جهانبینی مادی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*از میان [[جهانبینی]] ها، تنها [[جهانبینی]] مادی است که در تضاد با [[جهانبینی]] [[توحیدی]] و [[جهانبینی]] [[دینی]] است و همواره چالشآفرین بوده است. | * از میان [[جهانبینی]] ها، تنها [[جهانبینی]] مادی است که در تضاد با [[جهانبینی]] [[توحیدی]] و [[جهانبینی]] [[دینی]] است و همواره چالشآفرین بوده است. | ||
*مبنای تقسیم [[جهانبینی]] ها، ماوراءالطبیعیه است؛ بدان معنا که تمام آنها را میتوان بر اساس [[اعتقاد]] و [[انکار]] ماوراءالطبیعیه به دو بخش "[[جهانبینی الهی]]" و "[[جهانبینی]] مادی" تقسیم کرد. | * مبنای تقسیم [[جهانبینی]] ها، ماوراءالطبیعیه است؛ بدان معنا که تمام آنها را میتوان بر اساس [[اعتقاد]] و [[انکار]] ماوراءالطبیعیه به دو بخش "[[جهانبینی الهی]]" و "[[جهانبینی]] مادی" تقسیم کرد. | ||
*در گذشته، پیرو [[جهانبینی]] مادی، "طبیعی"، "دهری" و احیاناً "[[زندیق]]" و "ملحد" نامیده میشد و در زمان ما "مادی" یا "ماتریالیست" نامیده میشود<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۳۰.</ref>. | * در گذشته، پیرو [[جهانبینی]] مادی، "طبیعی"، "دهری" و احیاناً "[[زندیق]]" و "ملحد" نامیده میشد و در زمان ما "مادی" یا "ماتریالیست" نامیده میشود<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۳۰.</ref>. | ||
* [[ماتریالیسم]] به مکتبهایی اشاره دارد که پیروانشان به نوعی به تقدم عوامل مادی بر عوامل روحی قائل هستند. این [[باور]] در قلمروهای گوناگونی صورت پذیرفته است: در مابعد الطبیعه، [[فلسفه]] [[ارزش]] و [[معرفتشناسی]]. | * [[ماتریالیسم]] به مکتبهایی اشاره دارد که پیروانشان به نوعی به تقدم عوامل مادی بر عوامل روحی قائل هستند. این [[باور]] در قلمروهای گوناگونی صورت پذیرفته است: در مابعد الطبیعه، [[فلسفه]] [[ارزش]] و [[معرفتشناسی]]. | ||
*همچنین از نظر ماتریالیست، چیزی واقعی است که زمانمند و مکانمند و دارای حرکت و به واسطه داشتن این ویژگیها به وسیله حواس ظاهری قابل [[ادراک]] باشد. علاوه بر این بعد [[عقیدتی]]، معیار تصمیمگیری شخص مادیگرا یا ماتریالیست در [[مقام]] عملی و عرفی بیتوجهی به امور معنویی و غیر مادی است<ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۳۸۲ -۳۸۰.</ref>. | * همچنین از نظر ماتریالیست، چیزی واقعی است که زمانمند و مکانمند و دارای حرکت و به واسطه داشتن این ویژگیها به وسیله حواس ظاهری قابل [[ادراک]] باشد. علاوه بر این بعد [[عقیدتی]]، معیار تصمیمگیری شخص مادیگرا یا ماتریالیست در [[مقام]] عملی و عرفی بیتوجهی به امور معنویی و غیر مادی است<ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۳۸۲ -۳۸۰.</ref>. | ||
*در [[جهانبینی]] مادی، [[اختلاف]] بر سر وجود واقعیت است. مادی، واقعیت را در ماده، در آنچه جسم و جسمانی است، در آنچه به نحوی دارای طول، یا طول و عرض، یا [[حلول]] و عرض و عمق است، در آنچه قابل اشاره حسی است، در آنچه محسوس است، در آنچه زمانی و مکانی است، در آنچه متغیر است، در آنچه فانیشونده است و در آنچه محدود و نسبی است منحصر میداند و به واقعیتی ماورای این واقعیتها قائل نیست. | * در [[جهانبینی]] مادی، [[اختلاف]] بر سر وجود واقعیت است. مادی، واقعیت را در ماده، در آنچه جسم و جسمانی است، در آنچه به نحوی دارای طول، یا طول و عرض، یا [[حلول]] و عرض و عمق است، در آنچه قابل اشاره حسی است، در آنچه محسوس است، در آنچه زمانی و مکانی است، در آنچه متغیر است، در آنچه فانیشونده است و در آنچه محدود و نسبی است منحصر میداند و به واقعیتی ماورای این واقعیتها قائل نیست. | ||
*از نظر [[اندیشمند]] مادی، نظامات و نیروهای [[حاکم]] بر واقعیتها، در انحصار روابط و نیروهای مادی است. در واقع [[مکتب]] مادی، چه از نظر واقعیتها و چه از نظر نظامات [[حاکم]] بر واقعیتها، [[مکتب]] انحصار است <ref>مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۲۸۶.</ref>. | * از نظر [[اندیشمند]] مادی، نظامات و نیروهای [[حاکم]] بر واقعیتها، در انحصار روابط و نیروهای مادی است. در واقع [[مکتب]] مادی، چه از نظر واقعیتها و چه از نظر نظامات [[حاکم]] بر واقعیتها، [[مکتب]] انحصار است <ref>مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۲۸۶.</ref>. | ||
*شاید بتوان گفت که مهمترین رکن [[جهانبینی]] مادی در معنای وسیع آن "[[انسان]] محوری" است که امروزه با کم رنگ شدن فضای ماتریالیستی و مارکسیستی، بیشتر در مکاتب با بنمایههای لیبرالیستی و سکولاریستی نمود پیدا کرده است. | * شاید بتوان گفت که مهمترین رکن [[جهانبینی]] مادی در معنای وسیع آن "[[انسان]] محوری" است که امروزه با کم رنگ شدن فضای ماتریالیستی و مارکسیستی، بیشتر در مکاتب با بنمایههای لیبرالیستی و سکولاریستی نمود پیدا کرده است. | ||
*از اینرو، توجه به اهم مؤلفههای [[اومانیسم]] به عنوان یک نگرش پر نفوذ و مؤثر بر فضای مادیگرایی دارای اهمیت است. این مؤلفهها عبارتند از: | * از اینرو، توجه به اهم مؤلفههای [[اومانیسم]] به عنوان یک نگرش پر نفوذ و مؤثر بر فضای مادیگرایی دارای اهمیت است. این مؤلفهها عبارتند از: | ||
# [[اعتقاد]] به [[عقل]]، شکگرایی و روش عملی به عنوان ابزار مناسب برای [[کشف]] [[حقیقت]] و ساختن [[جامعه انسانی]]؛ | # [[اعتقاد]] به [[عقل]]، شکگرایی و روش عملی به عنوان ابزار مناسب برای [[کشف]] [[حقیقت]] و ساختن [[جامعه انسانی]]؛ | ||
# [[عقل]] و [[اختیار]] ابعاد بنیادی وجود [[انسان]]؛ | # [[عقل]] و [[اختیار]] ابعاد بنیادی وجود [[انسان]]؛ | ||
#بنیاد [[اخلاق]] و [[جامعه]] بر مبنای خودمختاری و [[برابری]] [[اخلاقی]]؛ | # بنیاد [[اخلاق]] و [[جامعه]] بر مبنای خودمختاری و [[برابری]] [[اخلاقی]]؛ | ||
# [[اعتقاد]] به [[جامعه]] باز و تکثرگرا؛ | # [[اعتقاد]] به [[جامعه]] باز و تکثرگرا؛ | ||
# [[دموکراسی]]، [[بهترین]] تضمینکننده [[حقوق]] انسانی؛ | # [[دموکراسی]]، [[بهترین]] تضمینکننده [[حقوق]] انسانی؛ | ||
# [[التزام]] به اصل جدایی نهادهای [[دینی]] از [[دولت]]؛ | # [[التزام]] به اصل جدایی نهادهای [[دینی]] از [[دولت]]؛ | ||
# [[اومانیسم]]، جایگزینی واقعبینانه و معقول برای الهیات ناامیدکننده و ایدئولوژیهای زیانآور. | # [[اومانیسم]]، جایگزینی واقعبینانه و معقول برای الهیات ناامیدکننده و ایدئولوژیهای زیانآور. | ||
*در این میان، بیهمتایی فرد انسانی، [[خرد]] و روش [[علمی]] هسته مرکزی و کانونی [[اومانیسم]] را تشکیل میدهد <ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۴۵ - ۴۴.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۰۲-۱۰۴.</ref>. | * در این میان، بیهمتایی فرد انسانی، [[خرد]] و روش [[علمی]] هسته مرکزی و کانونی [[اومانیسم]] را تشکیل میدهد <ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۴۵ - ۴۴.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۰۲-۱۰۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۷
مقدمه
- از میان جهانبینی ها، تنها جهانبینی مادی است که در تضاد با جهانبینی توحیدی و جهانبینی دینی است و همواره چالشآفرین بوده است.
- مبنای تقسیم جهانبینی ها، ماوراءالطبیعیه است؛ بدان معنا که تمام آنها را میتوان بر اساس اعتقاد و انکار ماوراءالطبیعیه به دو بخش "جهانبینی الهی" و "جهانبینی مادی" تقسیم کرد.
- در گذشته، پیرو جهانبینی مادی، "طبیعی"، "دهری" و احیاناً "زندیق" و "ملحد" نامیده میشد و در زمان ما "مادی" یا "ماتریالیست" نامیده میشود[۱].
- ماتریالیسم به مکتبهایی اشاره دارد که پیروانشان به نوعی به تقدم عوامل مادی بر عوامل روحی قائل هستند. این باور در قلمروهای گوناگونی صورت پذیرفته است: در مابعد الطبیعه، فلسفه ارزش و معرفتشناسی.
- همچنین از نظر ماتریالیست، چیزی واقعی است که زمانمند و مکانمند و دارای حرکت و به واسطه داشتن این ویژگیها به وسیله حواس ظاهری قابل ادراک باشد. علاوه بر این بعد عقیدتی، معیار تصمیمگیری شخص مادیگرا یا ماتریالیست در مقام عملی و عرفی بیتوجهی به امور معنویی و غیر مادی است[۲].
- در جهانبینی مادی، اختلاف بر سر وجود واقعیت است. مادی، واقعیت را در ماده، در آنچه جسم و جسمانی است، در آنچه به نحوی دارای طول، یا طول و عرض، یا حلول و عرض و عمق است، در آنچه قابل اشاره حسی است، در آنچه محسوس است، در آنچه زمانی و مکانی است، در آنچه متغیر است، در آنچه فانیشونده است و در آنچه محدود و نسبی است منحصر میداند و به واقعیتی ماورای این واقعیتها قائل نیست.
- از نظر اندیشمند مادی، نظامات و نیروهای حاکم بر واقعیتها، در انحصار روابط و نیروهای مادی است. در واقع مکتب مادی، چه از نظر واقعیتها و چه از نظر نظامات حاکم بر واقعیتها، مکتب انحصار است [۳].
- شاید بتوان گفت که مهمترین رکن جهانبینی مادی در معنای وسیع آن "انسان محوری" است که امروزه با کم رنگ شدن فضای ماتریالیستی و مارکسیستی، بیشتر در مکاتب با بنمایههای لیبرالیستی و سکولاریستی نمود پیدا کرده است.
- از اینرو، توجه به اهم مؤلفههای اومانیسم به عنوان یک نگرش پر نفوذ و مؤثر بر فضای مادیگرایی دارای اهمیت است. این مؤلفهها عبارتند از:
- اعتقاد به عقل، شکگرایی و روش عملی به عنوان ابزار مناسب برای کشف حقیقت و ساختن جامعه انسانی؛
- عقل و اختیار ابعاد بنیادی وجود انسان؛
- بنیاد اخلاق و جامعه بر مبنای خودمختاری و برابری اخلاقی؛
- اعتقاد به جامعه باز و تکثرگرا؛
- دموکراسی، بهترین تضمینکننده حقوق انسانی؛
- التزام به اصل جدایی نهادهای دینی از دولت؛
- اومانیسم، جایگزینی واقعبینانه و معقول برای الهیات ناامیدکننده و ایدئولوژیهای زیانآور.
- در این میان، بیهمتایی فرد انسانی، خرد و روش علمی هسته مرکزی و کانونی اومانیسم را تشکیل میدهد [۴][۵].
منابع
پانویس
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۳۰.
- ↑ بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۳۸۲ -۳۸۰.
- ↑ مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۲۸۶.
- ↑ بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۴۵ - ۴۴.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۰۲-۱۰۴.