برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}}
| |
| {{مدخل مرتبط | | {{مدخل مرتبط |
| | موضوع مرتبط = اخلاق | | | موضوع مرتبط = اخلاق |
| | عنوان مدخل = مبانی و اصول اخلاقی | | | عنوان مدخل = |
| | مداخل مرتبط = [[مبانی و اصول اخلاقی در قرآن]] - [[مبانی و اصول اخلاقی در حدیث]] - [[مبانی و اصول اخلاقی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | | مداخل مرتبط = [[مبانی و اصول اخلاقی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] |
| | پرسش مرتبط = | | | پرسش مرتبط = |
| }} | | }} |
|
| |
|
| ==مبانی و اصول [[نظام اخلاقی]]== | | == مقدمه == |
| «مبانی» جمع مبنا و در لغت به معنای بنیان، اساس و بنیاد میباشد<ref>شکوهی، مبانی اصول آموزش و پرورش، ص۶۱.</ref> و در اصطلاح [[تعلیم و تربیت]] به اینگونه تعریف شده است. مبانی تعلیم و تربیت از ساختار و موقع [[آدمی]] و امکانات و محدودیتهایش و قابلیتهای او و نیز از ضرورتهای [[آفرینش]] و وجودی که [[حیات]] او را تحت تأثیر قرار میدهد سخن میگوید<ref>بهشتی، مبانی تربیت از دیدگاه قرآن.</ref>. بنابراین در مبانی نظام اخلاقی در [[اسلام]] از مبانی [[هستیشناسی]] مانند [[نیازمندی]] موجودات به [[خداوند]]، نقش خداوند در [[تربیت]] [[انسان]]، [[نظم]] و [[قانونمندی]] هستی و [[هدفمندی]] [[نظام هستی]]، هدایتیافتگی و همچنین مبانی [[انسانشناسی]] مانند دو ساحتی بودن وجود آدمی، [[فطرت]]، [[اختیار]] و... سخن گفته میشود. مبانی در تعلیم و تربیت از حوزه تعلیم و تربیت بیروناند و از [[علم]] دیگر استخراج میشوند و پارهای از آنها ماهیت [[فلسفی]] و یا [[عرفانی]] و برخی [[علمی]] [[تجربی]] و بخشی نیز جنبه [[دینی]] دارند، بنابراین از آموزههای گوناگون علمی، فلسفی، عرفانی و دینی استخراج میشوند، همچنین مبانی جنبه نظری داشته و قضایای آن حاوی «است» میباشد و کاربردی و عملی نیست. هرچند در استخراج و [[برگزیدن]] اصول و روش که قضایای حاوی «باید» میباشند نقش بهسزایی دارند<ref>لغتنامه دهخدا، ج۲، ص۲۴۰۵.</ref>.
| | «[[اخلاق]]» از نظر [[اسلام]] بر پایههای [[توحید]]، [[معاد]]، وجود [[روح]] و بقای آن بعد از [[مرگ]] [[استوار]] است؛ بهترین ضامن اجرایی آن، [[ایمان]] است، که اگر در کالبد افراد [[جامعه]] نهادینه شود، [[نهان]] و آشکار جامعه با [[نور ایمان]] [[هدایت]] میگردد و میوههای شیرین این درخت، [[اعتماد]]، [[امنیت]]، [[حیا]]، [[عفت]]، [[راستی]]، [[حقطلبی]] و... خواهد شد. [[زندگی]] در چنین جامعهای مثل زندگی در گوشهای از [[بهشت]] خواهد بود<ref>اخلاق در نهجالبلاغه، ص۲۴.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۷.</ref> |
| واژه اصل در لغت به معنای بیخ، بنیاد، پایه و بن هر چیز است<ref>باقری، نگاهی دوباره با تربیت اسلامی، ج۱، ص۷۸.</ref> و در هر علمی معنای خاص خود را دارد و در [[علوم]] کاربردی مانند تعلیم و تربیت عبارت از قواعدی است عمومی که میتوان آن را به منزله دستورالعمل کلی در نظر گرفت و به عنوان راهنمای عمل قرار داد و اصل به صورت قضیهای بیان میشود که حاوی «باید» است. اصول گرچه گزارههای تجویزی هستند؛ ولی بهطور مستقیم از مبانی که مشتمل بر گزارههای توصیفی میباشد استخراج یا [[استنباط]] میشوند.
| |
| در مطالب گرانبهایی که از [[حضرت امام خمینی]] به یادگار مانده است هر چند مباحثی تحت عنوان مبانی و اصول [[نظام اخلاقی]] بیان نگردیده؛ ولی با دقت و [[تأمل]] در گفتهها و نوشتههای ایشان میتوان این مبانی و اصول را استخراج نمود که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میشود.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۲.</ref>
| |
|
| |
|
| ==مبانی [[هستیشناسی]]== | | === مبانی اخلاق اسلامی === |
| ===[[توحید]]===
| | معیار اساسی اتصاف یک عمل به [[نیکی]] و [[بدی]] [[اخلاقی]] چیست؟ این [[پرسش]] کهن و اصلی همه مکاتب کلاسیک اخلاقی بوده و در مکاتب جدید اخلاقی نیز، اگرچه [[منزلت]] گذشته خود را ندارد، همچنان جایگاه خود را به عنوان یکی از مسائل بنیادین اخلاقی [[حفظ]] کرده است. تأثیر فلسفههای جدید، بهویژه [[فلسفه]] تحلیل منطقی و زبانی، بر مباحث [[فلسفی]] [[اخلاق]]، پرسشهای تازهای را در افکنده است؛ پرسشهایی همچون: مناسبات اخلاق و [[دین]]، منشأ و ملاک [[صدق]] و [[کذب]] قضایای اخلاقی و در نتیجه معناداری یا مهمل بودن آنها، انشایی با اخباری بودن [[آموزههای اخلاقی]]، رابطه «باید» های اخلاقی با «هست»ها، مطلق و جهانی و [[جاودانه]] بودن [[تعالیم]] اخلاقی، یا نسبی و منطقهای و موقتی بودن آنها، چگونگی شکلگیری جوهره [[الزام]] در دستور اخلاقی، شرایط [[مسئولیت]] اخلاقی و راهکارهای [[شناسایی]] [[هنجارها]] و [[ناهنجاریهای اخلاقی]] در حوزههای مختلف. |
| زیربنای اصلی اندیشههای [[امام]] چه در مسائل [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] و چه در مسائل [[سیاسی]] [[اجتماعی]]، توحید واجبالوجود میباشد. جنبههای مختلف توحید یعنی [[توحید ذاتی]]، صفاتی، افعالی شالوده اصلی جنبههای مختلف [[اندیشه]] امام میباشد. ایشان نظام اخلاقی خود را بر توحید بنا نهادهاند و از طریق توجه دادن [[آدمی]] به [[حقیقت توحید]] سعی در [[رشد]] و [[کمال انسان]] دارند. ایشان در خصوص نقش [[توحید افعالی]] در کمال انسان میفرمایند: «توحید افعالی» را که اول درجه توحید است در [[قلب]]، با هر وسیلهای است جایگزین کن و قلب را [[مؤمن]] و مسلم نما به این کلمه [[مبارکه]] و مهر [[شریف]] {{عربی|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} را بر قلب بزن و صورت قلب را صورت کلمه توحید کن و به [[مقام]] [[اطمینان]] برسان و به او بفهمان که [[مردم]] نفع و ضرر نمیتوانند برسانند، نافع و ضار خداست... اگر قلبت به این کلمه مبارکه اطمینان حاصل کرد و او را [[تسلیم]] این [[عقیده]] نمودی، [[امید]] است کارت به انجام رسد و ریشه [[شرک]] و [[کفر]] و [[نفاق]] از قلبت قطع شود<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۳.</ref>.
| |
| و ایشان اصل و ریشه تمامی [[معارف الهی]] از جمله کمال اخلاقی را توحید میدانند که دیگر [[معارف]] از آن منشعب میگردد<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ایشان توجه به [[صفات الهی]] که مربوط به [[توحید صفاتی]] میشود را در رشد و [[تربیت]] [[انسان]] بسیار مؤثر میداند؛ از جمله این صفات که تأثیر بهسزایی در کمال اخلاقی میتواند داشته باشد، این است که مؤمن [[جهان]] را محضر [[خداوند]] دانسته او را در همهجا حاضر و ناظر میداند و هیچ چیز حتی [[امور قلبی]] را از او پوشیده نمیداند {{متن قرآن|وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«و خداوند به اندیشهها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref> و این [[عقیده]] موجب میگردد هیچ زمانی از [[خداوند]] [[غفلت]] نشود و در حضور او اعمالی برخلاف خواسته او تحقق نیابد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۲.</ref>.
| | [[اخلاق اسلامی]] در معرفی مصادیق خوبی و بدی و نیز تشخیص هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی، بسیار [[توانمند]] است، و اخلاقپژوهان [[مسلمان]] برای تئوریزه کردن آنها تلاشهای بسیار کردهاند؛ اما بسیاری از پرسشهای بنیادین و جدید اخلاقی در منظومه اخلاقپژوهی [[اسلامی]] جایگاهی ندارد<ref>[[احمد دیلمی|دیلمی، احمد]]، [[مبانی و نظام اخلاق (مقاله)| مقاله «مبانی و نظام اخلاق»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۱۰۳.</ref>. |
| همچنین توجه به دیگر [[صفات خداوند]] نقش بهسزایی در [[رشد]] [[آدمی]] دارد که [[حضرت]] [[امام]] در بیانات و نوشتههای خود به این صفات توجه دادهاند مانند [[حکمت خداوند]]<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۹۵.</ref>، [[مهربانی]] خداوند<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۷۶، ۲۲۲ و ۲۲۳.</ref>، [[بینیازی]] خداوند<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۲ و ۴۳.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۳.</ref>
| |
| | |
| ===[[نظام احسن هستی]]===
| |
| [[اعتقاد]] و [[ایمان]] به اینکه [[نظام]] موجود هستی بهترین نظام ممکن میباشد یکی از مبانی بسیار مهم در [[نظام اخلاقی]] حضرت امام میباشد، از دیدگاه ایشان آن چه به قلم [[قدرت]] [[حکیم]] علیالاطلاق جریان پیدا کرده از وجود و [[کمالات]] آن و از بسط [[نعمت]] و تقسیم آجال و [[ارزاق]]، بهترین نقشه و جمیلترین نظام است، و مطابق با [[مصالح]] تامه و نظام کلی اتم نظام متصور است؛ لذا ایشان بسیاری از [[مفاسد اخلاقی]] را زاییده عدم اعتقاد و [[باور قلبی]] به این اصل میدانند<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۲.</ref>. در صورتی که [[انسان]] [[ایمان قلبی]] به این اصل داشته باشد که نتیجه آن [[عدالت]] خداوند خواهد بود، ریشه بسیاری از [[رذائل اخلاقی]] مانند [[حسد]]، [[طمع]]، [[بخل]]، [[کینه]] و... خشکیده خواهد شد؛ زیرا ایمان به عدالت خداوند با این [[رذائل]] منافات دارد. به عنوان مثال کسی که ایمان به عدالت خداوند و تقسیم روزی بین افراد [[بشر]] را براساس عدالت میداند، نمیتواند نسبت به آنچه خداوند به دیگران ارزانی داشته [[حسادت]] نماید<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۳.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۴.</ref>
| |
| | |
| ===[[آخرتگرایی]]===
| |
| وسیله و مقدمه بودن [[حیات دنیوی]] برای [[حیات اخروی]] از آموزههای اصلی [[قرآن مجید]] است. در [[قرآن کریم]] بارها از وجود حیات اخروی سخن به میان آمده است و نحوه [[زندگی]] انسان را در [[آخرت]] توصیف نموده است. توجه به این [[حقیقت]] که [[دنیا]] مقدمه و مزرعهای است برای [[حیات اخروی]]، کمک شایانی در [[رشد اخلاقی]] [[انسان]] خواهد داشت و [[دلبستگی]] [[آدمی]] را به دنیا - که تعلق به آن منشاء اکثر [[گناهان]] است، کم میکند. همچنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ}}. [[حضرت امام خمینی]] در این خصوص میفرمایند: «[[اعراض]] از دنیا - که مورد سفارش [[بلیغ]] [[اولیاء]] خداست - برای آن است که [[قلوب]] از دنیا فارغ شوند و مهیای [[آخرت]] - که به حقیقت [[مقام]] [[لقاءالله]] است - شوند؛ بلکه تمام [[شرایع]] و [[ادیان]] و تمام [[احکام]] و [[اخلاق]] و [[معاملات]] و بدایات و نهایات و ارتیاضات برای تهیه حصول لقاءالله است»<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۰۶.</ref>.
| |
| | |
| در [[نظام]] [[معرفتی]] [[حضرت]] [[امام]]، دنیا محل [[امتحان]] و امتیاز [[شقی]] از سعید و [[مطیع]] از [[عاصی]] و عالم [[ظهور]] فعلیات است و نشئه نازلة وجود است که دار تصرم و [[تغییر]] و مجاز میباشد و آخرت به [[رجوع]] از این نشئه به [[ملکوت]] و [[باطن]] خود که دار ثبوت و [[خلود]] و قرار است خواهد بود و این نشئه نازله دنیا گرچه خود بذاته ناقص و آخرین مراتب وجود است ولی چون مهد [[تربیت نفوس]] قدسیه و محل کسب [[مقامات]] عالیه و مزرعه آخرت است از احسن مشاهد وجودیه و اعز نشآت و مغتنمترین [[عوالم]] است و آنچه در لسان [[قرآن]] و [[احادیث]] وارد شده از [[مذمت]] این عالم در حقیقت مربوط به علاقه قلبیه و [[محبت به دنیا]] میباشد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۲۰، ۱۲۶.</ref>. [[حب دنیا]] و نفس بزرگترین حجابهای رخسار [[محبوب]] است، دنیا و نفس ریشه اصلی است و [[فروع]] آنها: [[حرص]] و [[طمع]] و [[حب]] [[زن]] و فرزند [[مال]] و [[جاه]] و امثال آن. حب دنیا انسان را به [[محرمات]] الهیه وادار میکند و [[واجبات]] شرعیه منصرف کند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۵۵.</ref>. انسان دارای این [[حب]] از جمیع [[فضایل]] معنویه [[برکت]] است. [[معارف الهیه]] [[توحید]] در [[اسماء و صفات]] و [[افعال]] و ذات، و [[حقجویی]] و حقبینی با [[حب دنیا]] متضادند، و سکونت خاطر و استراحت [[قلب]]، که [[روح]] [[سعادت]] دو دنیاست، با حب دنیا مجتمع نشود<ref>امام خمینی، آداب نماز، ص۴۹.</ref>؛ لذا در این [[نظام اخلاقی]] عدم [[وابستگی به دنیا]] و توجه به [[زندگی اخروی]] منشاء تمام [[فضائل اخلاقی]] است.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۵.</ref>
| |
| | |
| ==مبانی [[انسانشناسی]]==
| |
| ===برخورداری [[انسان]] از فطرتی [[خداجو]] و [[پاک]]===
| |
| از جمله ویژگیهای انسان، برخورداری از فطرتی پاک و [[الهی]] است، انسان از اول [[فاسد]] به [[دنیا]] نیامده است بلکه با [[فطرت]] خوب و پاک و فطرتی الهی به دنیا آمده، {{متن حدیث|كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ}}<ref>عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۵، ح۱۸.</ref> که همان فطرت [[انسانیت]]، فطرت [[صراحت]] مستقیم، فطرت [[اسلام]]، فطرت توحید است<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۳.</ref>. در [[نظام اخلاقی اسلام]] فطرت هم بر [[نورانیت]] توحید بنا شده است<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۳۵۸.</ref>. لکن انسان در بدو [[تولد]] بالقوه [[استعداد]] همه چیز را دارد، قابل است که [[ملکات]] صالحه پیدا کند و قابل است که ملکات [[رذیله]] کسب نماید<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۴۹۹.</ref>. لکن [[فطرت انسان]] [[اشتیاق]] به [[کمال مطلق]] دارد و میخواهد کامل شود نه ناقص و معیوب. و این فطرت ودیعهای الهی است که متوجه [[مشتاق]] وصل به کمال مطلق میباشد<ref>صحیفه امام، ج۱۸، ص۳۴.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۶.</ref>
| |
| | |
| ===وجود [[عزم]] و [[اراده]] [[قوی]]===
| |
| در نظام اخلاقی اسلام، انسان دارای ارادهای [[عظیم]] و قوی میباشد که میتواند بر عوامل داخلی مانند [[وراثت]] و عوامل خارجی مانند محیط [[غلبه]] کند و با اراده قوی میتواند بر قوای وجودی خود [[حاکم]] گردد و آنان را [[مطیع]] [[اوامر خدا]] گرداند و قوای او مانند ملائکة [[الله]] هیچگاه [[عصیان]] [[خدا]] نکنند، و به هرچه آنها را امر فرماید، [[اطاعت]] و از هرچه [[نهی]] فرماید، منتهی شوند<ref>صحیفه امام، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۷.</ref>
| |
| | |
| ===ترکیب انسان از دو بعد [[جسمانی]] و [[روحانی]]===
| |
| ایشان همانند سایر متفکران [[مسلمان]]، [[اعتقاد]] به دو بعدی بودن وجود انسان دارند و بر این باورند که [[خداوند]]، [[انسان]] را از ترکیب [[جسم]] و [[روح]] [[آفریده]] است، که از آن به دو نشئه و دو عالم تعبیر میگردد، نشئه ظاهره ملکیه دنیویه که آن [[بدن انسان]] میباشد و نشئه باطنه غیبیه ملکوتیه که از عالم دیگر است<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۷.</ref>
| |
| | |
| ===[[کمالطلبی]] انسان===
| |
| انسان دارای [[کمالجویی]] مطلق است و طالب [[قدرت]] مطلق نه قدرت محدود و معیوب و طالب [[کمال مطلق]] میباشد نه کمال محدود<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۰۵.</ref> و این از خصوصیاتی است که شامل همه [[انسانها]] میگردد و حتی یک نفر در تمام عالم پیدا نخواهد شد که برخلاف آن باشد، اگرچه در تشخیص کمال و آنکه کمال در چیست و [[محبوب]] و [[معشوق]] در کجاست [[مردم]] دارای [[اختلاف]] میباشند. ولی آنچه مسلم است همه انسانها متوجه کمال هستند که نقصی ندارد و [[عاشق]] [[جمال]] و کمالی هستند که [[عیب]] ندارد و [[علمی]] که در او [[جهل]] نباشد و قدرت و سلطنتی که عجز همراه آن نباشد. حیاتی که مدت نداشته باشد و بالاخره کمال مطلق، معشوق همه است.
| |
| با توجه به اینکه در [[حقیقت]] خداوند صاحب تمام [[کمالات]] است و آن هم کمال بینهایت؛ بنابراین همه انسانها مطابق [[فطرت]] خود به خداوند [[عشق]] میورزند، اگرچه خود آنها متوجه این حقیقت نشوند<ref>شرح چهل حدیث، ص۱۸۲ و ۱۸۳.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۷.</ref>
| |
| | |
| ===عمل انسان تعیین کننده [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]]===
| |
| هیچچیز جز عمل [[جوانحی]] و [[جوارحی]] انسان، عامل سعادت دنیوی و اخروی او نمیباشد. هر عملی که انسان مرتکب میشود در [[نفس انسان]] تأثیر میگذارد و حقیقت وجودی نفس که حقیقت وجودی [[آدمی]] است را شکل میدهد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۲۴.</ref>. آنچه که انسان میآید از [[خیر و شر]]، از [[اعمال انسان]] میباشد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ج۱۵، ص۶۹.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۸.</ref>
| |
| | |
| ===برخورداری از نیروی [[تعقل]]===
| |
| یکی از ممیزات انسان نسبت به سایر موجودات، برخورداری او از [[توانمندی]] خاصی به نام [[عقل]] است؛ لذا انسان هر مطلبی را به صرف شنیدن نمیپذیرد بلکه به دنبال دلیل و [[استدلال]] میباشد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. در [[انسان]] [[قوه]] روحانیهای است که به حسب ذات مجرد و به حسب [[فطرت]]، مایل به [[خیرات]] و [[کمالات]] و [[داعی]] به [[عدل]] و [[احسان]] است<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۱.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۸.</ref>
| |
| | |
| ===انسان موجودی مختار و انتخابگر===
| |
| انسان، موجودی مختار و انتخابگر است که با داشتن [[عزم]] و [[اراده]] و برخورداری از [[فطرت الهی]] میتواند در مسیر [[کمال انسانی]] قدم بردارد و یا به [[تبعیت]] از قوای نفسانیه و خروج از [[اعتدال]] در استفاده از قوای شهویه و غضبیه خویش، برخلاف فطرت الهی خود حرکت کند<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۲۸۵.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۸.</ref>
| |
| | |
| ===اصل [[تربیتپذیری]] انسان===
| |
| از جمله ویژگیهای انسان، [[تربیت]] پذیری او است، و عوامل مختلف میتوانند در تربیت انسان مؤثر واقع شوند، و در او [[تغییر]] و [[تحول]] ایجاد نمایند و یکی از [[وظایف]] [[انبیاء الهی]] نیز تربیت انسان میباشد<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۵۳؛ ج۴، ص۱۸۹.</ref>. [[حضرت امام خمینی]] در بیانی شیوا در این خصوص میفرمایند: «[[گمان]] مکن که [[رذایل نفسانی]] و [[اخلاق]] [[روحی]] ممکنالزوال نیست، اینها [[خیال]] خامی است که [[نفس اماره]] و [[شیطان]] [[القا]] میکند، میخواهد تو را از [[سلوک]] راه [[آخرت]] و [[اصلاح]] نفس باز دارد، انسان تا در این دار تغییر و نشئه تبدل است، ممکن است در تمام اوصاف و اخلاق تغییر پیدا کند. و هرچه [[ملکات]] محکم هم باشد تا در این عالم است قابل زوال است، منتها به حسب [[اختلاف]] شدت و [[ضعف]]، [[زحمت]] [[تصفیه]] تفاوت میکند»<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۱؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵۱.</ref>.
| |
| بنابراین اصل امکان تغییر امری مسلم است ولی با توجه به مقدار [[رسوخ]] صفت [[اخلاقی]] در وجود انسان تغییر آن از جهت سهولت و صعوبت متفاوت میباشد.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۸.</ref>
| |
| | |
| ===[[نیاز انسان]] به مربی===
| |
| با توجه به وجود اراده و [[اختیار]] در انسان و [[آمادگی]] [[انتخاب]] طرق مختلف، [[خداوند متعال]] برای [[هدایت]] [[آدمی]] به بهترین راه، [[انبیاء]] و [[ائمه]]{{عم}} را به عنوان [[راهبر]] و مربی [[مأمور]] نموده است و هیچ زمانی [[انسان]] از وجود مربی [[بینیاز]] نخواهد بود و لازم است از همان ابتداء [[کودکی]] تا آخر [[عمر]] تحت [[تربیت]] مربی قرار گیرد<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۵۳.</ref>. از سوی دیگر چون انسان ولیده عالم [[طبیعت]] و فرزند نشئه دنیاست و از [[زمان]] [[طفولیت]] در کنار [[قوه عاقله]] همراه سه [[قوه]] دیگر یعنی واهمه، غضبه و شهویه همآغوش میباشد و هر چه [[رشد]] [[حیوانی]] کند این سه قوه در او کامل شود و رشد نماید و [[احکام]] طبیعت و حیوانیت بر آن [[غالب]] شود، کم اتفاق خواهد افتاد که کسی به خودی خود بتواند از این حجب بیرون آید و با [[فطرت]] اصلیه [[سیر]] به عالم اصلی خود بنماید و به [[کمال مطلق]] و [[نور]] و [[جمال]] و جلال مطلق برسد؛ لذا [[خداوند تبارک و تعالی]] به [[عنایت]] [[ازلی]] و [[رحمت واسعه]] [[انبیاء]] [[نظام]] را برای [[تربیت بشر]] فرستاد<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۷۸.</ref>. بدون [[شک]] بدون [[مربیان الهی]] امکان رشد و تربیت کامل انسان مقدور نمیباشد.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۴۹.</ref>
| |
| | |
| ===تعقلورزی===
| |
| یکی از داراییهای مهم انسان وجود [[عقل]] میباشد که در صورت بهکارگیری صحیح میتواند موجب [[کمال انسان]] گردد و در صورت عدم استفاده از این [[امانت الهی]] موجبات [[سقوط]] [[آدمی]] فراهم میگردد همچنانکه در [[قرآن کریم]] از زبان [[اهل دوزخ]] بیان گردید {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.</ref>.
| |
| لذا یکی از اصولی که مربی و متربی باید به آن توجه خاص نماید تقویت [[تعقل]] در مسائل اساسی [[حیات]] میباشد و [[حضرت امام خمینی]] در بیان راههای درمان بسیاری از امراض [[اخلاقی]] توصیه به [[تفکر]] و تعقل در عواقب [[سوء]] آن صفت مینمایند.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۵۰.</ref>
| |
| | |
| ==اصول [[نظام اخلاقی]] [[امام خمینی]]==
| |
| از بیانات [[حضرت]] [[امام]] میتوان اصول بسیار زیادی را استخراج نمود که توجه به آنها در رشد [[فضائل اخلاقی]] انسان و تربیت [[جامعه]] بر اساس [[تعالیم اسلام]] بسیار مفید و مؤثر است که در اینجا با توجه تنها به تعدادی از آنها اشاره میگردد.
| |
| | |
| ===اصل [[توحید]] محوری===
| |
| با توجه به برخورداری [[انسان]] از فطرتی [[الهی]]، میبایست اساس برنامهریزیهای [[تربیتی]] و [[آموزش]] به نحوی طراحی گردد که از جهت [[معرفتی]] و گرایشی، [[بینش]] لازم را نسبت به [[خداوند]] ایجاد کند و [[عشق الهی]] و زمینههای گردیدن به او را فراهم سازد؛ لذا اساس [[اخلاق]] در این [[نظام]] [[تخلق]] به [[اخلاق الهی]] است و [[درک]] حوزههای مختلف توحید<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۱۱۸.</ref>. در این [[نظام اخلاقی]] همه امور به دست خداوند میباشد و هیچ مؤثری در عالم جز او نمیباشد؛ لذا باید [[دل]] را به [[خدا]] بسپاریم و جز از او [[استعانت]] نجوییم. البته این به معنای عدم توجه به ابزار و اسباب نیست بلکه آنها را مستقل دیدن و [[غفلت]] از خداوند است که [[مذموم]] است<ref>امام خمینی، وعده دیدار، نامه ۲۶/۴/۱۳۶۳.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۵۰.</ref>
| |
| | |
| ===اصل جامعنگری===
| |
| انسان موجودی مرکب از [[جسم]] و [[روح]] است لذا در [[تربیت]] او باید به تمام ابعاد وجودی این موجود توجه شود، و عدم توجه به هر کدام از ابعاد روند تربیت را با مشکل مواجه میسازد؛ لذا [[اسلام]] نه دعوتش به خصوص [[معنویات]] است و نه دعوتش به خصوص [[مادیات]]<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۱۸۴.</ref>. اسلام فقط [[عبادت]] نیست، فقط [[تعلیم و تعلم]] [[عبادی]] و امثال اینها نیست. اسلام [[سیاست]] است و همه [[امور مادی]] و [[معنوی]] در اسلام میباشد؛ لذا با توجه به همه جانبه بودن تعالیم اسلام باید به تربیت [[همت]] گماشت؛ لذا یک [[مسلمان]] هم باید تربیت ویژه بشود و هم تربیت [[علمی]] و هم [[تربیت سیاسی]]<ref>صحیفه امام، ج۵ ص۱۰۷-۱۰۹.</ref>. عدم توجه به همه [[ابعاد وجودی انسان]]، [[رشد]] او را با مشکل مواجه میکند و نمیتواند یک [[شخصیت]] [[متعادل]] از او بسازد.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۵۱.</ref>
| |
| | |
| ===مهذب بودن مربی===
| |
| [[معلم]] و مربی یکی از ارکان مهم [[تعلیم و تربیت]] است که [[افکار]]، گفتار و [[کردار]] او بر مخاطب تأثیر مستقیم دارد و یکی از [[دلایل]] اساسی [[عصمت انبیاء]] و [[امامان]] همین است که چون [[اسوه]] و [[الگوی زندگی]] [[مردم]] قرار میگیرند نباید هیچ نقطه [[تاریکی]] در [[زندگی]] آنان باشد. [[حضرت امام خمینی]] در [[تربیت اخلاقی]] به این نکته بسیار مهم توجه دادهاند و میفرمایند اگر [[انسان]] خودش [[منحرف]] باشد نمیتواند دیگران را [[تربیت]] نماید و لازم است مربی خود مهذب باشد تا بتواند در دیگران تأثیر مثبت داشته باشد<ref>صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۱۲ و ۲۱۶.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۵۱.</ref>
| |
| | |
| ===[[مسئولیتپذیری]]===
| |
| این اصل بیانگر [[احساس تکلیف]] و [[مسئولیت]] فرد در مقابل انجام [[اعمال]] خویش و برخوردهای تعاملیاش در عرصه [[فعالیتهای اجتماعی]] و [[سیاسی]] میباشد؛ لذا هر کاری که انسان عهدهدار میشود [[مسئول]] است تا اینکه آن را به [[درستی]] به انجام رساند<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۳۷.</ref>. و [[خداوند]] نیز در [[قرآن کریم]] به این نکته تصریح نموده است و در [[آیات]] زیادی این نکته را بیان نموده است که از جمله میتوان به این [[آیه]] اشاره نمود که خداوند میفرماید {{متن قرآن|إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا}}<ref>«از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.</ref>. [[بدیهی]] است در صورتی میتواند انسان مورد سؤال قرار گیرد که در انجام اعمال خود مسئول باشد.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۵۱.</ref>
| |
| | |
| ===عدم کفایت [[علم]]===
| |
| آنچه در [[رشد]] و [[کمال انسان]] میتواند مؤثر باشد تنها علم به اصول و [[معارف الهی]] نیست؛ هرچند [[تعلیم]] بعضی از [[علوم]] میتواند زمینه رشد و کمال را فراهم نماید ولی آنچه موجب رشد و کمال است [[ایمان]] به معارف الهی است نه [[علم به معارف]] [[الهی]] و ایمان غیر از [[علم به خدا]] و [[وحدت]] و سایر صفات الهیه ثبوتیه و جلالیه و سببیه و علم به [[ملائکه]] و [[رسل]] و کتب و [[یوم]] [[قیامت]] است. چه بسا کسی دارای این علم باشد و [[مؤمن]] نباشد که بهترین مصداق آن [[شیطان]] است؛ لذا مربی باید سعی کند معارف الهی تبدیل به ایمان شود، یعنی پذیرش [[قلبی]] حاصل گردد که در این صورت [[اطمینان]] که کمال [[ایمان]] است حاصل شود<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۷ و ۳۸.</ref>. ایمان به این امور است که [[قادر]] است [[قرب به خداوند]] و [[کمال انسانی]] را ایجاد نماید.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۵۲.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| *[[پرونده:1100618.jpg|22px]] [[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|'''منظومه فکری امام خمینی''']]
| | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:1368102.jpg|22px]] [[احمد دیلمی|دیلمی، احمد]]، [[مبانی و نظام اخلاق (مقاله)| مقاله «مبانی و نظام اخلاق»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۴''']] |
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:مبانی و اصول اخلاقی]] | | [[رده:اخلاق]] |
| [[رده:مدخل]]
| |