زندقه در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = زندقه | |||
| عنوان مدخل = زندقه | |||
| مداخل مرتبط = [[زندقه در حدیث]] - [[زندقه در فقه اسلامی]] - [[زندقه در تاریخ اسلامی]] - [[زندقه در معارف مهدویت]] - [[زندقه در سیره معصوم]] - [[زندقه در معارف و سیره امام صادق]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
[[زندیق]] به کافری گفته میشود که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] تظاهر میکند، همچنین به معنای کسی است که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است. درباره عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است. | [[زندیق]] به کافری گفته میشود که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] تظاهر میکند، همچنین به معنای کسی است که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است. درباره عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[زندیق]]، کافری را گویند که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] [[تظاهر]] میکند و نیز به معنای کسی که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است، آمده است؛ چنان که به برخی اصناف [[کفّار]] ـ همچون: [[ثنویه]] ـ اطلاق شده است<ref>تحریر الأحکام، ج۵، ص۵۶؛ کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ مجمع البحرین، واژه «زندق».</ref>. | [[زندیق]]، کافری را گویند که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] [[تظاهر]] میکند و نیز به معنای کسی که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است، آمده است؛ چنان که به برخی اصناف [[کفّار]] ـ همچون: [[ثنویه]] ـ اطلاق شده است<ref>تحریر الأحکام، ج۵، ص۵۶؛ کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ مجمع البحرین، واژه «زندق».</ref>. | ||
از آن در "باب حدود" سخن گفتهاند. مخاطب قرار دادن کسی با لفظی که در عرف یا به حسب وضع لغوی در [[قذف]] به کار نمیرود، لکن موجب [[اذیت]] و [[آزار]] مخاطب میگردد ـ مانند: زندیق ـ موجب ثبوت [[تعزیر]] بر گوینده است<ref>کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۰ ـ ۵۲۲.</ref>. | از آن در "باب حدود" سخن گفتهاند. مخاطب قرار دادن کسی با لفظی که در عرف یا به حسب وضع لغوی در [[قذف]] به کار نمیرود، لکن موجب [[اذیت]] و [[آزار]] مخاطب میگردد ـ مانند: زندیق ـ موجب ثبوت [[تعزیر]] بر گوینده است<ref>کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۰ ـ ۵۲۲.</ref>. | ||
در عدم [[پذیرش توبه]] و [[وجوب]] کشتن زندیق ـ به معنای نخست ـ [[اختلاف]] است<ref>المبسوط، ج۷، ص۲۸۲؛ قواعد الأحکام، ج۳، ص۵۷۶.</ref>. بر عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است<ref>الخلاف، ج۵، ص۳۵۲ ـ ۳۵۳؛ کتاب السرائر، ج۲، ص۷۰۷.</ref>. برخی گفتهاند: زندیق محکوم به [[حکم]] [[مرتد]] است. بنابراین، اگر مرد و [[مرتد فطری]] باشد، به قول مشهور، توبهاش پذیرفته نیست و کشته میشود و اگر مرتد ملّی باشد، پس از [[استتابه]] و خودداری از [[توبه]] به قتل میرسد؛ اما اگر [[زن]] باشد در هر دو صورت ـ [[فطری]] و ملّی ـ کشته نمیشود<ref>الجامع للشرائع، ص۵۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref> | در عدم [[پذیرش توبه]] و [[وجوب]] کشتن زندیق ـ به معنای نخست ـ [[اختلاف]] است<ref>المبسوط، ج۷، ص۲۸۲؛ قواعد الأحکام، ج۳، ص۵۷۶.</ref>. بر عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است<ref>الخلاف، ج۵، ص۳۵۲ ـ ۳۵۳؛ کتاب السرائر، ج۲، ص۷۰۷.</ref>. برخی گفتهاند: زندیق محکوم به [[حکم]] [[مرتد]] است. بنابراین، اگر مرد و [[مرتد فطری]] باشد، به قول مشهور، توبهاش پذیرفته نیست و کشته میشود و اگر مرتد ملّی باشد، پس از [[استتابه]] و خودداری از [[توبه]] به قتل میرسد؛ اما اگر [[زن]] باشد در هر دو صورت ـ [[فطری]] و ملّی ـ کشته نمیشود<ref>الجامع للشرائع، ص۵۶۸.</ref>.<ref>ر. ک: [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
[[رده:زندقه]] | [[رده:زندقه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۲۲
زندیق به کافری گفته میشود که کفر خود را پنهان و به اسلام تظاهر میکند، همچنین به معنای کسی است که به شریعتی معتقد نیست و قائل به قدیم بودن عالم است. درباره عدم پذیرش توبه و وجوب قتل وی ادعای اجماع شده است.
مقدمه
زندیق، کافری را گویند که کفر خود را پنهان و به اسلام تظاهر میکند و نیز به معنای کسی که به شریعتی معتقد نیست و قائل به قدیم بودن عالم است، آمده است؛ چنان که به برخی اصناف کفّار ـ همچون: ثنویه ـ اطلاق شده است[۱].
از آن در "باب حدود" سخن گفتهاند. مخاطب قرار دادن کسی با لفظی که در عرف یا به حسب وضع لغوی در قذف به کار نمیرود، لکن موجب اذیت و آزار مخاطب میگردد ـ مانند: زندیق ـ موجب ثبوت تعزیر بر گوینده است[۲].
در عدم پذیرش توبه و وجوب کشتن زندیق ـ به معنای نخست ـ اختلاف است[۳]. بر عدم پذیرش توبه و وجوب قتل وی ادعای اجماع شده است[۴]. برخی گفتهاند: زندیق محکوم به حکم مرتد است. بنابراین، اگر مرد و مرتد فطری باشد، به قول مشهور، توبهاش پذیرفته نیست و کشته میشود و اگر مرتد ملّی باشد، پس از استتابه و خودداری از توبه به قتل میرسد؛ اما اگر زن باشد در هر دو صورت ـ فطری و ملّی ـ کشته نمیشود[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ تحریر الأحکام، ج۵، ص۵۶؛ کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ مجمع البحرین، واژه «زندق».
- ↑ کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۰ ـ ۵۲۲.
- ↑ المبسوط، ج۷، ص۲۸۲؛ قواعد الأحکام، ج۳، ص۵۷۶.
- ↑ الخلاف، ج۵، ص۳۵۲ ـ ۳۵۳؛ کتاب السرائر، ج۲، ص۷۰۷.
- ↑ الجامع للشرائع، ص۵۶۸.
- ↑ ر. ک: هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴.