ابوثعلبه ثقفی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوثعلبه ثقفی | مداخل مرتبط = [[ابوثعلبه اشجعی در تراجم و رجال]] - [[ابوثعلبه اشجعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | |||
| نام = ابوثعلبه ثقفی | |||
| مشهور به = | |||
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg | |||
==مقدمه== | | عرض تصویر = | ||
در منابع | | توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه | ||
| نام کامل = ابوثعلبه ثقفی | |||
| نامهای دیگر = | |||
| جنسیت = مرد | |||
| کنیه = | |||
| لقب = | |||
| اهل = | |||
| از قبیله = [[بنیثقیف]] | |||
| از تیره = | |||
| پدر = | |||
| مادر = | |||
| همسر = | |||
| پسر = {{فهرست جعبه| [[سعید بن ابوثعلبه ثقفی]] | [[سعد بن ابوثعلبه ثقفی]] }} | |||
| دختر = | |||
| خواهر = | |||
| برادر = | |||
| خویشاوندان = [[کَردَم بن سفیان]] (پسرعمو) | |||
| وابستگان = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| محل زندگی = | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| طول عمر = | |||
| محل دفن = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]] | |||
| از طبقه = | |||
| در جنگ = | |||
| نقشها = | |||
| فعالیتها = | |||
| علت شهرت = | |||
| علت درگذشت = | |||
| علت شهادت = | |||
| راوی از = | |||
| روایات مشهور = | |||
| مشایخ او = | |||
| راویان از او = | |||
| آخرین راوی از او = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
در منابع [[صحابهنگاری]]، او با همین [[کنیه]] و [[نسب]] معرفی شده، از نام وی و نام نیاکانش یاد نشده است. به دلیل آنکه در پارهای از [[روایات]]، از ابوثعلبه ذکری به میان آمده، وی را در شمار [[اصحاب]] شمردهاند. [[ابن حجر]] روایتی<ref>ابن حجر، ج۷، ص۵۰-۴۹.</ref> در موضوع [[طلاق]] از ابوثعلبه نقل میکند. وی میگوید: عمویم به من گفت: کاری انجام بده تا دخترم را به [[ازدواج]] تو درآورم. میگوید: [[نذر]] کردم اگر با او ازدواج کنم، طلاقش دهم. سپس از [[پیامبر]] درباره این نذر پرسیدم، فرمود: {{متن حدیث|لاَ طَلاَقَ إِلاَّ بَعْدَ نِكَاحٍ}}. آنگاه با دختر عمویم ازدواج کردم و صاحب دو فرزند به نامهای [[سعد بن ابوثعلبه ثقفی|سعد]] و [[سعید بن ابوثعلبه ثقفی|سعید]] شدیم. ابن حجر میگوید: در [[سند]] و متن این [[روایت]]، [[ضعف]] و مغایرت وجود دارد. | |||
ابن حجر<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۴۳۲ و ج۷، ص۴۹.</ref> میگوید: ابوثعلبه، پسر عموی [[کَردَم بن سفیان بن أبان بن یسار بن مالک بن حُطَیط بن جُشم ثقفی]] است. با توجه به این گزارش، باید أبان بن یسار جد ابو [[ثعلبه]] باشد و به دلیل همین [[ارتباط]] نسبی، ابوثعلبه را ثقفی معرفی کردهاند. | ابن حجر<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۴۳۲ و ج۷، ص۴۹.</ref> میگوید: ابوثعلبه، پسر عموی [[کَردَم بن سفیان بن أبان بن یسار بن مالک بن حُطَیط بن جُشم ثقفی]] است. با توجه به این گزارش، باید أبان بن یسار جد ابو [[ثعلبه]] باشد و به دلیل همین [[ارتباط]] نسبی، ابوثعلبه را ثقفی معرفی کردهاند. | ||
ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۳-۱۸۲.</ref> و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۴۳.</ref>، ابوثعلبه را پسر عموی [[کَردَم بن قیس]] شمردهاند. ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۵، ص۴۳۳.</ref> نسب کَردَم بن قیس را چنین آورده است: [[قیس بن أبی سائب بن عمران بن ثعلبه خشنی]]. در این صورت جد ابوثعلبه عمران و از تیره بنوخشین، [[لقب]] [[وائل بن نمر]] و برة از [[قبیله]] [[قضاعه]] است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۵۱.</ref>. پس در میان [[صحابه]]، دو تن به نامهای ابوثعلبه ثقفی و خُشنی وجود دارد. ناگفته نماند در مورد ابوثعلبه خُشنی- که میان صحابه مردی شناخته شده است. بحثی نداریم<ref>ر.ک: ابوثعلبه خشنی.</ref>، اما در مورد ابوثعلبه ثقفی و احتمال یکی بودن وی با خُشنی، به بحث میپردازیم. | ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۳-۱۸۲.</ref> و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۴۳.</ref>، ابوثعلبه را پسر عموی [[کَردَم بن قیس]] شمردهاند. ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۵، ص۴۳۳.</ref> نسب کَردَم بن قیس را چنین آورده است: [[قیس بن أبی سائب بن عمران بن ثعلبه خشنی]]. در این صورت جد ابوثعلبه عمران و از تیره بنوخشین، [[لقب]] [[وائل بن نمر]] و برة از [[قبیله]] [[قضاعه]] است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۵۱.</ref>. پس در میان [[صحابه]]، دو تن به نامهای ابوثعلبه ثقفی و خُشنی وجود دارد. ناگفته نماند در مورد ابوثعلبه خُشنی- که میان صحابه مردی شناخته شده است. بحثی نداریم<ref>ر. ک: ابوثعلبه خشنی.</ref>، اما در مورد ابوثعلبه ثقفی و احتمال یکی بودن وی با خُشنی، به بحث میپردازیم. | ||
برخی [[کَردَم بن سفیان]] را با [[کردم بن قیس]] یکی دانستهاند<ref>ذهبی، ج۲، ص۲۸.</ref>. در روایتهای گزارش شده از آنان، شباهتها و مغایرتهایی وجود دارد. همین شباهتها باعث شده [[ابن منده]] این دو تن را یکی بداند و این گن، [[ابوحاتم رازی]] و [[طبرانی]] برخلاف ابن منده بین آن دو فرق بگذارند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۵، ص۴۳۴-۴۳۳.</ref> با [[یادآوری]] مغایرتهای میان آن [[روایات]]، بین این دو شخص از نظر [[نسب]]، حادثه و داستان، [[اختلاف]] را صحیح و آنان را دو تن مستقل میشمارد. البته او میان ثقفی و خُشنی، وجه جمعی را [[تصور]] کرده است که بعید نیست یکی به اصالت و دیگری به [[حلف]] باشد. در این صورت، این دو تن یکی بوده، به تبع آن، ابوثعلبهها نیز با دو نسب ثقفی و خُشنی یکی هستند، اما | برخی [[کَردَم بن سفیان]] را با [[کردم بن قیس]] یکی دانستهاند<ref>ذهبی، ج۲، ص۲۸.</ref>. در روایتهای گزارش شده از آنان، شباهتها و مغایرتهایی وجود دارد. همین شباهتها باعث شده [[ابن منده]] این دو تن را یکی بداند و این گن، [[ابوحاتم رازی]] و [[طبرانی]] برخلاف ابن منده بین آن دو فرق بگذارند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۵، ص۴۳۴-۴۳۳.</ref> با [[یادآوری]] مغایرتهای میان آن [[روایات]]، بین این دو شخص از نظر [[نسب]]، حادثه و داستان، [[اختلاف]] را صحیح و آنان را دو تن مستقل میشمارد. البته او میان ثقفی و خُشنی، وجه جمعی را [[تصور]] کرده است که بعید نیست یکی به اصالت و دیگری به [[حلف]] باشد. در این صورت، این دو تن یکی بوده، به تبع آن، ابوثعلبهها نیز با دو نسب ثقفی و خُشنی یکی هستند، اما سلسله نسبی را که برای هریک ذکر کردهاند، چگونه باید توجیه کرد و چگونه با نظر ابن حجر قابل جمع است؟ | ||
استناد | استناد صحابهنگاران در انتساب وی به خُشنی، روایتی از [[کَردَم بن قیس]] است که میگوید: من و پسر عمویم، ابوثعلبه، در [[روز]] گرمی حرکت میکردیم، در حالی که من [[کفش]] داشتم و او نداشت. وی از من کفشی درخواست کرد، گفتم: مشروط به آنکه دخترت را به [[نکاح]] من درآوردی! و او پذیرفت. در پایان مسیر، ابوثعلبه کفشم را پس داد و دخترش را نداد. کردم نزد [[رسول خدا]] {{صل}} رفت و قصه را بازگو کرد. [[پیامبر]] آن قول و قرار را [[باطل]] دانست و فرمود: «رهایش کن برای تو خیری در آن نیست»<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۳-۱۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۴۳.</ref><ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوثعلبه اشجعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۰۴-۲۰۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[سعد بن ابوثعلبه ثقفی]] (فرزند) | * [[سعد بن ابوثعلبه ثقفی]] (فرزند) | ||
*[[سعید بن ابوثعلبه ثقفی]] (فرزند) | * [[سعید بن ابوثعلبه ثقفی]] (فرزند) | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۸: | خط ۷۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:بنیثقیف]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۴۸
ابوثعلبه ثقفی | |
---|---|
نام کامل | ابوثعلبه ثقفی |
جنسیت | مرد |
از قبیله | بنیثقیف |
پسر | |
خویشاوندان | کَردَم بن سفیان (پسرعمو) |
از اصحاب | پیامبر خاتم |
مقدمه
در منابع صحابهنگاری، او با همین کنیه و نسب معرفی شده، از نام وی و نام نیاکانش یاد نشده است. به دلیل آنکه در پارهای از روایات، از ابوثعلبه ذکری به میان آمده، وی را در شمار اصحاب شمردهاند. ابن حجر روایتی[۱] در موضوع طلاق از ابوثعلبه نقل میکند. وی میگوید: عمویم به من گفت: کاری انجام بده تا دخترم را به ازدواج تو درآورم. میگوید: نذر کردم اگر با او ازدواج کنم، طلاقش دهم. سپس از پیامبر درباره این نذر پرسیدم، فرمود: «لاَ طَلاَقَ إِلاَّ بَعْدَ نِكَاحٍ». آنگاه با دختر عمویم ازدواج کردم و صاحب دو فرزند به نامهای سعد و سعید شدیم. ابن حجر میگوید: در سند و متن این روایت، ضعف و مغایرت وجود دارد.
ابن حجر[۲] میگوید: ابوثعلبه، پسر عموی کَردَم بن سفیان بن أبان بن یسار بن مالک بن حُطَیط بن جُشم ثقفی است. با توجه به این گزارش، باید أبان بن یسار جد ابو ثعلبه باشد و به دلیل همین ارتباط نسبی، ابوثعلبه را ثقفی معرفی کردهاند.
ابن عبدالبر[۳] و ابن اثیر[۴]، ابوثعلبه را پسر عموی کَردَم بن قیس شمردهاند. ابن حجر[۵] نسب کَردَم بن قیس را چنین آورده است: قیس بن أبی سائب بن عمران بن ثعلبه خشنی. در این صورت جد ابوثعلبه عمران و از تیره بنوخشین، لقب وائل بن نمر و برة از قبیله قضاعه است[۶]. پس در میان صحابه، دو تن به نامهای ابوثعلبه ثقفی و خُشنی وجود دارد. ناگفته نماند در مورد ابوثعلبه خُشنی- که میان صحابه مردی شناخته شده است. بحثی نداریم[۷]، اما در مورد ابوثعلبه ثقفی و احتمال یکی بودن وی با خُشنی، به بحث میپردازیم.
برخی کَردَم بن سفیان را با کردم بن قیس یکی دانستهاند[۸]. در روایتهای گزارش شده از آنان، شباهتها و مغایرتهایی وجود دارد. همین شباهتها باعث شده ابن منده این دو تن را یکی بداند و این گن، ابوحاتم رازی و طبرانی برخلاف ابن منده بین آن دو فرق بگذارند. ابن حجر[۹] با یادآوری مغایرتهای میان آن روایات، بین این دو شخص از نظر نسب، حادثه و داستان، اختلاف را صحیح و آنان را دو تن مستقل میشمارد. البته او میان ثقفی و خُشنی، وجه جمعی را تصور کرده است که بعید نیست یکی به اصالت و دیگری به حلف باشد. در این صورت، این دو تن یکی بوده، به تبع آن، ابوثعلبهها نیز با دو نسب ثقفی و خُشنی یکی هستند، اما سلسله نسبی را که برای هریک ذکر کردهاند، چگونه باید توجیه کرد و چگونه با نظر ابن حجر قابل جمع است؟
استناد صحابهنگاران در انتساب وی به خُشنی، روایتی از کَردَم بن قیس است که میگوید: من و پسر عمویم، ابوثعلبه، در روز گرمی حرکت میکردیم، در حالی که من کفش داشتم و او نداشت. وی از من کفشی درخواست کرد، گفتم: مشروط به آنکه دخترت را به نکاح من درآوردی! و او پذیرفت. در پایان مسیر، ابوثعلبه کفشم را پس داد و دخترش را نداد. کردم نزد رسول خدا (ص) رفت و قصه را بازگو کرد. پیامبر آن قول و قرار را باطل دانست و فرمود: «رهایش کن برای تو خیری در آن نیست»[۱۰][۱۱]
جستارهای وابسته
- سعد بن ابوثعلبه ثقفی (فرزند)
- سعید بن ابوثعلبه ثقفی (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۵۰-۴۹.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۴۳۲ و ج۷، ص۴۹.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۳-۱۸۲.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۴۳.
- ↑ ابن حجر، ج۵، ص۴۳۳.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۵۱.
- ↑ ر. ک: ابوثعلبه خشنی.
- ↑ ذهبی، ج۲، ص۲۸.
- ↑ ابن حجر، ج۵، ص۴۳۴-۴۳۳.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۳-۱۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۴۳.
- ↑ حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابوثعلبه اشجعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۰۴-۲۰۵.