توحید ذاتی در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = توحید ذاتی
| عنوان مدخل  = توحید ذاتی
| مداخل مرتبط = [[توحید ذاتی در قرآن]] - [[توحید ذاتی در کلام اسلامی]] - [[توحید ذاتی در اخلاق اسلامی]] - [[توحید ذاتی در معارف و سیره علوی]] - [[توحید ذاتی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{ولایت}}
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
مراد از "[[توحید ذاتی]]"، آن است که هیچ موجود [[واجب]] جز از [[خداوند]] یگانه، وجود ندارد؛ و هرچه جز اوست بوئی از [[وجوب]] نبرده است. از همین روست که بعضی از [[فرزانگان]]، [[توحید ذاتی]] را همان معنای عبارت [[شریف]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> دانسته‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص۳۱۹.</ref>.
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[توحید ذاتی]]''' است. "'''[[توحید ذاتی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توحید ذاتی در قرآن]] | [[توحید ذاتی در حدیث]] | [[توحید ذاتی در نهج البلاغه]] | [[توحید ذاتی در اخلاق اسلامی]] | [[توحید ذاتی در عرفان اسلامی]] | [[توحید ذاتی در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[توحید ذاتی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== انواع [[توحید ذاتی]] ==
*مراد از "[[توحید ذاتی]]"، آن است که هیچ موجود [[واجب]] جز از [[خداوند]] یگانه، وجود ندارد؛ و هرچه جز اوست بوئی از [[وجوب]] نبرده است. از همین روست که بعضی از [[فرزانگان]]، [[توحید ذاتی]] را همان معنای عبارت [[شریف]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> دانسته‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۱۹.</ref>.
[[توحید ذاتی]] خود بر چندگونه است:


==انواع [[توحید ذاتی]]==
=== [[توحید]] عوام ===
*[[توحید ذاتی]] خود بر چندگونه است:
مراد از "[[توحید]] عوام"، [[اعتقاد]] عامّه مردمانست که: [[خداوند]] یگانه است و هیچ موجود واجبی جز او نیست. اینان امّا به سراسر عالم وجود به گونه‌ای می‌‌نگرند که گویا ذرّه ذرّه این عالم را مستقل دانسته، برای هریک از آنها به گونه‌ای از [[ثبات]] و [[استقلال]] معتقدند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص۳۲۲.</ref>.
===[[توحید]] عوام===
*مراد از "[[توحید]] عوام"، [[اعتقاد]] عامّه مردمانست که: [[خداوند]] یگانه است و هیچ موجود واجبی جز او نیست. اینان امّا به سراسر عالم وجود به گونه‌ای می‌‌نگرند که گویا ذرّه ذرّه این عالم را مستقل دانسته، برای هریک از آنها به گونه‌ای از [[ثبات]] و [[استقلال]] معتقدند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۲۲.</ref>.
===[[توحید]] [[خواص]]===
*[[خواص]] امّا این نگرش استقلالی به موجودات را عین [[شرک]] دانسته، برآنند که در دار وجود جز او - جلَّ وعلا! - موجود دیگری نیست. آری! موجودات گوناگونی که به ظاهر در این عالم دیده می‌‌شوند، تنها و تنها سرابی هستند که لحظه‌ای [[ظهور]] می‌‌نمایند و لحظه‌ای دیگر ناپدید می‌‌شوند؛ بدیهی است که جز [[جاهلان]]، هیچکس سراب را [[آب]] نمی‌پندارد و برای او ارزشی قائل نمی‌شود. از این‌رو، با مشاهده [[ملکوت]] [[جهان]]، ذرّه ذرّه این عالم را وابسته و ایستادة به او می‌‌دانند، و او را عامل حیات و بقای تمامی موجودات. [[حضرت حق]] در ذکر مبین می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.</ref>.
*گویا مراد از ملکوتی که به [[ابراهیم]]{{ع}} نمایانده شد، صورت واقعی عالم بود؛ صورتی که نشان از بطلان محض و ایستائی آن به ذات [[حضرت حق]] داشت.
*[[ابراهیم]]{{ع}} چون به [[ملکوت]] عالم [[آگاه]] شد، به [[فقر]] موجودات و غنای [[حضرت حق]] [[آگاهی]] یافته او را تنها موجود [[حقیقی]] [[جهان]] یافت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۲۲.</ref>.
===[[توحید أخص خواص]]===
* [[اخص خواص]] امّا، این مرتبه از [[توحید]] را نیز آلوده به [[شرک]] می‌‌دانند؛ چه در این مرتبه، هنوز شائبه‌ای از هستی‌های دیگر - هرچند در کمال [[فقر]] و [[نیاز]] به [[حضرت حق]] - به چشم می‌‌آید؛ و این نشان از [[مشرک]] بودن [[انسان]] موحّد دارد!.
*اینان بر آنند که [[توحید]] کامل، آنست که نه به دیدة [[استقلال]] و نه به دیدة [[فقر]] به موجودات نگریسته شود؛ که اصلاً موجود دیگری در این عالم پرهیاهو دیده نشود.
*رسیدن به این مرتبه و نشستن آن مطلب بر [[جان]] [[انسان]] موحّد، سخت دشوار است؛ و تنها و تنها از پی مجاهدت‌های شرعی بسیار پدید می‌‌آید. این مرتبه چون فراچنگ [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} رسید چنین فرمود که: {{متن قرآن|إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۲۳.</ref>.


==منابع==
=== [[توحید]] [[خواص]] ===
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']]
[[خواص]] امّا این نگرش استقلالی به موجودات را عین [[شرک]] دانسته، برآنند که در دار وجود جز او ـ جلَّ وعلا! ـ موجود دیگری نیست. آری! موجودات گوناگونی که به ظاهر در این عالم دیده می‌‌شوند، تنها و تنها سرابی هستند که لحظه‌ای [[ظهور]] می‌‌نمایند و لحظه‌ای دیگر ناپدید می‌‌شوند؛ بدیهی است که جز [[جاهلان]]، هیچکس سراب را [[آب]] نمی‌پندارد و برای او ارزشی قائل نمی‌شود. از این‌رو، با مشاهده [[ملکوت]] [[جهان]]، ذرّه ذرّه این عالم را وابسته و ایستادة به او می‌‌دانند و او را عامل حیات و بقای تمامی موجودات. [[حضرت حق]] در ذکر مبین می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.</ref>.


==پانویس==
گویا مراد از ملکوتی که به [[ابراهیم]] {{ع}} نمایانده شد، صورت واقعی عالم بود؛ صورتی که نشان از بطلان محض و ایستائی آن به ذات [[حضرت حق]] داشت.
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده: مدخل‌]]
[[ابراهیم]] {{ع}} چون به [[ملکوت]] عالم [[آگاه]] شد، به [[فقر]] موجودات و غنای [[حضرت حق]] [[آگاهی]] یافته او را تنها موجود [[حقیقی]] [[جهان]] یافت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص۳۲۲.</ref>.
[[رده: توحید ذاتی]]
 
=== توحید أخص خواص ===
اخص خواص امّا، این مرتبه از [[توحید]] را نیز آلوده به [[شرک]] می‌‌دانند؛ چه در این مرتبه، هنوز شائبه‌ای از هستی‌های دیگر ـ هرچند در کمال [[فقر]] و [[نیاز]] به [[حضرت حق]] ـ به چشم می‌‌آید؛ و این نشان از [[مشرک]] بودن [[انسان]] موحّد دارد!
 
اینان بر آنند که [[توحید]] کامل، آنست که نه به دیدة [[استقلال]] و نه به دیدة [[فقر]] به موجودات نگریسته شود؛ که اصلاً موجود دیگری در این عالم پرهیاهو دیده نشود.
 
رسیدن به این مرتبه و نشستن آن مطلب بر [[جان]] [[انسان]] موحّد، سخت دشوار است؛ و تنها و تنها از پی مجاهدت‌های شرعی بسیار پدید می‌‌آید. این مرتبه چون فراچنگ [[ابراهیم خلیل]] {{ع}} رسید چنین فرمود که: {{متن قرآن|إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۹.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص۳۲۳.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:توحید ذات]]
[[رده:توحید]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۳

مقدمه

مراد از "توحید ذاتی"، آن است که هیچ موجود واجب جز از خداوند یگانه، وجود ندارد؛ و هرچه جز اوست بوئی از وجوب نبرده است. از همین روست که بعضی از فرزانگان، توحید ذاتی را همان معنای عبارت شریف ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۱] دانسته‌اند[۲].

انواع توحید ذاتی

توحید ذاتی خود بر چندگونه است:

توحید عوام

مراد از "توحید عوام"، اعتقاد عامّه مردمانست که: خداوند یگانه است و هیچ موجود واجبی جز او نیست. اینان امّا به سراسر عالم وجود به گونه‌ای می‌‌نگرند که گویا ذرّه ذرّه این عالم را مستقل دانسته، برای هریک از آنها به گونه‌ای از ثبات و استقلال معتقدند[۳].

توحید خواص

خواص امّا این نگرش استقلالی به موجودات را عین شرک دانسته، برآنند که در دار وجود جز او ـ جلَّ وعلا! ـ موجود دیگری نیست. آری! موجودات گوناگونی که به ظاهر در این عالم دیده می‌‌شوند، تنها و تنها سرابی هستند که لحظه‌ای ظهور می‌‌نمایند و لحظه‌ای دیگر ناپدید می‌‌شوند؛ بدیهی است که جز جاهلان، هیچکس سراب را آب نمی‌پندارد و برای او ارزشی قائل نمی‌شود. از این‌رو، با مشاهده ملکوت جهان، ذرّه ذرّه این عالم را وابسته و ایستادة به او می‌‌دانند و او را عامل حیات و بقای تمامی موجودات. حضرت حق در ذکر مبین می‌‌فرماید: ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ[۴].

گویا مراد از ملکوتی که به ابراهیم (ع) نمایانده شد، صورت واقعی عالم بود؛ صورتی که نشان از بطلان محض و ایستائی آن به ذات حضرت حق داشت.

ابراهیم (ع) چون به ملکوت عالم آگاه شد، به فقر موجودات و غنای حضرت حق آگاهی یافته او را تنها موجود حقیقی جهان یافت[۵].

توحید أخص خواص

اخص خواص امّا، این مرتبه از توحید را نیز آلوده به شرک می‌‌دانند؛ چه در این مرتبه، هنوز شائبه‌ای از هستی‌های دیگر ـ هرچند در کمال فقر و نیاز به حضرت حق ـ به چشم می‌‌آید؛ و این نشان از مشرک بودن انسان موحّد دارد!

اینان بر آنند که توحید کامل، آنست که نه به دیدة استقلال و نه به دیدة فقر به موجودات نگریسته شود؛ که اصلاً موجود دیگری در این عالم پرهیاهو دیده نشود.

رسیدن به این مرتبه و نشستن آن مطلب بر جان انسان موحّد، سخت دشوار است؛ و تنها و تنها از پی مجاهدت‌های شرعی بسیار پدید می‌‌آید. این مرتبه چون فراچنگ ابراهیم خلیل (ع) رسید چنین فرمود که: ﴿إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  2. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص۳۱۹.
  3. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص۳۲۲.
  4. «و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.
  5. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص۳۲۲.
  6. «من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۹.
  7. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص۳۲۳.