رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی
| عنوان مدخل  = رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی
| مداخل مرتبط = [[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در قرآن]] - [[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{امامت}}
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی]]''' است. "'''[[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در قرآن]] - [[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی در فقه سیاسی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
«مترف» در لغت به معنای نازپرورده، [[رفاه‌زده]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۰۹.</ref>، متنعِّم و عیش‌زده<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۲۱۹.</ref> است. اصل آن "ترف" به معنای [[نعمت]] و [[ترّفه]] (توسع در نعمت)<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۲۹۹.</ref>.
«مترف» در لغت به معنای نازپرورده، [[رفاه‌زده]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۰۹.</ref>، متنعِّم و عیش‌زده<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۲۱۹.</ref> است. اصل آن "ترف" به معنای [[نعمت]] و [[ترّفه]] (توسع در نعمت)<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۲۹۹.</ref>.


{{متن قرآن|وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا}}<ref>«و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان می‌دهیم و در آن نافرمانی می‌ورزند » سوره اسراء، آیه ۱۶.</ref>.
{{متن قرآن|وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا}}<ref>«و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان می‌دهیم و در آن نافرمانی می‌ورزند» سوره اسراء، آیه ۱۶.</ref>.


مترف کسی است که نعمت و فراخی عیش او را سرمست کرده باشد؛ همچنین به [[فرد]] متنعم [[غرق]] در لذات و [[شهوات]] مترف گویند<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۳۴۶.</ref>.
مترف کسی است که نعمت و فراخی عیش او را سرمست کرده باشد؛ همچنین به [[فرد]] متنعم [[غرق]] در لذات و [[شهوات]] مترف گویند<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۳۴۶.</ref>.
خط ۱۶: خط ۱۵:
مترفین به واسطه [[کثرت]] نعمت می‌پندارند که کرامتی دارند که مورد [[لطف]] و توجه [[خداوند]] قرار گرفته‌اند <ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۸۳.</ref>.
مترفین به واسطه [[کثرت]] نعمت می‌پندارند که کرامتی دارند که مورد [[لطف]] و توجه [[خداوند]] قرار گرفته‌اند <ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۸۳.</ref>.


مترفین در هر [[جامعه]] طبقه‌ای از رفاه‌زدگانی هستند که [[مال]] بسیاری برای آنان فراهم آمده و به‌تدریج بر اثر [[راحتی]] و [[رفاه]] به [[فسق]] و [[گناه]] روی می‌آورند و [[حدود الهی]] را می‌شکنند و زمانی که کسی مقابل آنان بایستد، [[سرکشی]] و [[عصیان]] می‌کنند و [[فساد]] و [[فحشا]] را در جامعه گسترش می‌دهند تا جامعه آماده نابودی و اضمحلال گردد: {{متن قرآن|فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا}}<ref>« پس (آن شهر) سزاوار عذاب می‌گردد، آنگاه یکسره نابودش می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.</ref>.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۲۱۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۴۵۸-۴۵۹.</ref>
مترفین در هر [[جامعه]] طبقه‌ای از رفاه‌زدگانی هستند که [[مال]] بسیاری برای آنان فراهم آمده و به‌تدریج بر اثر [[راحتی]] و [[رفاه]] به [[فسق]] و [[گناه]] روی می‌آورند و [[حدود الهی]] را می‌شکنند و زمانی که کسی مقابل آنان بایستد، [[سرکشی]] و [[عصیان]] می‌کنند و [[فساد]] و [[فحشا]] را در جامعه گسترش می‌دهند تا جامعه آماده نابودی و اضمحلال گردد: {{متن قرآن|فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا}}<ref>«پس (آن شهر) سزاوار عذاب می‌گردد، آنگاه یکسره نابودش می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.</ref>.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۲۱۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۴۵۸-۴۵۹.</ref>


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
{{منابع}}
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


 
[[رده:مدخل]]
[[رده: مدخل]]
[[رده:مترف]]
[[رده:رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی]]
[[رده:رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۱

مقدمه

«مترف» در لغت به معنای نازپرورده، رفاه‌زده[۱]، متنعِّم و عیش‌زده[۲] است. اصل آن "ترف" به معنای نعمت و ترّفه (توسع در نعمت)[۳].

﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا[۴].

مترف کسی است که نعمت و فراخی عیش او را سرمست کرده باشد؛ همچنین به فرد متنعم غرق در لذات و شهوات مترف گویند[۵].

مترفین به واسطه کثرت نعمت می‌پندارند که کرامتی دارند که مورد لطف و توجه خداوند قرار گرفته‌اند [۶].

مترفین در هر جامعه طبقه‌ای از رفاه‌زدگانی هستند که مال بسیاری برای آنان فراهم آمده و به‌تدریج بر اثر راحتی و رفاه به فسق و گناه روی می‌آورند و حدود الهی را می‌شکنند و زمانی که کسی مقابل آنان بایستد، سرکشی و عصیان می‌کنند و فساد و فحشا را در جامعه گسترش می‌دهند تا جامعه آماده نابودی و اضمحلال گردد: ﴿فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا[۷].[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۰۹.
  2. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۲۱۹.
  3. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۲۹۹.
  4. «و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان می‌دهیم و در آن نافرمانی می‌ورزند» سوره اسراء، آیه ۱۶.
  5. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۳۴۶.
  6. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۸۳.
  7. «پس (آن شهر) سزاوار عذاب می‌گردد، آنگاه یکسره نابودش می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.
  8. سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۲۱۷.
  9. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۵۸-۴۵۹.