ابو تراب: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
* بارها [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} با این [[کنیه]] به [[امام علی|علی]] {{ع}} خطاب کرده است، از جمله در یکی از [[غزوات]]، وقتی [[پیامبر]] به بالین [[امام علی|حضرت علی]] و [[عمار یاسر]] آمد و آنان را خوابیده یافت، درحالی که [[امام علی|علی]] {{ع}} در [[سجده]] بود و [[خاک]] بر سروصورت او نشسته بود، با [[ملاطفت]] و [[نرمی]] و با خطاب {{عربی|قم یا أبا تراب...}} آن [[حضرت]] را بیدار کرد.<ref>مناقب، | * بارها [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} با این [[کنیه]] به [[امام علی|علی]] {{ع}} خطاب کرده است، از جمله در یکی از [[غزوات]]، وقتی [[پیامبر]] به بالین [[امام علی|حضرت علی]] و [[عمار یاسر]] آمد و آنان را خوابیده یافت، درحالی که [[امام علی|علی]] {{ع}} در [[سجده]] بود و [[خاک]] بر سروصورت او نشسته بود، با [[ملاطفت]] و [[نرمی]] و با خطاب {{عربی|قم یا أبا تراب...}} آن [[حضرت]] را بیدار کرد.<ref>مناقب، ابنشهرآشوب، ج ۳ ص ۱۱۱، احقاق الحق، ج ۶ ص ۵۳۸</ref> از آن پس [[امام علی|علی]] {{ع}} به ابا تراب [[شهرت]] یافت. [[حضرت]] این [[کنیه]] را [[دوست]] داشت و محبوبترین نامها در نظرش بود، هرچند [[بنی امیه]] و [[دشمنان]] [[امام]]، با بهکارگیری این [[لقب]]، قصد [[تحقیر]] وی را داشتند. از [[ابن عباس]] نیز وقتی پرسیدند چرا [[پیامبر]]، آن [[حضرت]] را ابو تراب نامید، پاسخ داد: چون [[امام علی|علی]] {{ع}} صاحب [[زمین]] است و پس از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، [[حجت]] [[الهی]] بر زمینیان است و [[آرامش]] [[زمین]] به سبب او باقی است. و از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرد که وقتی [[کافر]] در [[روز قیامت]]، [[منزلت]] و [[جایگاه]] [[شیعیان]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را میبیند، میگوید: کاش من هم ترابی بودم، یعنی از [[شیعیان]] [[امام علی|علی]] {{ع}}.<ref>بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۵۱، معانی الأخبار، ص ۱۲۰</ref> [[علامه مجلسی]] در ادامه میافزاید: اینکه [[شیعیان]] وی را به [[ابی تراب]] نسبت دادهاند، به خاطر آنکه بسیار [[تسلیم]] [[اوامر]] او و فرمانبر دستورهایش بودند و مثل [[خاک]]، در برابرش [[خاضع]] بودند. همچنین [[نقل]] شده که روزی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[امام علی|علی]] را دید که در زمینی کار میکرد و غبارآلود بود، به آن [[حضرت]] ابو تراب خطاب کرد.<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۱۱</ref> گاهی [[شیعه]] را به خاطر کنیۀ ابو تراب، "ترابیّه" هم خواندهاند<ref>تشیّع و تصوّف، کامل مصطفی، ص ۲۰ به نقل از تاریخ طبری</ref>. کنیۀ ابو تراب در [[ادبیات]] شعری ([[فارسی]] و [[عربی]]) دربارۀ [[امام علی|علی]] {{ع}} بسیار بهکار رفته و یکی از ویژگیهای بارز او بهشمار آمده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۷.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۹
ابو تراب یکی از کنیههای امیر المؤمنین است. معنای لغوی آن "پدر خاک" است، امّا در زبان عرب، کنیه به معنای مصاحب و همراه و دارای یک صفت هم میآید، بنابراین ابو تراب یعنی همنشین خاک، خاکی، خاکسار، که کنایه از تواضع است[۱].
مقدمه
- بارها رسول خدا (ص) با این کنیه به علی (ع) خطاب کرده است، از جمله در یکی از غزوات، وقتی پیامبر به بالین حضرت علی و عمار یاسر آمد و آنان را خوابیده یافت، درحالی که علی (ع) در سجده بود و خاک بر سروصورت او نشسته بود، با ملاطفت و نرمی و با خطاب قم یا أبا تراب... آن حضرت را بیدار کرد.[۲] از آن پس علی (ع) به ابا تراب شهرت یافت. حضرت این کنیه را دوست داشت و محبوبترین نامها در نظرش بود، هرچند بنی امیه و دشمنان امام، با بهکارگیری این لقب، قصد تحقیر وی را داشتند. از ابن عباس نیز وقتی پرسیدند چرا پیامبر، آن حضرت را ابو تراب نامید، پاسخ داد: چون علی (ع) صاحب زمین است و پس از پیامبر خدا، حجت الهی بر زمینیان است و آرامش زمین به سبب او باقی است. و از رسول خدا (ص) نقل کرد که وقتی کافر در روز قیامت، منزلت و جایگاه شیعیان علی (ع) را میبیند، میگوید: کاش من هم ترابی بودم، یعنی از شیعیان علی (ع).[۳] علامه مجلسی در ادامه میافزاید: اینکه شیعیان وی را به ابی تراب نسبت دادهاند، به خاطر آنکه بسیار تسلیم اوامر او و فرمانبر دستورهایش بودند و مثل خاک، در برابرش خاضع بودند. همچنین نقل شده که روزی رسول خدا (ص) علی را دید که در زمینی کار میکرد و غبارآلود بود، به آن حضرت ابو تراب خطاب کرد.[۴] گاهی شیعه را به خاطر کنیۀ ابو تراب، "ترابیّه" هم خواندهاند[۵]. کنیۀ ابو تراب در ادبیات شعری (فارسی و عربی) دربارۀ علی (ع) بسیار بهکار رفته و یکی از ویژگیهای بارز او بهشمار آمده است[۶].
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۷.
- ↑ مناقب، ابنشهرآشوب، ج ۳ ص ۱۱۱، احقاق الحق، ج ۶ ص ۵۳۸
- ↑ بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۵۱، معانی الأخبار، ص ۱۲۰
- ↑ مناقب، ج ۳ ص ۱۱۱
- ↑ تشیّع و تصوّف، کامل مصطفی، ص ۲۰ به نقل از تاریخ طبری
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۷.