ابومریم جهنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابومریم جهنی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابومریم جهنی در تراجم و رجال]] - [[ابومریم جهنی در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
نام وی، [[عمرو بن مرة بن عبس]] و از تیره [[جهینه]] از [[قبیله]] [[قضاعه]] است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۵۸؛ مزی، ج۲۲، ص۲۳۸.</ref>. [[کنیه]] او را [[ابوطلحه]] و [[ابومریم]] [[اسدی]] یا [[ازدی]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۵۶۳.</ref> نیز گفته‌اند. برخی از تراجم نویسان، دو یا سه مدخل با اسم ([[عمرو بن مره]])<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳ و ج۶، ص۲۷۸؛ ابن حجر الاصابه، ج۴، ص۵۶۳ و ج۷، ص۳۰۷.</ref> و کنیه<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۷۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۰۷.</ref> آورده‌اند. [[ابن حجر]]، عنوان‌های ابومریم ([[عمرو بن مره]]) و ابومریم جهنی دیگر را در بخش [[صحابه]] آورده و احتمال داده است که مدخل دومی، همان مدخل اولی باشد. [[ابو مریم]] در [[نقلی]] می‌گوید: ما بُتی داشتیم و آن را [[تعظیم]] می‌کردیم و من پرده‌دار آن بودم. وقتی شنیدم [[رسول خدا]]{{صل}} به [[رسالت]] [[مبعوث]] شده، به [[مدینه]] آمدم و [[مسلمان]] شدم و اشعاری سرودم<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۵۱.</ref>. وی [[خواب]] دید که نوری از [[کعبه]] برخاست و یثرب را در بر گرفت و هاتفی ندا در داد: [[خاتم پیامبران]] مبعوث شد<ref>نمازی، ج۴، ص۲۸.</ref>.
نام وی، [[عمرو بن مرة بن عبس]] و از تیره [[جهینه]] از [[قبیله]] [[قضاعه]] است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۵۸؛ مزی، ج۲۲، ص۲۳۸.</ref>. [[کنیه]] او را [[ابوطلحه]] و [[ابومریم]] [[اسدی]] یا [[ازدی]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۵۶۳.</ref> نیز گفته‌اند. برخی از تراجم نویسان، دو یا سه مدخل با اسم ([[عمرو بن مره]])<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳ و ج۶، ص۲۷۸؛ ابن حجر الاصابه، ج۴، ص۵۶۳ و ج۷، ص۳۰۷.</ref> و کنیه<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۷۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۰۷.</ref> آورده‌اند. [[ابن حجر]]، عنوان‌های ابومریم ([[عمرو بن مره]]) و ابومریم جهنی دیگر را در بخش [[صحابه]] آورده و احتمال داده است که مدخل دومی، همان مدخل اولی باشد. [[ابو مریم]] در [[نقلی]] می‌گوید: ما بُتی داشتیم و آن را [[تعظیم]] می‌کردیم و من پرده‌دار آن بودم. وقتی شنیدم [[رسول خدا]] {{صل}} به [[رسالت]] [[مبعوث]] شده، به [[مدینه]] آمدم و [[مسلمان]] شدم و اشعاری سرودم<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۵۱.</ref>. وی [[خواب]] دید که نوری از [[کعبه]] برخاست و یثرب را در بر گرفت و هاتفی ندا در داد: [[خاتم پیامبران]] مبعوث شد<ref>نمازی، ج۴، ص۲۸.</ref>.


ابومریم، از پیرمردان [[زمان رسول خدا]]{{صل}}<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹.</ref> و از [[پیشگامان در اسلام]] بود و در [[غزوات]] رسول خدا{{صل}} حضور داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۵۸.</ref>. وی با [[معاذ بن جبل]] [[همنشین]] بود و [[قرآن]] و [[احکام اسلام]] را از او فرا گرفت<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳.</ref> و بعدها در [[شام]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.</ref> یا [[فلسطین]]<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۰.</ref> [[سکونت]] گزید نقل شده است که می‌گوید: روزی رسول خدا{{صل}} فرمود: از (قبیله) معد کسی اینجا هست؟ من برخاستم. فرمود: بنشین. گفتم: ما از کدام قبیله هستیم. فرمود: "شما از قضاعه هستید"<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۵۹؛ طبرانی، ج۷، ص۱۱۶.</ref>، نیز از او نقل شده است که [[قوم]] جهینه، از رسول خدا{{صل}} خواستند برای آنان حدود زمینی را به عنوان [[مسجد]] تعیین کند و آن [[حضرت]] این کار را انجام داد. همچنین امینی<ref>امینی، ج۱، ص۵۸.</ref> به نقل از [[طبرانی]]، از او گزارش کرده است که [[رسول خدا]]{{صل}} در [[غدیر خم]] فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ}}.
ابومریم، از پیرمردان [[زمان رسول خدا]] {{صل}}<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹.</ref> و از [[پیشگامان در اسلام]] بود و در [[غزوات]] رسول خدا {{صل}} حضور داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۵۸.</ref>. وی با [[معاذ بن جبل]] [[همنشین]] بود و [[قرآن]] و [[احکام اسلام]] را از او فرا گرفت<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳.</ref> و بعدها در [[شام]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.</ref> یا [[فلسطین]]<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۰.</ref> [[سکونت]] گزید نقل شده است که می‌گوید: روزی رسول خدا {{صل}} فرمود: از (قبیله) معد کسی اینجا هست؟ من برخاستم. فرمود: بنشین. گفتم: ما از کدام قبیله هستیم. فرمود: "شما از قضاعه هستید"<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۵۹؛ طبرانی، ج۷، ص۱۱۶.</ref>، نیز از او نقل شده است که [[قوم]] جهینه، از رسول خدا {{صل}} خواستند برای آنان حدود زمینی را به عنوان [[مسجد]] تعیین کند و آن [[حضرت]] این کار را انجام داد. همچنین امینی<ref>امینی، ج۱، ص۵۸.</ref> به نقل از [[طبرانی]]، از او گزارش کرده است که [[رسول خدا]] {{صل}} در [[غدیر خم]] فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ}}.


همو برای [[معاویه]] روایتی از رسول خدا{{صل}} نقل کرد که می‌فرمود: "[[امام]] یا والی‌ای که درب خانه‌اش را به روی [[نیازمندان]] بسته باشد، [[خداوند]] هم درهای [[آسمان]] را به روی او می‌بندد". از این رو، معاویه کسی را برای برطرف کردن [[حاجت]] نیازمندان قرار داد<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۲؛ ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.</ref>.
همو برای [[معاویه]] روایتی از رسول خدا {{صل}} نقل کرد که می‌فرمود: "[[امام]] یا والی‌ای که درب خانه‌اش را به روی [[نیازمندان]] بسته باشد، [[خداوند]] هم درهای [[آسمان]] را به روی او می‌بندد". از این رو، معاویه کسی را برای برطرف کردن [[حاجت]] نیازمندان قرار داد<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۲؛ ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.</ref>.


کسانی مانند [[عیسی بن طلحه]]، [[ربیع بن سبره]] و [[ابوالحسن جزری]] از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۰.</ref>. وی [[زمان]] معاویه<ref>ابن حجر، تقریب، ج۲، ص۴۶۶.</ref> یا زمان [[عبدالملک مروان]] درگذشته است<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.</ref>.<ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومریم جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۱۱-۵۱۲.</ref>
کسانی مانند [[عیسی بن طلحه]]، [[ربیع بن سبره]] و [[ابوالحسن جزری]] از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۰.</ref>. وی [[زمان]] معاویه<ref>ابن حجر، تقریب، ج۲، ص۴۶۶.</ref> یا زمان [[عبدالملک مروان]] درگذشته است<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابومریم جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۱۱-۵۱۲.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابومریم جهنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابومریم جهنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:ابومریم جهنی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۸

مقدمه

نام وی، عمرو بن مرة بن عبس و از تیره جهینه از قبیله قضاعه است[۱]. کنیه او را ابوطلحه و ابومریم اسدی یا ازدی[۲] نیز گفته‌اند. برخی از تراجم نویسان، دو یا سه مدخل با اسم (عمرو بن مره)[۳] و کنیه[۴] آورده‌اند. ابن حجر، عنوان‌های ابومریم (عمرو بن مره) و ابومریم جهنی دیگر را در بخش صحابه آورده و احتمال داده است که مدخل دومی، همان مدخل اولی باشد. ابو مریم در نقلی می‌گوید: ما بُتی داشتیم و آن را تعظیم می‌کردیم و من پرده‌دار آن بودم. وقتی شنیدم رسول خدا (ص) به رسالت مبعوث شده، به مدینه آمدم و مسلمان شدم و اشعاری سرودم[۵]. وی خواب دید که نوری از کعبه برخاست و یثرب را در بر گرفت و هاتفی ندا در داد: خاتم پیامبران مبعوث شد[۶].

ابومریم، از پیرمردان زمان رسول خدا (ص)[۷] و از پیشگامان در اسلام بود و در غزوات رسول خدا (ص) حضور داشت[۸]. وی با معاذ بن جبل همنشین بود و قرآن و احکام اسلام را از او فرا گرفت[۹] و بعدها در شام[۱۰] یا فلسطین[۱۱] سکونت گزید نقل شده است که می‌گوید: روزی رسول خدا (ص) فرمود: از (قبیله) معد کسی اینجا هست؟ من برخاستم. فرمود: بنشین. گفتم: ما از کدام قبیله هستیم. فرمود: "شما از قضاعه هستید"[۱۲]، نیز از او نقل شده است که قوم جهینه، از رسول خدا (ص) خواستند برای آنان حدود زمینی را به عنوان مسجد تعیین کند و آن حضرت این کار را انجام داد. همچنین امینی[۱۳] به نقل از طبرانی، از او گزارش کرده است که رسول خدا (ص) در غدیر خم فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ».

همو برای معاویه روایتی از رسول خدا (ص) نقل کرد که می‌فرمود: "امام یا والی‌ای که درب خانه‌اش را به روی نیازمندان بسته باشد، خداوند هم درهای آسمان را به روی او می‌بندد". از این رو، معاویه کسی را برای برطرف کردن حاجت نیازمندان قرار داد[۱۴].

کسانی مانند عیسی بن طلحه، ربیع بن سبره و ابوالحسن جزری از او روایت کرده‌اند[۱۵]. وی زمان معاویه[۱۶] یا زمان عبدالملک مروان درگذشته است[۱۷][۱۸]

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۴، ص۲۵۸؛ مزی، ج۲۲، ص۲۳۸.
  2. ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۵۶۳.
  3. ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳ و ج۶، ص۲۷۸؛ ابن حجر الاصابه، ج۴، ص۵۶۳ و ج۷، ص۳۰۷.
  4. ابن اثیر، ج۶، ص۲۷۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۰۷.
  5. ابن سعد، ج۱، ص۲۵۱.
  6. نمازی، ج۴، ص۲۸.
  7. ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹.
  8. ابن سعد، ج۳، ص۲۵۸.
  9. ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۳.
  10. ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.
  11. ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۰.
  12. ابن سعد، ج۴، ص۲۵۹؛ طبرانی، ج۷، ص۱۱۶.
  13. امینی، ج۱، ص۵۸.
  14. ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۲؛ ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.
  15. ابونعیم، ج۴، ص۲۰۱۰.
  16. ابن حجر، تقریب، ج۲، ص۴۶۶.
  17. ابن اثیر، ج۴، ص۵۶۴.
  18. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ابومریم جهنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۱۱-۵۱۲.