رافع بن معلی انصاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[رافع بن معلی انصاری]]''' است. "'''[[رافع بن معلی انصاری]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[رافع بن معلی انصاری در قرآن]] - [[رافع بن معلی انصاری در تاریخ اسلامی]] </div>
| موضوع مرتبط = رافع بن معلی انصاری
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = [[رافع بن معلی انصاری]]
| مداخل مرتبط = [[رافع بن معلی انصاری در قرآن]] - [[رافع بن معلی انصاری در تاریخ اسلامی]]  
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[رافع بن معلی بن لوذان انصاری]] از [[خزرجیان]] و [[طایفه]] بنی‌ حبیب، در [[نبرد]] [[بدر]] در [[سال دوم هجری]] به دست [[عکرمه]] فرزند [[ابوجهل]] به [[شهادت]] رسید.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۰۱، ۷۰۷؛ تاریخ خلیفه، ص ۲۲؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۸۴.</ref>مادرش ادام، دختر [[عوف]] از [[قبیله]] [[خزرجی]] [[بنی‌مازن بن نجار]] بود.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۰.</ref> دخترش نسیبه با [[ابوسعید بن لوس]] از اعضای طایفه خودش [[ازدواج]] کرده بود.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۲۹۲.</ref> [[رافع با صفوان‌ بن بیضاء]]، [[قریشی]] [[مهاجر]] به [[مدینه]] <ref> انساب الاشراف، ج ۱۱، ص ۷۷.</ref> [[عقد اخوت]] بسته بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۱۸.</ref> او یکی از سه خزرجی و ۸ انصاری‌ای بود که در نبرد بدر به شهادت رسیدند.<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۱۳.</ref>
[[رافع بن معلی بن لوذان انصاری]] از [[خزرجیان]] و [[طایفه]] بنی‌ حبیب، در [[نبرد]] [[بدر]] در [[سال دوم هجری]] به دست [[عکرمه]] فرزند [[ابوجهل]] به [[شهادت]] رسید.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۰۱، ۷۰۷؛ تاریخ خلیفه، ص ۲۲؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۸۴.</ref>مادرش ادام، دختر [[عوف]] از [[قبیله]] [[خزرجی]] [[بنی‌مازن بن نجار]] بود.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۰.</ref> دخترش نسیبه با [[ابوسعید بن لوس]] از اعضای طایفه خودش [[ازدواج]] کرده بود.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۲۹۲.</ref> [[رافع با صفوان‌ بن بیضاء]]، [[قریشی]] [[مهاجر]] به [[مدینه]] <ref> انساب الاشراف، ج ۱۱، ص ۷۷.</ref> [[عقد اخوت]] بسته بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۱۸.</ref> او یکی از سه خزرجی و ۸ انصاری‌ای بود که در نبرد بدر به شهادت رسیدند.<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۱۳.</ref>


به [[روایت]] [[ابن‌عباس]] پس از این نبرد [[مردم]] می‌گفتند فلانی هم مرد و این سخن را برای شهدای بدر به کار می‌بردند. براساس گزارش دیگری، [[منافقان]] و [[کافران]] [[مرگ]] نامبردگان در نبرد بدر را بی‌فایده می‌دانستند که [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.</ref> نازل شد.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱؛ روض الجنان، ج۲، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۱۲۵.</ref> در این آیه تأکید شده که کشتگان نباید مرده شمرده شوند، بلکه آنها زنده‌اند و شما [[درک]] نمی‌کنید. برپایه روایت [[تفسیری]] دیگری از عکرمه، رافع بن معلی جزو فراریان انصاری نبرد [[احد]] در [[سال سوم هجری]] بود که آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> درباره آنان نازل شد<ref>جامع‌البیان، ج ۴، ص ۹۶؛ البحر المحیط، ج ۳، ص ۳۹۷؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۸۸.</ref>. این روایت نیز پذیرفتنی نیست، زیرا شهادت رافع در نبرد بدر در سال دوم هجری بوده است.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[رافع بن معلی انصاری (مقاله)|مقاله «رافع بن معلی انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
به [[روایت]] [[ابن‌عباس]] پس از این نبرد [[مردم]] می‌گفتند فلانی هم مرد و این سخن را برای شهدای بدر به کار می‌بردند. براساس گزارش دیگری، [[منافقان]] و [[کافران]] [[مرگ]] نامبردگان در نبرد بدر را بی‌فایده می‌دانستند که [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.</ref> نازل شد.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱؛ روض الجنان، ج۲، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۱۲۵.</ref> در این آیه تأکید شده که کشتگان نباید مرده شمرده شوند، بلکه آنها زنده‌اند و شما [[درک]] نمی‌کنید. برپایه روایت [[تفسیری]] دیگری از عکرمه، رافع بن معلی جزو فراریان انصاری نبرد [[احد]] در [[سال سوم هجری]] بود که آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> درباره آنان نازل شد<ref>جامع‌البیان، ج ۴، ص ۹۶؛ البحر المحیط، ج ۳، ص ۳۹۷؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۸۸.</ref>. این روایت نیز پذیرفتنی نیست، زیرا شهادت رافع در نبرد بدر در سال دوم هجری بوده است.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[رافع بن معلی انصاری (مقاله)|مقاله «رافع بن معلی انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
 
== پرسش‌های وابسته ==
 
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
*[[پرونده:000064.jpg|22px]] [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[رافع بن معلی انصاری (مقاله)|مقاله «رافع بن معلی انصاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]


==پانویس==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:000064.jpg|22px]] [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[رافع بن معلی انصاری (مقاله)|مقاله «رافع بن معلی انصاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:رافع بن معلی انصاری]]
[[رده:رافع بن معلی انصاری]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۱۲

مقدمه

رافع بن معلی بن لوذان انصاری از خزرجیان و طایفه بنی‌ حبیب، در نبرد بدر در سال دوم هجری به دست عکرمه فرزند ابوجهل به شهادت رسید.[۱]مادرش ادام، دختر عوف از قبیله خزرجی بنی‌مازن بن نجار بود.[۲] دخترش نسیبه با ابوسعید بن لوس از اعضای طایفه خودش ازدواج کرده بود.[۳] رافع با صفوان‌ بن بیضاء، قریشی مهاجر به مدینه [۴] عقد اخوت بسته بود.[۵] او یکی از سه خزرجی و ۸ انصاری‌ای بود که در نبرد بدر به شهادت رسیدند.[۶]

به روایت ابن‌عباس پس از این نبرد مردم می‌گفتند فلانی هم مرد و این سخن را برای شهدای بدر به کار می‌بردند. براساس گزارش دیگری، منافقان و کافران مرگ نامبردگان در نبرد بدر را بی‌فایده می‌دانستند که آیه ﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ[۷] نازل شد.[۸] در این آیه تأکید شده که کشتگان نباید مرده شمرده شوند، بلکه آنها زنده‌اند و شما درک نمی‌کنید. برپایه روایت تفسیری دیگری از عکرمه، رافع بن معلی جزو فراریان انصاری نبرد احد در سال سوم هجری بود که آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ[۹] درباره آنان نازل شد[۱۰]. این روایت نیز پذیرفتنی نیست، زیرا شهادت رافع در نبرد بدر در سال دوم هجری بوده است.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۰۱، ۷۰۷؛ تاریخ خلیفه، ص ۲۲؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۸۴.
  2. الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۰.
  3. الطبقات، ج ۸، ص ۲۹۲.
  4. انساب الاشراف، ج ۱۱، ص ۷۷.
  5. الطبقات، ج ۳، ص ۳۱۸.
  6. الطبقات، ج ۲، ص ۱۳.
  7. «و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.
  8. تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱؛ روض الجنان، ج۲، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۱۲۵.
  9. «بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.
  10. جامع‌البیان، ج ۴، ص ۹۶؛ البحر المحیط، ج ۳، ص ۳۹۷؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۸۸.
  11. اسماعیلی، مهران، مقاله «رافع بن معلی انصاری»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.