حلیم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حلیم | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = حلیم در قرآن | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == یکی از نامهای نیکوی خداوند. حلیم، صفت مشبهه از ماده حلم است، بنابراین بردوام صفت دلالت دارد. حلم بردباری خردمندانه در برابر...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حلیم | | موضوع مرتبط = حلیم | ||
خط ۹: | خط ۸: | ||
یکی از نامهای نیکوی [[خداوند]]. [[حلیم]]، صفت مشبهه از ماده [[حلم]] است، بنابراین بردوام صفت دلالت دارد. حلم [[بردباری]] خردمندانه در برابر [[خطاکار]] است. [[خلیل بن احمد]] «حلیم» را در [[صفات خدا]] به معنای [[صبور]] دانسته است<ref>العین، ج۱، ص۲۲۲.</ref> و [[طوسی]] حلم [[خدا]] را مهلت دادن در [[کیفر]] کسی میداند که سزاوار کیفر است<ref>التبیان، ج۲، ص۲۶۷.</ref>. در برابر «حلم، دو واژه «طیش» و «[[سفه]]» به معنای [[سبکسری]] و [[اقدام]] نابخردانه به کار میرود. | یکی از نامهای نیکوی [[خداوند]]. [[حلیم]]، صفت مشبهه از ماده [[حلم]] است، بنابراین بردوام صفت دلالت دارد. حلم [[بردباری]] خردمندانه در برابر [[خطاکار]] است. [[خلیل بن احمد]] «حلیم» را در [[صفات خدا]] به معنای [[صبور]] دانسته است<ref>العین، ج۱، ص۲۲۲.</ref> و [[طوسی]] حلم [[خدا]] را مهلت دادن در [[کیفر]] کسی میداند که سزاوار کیفر است<ref>التبیان، ج۲، ص۲۶۷.</ref>. در برابر «حلم، دو واژه «طیش» و «[[سفه]]» به معنای [[سبکسری]] و [[اقدام]] نابخردانه به کار میرود. | ||
در [[ادعیه]]، حلم در برابر [[جهل]] و [[عجله]] دانسته شده، چنانکه در [[تسبیح خداوند]] آمده است: {{متن حدیث|سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَلِيمٌ لَا يَعْجَلُ}}<ref>بحارالانوار، ج۹۴، ص۱۵۵.</ref>. از سویی دیگر، ماده «حلم» را در برابر [[تندروی]] [[جوانان]] به کار میبرند. به عنوان نمونه در توصیف [[حضرت مهدی]]{{ع}} وارد شده است: {{متن حدیث|وَ ذُو الْحِلْمِ الَّذِي لَا يَصْبُو}}<ref>الاقبال الاعمال، ج۳، ص۳۳۰.</ref>. [[ابوهلال عسکری]] تفاوت حلم و [[صبر]] را از این قرار دانسته که حلم به معنای مهلت دادن به خطاکار و تأخیر در [[عقوبت]] وی است در حالی که صبر هر گونه بردباری را دربرمیگیرد. و حلیم را کسی دانستهاند که بر کیفر کردن توانا است با این حال کیفر نمیکند<ref>الفروق اللغویه، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. [[ابوبکر بیهقی]] بر این [[باور]] است که «حلیم» آن کس است که کیفر [[گناهکار]] را نمیخواهد و خواستار نه تنها تأخیر کیفر، بلکه [[سقوط]] آن است<ref>الأسماء و الصفات، ص۲۱۷.</ref>. | در [[ادعیه]]، حلم در برابر [[جهل]] و [[عجله]] دانسته شده، چنانکه در [[تسبیح خداوند]] آمده است: {{متن حدیث|سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَلِيمٌ لَا يَعْجَلُ}}<ref>بحارالانوار، ج۹۴، ص۱۵۵.</ref>. از سویی دیگر، ماده «حلم» را در برابر [[تندروی]] [[جوانان]] به کار میبرند. به عنوان نمونه در توصیف [[حضرت مهدی]] {{ع}} وارد شده است: {{متن حدیث|وَ ذُو الْحِلْمِ الَّذِي لَا يَصْبُو}}<ref>الاقبال الاعمال، ج۳، ص۳۳۰.</ref>. [[ابوهلال عسکری]] تفاوت حلم و [[صبر]] را از این قرار دانسته که حلم به معنای مهلت دادن به خطاکار و تأخیر در [[عقوبت]] وی است در حالی که صبر هر گونه بردباری را دربرمیگیرد. و حلیم را کسی دانستهاند که بر کیفر کردن توانا است با این حال کیفر نمیکند<ref>الفروق اللغویه، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. [[ابوبکر بیهقی]] بر این [[باور]] است که «حلیم» آن کس است که کیفر [[گناهکار]] را نمیخواهد و خواستار نه تنها تأخیر کیفر، بلکه [[سقوط]] آن است<ref>الأسماء و الصفات، ص۲۱۷.</ref>. | ||
واژه «حلیم» چهارده بار در [[قرآن]] آمده است. یازده بار به عنوان [[نام خداوند]] و یک بار در توصیف [[حضرت ابراهیم]] و یک بار در توصیف فرزند [[ابراهیم]] و یک بار در توصیف [[شعیب]] [[پیامبر]]. «حلیم» به عنوان نام خداوند، شش بار همراه با نام «[[غفور]]» ([[آمرزنده]])، سه بار همراه با نام «[[علیم]]» ([[دانا]])، یکبار همراه با نام «[[غنی]]» ([[بینیاز]]) و یکبار نیز، همراه با نام «[[شکور]]» ([[سپاس]] پذیر) آمده است. واژه «حلیم» تنها در اختتام [[آیات]] آمده است و هیچ یک از آیاتی که بدین نام خداوند پایان پذیرفته درباره [[کافران]] یا [[منافقان]] نیست، بلکه درباره [[غفلت]]، [[لغزش]] و خطای [[مؤمنان]] است. به عنوان نمونه: {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست میکند و خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.</ref>. | واژه «حلیم» چهارده بار در [[قرآن]] آمده است. یازده بار به عنوان [[نام خداوند]] و یک بار در توصیف [[حضرت ابراهیم]] و یک بار در توصیف فرزند [[ابراهیم]] و یک بار در توصیف [[شعیب]] [[پیامبر]]. «حلیم» به عنوان نام خداوند، شش بار همراه با نام «[[غفور]]» ([[آمرزنده]])، سه بار همراه با نام «[[علیم]]» ([[دانا]])، یکبار همراه با نام «[[غنی]]» ([[بینیاز]]) و یکبار نیز، همراه با نام «[[شکور]]» ([[سپاس]] پذیر) آمده است. واژه «حلیم» تنها در اختتام [[آیات]] آمده است و هیچ یک از آیاتی که بدین نام خداوند پایان پذیرفته درباره [[کافران]] یا [[منافقان]] نیست، بلکه درباره [[غفلت]]، [[لغزش]] و خطای [[مؤمنان]] است. به عنوان نمونه: {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست میکند و خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۷: | ||
[[فیض کاشانی]] در بیان صفت «حلم» خداوند مینویسد: «حلیم» همان کس است که [[نافرمانی]] [[بندگان]] را میبیند، ولی [[خشم]] وی را برنمیانگیزد و [[کینه]] بر او چیره نمیشود و عجله و سبکسری او را به [[انتقام]] وا نمیدارد؛ هر چند در نهایت [[اقتدار]] است<ref>علم الیقین، ص۱۸۱.</ref>. [[ابن عربی]]، «حلیم» را کسی میداند که بر [[کیفر]] دادن توانا است، ولی بنده خطاکار را مهلت میدهد، نه آنکه او را واگذارد. به تعبیر وی، «حلم» [[امهال]] است، نه [[اهمال]]. از این روی نام «حلیم» بر اقتدار دلالت دارد. همچنین وی بر این [[باور]] است که ماده حلم بر [[فساد]] نیز دلالت دارد، آنگونه که [[عرب]] گوید: {{عربی|حَلِمَ الأَديمُ}}: «چرم [[فاسد]] شد». [[مخالفت]] مقتضی [[کیفر]] است، ولی [[حلم]] این اقتضاء را فاسد میکند <ref>الفتوحات، ج۶، ص۴۵۹.</ref> و در بیانی دیگر مینویسد که هیچ کس در برابر [[آزار]] [[بردبارتر]] از [[خداوند]] نیست از آن رو که بر کیفر توانا است ولی کیفر نمیکند و مهلت میدهد. و این [[بردباری]] در برابر دیگری نیست، بلکه به [[حکم]] نامهای خویش برداری میکند<ref>الفتوحات، ج۷، ص۵۶.</ref>. | [[فیض کاشانی]] در بیان صفت «حلم» خداوند مینویسد: «حلیم» همان کس است که [[نافرمانی]] [[بندگان]] را میبیند، ولی [[خشم]] وی را برنمیانگیزد و [[کینه]] بر او چیره نمیشود و عجله و سبکسری او را به [[انتقام]] وا نمیدارد؛ هر چند در نهایت [[اقتدار]] است<ref>علم الیقین، ص۱۸۱.</ref>. [[ابن عربی]]، «حلیم» را کسی میداند که بر [[کیفر]] دادن توانا است، ولی بنده خطاکار را مهلت میدهد، نه آنکه او را واگذارد. به تعبیر وی، «حلم» [[امهال]] است، نه [[اهمال]]. از این روی نام «حلیم» بر اقتدار دلالت دارد. همچنین وی بر این [[باور]] است که ماده حلم بر [[فساد]] نیز دلالت دارد، آنگونه که [[عرب]] گوید: {{عربی|حَلِمَ الأَديمُ}}: «چرم [[فاسد]] شد». [[مخالفت]] مقتضی [[کیفر]] است، ولی [[حلم]] این اقتضاء را فاسد میکند <ref>الفتوحات، ج۶، ص۴۵۹.</ref> و در بیانی دیگر مینویسد که هیچ کس در برابر [[آزار]] [[بردبارتر]] از [[خداوند]] نیست از آن رو که بر کیفر توانا است ولی کیفر نمیکند و مهلت میدهد. و این [[بردباری]] در برابر دیگری نیست، بلکه به [[حکم]] نامهای خویش برداری میکند<ref>الفتوحات، ج۷، ص۵۶.</ref>. | ||
«[[حلیم]]» به عنوان نام نیکوی خداوند در [[ادعیه]] و [[روایات]] بسیاری آمده بهویژه در [[حدیث]] معروف [[اسماء حسنی]]، یکی از نود و نه [[نام خدا]] برشمرده شده است، یکی از [[زیباترین]] سخنان درباره حلم خداوند گفته [[امام زین العابدین]]{{ع}} در دعای [[ابوحمزه ثمالی]] است: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لَا ذَنْبَ لِي}}، «[[سپاس]] خدای را که در برابر من بردباری میکند آنچنان که گویی مرا گناهی نیست»<ref>بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۳.</ref>.<ref>[[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[حلیم - سلطانی (مقاله)|مقاله «حلیم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۶۵۴ - ۶۵۵.</ref> | «[[حلیم]]» به عنوان نام نیکوی خداوند در [[ادعیه]] و [[روایات]] بسیاری آمده بهویژه در [[حدیث]] معروف [[اسماء حسنی]]، یکی از نود و نه [[نام خدا]] برشمرده شده است، یکی از [[زیباترین]] سخنان درباره حلم خداوند گفته [[امام زین العابدین]] {{ع}} در دعای [[ابوحمزه ثمالی]] است: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لَا ذَنْبَ لِي}}، «[[سپاس]] خدای را که در برابر من بردباری میکند آنچنان که گویی مرا گناهی نیست»<ref>بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۳.</ref>.<ref>[[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[حلیم - سلطانی (مقاله)|مقاله «حلیم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۶۵۴ - ۶۵۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[حلیم - سلطانی (مقاله)|مقاله «حلیم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | # [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد سلطانی|سلطانی، محمد]]، [[حلیم - سلطانی (مقاله)|مقاله «حلیم»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اسماء و صفات الهی]] | [[رده:اسماء و صفات الهی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۷
مقدمه
یکی از نامهای نیکوی خداوند. حلیم، صفت مشبهه از ماده حلم است، بنابراین بردوام صفت دلالت دارد. حلم بردباری خردمندانه در برابر خطاکار است. خلیل بن احمد «حلیم» را در صفات خدا به معنای صبور دانسته است[۱] و طوسی حلم خدا را مهلت دادن در کیفر کسی میداند که سزاوار کیفر است[۲]. در برابر «حلم، دو واژه «طیش» و «سفه» به معنای سبکسری و اقدام نابخردانه به کار میرود.
در ادعیه، حلم در برابر جهل و عجله دانسته شده، چنانکه در تسبیح خداوند آمده است: «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَلِيمٌ لَا يَعْجَلُ»[۳]. از سویی دیگر، ماده «حلم» را در برابر تندروی جوانان به کار میبرند. به عنوان نمونه در توصیف حضرت مهدی (ع) وارد شده است: «وَ ذُو الْحِلْمِ الَّذِي لَا يَصْبُو»[۴]. ابوهلال عسکری تفاوت حلم و صبر را از این قرار دانسته که حلم به معنای مهلت دادن به خطاکار و تأخیر در عقوبت وی است در حالی که صبر هر گونه بردباری را دربرمیگیرد. و حلیم را کسی دانستهاند که بر کیفر کردن توانا است با این حال کیفر نمیکند[۵]. ابوبکر بیهقی بر این باور است که «حلیم» آن کس است که کیفر گناهکار را نمیخواهد و خواستار نه تنها تأخیر کیفر، بلکه سقوط آن است[۶].
واژه «حلیم» چهارده بار در قرآن آمده است. یازده بار به عنوان نام خداوند و یک بار در توصیف حضرت ابراهیم و یک بار در توصیف فرزند ابراهیم و یک بار در توصیف شعیب پیامبر. «حلیم» به عنوان نام خداوند، شش بار همراه با نام «غفور» (آمرزنده)، سه بار همراه با نام «علیم» (دانا)، یکبار همراه با نام «غنی» (بینیاز) و یکبار نیز، همراه با نام «شکور» (سپاس پذیر) آمده است. واژه «حلیم» تنها در اختتام آیات آمده است و هیچ یک از آیاتی که بدین نام خداوند پایان پذیرفته درباره کافران یا منافقان نیست، بلکه درباره غفلت، لغزش و خطای مؤمنان است. به عنوان نمونه: ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴾[۷].
در قرآن کریم چهار بار واژه ﴿أَحْلَام﴾ به معنای رؤیا و دو بار واژه ﴿حُلُم﴾ به معنای رؤیای موجب احتلام و نشانه بلوغ جنسی آمده است. لازم به تذکر است که این دو واژه از ریشه «حُلم» است و «حلیم» از ریشه «حِلم».
صفت «حلم» را اگر ضد نابخردی، عجله و سبکسری بدانیم از صفات ذاتی به شمار خواهد آمد؛ زیرا خداوند همواره و به خودی خود از نابخردی به دور است. اگر «حلم» را به معنای تأخیر یا ترک عقوبت و مهلت دادن به خطاکار بدانیم از صفات فعلی خداوند به شمار میآید؛ زیرا بر نسبتی بین خدا و بنده دلالت دارد و ممکن است در مواردی منتفی شود و خداوند «سریع العقاب» گردد. از سویی دیگر صفت «حلم» را باید ثبوتی دانست؛ زیرا به معنای تأخیر یا ترک عقوبت، کف نفس (خودداری) وحفظ حالت بردباری و آرامش است. فیض کاشانی در بیان صفت «حلم» خداوند مینویسد: «حلیم» همان کس است که نافرمانی بندگان را میبیند، ولی خشم وی را برنمیانگیزد و کینه بر او چیره نمیشود و عجله و سبکسری او را به انتقام وا نمیدارد؛ هر چند در نهایت اقتدار است[۸]. ابن عربی، «حلیم» را کسی میداند که بر کیفر دادن توانا است، ولی بنده خطاکار را مهلت میدهد، نه آنکه او را واگذارد. به تعبیر وی، «حلم» امهال است، نه اهمال. از این روی نام «حلیم» بر اقتدار دلالت دارد. همچنین وی بر این باور است که ماده حلم بر فساد نیز دلالت دارد، آنگونه که عرب گوید: حَلِمَ الأَديمُ: «چرم فاسد شد». مخالفت مقتضی کیفر است، ولی حلم این اقتضاء را فاسد میکند [۹] و در بیانی دیگر مینویسد که هیچ کس در برابر آزار بردبارتر از خداوند نیست از آن رو که بر کیفر توانا است ولی کیفر نمیکند و مهلت میدهد. و این بردباری در برابر دیگری نیست، بلکه به حکم نامهای خویش برداری میکند[۱۰].
«حلیم» به عنوان نام نیکوی خداوند در ادعیه و روایات بسیاری آمده بهویژه در حدیث معروف اسماء حسنی، یکی از نود و نه نام خدا برشمرده شده است، یکی از زیباترین سخنان درباره حلم خداوند گفته امام زین العابدین (ع) در دعای ابوحمزه ثمالی است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لَا ذَنْبَ لِي»، «سپاس خدای را که در برابر من بردباری میکند آنچنان که گویی مرا گناهی نیست»[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ العین، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ التبیان، ج۲، ص۲۶۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۴، ص۱۵۵.
- ↑ الاقبال الاعمال، ج۳، ص۳۳۰.
- ↑ الفروق اللغویه، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ الأسماء و الصفات، ص۲۱۷.
- ↑ «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست میکند و خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.
- ↑ علم الیقین، ص۱۸۱.
- ↑ الفتوحات، ج۶، ص۴۵۹.
- ↑ الفتوحات، ج۷، ص۵۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۵، ص۸۳.
- ↑ سلطانی، محمد، مقاله «حلیم»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۶۵۴ - ۶۵۵.