سریه بشیر بن سعد الانصاری: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[سریه]]''' است. </div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[سریه]]''' است. </div> | ||
== | ==سریه چیست؟== | ||
{{اصلی|سریه}} | |||
==بشیر بن سعد الانصاری کیست؟== | |||
{{اصلی|بشیر بن سعد الانصاری}} | |||
==اعزام بشیر بن سعد== | == علت وقوع [[سریه]] == | ||
درباره علت وقوع این سریه نوشتهاند، "[[حسیل بن نویره|حسیل بن نُوَیره]]" که از [[قبیله]] اشجع و راهنمای [[رسول خدا]] {{صل}} به سوی [[خیبر]] بود، به [[مدینه]] آمد. [[پیامبر]] {{صل}} از او پرسید: "از کجا میآیی؟" او پاسخ داد: "از منطقه جُبار" <ref>(آبی است متعلق به "بنی حمیس" که بین "[[مدینه]]" و منطقه "فید" واقع شده است)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۸.</ref>. [[رسول]] اکرم{{صل}} از [[حسیل بن نویره|حسیل بن نُوَیره]] درباره [[اخبار]] آن منطقه پرسیدند و او در پاسخ گفت: "گروهی از [[قبیله غطفان]] در منطقه "جناب" جمع شده بودند و قصد حمله به شما یا اطراف [[مدینه]] را داشتند"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۱-۹۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۱.</ref>.<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار (مقاله)|سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۳۵.</ref> | |||
== اعزام بشیر بن سعد == | |||
{{همچنین|بشیر بن سعد بن ثعلبه}} | {{همچنین|بشیر بن سعد بن ثعلبه}} | ||
در پی خبر "[[حسیل بن نویره]]" درباره حمله قریبالوقوع [[قبیله غطفان]] به [[مدینه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} در [[شوال]] [[سال هفتم هجری]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۱.</ref>، "[[بشیر بن سعد]]" را احضار فرمود و برای او پرچمی بست و سیصد تن را همراهش فرستاد. [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد تا [[سپاه]]، شبها را حرکت و روزها کمین کنند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۰۳؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۱۹۱.</ref>. [[حسیل بن نویره]] هم به عنوان [[راهنما]]، همراه آنان حرکت کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۳.</ref>.<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[ سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار (مقاله)|سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.</ref> | در پی خبر "[[حسیل بن نویره]]" درباره حمله قریبالوقوع [[قبیله غطفان]] به [[مدینه]]، [[رسول خدا]] {{صل}} در [[شوال]] [[سال هفتم هجری]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۱.</ref>، "[[بشیر بن سعد]]" را احضار فرمود و برای او پرچمی بست و سیصد تن را همراهش فرستاد. [[پیامبر]] {{صل}} [[دستور]] داد تا [[سپاه]]، شبها را حرکت و روزها کمین کنند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۰۳؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۱۹۱.</ref>. [[حسیل بن نویره]] هم به عنوان [[راهنما]]، همراه آنان حرکت کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۳.</ref>.<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار (مقاله)|سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.</ref> | ||
==حرکت به سوی [[غطفان]]== | == حرکت به سوی [[غطفان]] == | ||
[[سپاه مسلمانان]] به راه میافتادند، شبها حرکت میکردند و روزها پنهان میشدند تا اینکه به منطقه "[[خیبر]]" در "[[سلاح]]" <ref>(منطقهای است در قسمت پایین [[خیبر]])</ref> رسیدند. سپس از منطقه سَلاح حرکت کردند تا اینکه به نزدیک سرزمین [[دشمن]] رسیدند. در این حال [[حسیل بن نویره]] گفت: "اکنون فاصله میان شما و [[دشمن]] به اندازه دو سوم روز یا نصف روز است. اکنون اگر مایلید در اینجا کمین کنید تا من به عنوان پیشآهنگ به سوی [[دشمن]] بروم و از آنان برای شما خبر بیاورم، در غیر این صورت، همگی با هم خواهیم رفت". | [[سپاه مسلمانان]] به راه میافتادند، شبها حرکت میکردند و روزها پنهان میشدند تا اینکه به منطقه "[[خیبر]]" در "[[سلاح]]" <ref>(منطقهای است در قسمت پایین [[خیبر]])</ref> رسیدند. سپس از منطقه سَلاح حرکت کردند تا اینکه به نزدیک سرزمین [[دشمن]] رسیدند. در این حال [[حسیل بن نویره]] گفت: "اکنون فاصله میان شما و [[دشمن]] به اندازه دو سوم روز یا نصف روز است. اکنون اگر مایلید در اینجا کمین کنید تا من به عنوان پیشآهنگ به سوی [[دشمن]] بروم و از آنان برای شما خبر بیاورم، در غیر این صورت، همگی با هم خواهیم رفت". | ||
پس از [[مشورت]] و تصمیمگیری، [[حسیل بن نویره]] به [[تنهایی]] برای کسب خبر به راه افتاد. او پس از مدتی بازگشت و به اطلاع [[مسلمانان]] رساند که گلههای غطفانیان در همین نزدیکی است و آنان میتوانند به گلهها حمله کنند. پس از آنکه [[مسلمانان]] درباره حمله به گلهها با یکدیگر [[مشورت]] کردند، [[تصمیم]] گرفتند تا گلهها را تصاحب کنند و پس از آن به تعقیب [[دشمن]] بپردازند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸.</ref>. | پس از [[مشورت]] و تصمیمگیری، [[حسیل بن نویره]] به [[تنهایی]] برای کسب خبر به راه افتاد. او پس از مدتی بازگشت و به اطلاع [[مسلمانان]] رساند که گلههای غطفانیان در همین نزدیکی است و آنان میتوانند به گلهها حمله کنند. پس از آنکه [[مسلمانان]] درباره حمله به گلهها با یکدیگر [[مشورت]] کردند، [[تصمیم]] گرفتند تا گلهها را تصاحب کنند و پس از آن به تعقیب [[دشمن]] بپردازند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸.</ref>. | ||
پس از آنکه [[مسلمانان]] به [[مشورت]] پرداختند، [[تصمیم]] حمله به [[فتنهانگیزان]] را گرفتند. حمله به غطفانیان برای [[مسلمانان]] بسیار پرمنفعت بود و علاوه بر دفع خطر [[متجاوزان]]، شتران زیادی نصیب [[مسلمانان]] کرد. نگهبانان شتران در پی وقوع این حمله گریختند و خود را به [[قبیله]] رسانده، خبر حمله [[مسلمانان]] را به اطلاع آنان رساندند. نتیجه این خبر، فرار افراد [[قبیله]] از [[ترس]] [[مسلمانان]] و گریختن به سرزمینهای دیگر بود. پس از غنیمتگیری، [[بشیر بن سعد]]، همراه [[یاران]] خود به محل اجتماع [[دشمن]] رفت؛ ولی آنان را در آنجا نیافت و به سوی [[مدینه]] بازگشت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲.</ref>.<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[ سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار (مقاله)|سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.</ref> | پس از آنکه [[مسلمانان]] به [[مشورت]] پرداختند، [[تصمیم]] حمله به [[فتنهانگیزان]] را گرفتند. حمله به غطفانیان برای [[مسلمانان]] بسیار پرمنفعت بود و علاوه بر دفع خطر [[متجاوزان]]، شتران زیادی نصیب [[مسلمانان]] کرد. نگهبانان شتران در پی وقوع این حمله گریختند و خود را به [[قبیله]] رسانده، خبر حمله [[مسلمانان]] را به اطلاع آنان رساندند. نتیجه این خبر، فرار افراد [[قبیله]] از [[ترس]] [[مسلمانان]] و گریختن به سرزمینهای دیگر بود. پس از غنیمتگیری، [[بشیر بن سعد]]، همراه [[یاران]] خود به محل اجتماع [[دشمن]] رفت؛ ولی آنان را در آنجا نیافت و به سوی [[مدینه]] بازگشت<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲.</ref>.<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار (مقاله)|سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[بشیر بن سعد انصاری]] | * [[بشیر بن سعد انصاری]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۲۳: | خط ۲۸: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:42439.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[ سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار (مقاله)|سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | # [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار (مقاله)|سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۹: | خط ۳۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سریه]] | [[رده:سریه]] | ||
[[رده:سریه بشیر بن سعد الانصاری]] | [[رده:سریه بشیر بن سعد الانصاری]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۷
سریه چیست؟
بشیر بن سعد الانصاری کیست؟
علت وقوع سریه
درباره علت وقوع این سریه نوشتهاند، "حسیل بن نُوَیره" که از قبیله اشجع و راهنمای رسول خدا (ص) به سوی خیبر بود، به مدینه آمد. پیامبر (ص) از او پرسید: "از کجا میآیی؟" او پاسخ داد: "از منطقه جُبار" [۱]. رسول اکرم(ص) از حسیل بن نُوَیره درباره اخبار آن منطقه پرسیدند و او در پاسخ گفت: "گروهی از قبیله غطفان در منطقه "جناب" جمع شده بودند و قصد حمله به شما یا اطراف مدینه را داشتند"[۲].[۳]
اعزام بشیر بن سعد
در پی خبر "حسیل بن نویره" درباره حمله قریبالوقوع قبیله غطفان به مدینه، رسول خدا (ص) در شوال سال هفتم هجری[۴]، "بشیر بن سعد" را احضار فرمود و برای او پرچمی بست و سیصد تن را همراهش فرستاد. پیامبر (ص) دستور داد تا سپاه، شبها را حرکت و روزها کمین کنند[۵]. حسیل بن نویره هم به عنوان راهنما، همراه آنان حرکت کرد[۶].[۷]
حرکت به سوی غطفان
سپاه مسلمانان به راه میافتادند، شبها حرکت میکردند و روزها پنهان میشدند تا اینکه به منطقه "خیبر" در "سلاح" [۸] رسیدند. سپس از منطقه سَلاح حرکت کردند تا اینکه به نزدیک سرزمین دشمن رسیدند. در این حال حسیل بن نویره گفت: "اکنون فاصله میان شما و دشمن به اندازه دو سوم روز یا نصف روز است. اکنون اگر مایلید در اینجا کمین کنید تا من به عنوان پیشآهنگ به سوی دشمن بروم و از آنان برای شما خبر بیاورم، در غیر این صورت، همگی با هم خواهیم رفت".
پس از مشورت و تصمیمگیری، حسیل بن نویره به تنهایی برای کسب خبر به راه افتاد. او پس از مدتی بازگشت و به اطلاع مسلمانان رساند که گلههای غطفانیان در همین نزدیکی است و آنان میتوانند به گلهها حمله کنند. پس از آنکه مسلمانان درباره حمله به گلهها با یکدیگر مشورت کردند، تصمیم گرفتند تا گلهها را تصاحب کنند و پس از آن به تعقیب دشمن بپردازند[۹].
پس از آنکه مسلمانان به مشورت پرداختند، تصمیم حمله به فتنهانگیزان را گرفتند. حمله به غطفانیان برای مسلمانان بسیار پرمنفعت بود و علاوه بر دفع خطر متجاوزان، شتران زیادی نصیب مسلمانان کرد. نگهبانان شتران در پی وقوع این حمله گریختند و خود را به قبیله رسانده، خبر حمله مسلمانان را به اطلاع آنان رساندند. نتیجه این خبر، فرار افراد قبیله از ترس مسلمانان و گریختن به سرزمینهای دیگر بود. پس از غنیمتگیری، بشیر بن سعد، همراه یاران خود به محل اجتماع دشمن رفت؛ ولی آنان را در آنجا نیافت و به سوی مدینه بازگشت[۱۰].[۱۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ (آبی است متعلق به "بنی حمیس" که بین "مدینه" و منطقه "فید" واقع شده است)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۸.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۱-۹۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۱.
- ↑ اکبری، هادی، سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۳۵.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۱.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۰۳؛ ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۳.
- ↑ اکبری، هادی، سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.
- ↑ (منطقهای است در قسمت پایین خیبر)
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۰۲.
- ↑ اکبری، هادی، سریه بشیر بن سعد به یمن و جبار، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۳۵-۴۳۶.