ابوملیح هذلی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\{\{صحابه\}\}\n↵\[\[رده\:(.*)\]\]↵\[\[رده\:مدخل\]\]↵\[\[رده\:اعلام\]\]↵\[\[رده\:اصحاب پیامبر\]\]' به 'رده:مدخل رده:اعلام رده:اصحاب پیامبر') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوملیح هذلی در تراجم و رجال]] - [[ابوملیح هذلی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
منسوب به قبیله [[هذیل بن مدرکه]] از معد بن عدنان<ref>ابن حزم، جمهره، ص۱۱.</ref>. وی پسر [[اسامة بن عمیر]] [[صحابی]] بود<ref>ابن سعد، ص۳۱۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷.</ref>. برخی منابع وی را نیز از [[صحابه]] دانستهاند<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۳.</ref>، اما [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۶۴.</ref> در طبقه دوم از کسانی که از برخی صحابه [[روایت]] نقل کردهاند از وی یاد کرده است و برخی منابع بر [[تابعی]] بودن او تصریح کردهاند<ref>ر.ک: ذهبی، تجرید، ج۲، ص۲۰۵.</ref>. نام او را [[عامر]]<ref>ر.ک: ابن معین، ج۱، ص۱۸؛ ابن | منسوب به قبیله [[هذیل بن مدرکه]] از معد بن عدنان<ref>ابن حزم، جمهره، ص۱۱.</ref>. وی پسر [[اسامة بن عمیر]] [[صحابی]] بود<ref>ابن سعد، ص۳۱۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷.</ref>. برخی منابع وی را نیز از [[صحابه]] دانستهاند<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۳.</ref>، اما [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۶۴.</ref> در طبقه دوم از کسانی که از برخی صحابه [[روایت]] نقل کردهاند از وی یاد کرده است و برخی منابع بر [[تابعی]] بودن او تصریح کردهاند<ref>ر. ک: ذهبی، تجرید، ج۲، ص۲۰۵.</ref>. نام او را [[عامر]]<ref>ر. ک: ابن معین، ج۱، ص۱۸؛ ابن ابیحاتم، ج۶، ص۳۱۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۵، ص۵۴.</ref> و [[زید]]<ref>مزی، ج۳۴، ص۳۱۶؛ باجی، ج۳، ص۱۱۱۳.</ref> آورده و او را [[بصری]] دانستهاند<ref>ابن ابیحاتم، ج۶، ص۳۱۹؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹۰.</ref>. برخی گفتهاند او عامل [[حجاج]] در ابله بوده است<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۱۵۱.</ref>. وی درباره [[نزاع]] دو [[همسر]] [[حمل بن نابغه]]<ref>یا حمل بن مالک؛ ر. ک: طبرانی، ج۱، ص۱۹۳.</ref> هذلی و کشته شدن یکی از آنان و جنینش به دست دیگری و [[شکایت]] ولی دم او نزد [[رسول خدا]] {{صل}} و [[حکم]] [[حضرت]] در این مورد خبری نقل کرده است<ref>بیهقی، ج۸، ص۱۰۸؛ میثمی، ج۶، ص۲۹۹؛ زیلعی، ج۶، ص۴۱۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.</ref>. برخی منابع از جمله [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۴.</ref>، این خبر را از ابوملیح نقل کردهاند که در این صورت وی [[شاهد]] ماجرا بوده و آن را نقل کرده است، اما بیشتر منابع، این داستان را از ابوملیح از پدرش نقل کردهاند<ref>برای نمونه، ر. ک: بیهقی، ج۸، ص۱۰۸؛ میثمی، ج۶، ص۲۹۹.</ref>. که در این صورت، ابو ملیح با واسطه آن را نقل کرده و خود شاهد ماجرا نبوده است. در منابع بیش از آنچه گفته شد درباره ابوملیح نیامده است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.</ref> با اشاره به نقل داستان یاد شده از طریق ابوملیح میگوید: این "ابوملیح" با "ابوملیح بن اسامه تابعی" مشهور یکی نیست و ابن اثیر [[گمان]] کرده آنان یکی هستند. از این رو در شرح حال او، [[حدیث]] دیگری از وی از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل کرده که در باب [[نهی]] از استفاده از پوست درندگان است. البته [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۴.</ref> سپس توضیح داده که در [[حقیقت]] این [[روایت]] نیز از ابوملیح از پدرش نقل شده و این درست است. منابع دیگر نیز این روایت را از ابوملیح از پدرش نقل کردهاند<ref>ر. ک: ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۱۶؛ ترمذی، ج۳، ص۱۵۲؛ طبرانی، ج۱، ص۱۹۲؛ بیهقی، ج۱، ص۲۱.</ref>، به هر حال گذشته از تصریح برخی منابع یاد شده، از روایاتی که ابو ملیح از پدرش و برخی [[صحابه]] دیگر نقل کرده است و با توجه به طبقه کسانی که از وی روایت نقل کردهاند<ref>ر. ک: مزی، ج۳۴، ص۳۱۷.</ref> و نیز از [[زمان]] درگذشت وی که به سال ۹۸<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۱۵۱.</ref> یا ۱۰۸<ref>خلیفة بن خیاط، ص۳۵۵؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹۰.</ref> یا ۱۱۲<ref>ابن سعد، ج۷، ص۱۶۴.</ref> گفتهاند، برمیآید که [[پدر]] او از صحابه بوده، ولی وی از [[تابعین]] است. شاید به سبب این [[دشواریها]] در تشخیص ابو ملیح<ref>که حتی نامهای یاد شده را برای ابوملیح توهم میدانند؛ ر. ک: ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹۰.</ref>، برخی او را ناشناخته دانستهاند<ref>ذهبی، میزان، ج۴، ص۵۷۶؛ ابن حجر، لسان، ج۷، ص۱۱۰.</ref>. برخی منابع از ابوملیح، بدون اشاره به نسبت وی روایتی نقل کردهاند که هرگاه بند یک لنگه [[کفش]] رسول خدا {{صل}} پاره میشد، با یک لنگه راه میرفت تا لنگه دیگر را درست کند<ref>ابن حبان، مجروحین، ج۳، ص۷۸.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.</ref> میگوید: [[ابو مسلم کجی]] و [[حاکم نیشابوری]] بدون اشاره به نسبت "هدادی"، این روایت را از [[ولید بن یزید]] نقل کردهاند که احتمال دارد "هدادی" تصحیف "هذلی" باشد. به هر حال نام وی در شمار کسانی آمده که ۲۵ [[حدیث]] از رسول خدا {{صل}} نقل کردهاند<ref>ابن حزم، اسماء الصحابه الرواه، ص۱۱۲؛ ابن جوزی، ص۳۶۷.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوملیح هذلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۲۸-۵۲۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۰
مقدمه
منسوب به قبیله هذیل بن مدرکه از معد بن عدنان[۱]. وی پسر اسامة بن عمیر صحابی بود[۲]. برخی منابع وی را نیز از صحابه دانستهاند[۳]، اما ابن سعد[۴] در طبقه دوم از کسانی که از برخی صحابه روایت نقل کردهاند از وی یاد کرده است و برخی منابع بر تابعی بودن او تصریح کردهاند[۵]. نام او را عامر[۶] و زید[۷] آورده و او را بصری دانستهاند[۸]. برخی گفتهاند او عامل حجاج در ابله بوده است[۹]. وی درباره نزاع دو همسر حمل بن نابغه[۱۰] هذلی و کشته شدن یکی از آنان و جنینش به دست دیگری و شکایت ولی دم او نزد رسول خدا (ص) و حکم حضرت در این مورد خبری نقل کرده است[۱۱]. برخی منابع از جمله ابن اثیر[۱۲]، این خبر را از ابوملیح نقل کردهاند که در این صورت وی شاهد ماجرا بوده و آن را نقل کرده است، اما بیشتر منابع، این داستان را از ابوملیح از پدرش نقل کردهاند[۱۳]. که در این صورت، ابو ملیح با واسطه آن را نقل کرده و خود شاهد ماجرا نبوده است. در منابع بیش از آنچه گفته شد درباره ابوملیح نیامده است. ابن حجر[۱۴] با اشاره به نقل داستان یاد شده از طریق ابوملیح میگوید: این "ابوملیح" با "ابوملیح بن اسامه تابعی" مشهور یکی نیست و ابن اثیر گمان کرده آنان یکی هستند. از این رو در شرح حال او، حدیث دیگری از وی از رسول خدا (ص) نقل کرده که در باب نهی از استفاده از پوست درندگان است. البته ابن اثیر[۱۵] سپس توضیح داده که در حقیقت این روایت نیز از ابوملیح از پدرش نقل شده و این درست است. منابع دیگر نیز این روایت را از ابوملیح از پدرش نقل کردهاند[۱۶]، به هر حال گذشته از تصریح برخی منابع یاد شده، از روایاتی که ابو ملیح از پدرش و برخی صحابه دیگر نقل کرده است و با توجه به طبقه کسانی که از وی روایت نقل کردهاند[۱۷] و نیز از زمان درگذشت وی که به سال ۹۸[۱۸] یا ۱۰۸[۱۹] یا ۱۱۲[۲۰] گفتهاند، برمیآید که پدر او از صحابه بوده، ولی وی از تابعین است. شاید به سبب این دشواریها در تشخیص ابو ملیح[۲۱]، برخی او را ناشناخته دانستهاند[۲۲]. برخی منابع از ابوملیح، بدون اشاره به نسبت وی روایتی نقل کردهاند که هرگاه بند یک لنگه کفش رسول خدا (ص) پاره میشد، با یک لنگه راه میرفت تا لنگه دیگر را درست کند[۲۳]. ابن حجر[۲۴] میگوید: ابو مسلم کجی و حاکم نیشابوری بدون اشاره به نسبت "هدادی"، این روایت را از ولید بن یزید نقل کردهاند که احتمال دارد "هدادی" تصحیف "هذلی" باشد. به هر حال نام وی در شمار کسانی آمده که ۲۵ حدیث از رسول خدا (ص) نقل کردهاند[۲۵][۲۶]
منابع
پانویس
- ↑ ابن حزم، جمهره، ص۱۱.
- ↑ ابن سعد، ص۳۱۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷.
- ↑ ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۳.
- ↑ ابن سعد، ج۷، ص۱۶۴.
- ↑ ر. ک: ذهبی، تجرید، ج۲، ص۲۰۵.
- ↑ ر. ک: ابن معین، ج۱، ص۱۸؛ ابن ابیحاتم، ج۶، ص۳۱۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۵، ص۵۴.
- ↑ مزی، ج۳۴، ص۳۱۶؛ باجی، ج۳، ص۱۱۱۳.
- ↑ ابن ابیحاتم، ج۶، ص۳۱۹؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹۰.
- ↑ ابن حبان، مشاهیر، ص۱۵۱.
- ↑ یا حمل بن مالک؛ ر. ک: طبرانی، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ بیهقی، ج۸، ص۱۰۸؛ میثمی، ج۶، ص۲۹۹؛ زیلعی، ج۶، ص۴۱۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۴.
- ↑ برای نمونه، ر. ک: بیهقی، ج۸، ص۱۰۸؛ میثمی، ج۶، ص۲۹۹.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۴.
- ↑ ر. ک: ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۱۶؛ ترمذی، ج۳، ص۱۵۲؛ طبرانی، ج۱، ص۱۹۲؛ بیهقی، ج۱، ص۲۱.
- ↑ ر. ک: مزی، ج۳۴، ص۳۱۷.
- ↑ ابن حبان، مشاهیر، ص۱۵۱.
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۳۵۵؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹۰.
- ↑ ابن سعد، ج۷، ص۱۶۴.
- ↑ که حتی نامهای یاد شده را برای ابوملیح توهم میدانند؛ ر. ک: ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹۰.
- ↑ ذهبی، میزان، ج۴، ص۵۷۶؛ ابن حجر، لسان، ج۷، ص۱۱۰.
- ↑ ابن حبان، مجروحین، ج۳، ص۷۸.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۱۷.
- ↑ ابن حزم، اسماء الصحابه الرواه، ص۱۱۲؛ ابن جوزی، ص۳۶۷.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «ابوملیح هذلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۲۸-۵۲۹.