(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حسین بن ابیسعید مکاری در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حسین بن ابیسعید مکاری در تراجم و رجال]] - [[حسین بن ابیسعید مکاری در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
== آشنایی اجمالی ==
[[محدث]] و [[راوی]] معاصر [[امام رضا]]{{ع}} و مورد [[مذمت]] [[امام]]. [[حسین بن ابی سعید المکاری بن هاشم بن حیان]] (حنان)، از [[راویان]] و [[محدثان]] [[شیعه]] [[قرن دوم]] و سوم قمری است. در برخی منابع و [[نسخ]]، نام وی [[حسن بن ابیسعید مکاری]] ضبط شده<ref>خلاصة الأقوال، ص۳۳۵؛ إیضاح الاشتباه، ص۱۴۷؛ وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۳۳۹.</ref>، گرچه به نظر میرسد اشتباهی در نسخهبرداری باشد. لذا بیشتر همان منابع، او را به نام حسین شناساندهاند<ref>وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۳۴۹، ۵۲۹؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۲۵۸.</ref>. خویی، با این [[استدلال]] که عموماً کسانی نام حسین دارند که کنیهشان [[ابوعبدالله]] است، قول دیگر را درست نمیداند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref>. ابن ابی سعید، در زمره راویان [[ائمه]]{{عم}} قرار دارد و [[روایات]] بسیاری از او با واسطه یا بیواسطه از [[امامان]]، در کتب و [[منابع حدیثی شیعه]] انعکاس یافته است<ref>الکافی، ج۲، ص۶۹، ج۳، ص۴۰۵؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۰۲.</ref>. از زیست [[نامه]] او اطلاع زیادی در دست نیست، جز آنکه کشی وی را از [[واقفیه]] دانسته<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۶۵.</ref> و بسیاری از رجالیون دیگر نیز آن را [[تأیید]] کردهاند<ref>رجال النجاشی، ص۳۸؛ التحریر الطاووسی، ص۶۴۵.</ref>. [[نجاشی]] با بیان اینکه حسین و پدرش [[هاشم بن حیان]]، پیر و [[فرقه]] واقفیه بودند، او را در [[حدیث]] [[ثقه]] میداند و در ادامه مینویسد که [[ابوعمرو کشی]] برای او مذمتهایی را ذکر میکند که اینجا محل پرداختن به آنها نیست<ref>رجال النجاشی، ص۳۸.</ref> و به این طریق از یادکرد بدیهای او چشم میپوشد اما [[علامه حلی]] طبق همان دادهها که برخی از آنها در ادامه خواهد آمد، به [[صراحت]] او را با ابنسراج و [[علی بن حمزه بطائنی]] از [[اهل]] [[ضلال]] میداند<ref>خلاصة الأقوال، ص۴۲۱.</ref>. تفرشی و دیگران نیز به تبع [[علامه]]، وی را [[گمراه]] توصیف میکنند<ref>نقد الرجال، ج۵، ص۲۵۸؛ کتاب الرجال، ابن داود، ص۲۸۶، ۳۱۳.</ref>. دستهای دیگر صرفاً به ذکر [[واقفی]] بودنش بسنده میکنند، بیآنکه به جایگاه حدیثیاش اشاره کنند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۶۵؛ الرجال، ابن غضائری، ص۱۱۷.</ref>. اما مجموعه اخباری که وجود دارد، حاکی از منفی بودن [[شخصیت]] مذهبی وی است.
[[حسین بن ابی سعید المکاری بن هاشم بن حیان]] (حنان)، از [[راویان]] و [[محدثان]] [[شیعه]] قرن دوم و سوم قمری است.
بر اساس برخی دادهها، وی چند [[دیدار با امام]] [[رضا]]{{ع}} داشته است. در یکی از آنها که به اتفاق چند تن دیگر از سران [[واقفیه]] با [[امام]] به گفتوگو پرداخته، هر چند او سخنگوی جمع نبوده، اما به نظر میرسد با آنچه [[علی بن ابی حمزه]] به [[نمایندگی]] آنان با امام [[محاجه]] کرده، [[همسویی]] داشته است و آن گفتوگو به روشنی از [[بیاعتقادی]] وی و همراهانش حکایت دارد<ref>بحار الأنوار، ج۴۹، ص۱۱۴؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۷۱؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۶۶.</ref>. اما در دیداری دیگر که گویی خود به [[تنهایی]] با امام به بحث میپردازد، سخنان تندتری رد و بدل میشود. او در این [[ملاقات]]، به نشان [[اعتراض]]، به آن [[حضرت]] میگوید: در [[خانه]] ات را باز گذاشته، در [[منزل]] مینشینی، برای [[مردم]] [[رأی]] و [[فتوا]] صادر میکنی، در حالی که پدرت چنین نبود! امام در جواب میفرماید: تو را چه به این سخنها؟ سپس او را به این سبب که مایه کژروی دستهای از [[دینداران]] شده، [[عتاب]] و [[نفرین]] میکند و میفرماید: [[خداوند]] [[نور]] قلبت را خاموش گرداند و [[فقر]] را به خانهات داخل سازد. در ادامه چون او میخواهد تا امام پرسشی را پاسخ دهد، آن حضرت به [[صراحت]] او را از دایره پیروانش خارج میداند، هر چند از [[پاسخگویی]] مضایقه نمیفرماید<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۶۵؛ تهذیب الأحکام، ج۸، ص۲۳۱؛ کشف اللثام، ج۸، ص۳۶۷.</ref>. در [[روایت]] مشابه دیگری، او در ابتدای سخن با زبانی تند، به امام خطاب میکند و میگوید: خداوند تو را به جایگاهت بنشاند، از اینکه همانندی با پدرت را ادعا میکنی. سپس با نفرین امام مواجه میشود<ref>الکافی، ج۶، ص۱۹۵؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۷۶.</ref>. بر این اساس، این نکته که برخی از رجالیون وی را [[ثقه]] دانستهاند<ref>فائق المقال، ص۱۰۳؛ کتاب الرجال، ابن داود، ص۲۴۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۱۹۵-۱۹۷؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۷.</ref> باید به دوره پیش از این مربوط دانست و الا به [[آسانی]] نمیتوان وی را توثیق کرد.
ابن ابی سعید، در زمره راویان [[ائمه]] {{عم}} قرار دارد و [[روایات]] بسیاری از او با واسطه یا بیواسطه از [[امامان]]، در کتب و [[منابع حدیثی شیعه]] انعکاس یافته است<ref>الکافی، ج۲، ص۶۹، ج۳، ص۴۰۵؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۰۲.</ref>. کشی وی را از [[واقفیه]] دانسته<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۶۵.</ref> و بسیاری از رجالیون دیگر نیز آن را [[تأیید]] کردهاند<ref>رجال النجاشی، ص۳۸؛ التحریر الطاووسی، ص۶۴۵.</ref>. [[نجاشی]] با بیان اینکه حسین و پدرش [[هاشم بن حیان]]، پیرو [[فرقه]] واقفیه بودند، او را در [[حدیث]] [[ثقه]] میداند و در ادامه مینویسد که [[ابوعمرو کشی]] برای او مذمتهایی را ذکر میکند که اینجا محل پرداختن به آنها نیست<ref>رجال النجاشی، ص۳۸.</ref> و به این طریق از یادکرد بدیهای او چشم میپوشد اما [[علامه حلی]] طبق همان دادهها که برخی از آنها در ادامه خواهد آمد، به [[صراحت]] او را با ابنسراج و [[علی بن حمزه بطائنی]] از [[اهل]] [[ضلال]] میداند<ref>خلاصة الأقوال، ص۴۲۱.</ref>.<ref>[[محمود خواجه میرزا|خواجه میرزا، محمود]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابن ابی سعید مکاری (مقاله)|مقاله «ابن ابیسعید مکاری»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۴۰۷.</ref>
به هر حال، [[حسین بن ابیسعید مکاری]] از [[راویان]] [[امام صادق]]{{ع}} و [[امام رضا]]{{ع}} بود و با اینکه جزو [[واقفیه]] [[شناسایی]] شده، هیچ رابطهای میان او و [[امام کاظم]]{{ع}} در [[منابع تاریخی]] دیده نمیشود، چنان که [[حدیثی]] نیز، حتی با واسطه، از آن [[حضرت]] در کارنامه روایتگری خود ندارد. مکاری از افرادی مثل [[ابوحمزه ثمالی]]، [[ابوبصیر]] و [[عبدالملک بن عمرو]] [[روایت]] کرده<ref>الکافی، ج۲، ص۶۹، ج۳، ص۴۰۵؛ الإمامة و التبصرة، ص۸۳ الاستبصار، ج۳، ص۱۰۲.</ref> و افرادی چون [[محمد بن علی بن حکم]]، [[علی]] بن [[عمر]] [[زیات]]، [[محمد بن سنان]]، [[حسین بن عماره]]، [[نضر بن سوید]] و [[حسین بن محبوب]] از او روایت نمودهاند<ref>الکافی، ج۲، ص۵۳۴؛ ج۴، ص۳۹؛ ج۶، ص۱۹۵؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۶؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۱۲؛ تهذیب الأحکام، ج۸، ص۲۳۱.</ref>. او [[کتابی]] موسوم به النوادر نیز از خود به جای گذاشته که [[حسن بن محمد بن سماعه]] که خود از واقفه بود<ref>هدیة العارفین، ج۱، ص۲۶۷.</ref>، آن را روایت کرده است<ref>رجال النجاشی، ص۳۸؛ نقد الرجال، ج۲، ص۷۳؛ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۳۲۹؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۳.</ref>.<ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استر آبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت الا لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۰ق؛ أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا؛ الإمامة و التبصرة من الحیرة، علی بن حسین قمی (۳۲۹ق)، تحقیق و نشر: مدرسة الإمام المهدی، قم، اول، ۱۴۰۴ق، إیضاح الاشتباه، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: محمد حسون، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، التحریر الطاووسی، حسن بن زین الدین معروف به صاحب معالم (۱۰۱۱ق)، تحقیق: فاضل جواهری، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۱ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق؛ الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، تحقیق: محمد رضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق؛ فائق المقال فی الحدیث و الرجال، احمد بن عبدالرضا بصری (۱۰۸۵ق)، تحقیق: غلام حسین قیصریهها، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹قی)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ کشف اللثام عن قواعد الأحکام، محمد بن حسن اصفهانی معروف به فاضل هندی (۱۱۳۷ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ کمال الدین و تمام النعمة، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۳۹۵ق؛ مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر له و دلائل الحجج علی البشر، سیدهاشم بن سلیمان حسینی بحرانی (۱۱۰۷ق)، تحقیق: عزت الله مولایی و دیگران، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، اول، ۱۴۱۵ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق -حیدری، اول، ۱۴۱۵قی: مسند الإمام الرضا عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، اول، ۱۴۰۶ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سید ابو القاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ نقد الرجال، سیدمصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علوا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ هدیة العارفین أسماء المؤلفین و آثار المصنفین، اسماعیل بن محمد امین بغدادی (۱۳۹۹ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی تا، وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۰۴ اق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، پنجم، ۱۴۰۳ق.</ref>.<ref>[[محمود خواجه میرزا|خواجه میرزا، محمود]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابن ابیسعید مکاری - خواجه میرزا (مقاله)|مقاله «ابن ابیسعید مکاری»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۰۷.</ref>
== ابن ابی سعید و [[امام رضا]] {{ع}} ==
بر اساس برخی دادهها، وی چند دیدار با [[امام رضا]] {{ع}} داشته است. در یکی از آنها که به اتفاق چند تن دیگر از سران [[واقفیه]] با [[امام]] به گفتوگو پرداخته، هر چند او سخنگوی جمع نبوده، اما به نظر میرسد با آنچه [[علی بن ابی حمزه]] به [[نمایندگی]] آنان با امام [[محاجه]] کرده، [[همسویی]] داشته است و آن گفتوگو به روشنی از [[بیاعتقادی]] وی و همراهانش حکایت دارد<ref>بحار الأنوار، ج۴۹، ص۱۱۴؛ مدینة المعاجز، ج۷، ص۷۱؛ مسند الإمام الرضا {{ع}}، ج۱، ص۱۶۶.</ref>.
روزی بر [[امام رضا]] {{ع}} وارد شد و از روی [[دشمنی]] و عناد گفت: «آیا [[خداوند]] تو را به مقامی رسانده که ادعای پدرت را تکرار میکنی؟» [[امام]] {{ع}} فرمودند: «تو را چه شده است و چرا با [[پیشوایان]] بر [[حق]] به مخالفت بر میخیزی؟ خداوند [[نور]] وجودت را خاموش نماید و [[فقر]] و [[تنگدستی]] را در خانهات مستقر سازد. آیا نمیدانی که خداوند به [[حضرت]] [[عمران]] [[وحی]] نمود که پسری به تو عطا میکنم و خداوند به او [[مریم]] را عطا کرد و به مریم [[عیسی]] را بخشید. پس عیسی از مریم و مریم از عیسی بود و عیسی و مریم در [[حقیقت]] یک وجود میباشند، همانطور که من از پدرم و پدرم از من و ما حقیقت واحدهای هستیم». ابن ابی [[سعید]] در برابر سخنان امام {{ع}} [[سکوت]] کرد و از نزد امام {{ع}} بیرون رفت. دیری نپایید او دچار فقر و تنگدستی گردید تا اینکه مرگش فرا رسید در حالیکه به غذای شبش محتاج بود<ref>من لا یحضره فقیه، ج۳، ص۹۳.</ref>.<ref>[[محمود خواجه میرزا|خواجه میرزا، محمود]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابن ابی سعید مکاری (مقاله)|مقاله «ابن ابیسعید مکاری»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۴۰۷؛ [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۲.</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[ابوسعید مکاری]] (پدر)
* [[واقفیه]] (فرقه)
{{پایان مدخل وابسته}}
==منابع==
== منابع ==
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[محمود خواجه میرزا|خواجه میرزا، محمود]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابن ابیسعید مکاری - خواجه میرزا (مقاله)|مقاله «ابن ابیسعید مکاری»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']]
ابن ابی سعید، در زمره راویان ائمه (ع) قرار دارد و روایات بسیاری از او با واسطه یا بیواسطه از امامان، در کتب و منابع حدیثی شیعه انعکاس یافته است[۱]. کشی وی را از واقفیه دانسته[۲] و بسیاری از رجالیون دیگر نیز آن را تأیید کردهاند[۳]. نجاشی با بیان اینکه حسین و پدرش هاشم بن حیان، پیرو فرقه واقفیه بودند، او را در حدیثثقه میداند و در ادامه مینویسد که ابوعمرو کشی برای او مذمتهایی را ذکر میکند که اینجا محل پرداختن به آنها نیست[۴] و به این طریق از یادکرد بدیهای او چشم میپوشد اما علامه حلی طبق همان دادهها که برخی از آنها در ادامه خواهد آمد، به صراحت او را با ابنسراج و علی بن حمزه بطائنی از اهلضلال میداند[۵].[۶]
بر اساس برخی دادهها، وی چند دیدار با امام رضا (ع) داشته است. در یکی از آنها که به اتفاق چند تن دیگر از سران واقفیه با امام به گفتوگو پرداخته، هر چند او سخنگوی جمع نبوده، اما به نظر میرسد با آنچه علی بن ابی حمزه به نمایندگی آنان با امام محاجه کرده، همسویی داشته است و آن گفتوگو به روشنی از بیاعتقادی وی و همراهانش حکایت دارد[۷].
روزی بر امام رضا (ع) وارد شد و از روی دشمنی و عناد گفت: «آیا خداوند تو را به مقامی رسانده که ادعای پدرت را تکرار میکنی؟» امام (ع) فرمودند: «تو را چه شده است و چرا با پیشوایان بر حق به مخالفت بر میخیزی؟ خداوند نور وجودت را خاموش نماید و فقر و تنگدستی را در خانهات مستقر سازد. آیا نمیدانی که خداوند به حضرتعمرانوحی نمود که پسری به تو عطا میکنم و خداوند به او مریم را عطا کرد و به مریم عیسی را بخشید. پس عیسی از مریم و مریم از عیسی بود و عیسی و مریم در حقیقت یک وجود میباشند، همانطور که من از پدرم و پدرم از من و ما حقیقت واحدهای هستیم». ابن ابی سعید در برابر سخنان امام (ع) سکوت کرد و از نزد امام (ع) بیرون رفت. دیری نپایید او دچار فقر و تنگدستی گردید تا اینکه مرگش فرا رسید در حالیکه به غذای شبش محتاج بود[۸].[۹]