اسد بن کرز بن عامر قسری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسد بن کرز بن عامر قسری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسد بن کرز بن عامر قسری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
از تیره [[بجیله]] و بنا بر نقلی از [[قبیله ازد]] بود<ref>ابن حزم، ص۳۸۷.</ref> که به او «بجلی»، «قسری»<ref>به خطا: قشیری، ر.ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۳۵.</ref>، «مزنی»، «جهنی» و «غفاری»<ref>ابن داود، ص۴۹.</ref> نیز گفته‌اند که این دو مورد آخر درست نیست. به گفته [[تفرشی]]، چون پس از نام [[اسد بن کرز]]، از «اغر جهنی» و «اغر مزنی» یاد کرده‌اند، [[ابن داود]] توهم کرده است که نسبت‌های جهنی و مزنی مربوط به اسد بن کرز است و در اصل این [[خطا]] از ادغام نام «[[اسد]]» با نام‌های دیگر نشأت می‌گیرد<ref>ر.ک: تفرشی، ج۱، ص۲۰۲.</ref>.
از تیره [[بجیله]] و بنا بر نقلی از [[قبیله ازد]] بود<ref>ابن حزم، ص۳۸۷.</ref> که به او «بجلی»، «قسری»<ref>به خطا: قشیری، ر. ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۳۵.</ref>، «مزنی»، «جهنی» و «غفاری»<ref>ابن داوود، ص۴۹.</ref> نیز گفته‌اند که این دو مورد آخر درست نیست. به گفته [[تفرشی]]، چون پس از نام [[اسد بن کرز]]، از «اغر جهنی» و «اغر مزنی» یاد کرده‌اند، [[ابن داوود]] توهم کرده است که نسبت‌های جهنی و مزنی مربوط به اسد بن کرز است و در اصل این [[خطا]] از ادغام نام «[[اسد]]» با نام‌های دیگر نشأت می‌گیرد<ref>ر. ک: تفرشی، ج۱، ص۲۰۲.</ref>.


[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۷۴.</ref> نام او را اَسید نیز آورده‌اند، ولی اَسد را درست دانسته‌اند. به گفته [[ابن ابی عاصم]]<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۴.</ref> به او [[کرز بن أسد]] هم گفته‌اند. وی را از [[اصحاب]] شمرده <ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۳۷؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۸ و ج۵، ص۴۲۸.</ref>، در شمار [[اهل شام]] آورده‌اند<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.
[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۷۴.</ref> نام او را اَسید نیز آورده‌اند، ولی اَسد را درست دانسته‌اند. به گفته [[ابن ابی عاصم]]<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۴.</ref> به او [[کرز بن أسد]] هم گفته‌اند. وی را از [[اصحاب]] شمرده <ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۳۷؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۸ و ج۵، ص۴۲۸.</ref>، در شمار [[اهل شام]] آورده‌اند<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.


بیشتر منابع او را جد [[خالد بن عبدالله بن یزید قسری]]<ref>والی عراق در زمان هشام بن عبد الملک؛ ر.ک: ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.</ref> معرفی کرده‌اند<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸.</ref>، اما درست نیست، چون جدّ خالد، [[یزید بن اسد بن کرز]] است، مگر آنکه به جد بالاتر نسبت داده باشند. گفته‌اند وی در حالی که مردی از [[قبیله ثقیف]] همراهش بود به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} رسید و [[اسلام]] آورد. او کمانی<ref>قوسا، به خطا: قوما؛ ر.ک: ذهبی، ج۱، ص۱۴.</ref> را به رسول خدا{{صل}} [[هدیه]] کرد و از آن [[حضرت]] خواست برایش [[دعا]] کند و حضرت دعا کرد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۰۷.</ref>. گفته‌اند رسول خدا{{صل}} این کمان را به [[قتادة بن نعمان]] بخشید<ref>ابن حمزه، ص۲۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.</ref>.
بیشتر منابع او را جد [[خالد بن عبدالله بن یزید قسری]]<ref>والی عراق در زمان هشام بن عبد الملک؛ ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.</ref> معرفی کرده‌اند<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸.</ref>، اما درست نیست، چون جدّ خالد، [[یزید بن اسد بن کرز]] است، مگر آنکه به جد بالاتر نسبت داده باشند. گفته‌اند وی در حالی که مردی از [[قبیله ثقیف]] همراهش بود به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} رسید و [[اسلام]] آورد. او کمانی<ref>قوسا، به خطا: قوما؛ ر. ک: ذهبی، ج۱، ص۱۴.</ref> را به رسول خدا {{صل}} [[هدیه]] کرد و از آن [[حضرت]] خواست برایش [[دعا]] کند و حضرت دعا کرد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۰۷.</ref>. گفته‌اند رسول خدا {{صل}} این کمان را به [[قتادة بن نعمان]] بخشید<ref>ابن حمزه، ص۲۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.</ref>.


[[یاقوت حموی]]<ref>یاقوت حموی، ج۴، ص۳۴۶.</ref> به نقل از [[ابوالفرج اصفهانی]]، شکل مفصل [[روایت]] بالا را چنین نقل کرده است: هنگامی که اسد کمان را به [[رسول خدا]]{{صل}} [[هدیه]] کرد، آن [[حضرت]] پرسید: چوب این کمان از کجاست؟ او پاسخ داد: اینها در کوه‌های ما - در سراة - می‌رویند. در این هنگام آن مرد ثقفی از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسید: این کوه‌ها از ماست یا از آنان؟ آن حضرت فرمود: [[کوه]] قسر است که نیای آنان، [[قسر بن عبقر]]، به نام این کوه خوانده شده است. سپس [[اسد]] از آن حضرت خواست برایش [[دعا]] کند و آن حضرت از [[خدا]] خواست [[یاری]] دینش را در [[نسل]] اسد قرار دهد، اما نسل وی بدترین نسل شد؛ چراکه [[خالد بن عبدالله]] از این نسل به وجود آمد که زیان‌بارتر از او برای [[اسلام]] نبود. خالد با [[امام علی]]{{ع}} در [[صفین]] جنگید و تا چند سال ایشان را بر [[منبرها]] [[لعن]] می‌کرد. به نظر می‌رسد یاقوت در این باره [[اشتباه]] کرده باشد؛ چون کسی که در [[نبرد صفین]] با امام علی{{ع}} جنگید و از [[فرماندهان]] [[معاویه]] بود، خالد بن عبدالله نبود، بلکه [[یزید بن اسد بن کرز]] - جد خالد - بود<ref>ر.ک: منقری، ص۵۴۸ و صفحات دیگر.</ref>. به هر حال با توجه به عملکرد چنین افرادی ساختگی بودن [[دعای پیامبر]] برای نسل اسد، [[ثابت]] می‌شود.
[[یاقوت حموی]]<ref>یاقوت حموی، ج۴، ص۳۴۶.</ref> به نقل از [[ابوالفرج اصفهانی]]، شکل مفصل [[روایت]] بالا را چنین نقل کرده است: هنگامی که اسد کمان را به [[رسول خدا]] {{صل}} [[هدیه]] کرد، آن [[حضرت]] پرسید: چوب این کمان از کجاست؟ او پاسخ داد: اینها در کوه‌های ما - در سراة - می‌رویند. در این هنگام آن مرد ثقفی از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسید: این کوه‌ها از ماست یا از آنان؟ آن حضرت فرمود: [[کوه]] قسر است که نیای آنان، [[قسر بن عبقر]]، به نام این کوه خوانده شده است. سپس [[اسد]] از آن حضرت خواست برایش [[دعا]] کند و آن حضرت از [[خدا]] خواست [[یاری]] دینش را در [[نسل]] اسد قرار دهد، اما نسل وی بدترین نسل شد؛ چراکه [[خالد بن عبدالله]] از این نسل به وجود آمد که زیان‌بارتر از او برای [[اسلام]] نبود. خالد با [[امام علی]] {{ع}} در [[صفین]] جنگید و تا چند سال ایشان را بر [[منبرها]] [[لعن]] می‌کرد. به نظر می‌رسد یاقوت در این باره [[اشتباه]] کرده باشد؛ چون کسی که در [[نبرد صفین]] با امام علی {{ع}} جنگید و از [[فرماندهان]] [[معاویه]] بود، خالد بن عبدالله نبود، بلکه [[یزید بن اسد بن کرز]] - جد خالد - بود<ref>ر. ک: منقری، ص۵۴۸ و صفحات دیگر.</ref>. به هر حال با توجه به عملکرد چنین افرادی ساختگی بودن [[دعای پیامبر]] برای نسل اسد، [[ثابت]] می‌شود.


اسد [[فرمانده]] کسانی بود که معاویه آنان را در [[زمان]] محاصره [[عثمان]] از [[شام]] به کمک عثمان فرستاد<ref>ابن عساکر، ج۳۹، ص۴۰۳.</ref>. اسد بن کرز از رسول خدا{{صل}} درباره آنکه [[بیماری]] [[گناهان]] را [[پاک]] می‌کند و نیز ورود [[انسان]] به [[بهشت]] به عمل نیست، بلکه با [[رحمت خداوند]] است و موضوعاتی دیگر روایاتی نقل کرده است<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۱؛ بخاری، ج۲، ص۴۹؛ ابن ابی عاصم، ج۵، ص۴؛ طبرانی، مسند الشامیین، ج۱، ص۳۹۶؛ همو، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۳۴.</ref>.
اسد [[فرمانده]] کسانی بود که معاویه آنان را در [[زمان]] محاصره [[عثمان]] از [[شام]] به کمک عثمان فرستاد<ref>ابن عساکر، ج۳۹، ص۴۰۳.</ref>. اسد بن کرز از رسول خدا {{صل}} درباره آنکه [[بیماری]] [[گناهان]] را [[پاک]] می‌کند و نیز ورود [[انسان]] به [[بهشت]] به عمل نیست، بلکه با [[رحمت خداوند]] است و موضوعاتی دیگر روایاتی نقل کرده است<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۱؛ بخاری، ج۲، ص۴۹؛ ابن ابی عاصم، ج۵، ص۴؛ طبرانی، مسند الشامیین، ج۱، ص۳۹۶؛ همو، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۳۴.</ref>.


[[طوسی]]<ref>طوسی، ص۲۳.</ref> نیز از وی در شمار اصحابی یاد کرده که از رسول خدا{{صل}} [[روایت]] نقل کرده‌اند. البته پسر وی «یزید بن اسد» را نیز از [[اصحاب]] دانسته‌اند و روایاتی هم از او نقل شده است که چون برخی مطالب و حتی برخی [[روایات]] بین آن دو مشترک‌اند، سبب خلط‌هایی شده است.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسد بن کرز بن عامر قسری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۴۴-۴۵.</ref>
[[طوسی]]<ref>طوسی، ص۲۳.</ref> نیز از وی در شمار اصحابی یاد کرده که از رسول خدا {{صل}} [[روایت]] نقل کرده‌اند. البته پسر وی «یزید بن اسد» را نیز از [[اصحاب]] دانسته‌اند و روایاتی هم از او نقل شده است که چون برخی مطالب و حتی برخی [[روایات]] بین آن دو مشترک‌اند، سبب خلط‌هایی شده است.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسد بن کرز بن عامر قسری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۴۴-۴۵.</ref>


==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==
* [[یزید بن اسد بن کرز]] (فرزند)
* [[یزید بن اسد بن کرز]] (فرزند)
* [[خالد بن عبدالله بن یزید قسری]] (نواده)
* [[خالد بن عبدالله بن یزید قسری]] (نواده)
خط ۲۷: خط ۲۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۱

مقدمه

از تیره بجیله و بنا بر نقلی از قبیله ازد بود[۱] که به او «بجلی»، «قسری»[۲]، «مزنی»، «جهنی» و «غفاری»[۳] نیز گفته‌اند که این دو مورد آخر درست نیست. به گفته تفرشی، چون پس از نام اسد بن کرز، از «اغر جهنی» و «اغر مزنی» یاد کرده‌اند، ابن داوود توهم کرده است که نسبت‌های جهنی و مزنی مربوط به اسد بن کرز است و در اصل این خطا از ادغام نام «اسد» با نام‌های دیگر نشأت می‌گیرد[۴].

ابن اثیر[۵] و ابن حجر[۶] نام او را اَسید نیز آورده‌اند، ولی اَسد را درست دانسته‌اند. به گفته ابن ابی عاصم[۷] به او کرز بن أسد هم گفته‌اند. وی را از اصحاب شمرده [۸]، در شمار اهل شام آورده‌اند[۹].

بیشتر منابع او را جد خالد بن عبدالله بن یزید قسری[۱۰] معرفی کرده‌اند[۱۱]، اما درست نیست، چون جدّ خالد، یزید بن اسد بن کرز است، مگر آنکه به جد بالاتر نسبت داده باشند. گفته‌اند وی در حالی که مردی از قبیله ثقیف همراهش بود به حضور رسول خدا (ص) رسید و اسلام آورد. او کمانی[۱۲] را به رسول خدا (ص) هدیه کرد و از آن حضرت خواست برایش دعا کند و حضرت دعا کرد[۱۳]. گفته‌اند رسول خدا (ص) این کمان را به قتادة بن نعمان بخشید[۱۴].

یاقوت حموی[۱۵] به نقل از ابوالفرج اصفهانی، شکل مفصل روایت بالا را چنین نقل کرده است: هنگامی که اسد کمان را به رسول خدا (ص) هدیه کرد، آن حضرت پرسید: چوب این کمان از کجاست؟ او پاسخ داد: اینها در کوه‌های ما - در سراة - می‌رویند. در این هنگام آن مرد ثقفی از رسول خدا (ص) پرسید: این کوه‌ها از ماست یا از آنان؟ آن حضرت فرمود: کوه قسر است که نیای آنان، قسر بن عبقر، به نام این کوه خوانده شده است. سپس اسد از آن حضرت خواست برایش دعا کند و آن حضرت از خدا خواست یاری دینش را در نسل اسد قرار دهد، اما نسل وی بدترین نسل شد؛ چراکه خالد بن عبدالله از این نسل به وجود آمد که زیان‌بارتر از او برای اسلام نبود. خالد با امام علی (ع) در صفین جنگید و تا چند سال ایشان را بر منبرها لعن می‌کرد. به نظر می‌رسد یاقوت در این باره اشتباه کرده باشد؛ چون کسی که در نبرد صفین با امام علی (ع) جنگید و از فرماندهان معاویه بود، خالد بن عبدالله نبود، بلکه یزید بن اسد بن کرز - جد خالد - بود[۱۶]. به هر حال با توجه به عملکرد چنین افرادی ساختگی بودن دعای پیامبر برای نسل اسد، ثابت می‌شود.

اسد فرمانده کسانی بود که معاویه آنان را در زمان محاصره عثمان از شام به کمک عثمان فرستاد[۱۷]. اسد بن کرز از رسول خدا (ص) درباره آنکه بیماری گناهان را پاک می‌کند و نیز ورود انسان به بهشت به عمل نیست، بلکه با رحمت خداوند است و موضوعاتی دیگر روایاتی نقل کرده است[۱۸].

طوسی[۱۹] نیز از وی در شمار اصحابی یاد کرده که از رسول خدا (ص) روایت نقل کرده‌اند. البته پسر وی «یزید بن اسد» را نیز از اصحاب دانسته‌اند و روایاتی هم از او نقل شده است که چون برخی مطالب و حتی برخی روایات بین آن دو مشترک‌اند، سبب خلط‌هایی شده است.[۲۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حزم، ص۳۸۷.
  2. به خطا: قشیری، ر. ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۳۵.
  3. ابن داوود، ص۴۹.
  4. ر. ک: تفرشی، ج۱، ص۲۰۲.
  5. ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.
  6. ابن حجر، ج۱، ص۳۷۴.
  7. ابن ابی عاصم، ج۵، ص۴.
  8. ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۳۷؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۸ و ج۵، ص۴۲۸.
  9. ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸.
  10. والی عراق در زمان هشام بن عبد الملک؛ ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.
  11. ابن حبان، ج۳، ص۱۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۶۸.
  12. قوسا، به خطا: قوما؛ ر. ک: ذهبی، ج۱، ص۱۴.
  13. ابن حجر، ج۱، ص۲۰۷.
  14. ابن حمزه، ص۲۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۹.
  15. یاقوت حموی، ج۴، ص۳۴۶.
  16. ر. ک: منقری، ص۵۴۸ و صفحات دیگر.
  17. ابن عساکر، ج۳۹، ص۴۰۳.
  18. احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۱؛ بخاری، ج۲، ص۴۹؛ ابن ابی عاصم، ج۵، ص۴؛ طبرانی، مسند الشامیین، ج۱، ص۳۹۶؛ همو، المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۳۴.
  19. طوسی، ص۲۳.
  20. خانجانی، قاسم، مقاله «اسد بن کرز بن عامر قسری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۴۴-۴۵.