شناسایی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[شناسایی]]''' است. "'''[[شناسایی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = شناسایی
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شناسایی در قرآن]] - [[شناسایی در حدیث]] - [[شناسایی در فقه اسلامی]] - [[شناسایی در فقه سیاسی]]</div>
| عنوان مدخل = شناسایی
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شناسایی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[شناسایی در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
شناسایی، عملی است که یک یا چند [[دولت]]، وجود یک سازمان [[سیاسی]] مستقلی را، که [[قادر]] به رعایت مقررّات بین المللی می‌باشد، در [[سرزمین]] معینی به رسمیت می‌شناسند<ref>ترمینولوژی حقوق، ص۳۹۵؛ حقوق بین الملل عمومی، ص۲۱۰.</ref>.
شناسایی، عملی است که یک یا چند [[دولت]]، وجود یک سازمان [[سیاسی]] مستقلی را، که [[قادر]] به رعایت مقررّات بین المللی می‌باشد، در [[سرزمین]] معینی به رسمیت می‌شناسند<ref>ترمینولوژی حقوق، ص۳۹۵؛ حقوق بین الملل عمومی، ص۲۱۰.</ref>.
[[اسلام]]، شناسایی را با روش‌های گوناگون آن پذیرفته - چنان که [[سیره پیامبر]] [[گواه]] آن است - و موجودیت [[قبایل]] و [[ملت‌ها]] را، چه در قلمرو [[حکومت اسلامی]] و چه در خارج از آن، مورد [[تأیید]] قرار داده است<ref>اسلام و حقوق بین الملل عمومی، ص۳۹۹.</ref>. با این تفاوت که در قلمرو [[اسلام]]، شرایطی [[شبیه]] [[نظام]] [[حکومت]] فدرال برقرار بوده و با وجود این که در [[روابط]] خارجی، [[ملل]] [[اسلامی]] تابع ارادۀ [[دولت]] مرکزی بوده‌اند، ولی در قلمرو داخلی، [[استقلال]] آنها محترم شناخته می‌شد.
[[اسلام]]، شناسایی را با روش‌های گوناگون آن پذیرفته - چنان که [[سیره پیامبر]] [[گواه]] آن است - و موجودیت [[قبایل]] و [[ملت‌ها]] را، چه در قلمرو [[حکومت اسلامی]] و چه در خارج از آن، مورد [[تأیید]] قرار داده است<ref>اسلام و حقوق بین الملل عمومی، ص۳۹۹.</ref>. با این تفاوت که در قلمرو [[اسلام]]، شرایطی [[شبیه]] [[نظام]] [[حکومت]] فدرال برقرار بوده و با وجود این که در [[روابط]] خارجی، [[ملل]] [[اسلامی]] تابع ارادۀ [[دولت]] مرکزی بوده‌اند، ولی در قلمرو داخلی، [[استقلال]] آنها محترم شناخته می‌شد.
در خارج از قلمرو [[اسلام]] نیز به عنوان یک [[ضرورت اجتماعی]]، پیمان‌های متعددی منعقد می‌شد که ضمن شناسایی موجودیت [[قبایل]]، دو [[ملت]] در کنار یکدیگر به [[زندگی]] [[مسالمت‌آمیز]] خود ادامه می‌دادند<ref>ر.ک: دارالصلح، دارالذمه و قبیله.</ref>. همین‌طور، نامه‌هایی که [[پیامبر]]{{صل}} برای گروهی از سران دولت‌های آن زمان نوشت، در واقع خود نوعی شناسایی تلقی می‌گردد<ref>ر.ک: سفیر.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۷.</ref>.
 
در خارج از قلمرو [[اسلام]] نیز به عنوان یک [[ضرورت اجتماعی]]، پیمان‌های متعددی منعقد می‌شد که ضمن شناسایی موجودیت [[قبایل]]، دو [[ملت]] در کنار یکدیگر به [[زندگی]] [[مسالمت‌آمیز]] خود ادامه می‌دادند<ref>ر. ک: دارالصلح، دارالذمه و قبیله.</ref>. همین‌طور، نامه‌هایی که [[پیامبر]] {{صل}} برای گروهی از سران دولت‌های آن زمان نوشت، در واقع خود نوعی شناسایی تلقی می‌گردد<ref>ر. ک: سفیر.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۷: خط ۲۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:شناسایی در فقه سیاسی]]
[[رده:اصطلاحات سیاسی]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۱

مقدمه

شناسایی، عملی است که یک یا چند دولت، وجود یک سازمان سیاسی مستقلی را، که قادر به رعایت مقررّات بین المللی می‌باشد، در سرزمین معینی به رسمیت می‌شناسند[۱].

اسلام، شناسایی را با روش‌های گوناگون آن پذیرفته - چنان که سیره پیامبر گواه آن است - و موجودیت قبایل و ملت‌ها را، چه در قلمرو حکومت اسلامی و چه در خارج از آن، مورد تأیید قرار داده است[۲]. با این تفاوت که در قلمرو اسلام، شرایطی شبیه نظام حکومت فدرال برقرار بوده و با وجود این که در روابط خارجی، ملل اسلامی تابع ارادۀ دولت مرکزی بوده‌اند، ولی در قلمرو داخلی، استقلال آنها محترم شناخته می‌شد.

در خارج از قلمرو اسلام نیز به عنوان یک ضرورت اجتماعی، پیمان‌های متعددی منعقد می‌شد که ضمن شناسایی موجودیت قبایل، دو ملت در کنار یکدیگر به زندگی مسالمت‌آمیز خود ادامه می‌دادند[۳]. همین‌طور، نامه‌هایی که پیامبر (ص) برای گروهی از سران دولت‌های آن زمان نوشت، در واقع خود نوعی شناسایی تلقی می‌گردد[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. ترمینولوژی حقوق، ص۳۹۵؛ حقوق بین الملل عمومی، ص۲۱۰.
  2. اسلام و حقوق بین الملل عمومی، ص۳۹۹.
  3. ر. ک: دارالصلح، دارالذمه و قبیله.
  4. ر. ک: سفیر.
  5. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۲۷.