عیب: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عیب در قرآن]] - [[عیب در حدیث]] - [[عیب در اخلاق اسلامی]] - [[عیب در معارف دعا و زیارات]] - [[عیب در معارف و سیره سجادی]] - [[عیب در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = عیب (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
واژه [[عیب]] به معنای [[بدی]] و نقصان است<ref>لغتنامه دهخدا.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز همین معنا را ذکر کرده است<ref>{{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا}} «امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار میکردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بیآسیب) را به زور میگرفت» سوره کهف، آیه ۷۹.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} فرمود: عاقلترین [[مردم]] کسی است که بر عیب خود [[بینا]] و نسبت به عیب دیگران [[نابینا]] باشد<ref>غررالحکم، ج۲، ص۴۴۵.</ref>. | واژه [[عیب]] به معنای [[بدی]] و نقصان است<ref>لغتنامه دهخدا.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز همین معنا را ذکر کرده است<ref>{{متن قرآن|أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا}} «امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار میکردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بیآسیب) را به زور میگرفت» سوره کهف، آیه ۷۹.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} فرمود: عاقلترین [[مردم]] کسی است که بر عیب خود [[بینا]] و نسبت به عیب دیگران [[نابینا]] باشد<ref>غررالحکم، ج۲، ص۴۴۵.</ref>. | ||
یکی از [[صفات خداوند]] [[عیبپوشی]] است و این امر موجب ایجاد [[اعتماد]] و [[آرامش]] در [[جامعه]] است. [[امام سجاد]]{{ع}} عرضه میدارد: «خداوندا! تو را [[حمد]] و [[سپاس]] میگویم که بر عیبهای من پرده کشیدی و رسوایم نساختی»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. مفهوم مشابه این [[دعا]] در [[نیایش سی و چهارم]] آمده است. | یکی از [[صفات خداوند]] [[عیبپوشی]] است و این امر موجب ایجاد [[اعتماد]] و [[آرامش]] در [[جامعه]] است. [[امام سجاد]] {{ع}} عرضه میدارد: «خداوندا! تو را [[حمد]] و [[سپاس]] میگویم که بر عیبهای من پرده کشیدی و رسوایم نساختی»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. مفهوم مشابه این [[دعا]] در [[نیایش سی و چهارم]] آمده است. | ||
همچنین از [[خداوند]] درخواست میکند که صفات [[زشت]] و [[ناپسند]] او را [[نیکو]] گرداند: «بارالها! هر [[خصلت]] بد که در من است به [[صلاح]] آورد و هر [[زشتی]] که موجب [[نکوهش]] من است، به [[زیبایی]] بدل نما»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | همچنین از [[خداوند]] درخواست میکند که صفات [[زشت]] و [[ناپسند]] او را [[نیکو]] گرداند: «بارالها! هر [[خصلت]] بد که در من است به [[صلاح]] آورد و هر [[زشتی]] که موجب [[نکوهش]] من است، به [[زیبایی]] بدل نما»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | ||
خط ۱۲: | خط ۹: | ||
از نظر [[امام]] پوشاندن [[عیبها]] و افشا نکردنشان از ویژگیهای افراد باتقوا و [[زینت]] آنان است<ref>نیایش بیستم.</ref> زیرا تنها ذات [[اقدس]] خداست که از هر عیب و نقصی مبرّا میباشد و در مقابل او ما سراپا عیبیم: «من - ای خداوند من - گناهم بیشتر است و اعمالم زشتتر... با این حال چگونه میتوانم عیبهای خود را برشمارم»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. | از نظر [[امام]] پوشاندن [[عیبها]] و افشا نکردنشان از ویژگیهای افراد باتقوا و [[زینت]] آنان است<ref>نیایش بیستم.</ref> زیرا تنها ذات [[اقدس]] خداست که از هر عیب و نقصی مبرّا میباشد و در مقابل او ما سراپا عیبیم: «من - ای خداوند من - گناهم بیشتر است و اعمالم زشتتر... با این حال چگونه میتوانم عیبهای خود را برشمارم»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. | ||
[[امام چهارم]]{{ع}}، آشکار شدن [[عیوب]] [[انسان]] را زمینهساز [[تحقیر]] [[شخصیت]] و [[تضعیف]] [[منزلت]] او میداند و میفرماید: «خداوندا! مرا به امری [[فرومایه]] یا نقیصهای که [[قدر]] و [[منزلت]] من حقیر گرداند و بدان [[مقام]] و [[مرتبت]] خویش از کف بدهم گرفتار منمای»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین{{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ غررالحکم؛ عبدالواحد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶، قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ لغتنامه، علیاکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «عیب»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۴۰.</ref> | [[امام چهارم]] {{ع}}، آشکار شدن [[عیوب]] [[انسان]] را زمینهساز [[تحقیر]] [[شخصیت]] و [[تضعیف]] [[منزلت]] او میداند و میفرماید: «خداوندا! مرا به امری [[فرومایه]] یا نقیصهای که [[قدر]] و [[منزلت]] من حقیر گرداند و بدان [[مقام]] و [[مرتبت]] خویش از کف بدهم گرفتار منمای»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین {{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ غررالحکم؛ عبدالواحد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶، قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ لغتنامه، علیاکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «عیب»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۴۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۰: | ||
[[رده:عیب]] | [[رده:عیب]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۶
مقدمه
واژه عیب به معنای بدی و نقصان است[۱]. قرآن کریم نیز همین معنا را ذکر کرده است[۲]. امام علی (ع) فرمود: عاقلترین مردم کسی است که بر عیب خود بینا و نسبت به عیب دیگران نابینا باشد[۳]. یکی از صفات خداوند عیبپوشی است و این امر موجب ایجاد اعتماد و آرامش در جامعه است. امام سجاد (ع) عرضه میدارد: «خداوندا! تو را حمد و سپاس میگویم که بر عیبهای من پرده کشیدی و رسوایم نساختی»[۴]. مفهوم مشابه این دعا در نیایش سی و چهارم آمده است. همچنین از خداوند درخواست میکند که صفات زشت و ناپسند او را نیکو گرداند: «بارالها! هر خصلت بد که در من است به صلاح آورد و هر زشتی که موجب نکوهش من است، به زیبایی بدل نما»[۵].
پس زیبنده است که انسانها نیز عیب یکدیگر را بپوشانند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ... وَ مِنْ عَيْبِ مُؤْمِنٍ ظَهَرَ لِي فَلَمْ أَسْتُرْهُ»[۶]؛ «بارخدایا، از درگاه تو پوزش میطلبم اگر بر عیب مؤمنی آگاه شدهام ولی آن را نپوشیدهام». از نظر امام پوشاندن عیبها و افشا نکردنشان از ویژگیهای افراد باتقوا و زینت آنان است[۷] زیرا تنها ذات اقدس خداست که از هر عیب و نقصی مبرّا میباشد و در مقابل او ما سراپا عیبیم: «من - ای خداوند من - گناهم بیشتر است و اعمالم زشتتر... با این حال چگونه میتوانم عیبهای خود را برشمارم»[۸].
امام چهارم (ع)، آشکار شدن عیوب انسان را زمینهساز تحقیر شخصیت و تضعیف منزلت او میداند و میفرماید: «خداوندا! مرا به امری فرومایه یا نقیصهای که قدر و منزلت من حقیر گرداند و بدان مقام و مرتبت خویش از کف بدهم گرفتار منمای»[۹].[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا.
- ↑ أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا «امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار میکردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بیآسیب) را به زور میگرفت» سوره کهف، آیه ۷۹.
- ↑ غررالحکم، ج۲، ص۴۴۵.
- ↑ نیایش شانزدهم.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ دعای ۳۸.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ نیایش شانزدهم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ غررالحکم؛ عبدالواحد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶، قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ لغتنامه، علیاکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۴.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «عیب»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۴۰.