لغت]] | [[حزب در قرآن]] | [[حزب در حدیث]] | [[حزب در فقه سیاسی]]</div>
| پرسش مرتبط  =
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حزب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
حزب واژه‌ای [[عربی]] بوده و عبارت است از قومی که قلب‌ها و [[اعمال]] آنها هماهنگ باشد<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۰۸.</ref>، گروهی با [[عقیده]] و [[هدف]] مشترک<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۲، ص‌۲۰۷.</ref>، جماعتی با [[تمایلات]] مشترک<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۶۴.</ref>، جماعتی به‌شدت همبسته<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۳۱.</ref>.


==مقدمه==
"[[حزب]]" در [[زبان فارسی]] به معنای گروه و دسته است<ref>لغت نامه، ج ۶، ص ۷۸۲۳، «حزب».</ref> و در [[زبان عربی]] نیز نزدیک به همین معناست و شماری از واژه‌پژوهان آن را به معنی [[جماعت]]<ref>مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۵۵؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۱۴۸، «حزب».</ref> و طایفه‌ای از [[مردم]] دانسته‌اند<ref>مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۹۹، «حزب».</ref>.  
“حزب” واژه‌ای [[عربی]] است و به گروهی اطلاق می‌شود که فعالیت و [[هدف]] مشترکی داشته باشند. “Parrty” نیز همین معنای لغوی “حزب” را دارد. [[حزب]] در [[ادبیات]] [[دینی]] ([[قرآن]] و [[سنت]]) در مورد گروه [[حق و باطل]] استعمال می‌شود؛ چنان که در قرآن بر گروه [[مؤمنان]] و [[کافران]] حزب گفته شده است: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ}}<ref>«و چون مؤمنان دسته‌ها (ی مشرک) را دیدند.».. سوره احزاب، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}<ref>«هر گروهی بدانچه خود دارد شادمان است» سوره مؤمنون، آیه ۵۳.</ref>. در دو [[آیه]] اخیر حزب به گروه غیر [[دیندار]] اطلاق شده است.


حزب به جهت اهداف و نوع فعالیت اقسام مختلفی دارد؛ از قبیل [[احزاب سیاسی]]، [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، دینی محض و صنفی. در این جا به تبیین نظرگاه [[فقه]] در مورد حزب [[سیاسی]] می‌پردازیم.
برخی دیگر معتقدند اصل واحد معنایی در این ماده، تجمع است، هنگامی که بر اساس [[رأی]] و [[هدف]] واحد باشد<ref>التحقیق، ج ۲، ص ۲۰۷، «حزب».</ref>، بر این اساس، [[حزب]] اگرچه معنایی نزدیک با کلمات جماعت، [[قوم]] و [[طایفه]] دارد، می‌توان گفت حزب با قید [[پیروی]] از یک [[عقیده]] و نظر، دارای معنایی اخص است<ref>[[حمید بیگ‌زاده جلالی|بیگ‌زاده جلالی، حمید]]؛ [[حزب (مقاله)|مقاله «حزب»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>.


===تعریف حزب سیاسی===
راغب اصفهانی می‌نویسد: {{عربی|الْحِزْبُ: جماعة فيها غلظ، قال عزّ و جلّ: {{متن قرآن|أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا}}<ref>«کدام یک از دو گروه در ازای درنگی را که (در غار) داشتند بهتر شمارش می‌کند» سوره کهف، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ}}<ref>«آنان حزب شیطانند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>، و قوله تعالى: {{متن قرآن|وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ}}<ref>«و چون مؤمنان دسته‌ها (ی مشرک) را دیدند» سوره احزاب، آیه ۲۲.</ref>، عبارة عن المجتمعين لمحاربة النبيّ {{صل}}، {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>، يعني: أنصار [[اللّه]]، و قال تعالى: {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ}}<ref>«گمان می‌کنند که دسته‌ها (ی مشرک) هنوز نرفته‌اند و اگر آن دسته‌ها باز آیند، اینان آرزو می‌کنند کاش میان تازی‌های بیابان‌نشین، بیابان‌نشینی می‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.</ref>، و بعيده: {{متن قرآن|وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ}}...}}<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن (بی جا: المکتبه المرتضویه) ص۱۱۴.</ref>، [[حزب]] گروه و جماعتی را گویند که با [[احساس]] خاصی از آن [[دفاع]] نمایند. [[خداوند]] در [[قرآن]] نیز آورده است... «در ماجرای [[جنگ خندق]] که مؤمنون [[احزاب]] را دیدند». «و همانا [[حزب خدا]] حتماً [[پیروز]] است».
تعریف حزب سیاسی را باید در پرتو بحث آزادی‌ها و [[حقوق]] سیاسی [[شهروندان]] در [[حکومت]] جست‌و‌جو کرد. پیشتر گفته شد که شهروندان در قبال حکومت دارای حقوق و [[آزادی‌های سیاسی]]، مانند [[حق]] [[مشارکت سیاسی]]، [[تعیین]] [[دولتمردان]] از طریق [[انتخابات]] و [[آزادی]] اجتماعات هستند، از آنجا که به دست آوردن این حقوق برای فرد فرد شهروندان بدون [[همکاری]] با یکدیگر تقریباً ناممکن است، شهروندان و [[نخبگان]] برای دست‌یابی به این هدف، گروه، سازمان یا انجمنی را تشکیل می‌دهند تا در پرتو آن بهتر بتوانند نقش سیاسی خود در قبال حکومت را ایفا کنند. به چنین گروه‌ها و انجمن‌هایی که با اهدافی خاص و در قالب سازمانی منسجم و دارای مرامنامه و اساس‌نامه تشکیل می‌شوند، “حزب” می‌گویند. به برخی تعریفات [[فلاسفه سیاسی]] از حزب اشاره می‌کنیم.


'''ادموند برک''': هیأتی از [[مردم]] که به خاطر پیشبرد [[منافع ملی]] با [[کوشش]] مشترک بر اساس اصول سیاسی مورد توافق، [[متحد]] می‌شوند<ref>عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، ص۳۴۳.</ref>.
در مقاییس اللغه آمده است: «حاء، زاد و باء دارای معنای واحدی هستند و آن جمع شدن چیزی است. حزب به معنای جماعتی از [[مردم]] از معنای مذکور گرفته شده و [[طایفه]] از هر چیزی را حزب می‌گویند»<ref>احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغه (بیروت: دارالکتب العلمیه، بی‌تا)، ص۵۵.</ref>.


'''گتل''': گروهی از شهروندان کم و بیش سازمان یافته که به عنوان یک واحد [[سیاسی]] عمل می‌کنند و با استفاده از [[حق]] [[رأی]] خود می‌خواهند بر [[حکومت]] [[تسلط]] پیدا کنند<ref>عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، ص۳۴۴.</ref>.
در بعضی کتب لغت تصریح شده که حزب به گروهی که [[عقیده]] خاصی دارند گفته می‌شود. ابن منظور در لسان العرب می‌نویسد: حزب به معنای گروهی از مردم می‌باشد. به هر قومی که قلب‌ها و [[اعمال]] آنها یکرنگ و یکپارچه باشد نیز [[جریان سیاسی]] گفته می‌شود. حزب در [[آیه]] {{متن قرآن|كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}<ref>«هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند» سوره روم، آیه ۳۲.</ref> به طایفه‌ای گفته می‌شود که عقیده و میل واحدی داشته باشند<ref>ابن منظور، لسان العرب (بیروت: دار صادر، ۱۳۰۰ق)، ج۱، ص۳۰۸.</ref>.<ref>جمعی از محققان جامعه اسلامی فرهنگیان و پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۷۹.</ref>


'''مک آیور''': [[حزب]] گروهی سازمان یافته برای [[حمایت]] از برخی اصول و سیاست‌هاست که از راه‌های قانونی می‌کوشد حکومت را به دست گیرد<ref>عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، ص۳۴۴. «حزب سیاسی، جمعیتی سازمان‌یافته در درون یک نظام سیاسی است که عقیده‌ای مشترک دارند و برای کسب و به‌کارگیری قدرت سیاسی در اجرای دیدگاه‌ها و اهداف خود با یکدیگر متحد شده‌اند» (محسن مدیر شانه‌چی، احزاب سیاسی ایران، ص۱۵-۲۸)؛ دکتر محمدجعفر لنگرودی نیز می‌نویسد: «حزب گروهی از مردمان که سازمان‌یافته باشند برای هدف سیاسی» (مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ج۳، ص۱۶۵۶)؛ و نیز غلامرضا علی بابائی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۳.</ref>.
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[حمید بیگ‌زاده جلالی|بیگ‌زاده جلالی، حمید]]؛ [[حزب (مقاله)|مقاله «حزب»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
# [[پرونده: 1100627.jpg|22px]] [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}


با توجه به تعریف‌های فوق می‌توان عناصر حزب را چنین برشمرد:
== پانویس ==
#فردیت و [[شهروندی]] که مؤسسان و اعضای حزب [[شهروندان]] هستند؛
{{پانویس}}
#عضوگیری علنی: فعالیت حزب مخفی نیست، بلکه با اظهار مرام و اهداف خویش، به عضوگیری علنی می‌پردازد؛
#اهداف خاص بر اساس مرامنامه؛
#نهایت تأثیر در حکومت یا سهیم شدن در [[قدرت]] و یا [[فتح]] قدرت.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۶۱.</ref>
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
#[[پرونده:1100721.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|'''آزادی در فقه و حدود آن''']]
 
==پانویس==
{{پانویس2}}
 
[[رده:حزب]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۴

مقدمه

حزب واژه‌ای عربی بوده و عبارت است از قومی که قلب‌ها و اعمال آنها هماهنگ باشد[۱]، گروهی با عقیده و هدف مشترک[۲]، جماعتی با تمایلات مشترک[۳]، جماعتی به‌شدت همبسته[۴].

"حزب" در زبان فارسی به معنای گروه و دسته است[۵] و در زبان عربی نیز نزدیک به همین معناست و شماری از واژه‌پژوهان آن را به معنی جماعت[۶] و طایفه‌ای از مردم دانسته‌اند[۷].

برخی دیگر معتقدند اصل واحد معنایی در این ماده، تجمع است، هنگامی که بر اساس رأی و هدف واحد باشد[۸]، بر این اساس، حزب اگرچه معنایی نزدیک با کلمات جماعت، قوم و طایفه دارد، می‌توان گفت حزب با قید پیروی از یک عقیده و نظر، دارای معنایی اخص است[۹].

راغب اصفهانی می‌نویسد: الْحِزْبُ: جماعة فيها غلظ، قال عزّ و جلّ: ﴿أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا[۱۰]، ﴿أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ[۱۱]، و قوله تعالى: ﴿وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ[۱۲]، عبارة عن المجتمعين لمحاربة النبيّ (ص)، ﴿فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۱۳]، يعني: أنصار اللّه، و قال تعالى: ﴿يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ[۱۴]، و بعيده: ﴿وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ...[۱۵]، حزب گروه و جماعتی را گویند که با احساس خاصی از آن دفاع نمایند. خداوند در قرآن نیز آورده است... «در ماجرای جنگ خندق که مؤمنون احزاب را دیدند». «و همانا حزب خدا حتماً پیروز است».

در مقاییس اللغه آمده است: «حاء، زاد و باء دارای معنای واحدی هستند و آن جمع شدن چیزی است. حزب به معنای جماعتی از مردم از معنای مذکور گرفته شده و طایفه از هر چیزی را حزب می‌گویند»[۱۶].

در بعضی کتب لغت تصریح شده که حزب به گروهی که عقیده خاصی دارند گفته می‌شود. ابن منظور در لسان العرب می‌نویسد: حزب به معنای گروهی از مردم می‌باشد. به هر قومی که قلب‌ها و اعمال آنها یکرنگ و یکپارچه باشد نیز جریان سیاسی گفته می‌شود. حزب در آیه ﴿كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ[۱۷] به طایفه‌ای گفته می‌شود که عقیده و میل واحدی داشته باشند[۱۸].[۱۹]

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۰۸.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۲، ص‌۲۰۷.
  3. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۶۴.
  4. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۳۱.
  5. لغت نامه، ج ۶، ص ۷۸۲۳، «حزب».
  6. مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۵۵؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۱۴۸، «حزب».
  7. مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۹۹، «حزب».
  8. التحقیق، ج ۲، ص ۲۰۷، «حزب».
  9. بیگ‌زاده جلالی، حمید؛ مقاله «حزب»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.
  10. «کدام یک از دو گروه در ازای درنگی را که (در غار) داشتند بهتر شمارش می‌کند» سوره کهف، آیه ۱۲.
  11. «آنان حزب شیطانند» سوره مجادله، آیه ۱۹.
  12. «و چون مؤمنان دسته‌ها (ی مشرک) را دیدند» سوره احزاب، آیه ۲۲.
  13. «بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
  14. «گمان می‌کنند که دسته‌ها (ی مشرک) هنوز نرفته‌اند و اگر آن دسته‌ها باز آیند، اینان آرزو می‌کنند کاش میان تازی‌های بیابان‌نشین، بیابان‌نشینی می‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.
  15. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن (بی جا: المکتبه المرتضویه) ص۱۱۴.
  16. احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغه (بیروت: دارالکتب العلمیه، بی‌تا)، ص۵۵.
  17. «هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند» سوره روم، آیه ۳۲.
  18. ابن منظور، لسان العرب (بیروت: دار صادر، ۱۳۰۰ق)، ج۱، ص۳۰۸.
  19. جمعی از محققان جامعه اسلامی فرهنگیان و پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، سیره سیاسی پیامبر اعظم ص ۷۹.