حکم بن ابی العاص: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حکم بن ابی العاص در قرآن]] - [[حکم بن ابی العاص در تاریخ اسلامی]] - [[حکم بن ابی العاص در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نام و [[نسب]] او [[حکم بن ابی العاص بن أمیة بن عبدشمس بن عبد مناف]] و از [[طایفه]] [[بنی امیه]] و عموی [[عثمان بن عفان]] ([[خلیفه سوم]]) است. مادرش، [[رقیه]]، دختر [[حارث بن عبید]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵.</ref> و [[حکم]] [[پدر]] [[مروان بن حکم]] است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.</ref>. او [[اهل حجاز]] بود<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.</ref> و برای او بیست پسر و هشت دختر [[نقل]] شده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.</ref>. | نام و [[نسب]] او [[حکم بن ابی العاص بن أمیة بن عبدشمس بن عبد مناف]] و از [[طایفه]] [[بنی امیه]] و عموی [[عثمان بن عفان]] ([[خلیفه سوم]]) است. مادرش، [[رقیه]]، دختر [[حارث بن عبید]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵.</ref> و [[حکم]] [[پدر]] [[مروان بن حکم]] است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.</ref>. او [[اهل حجاز]] بود<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.</ref> و برای او بیست پسر و هشت دختر [[نقل]] شده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.</ref>. | ||
او از جمله کسانی بود که در [[روز]] [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی، ص۲۹۱.</ref> و به [[مدینه]] آمد و در آنجا ساکن شد <ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱.</ref>. مخالفتهای او با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نه تنها [[قبل از ظهور اسلام]] بود بلکه پس از مسلمان شدنش هم از این کار دست برنداشت تا حدی که [[رسول خدا]]{{صل}} او را به همراه پسرش، [[مروان]]، به [[طائف]] [[تبعید]] کرد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲ ص۹۱؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.</ref>. | او از جمله کسانی بود که در [[روز]] [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی، ص۲۹۱.</ref> و به [[مدینه]] آمد و در آنجا ساکن شد <ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱.</ref>. مخالفتهای او با [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نه تنها [[قبل از ظهور اسلام]] بود بلکه پس از مسلمان شدنش هم از این کار دست برنداشت تا حدی که [[رسول خدا]] {{صل}} او را به همراه پسرش، [[مروان]]، به [[طائف]] [[تبعید]] کرد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲ ص۹۱؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.</ref>. | ||
[[دشمنی]] [[بنی امیه]] با [[پیامبر]]{{صل}} و خاندانش ویژه او نبود بلکه همه بنی امیه چنین بودند و رسول خدا{{صل}} بارها او را [[نفرین]] کرد<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۶؛ الایضاح، فضل بن شاذان، ص۹۰-۸۸.</ref>. او قبل از [[اسلام]] و پس از آن تا [[زمان]] [[خلافت عثمانی]] مردی [[پست]] و دور افتاده از [[اجتماع]] بود و [[مردم]] فقط گاهی که میخواستند [[بیضه]] گوسفندان خود را بکشند به او مراجعه میکردند<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۱-۲۴۲.</ref>. | [[دشمنی]] [[بنی امیه]] با [[پیامبر]] {{صل}} و خاندانش ویژه او نبود بلکه همه بنی امیه چنین بودند و رسول خدا {{صل}} بارها او را [[نفرین]] کرد<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۶؛ الایضاح، فضل بن شاذان، ص۹۰-۸۸.</ref>. او قبل از [[اسلام]] و پس از آن تا [[زمان]] [[خلافت عثمانی]] مردی [[پست]] و دور افتاده از [[اجتماع]] بود و [[مردم]] فقط گاهی که میخواستند [[بیضه]] گوسفندان خود را بکشند به او مراجعه میکردند<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۱-۲۴۲.</ref>. | ||
یک نمونه از مخالفتهای او با پیامبر اسلام{{صل}} این بود که وقتی مروان بن حکم به [[حویطب]] گفت: "پیر مرد! به حدی در مسلمان شدن کندی کردی و آن را به تأخیر انداختی که [[جوانها]] از تو پیشی گرفتند"، حویطب به او گفت: "[[پناه]] بر [[خدا]]! بارها [[تصمیم]] گرفتم که [[مسلمان]] شوم ولی پدرت [[حکم]] مانع میشد و به من میگفت: میخواهی [[شرف]] و [[دین]] اجدادی خود را واگذاری و تابع دین جدیدی شوی؟" در این حال [[مروان]] از گفته خود پشیمان شد<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۲ و ۲۴۷.</ref>.<ref>[[رحمان فتاحزاده|فتاحزاده، رحمان]]، [[حکم بن ابی العاص - فتاحزاده (مقاله)|مقاله «حکم بن ابی العاص»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۰۰-۴۰۱.</ref> | یک نمونه از مخالفتهای او با پیامبر اسلام {{صل}} این بود که وقتی مروان بن حکم به [[حویطب]] گفت: "پیر مرد! به حدی در مسلمان شدن کندی کردی و آن را به تأخیر انداختی که [[جوانها]] از تو پیشی گرفتند"، حویطب به او گفت: "[[پناه]] بر [[خدا]]! بارها [[تصمیم]] گرفتم که [[مسلمان]] شوم ولی پدرت [[حکم]] مانع میشد و به من میگفت: میخواهی [[شرف]] و [[دین]] اجدادی خود را واگذاری و تابع دین جدیدی شوی؟" در این حال [[مروان]] از گفته خود پشیمان شد<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۲ و ۲۴۷.</ref>.<ref>[[رحمان فتاحزاده|فتاحزاده، رحمان]]، [[حکم بن ابی العاص - فتاحزاده (مقاله)|مقاله «حکم بن ابی العاص»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۰۰-۴۰۱.</ref> | ||
==حکم بن ابی العاص و [[آزار]] [[رسول خدا]]{{صل}}== | == حکم بن ابی العاص و [[آزار]] [[رسول خدا]] {{صل}} == | ||
==حکم بن ابی العاص و [[عثمان]]== | == حکم بن ابی العاص و [[عثمان]] == | ||
==سرانجام حکم بن ابی العاص== | == سرانجام حکم بن ابی العاص == | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۹
مقدمه
نام و نسب او حکم بن ابی العاص بن أمیة بن عبدشمس بن عبد مناف و از طایفه بنی امیه و عموی عثمان بن عفان (خلیفه سوم) است. مادرش، رقیه، دختر حارث بن عبید[۱] و حکم پدر مروان بن حکم است[۲]. او اهل حجاز بود[۳] و برای او بیست پسر و هشت دختر نقل شده است[۴].
او از جمله کسانی بود که در روز فتح مکه مسلمان شد[۵] و به مدینه آمد و در آنجا ساکن شد [۶]. مخالفتهای او با پیامبر اسلام (ص) نه تنها قبل از ظهور اسلام بود بلکه پس از مسلمان شدنش هم از این کار دست برنداشت تا حدی که رسول خدا (ص) او را به همراه پسرش، مروان، به طائف تبعید کرد[۷].
دشمنی بنی امیه با پیامبر (ص) و خاندانش ویژه او نبود بلکه همه بنی امیه چنین بودند و رسول خدا (ص) بارها او را نفرین کرد[۸]. او قبل از اسلام و پس از آن تا زمان خلافت عثمانی مردی پست و دور افتاده از اجتماع بود و مردم فقط گاهی که میخواستند بیضه گوسفندان خود را بکشند به او مراجعه میکردند[۹].
یک نمونه از مخالفتهای او با پیامبر اسلام (ص) این بود که وقتی مروان بن حکم به حویطب گفت: "پیر مرد! به حدی در مسلمان شدن کندی کردی و آن را به تأخیر انداختی که جوانها از تو پیشی گرفتند"، حویطب به او گفت: "پناه بر خدا! بارها تصمیم گرفتم که مسلمان شوم ولی پدرت حکم مانع میشد و به من میگفت: میخواهی شرف و دین اجدادی خود را واگذاری و تابع دین جدیدی شوی؟" در این حال مروان از گفته خود پشیمان شد[۱۰].[۱۱]
حکم بن ابی العاص و آزار رسول خدا (ص)
حکم بن ابی العاص و عثمان
سرانجام حکم بن ابی العاص
منابع
پانویس
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵.
- ↑ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.
- ↑ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۱۴.
- ↑ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۵؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی، ص۲۹۱.
- ↑ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۹۱.
- ↑ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۵۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲ ص۹۱؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۵.
- ↑ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۶؛ الایضاح، فضل بن شاذان، ص۹۰-۸۸.
- ↑ الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۱-۲۴۲.
- ↑ الغدیر، علامه امینی، ج۸، ص۲۴۲ و ۲۴۷.
- ↑ فتاحزاده، رحمان، مقاله «حکم بن ابی العاص»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۰۰-۴۰۱.