ذکر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ذکر | | موضوع مرتبط = ذکر | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = ذکر | ||
| مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در کلام اسلامی]] - [[ | | مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در کلام اسلامی]] - [[ذکر در معارف دعا و زیارات]] - [[ذکر در معارف و سیره نبوی]] - [[ذکر در معارف و سیره حسینی]] - [[ذکر در معارف و سیره سجادی]] - [[ذکر در حقوق اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | |||
== معناشناسی == | |||
ذکر در لغت به معنای این است که [[انسان]] چیزی را در خاطر خویش نگاه دارد و پیوسته به یاد آوَرَد<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۵.</ref>.ذکر به معنای یادکردن [[قلبی]] و زبانی چیزی نیز آمده است<ref>العین، ج۵، ص۳۴۶؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۸، «ذکر».</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> که در این صورت ممکن است هریک از دو قسم در برابر [[فراموشی]] یا [[غفلت]] باشد<ref>مفردات، ص۳۲۸؛ التحقیق، ج۳، ص۲۹۶۲۹۷، «ذکر».</ref>. البته گاهی ذکر بر هیئتی در نفس اطلاق میشود ([[قوه]] ذاکره) که با آن میتوان معرفتهای به دست آمده را [[حفظ]] کرد<ref>مفردات، ص۳۲۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | |||
معنای اصطلاحی ذکر، یاد کردن زبانی و [[قلبی]] [[خداوند]] به [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[تهلیل]] و [[حوقله]] است. البته، در محاورات [[اهل]] [[شرع]]، ذکر همان یاد خداست<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵، «ذکر».</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> این واژه از اصطلاحات [[اسلامی]] است که بیشتر در مباحث [[اخلاقی]] مطرح است و پژوهشگران [[علوم دینی]] در دو عرصۀ [[اخلاق]] و [[عرفان]] بیشتر بدان پرداختهاند. ذکر [[اخلاقی]]، بر [[تهذیب نفس]] و ذکر [[عرفانی]] بر [[قرب]] [[خدا]] مبتنی است<ref>مفردات راغب، ذیل واژه ذکر.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۵.</ref> | |||
== [[حقیقت]] ذکر == | == [[حقیقت]] ذکر == | ||
[[حقیقت]] ذکر وسیلۀ [[ارتباط]] با [[خدا]] دانسته شده و نشانۀ آن، [[نسیان]] غیر است<ref> التحقیق فی کلمات القرآن، ۳/ ۳۱۷.</ref>.<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref> [[قرآن کریم]]، ذکر را [[غایت]] [[نماز]] دانسته<ref>{{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}«و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref> و فرموده است شرط آنکه [[خداوند]]، بندگانش را یاد کند، این است که آنان او را یاد کنند<ref>{{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>. همچنین، ذکر را از صفات [[خردمندان]] شمرده<ref>{{متن قرآن|أَ فَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الحَْقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنمََّا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب}} سوره رعد، آیه ۱۹.</ref> و مایه [[آرامش]] [[دلها]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}«همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref> و رویگردانی از آن را موجب [[سختی]] و تنگی [[معیشت]] دانسته است<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. در وصف [[بندگان]] [[نیک]] [[خدا]] فرموده است: «آنان مردانیاند که [[داد و ستد]] و خرید و فروش از [[یاد خدا]] بازشان نمیدارد»<ref>{{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ}}«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>. [[قرآن]] [[فرمان]] میدهد [[مسلمانان]] همواره به [[یاد خدا]] و [[نعمتهای الهی]] باشند و از [[انسانها]] خواسته است در [[مصیبتها]] و [[گرفتاریها]]، [[دل]] خویش را به یاد [[پروردگار]] نیرو بخشند<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و یکی از ویژگیهای [[منافقان]] را آن دانسته است که از [[یاد خدا]] غافلاند و اگر او را یاد کنند، از روی [[خودنمایی]] است<ref>{{متن قرآن|مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}«میان آن (دو گروه) سرگردان ماندهاند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.</ref>. [[قرآن]] از [[پیامبران الهی]] خواسته است تا [[خدا]] را یاد کنند و نعمتهایش را به [[فراموشی]] نسپارند و اینرا مایۀ [[قرب]] آنان به [[پروردگار]] دانسته است. همچنین اقوامی همانند [[بنیاسرائیل]] را چون [[خدا]] را فراموش کردهاند، به [[سختی]] نکوهیده است<ref>{{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ}}«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید» سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۵-۲۶۶.</ref> از [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[نقل]] است «هر کس خدای را [[اطاعت]] کند، ذاکر است هر چند [[نماز]]، فراوان نگزارد و [[قرآن]]، بسیار نخواند»<ref>بحارالانوار، ۵/ ۱۴۷.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} در روایتی، ذکر را دو گونه شمرده است: یکی [[ذکر خدا]] هنگام مواجهه با [[سختی]] و دشواری و دوم، هنگام وسوسۀ [[گناه]] و از میان این دو، نخستین گونه [[برتر]] است<ref>سفینة البحار، ۲/ ۲۷۷.</ref>. از [[روایات]] استفاده میشود مهمترین نشانۀ ذکر [[راستین]] این است که [[آدمی]] [[خدا]] را [[فرمان]] بَرَد و از [[گناهان]] دوری کند<ref>بحار الانوار، ۹۳/ ۱۰۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref> | |||
== ذکر در [[قرآن]] == | == ذکر در [[قرآن]] == | ||
واژۀ ذکر و مشتقات آن ۲۹۲ بار در [[قرآن]] به کار رفتهاند که بیشتر درباره [[یاد خدا]] و [[نعمتها]] و [[آیات الهی]] و [[یادآوری]] آنهاست؛ مانند: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ}}<ref>«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> و... . | |||
در آیاتی نیز به معنای جنس مذکر در برابر مؤنث استفاده شده است مانند: {{متن قرآن|وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَى}}<ref>«و هر پسر همگون این دختر نیست» سوره آل عمران، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى}}<ref>«من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن- که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.</ref> و... . | |||
در آیاتی هم به معنای یاد کردن کسی جز [[خداوند]] استفاده شده است: {{متن قرآن|اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ}}<ref>«نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد» سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ}}<ref>«من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد آن را از یاد من نبرد» سوره کهف، آیه ۶۳.</ref>. | |||
ذکر در [[قرآن کریم]]، گاهی در برابر [[غفلت]] (عدم [[علم]] به دانستهها) و به معنای [[علم]] به دانستههاست: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>. زمانی نیز در مقابل [[نسیان]] و به معنای وجود صورت [[علم]] در [[خزانه]] [[ذهن]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ}}<ref>«و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن» سوره کهف، آیه ۲۴.</ref> به کار رفته است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | |||
== اقسام ذکر == | == اقسام ذکر == | ||
ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است؛ همانند [[ذکر قلبی]] و زبانی، ذکر [[نامهای خدا]] و [[صفات الهی]]، [[مدح]] و ثنای [[باری تعالی]] و [[توحید]] و [[تنزیه]] او و یاد نعمتهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] و رحمانیت و رحیمیت [[خداوند]]. [[ذکر قلبی]] را [[ذکر خفی]] نیز گویند<ref>{{متن قرآن|ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۵۵ و {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref> | |||
# ذکر لفظی که به [[ذکر زبانی]]، [[ذکر جلی]] و وِرد نیز معروف است، به یاد کردن [[خدا]] با زبان گفته میشود<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref>. در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}}<ref>«مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ}}<ref>«و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.</ref> [[ذکر زبانی]] دانسته شده است<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>.ذکر لفظی را اولین مرتبۀ ذکر دانستهاند که [[انسان]] [[نام خدا]] و اوصاف او را بر زبانش جاری کند، بدون آنکه توجهی به مفاهیم یا محتوای آن داشته باشد؛ مانند بسیاری از نمازگزاران که بدون توجّه به معانی [[نماز]]، الفاظی را بر زبان جاری میسازند<ref>ر. ک: مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.</ref>. برای ذکر لفظی، مصادیقی در [[روایات]] و کتابهای [[دینی]] آمده است، مانند: [[تلاوت قرآن]]، ذکر یونسیه، اذکاری مانند {{متن حدیث|لا إلهَ إلا الله}}، {{متن حدیث|لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله}}، {{متن حدیث|یا حی یا قیوم}}، {{متن حدیث|سُبحان الله}}، ذکر [[صلوات]] و... <ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۷۸.</ref>. به طور کلی، [[ذکر زبانی]] به معنای بر زبان آوردن اذکاری مانند [[تحمید]]، [[تهلیل]]، [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[استغفار]]، [[قرائت قرآن]] و دعاست<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | # ذکر لفظی که به [[ذکر زبانی]]، [[ذکر جلی]] و وِرد نیز معروف است، به یاد کردن [[خدا]] با زبان گفته میشود<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref>. در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}}<ref>«مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ}}<ref>«و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.</ref> [[ذکر زبانی]] دانسته شده است<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>.ذکر لفظی را اولین مرتبۀ ذکر دانستهاند که [[انسان]] [[نام خدا]] و اوصاف او را بر زبانش جاری کند، بدون آنکه توجهی به مفاهیم یا محتوای آن داشته باشد؛ مانند بسیاری از نمازگزاران که بدون توجّه به معانی [[نماز]]، الفاظی را بر زبان جاری میسازند<ref>ر. ک: مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.</ref>. برای ذکر لفظی، مصادیقی در [[روایات]] و کتابهای [[دینی]] آمده است، مانند: [[تلاوت قرآن]]، ذکر یونسیه، اذکاری مانند {{متن حدیث|لا إلهَ إلا الله}}، {{متن حدیث|لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله}}، {{متن حدیث|یا حی یا قیوم}}، {{متن حدیث|سُبحان الله}}، ذکر [[صلوات]] و... <ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۷۸.</ref>. به طور کلی، [[ذکر زبانی]] به معنای بر زبان آوردن اذکاری مانند [[تحمید]]، [[تهلیل]]، [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[استغفار]]، [[قرائت قرآن]] و دعاست<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | ||
# [[ذکر قلبی]]: آیاتی مانند {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«وای بر سختدلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref> به صراحت بیانگر [[ذکر قلبی]] هستند<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. [[ذکر قلبی]]، به معنی توجّه [[قلب]] به یکی از اسماء زیبای [[الهی]] است. روشن است چنانچه این توجّه با ذکر لفظی آن نام همراه شود، فوائد بیشتری نصیب ذاکر میگردد<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۷۸.</ref>. در توضیح [[ذکر قلبی]]، سخنان دیگری نیز وجود دارد؛ مانند [[تفکر]] در [[عظمت]]، جلال و [[قدرت خدا]] و [[آیات]] او در [[آفرینش]]<ref>احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.</ref>، توجه، [[خلوص]] و [[تقرب]] به سوی [[خدا]]<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>، [[یادآوری]] [[امر و نهی]] [[الهی]]<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.</ref>، یاد کردن و در نظر گرفتن حضور و احاطه [[خدا]]<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۴.</ref> و [[درک عمیق]] از حضور [[خدا]] در نفس و همه [[جهان]] که به پایبندی به [[اوامر و نواهی]] [[خدا]] میانجامد و [[مانع]] [[گمراهی]] و [[انحراف]] میشود<ref>من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.</ref>. اساساً برخی [[حقیقت]] ذکر را [[ذکر قلبی]] و نامیده شدن [[ذکر زبانی]] به ذکر را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانستهاند، چون [[ذکر زبانی]] هر چیز از آثار [[ذکر قلبی]] آن است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و [[گناهکار]] گرچه با زبان [[ذکر خدا]] بگوید، در [[حقیقت]] [[غافل]] است<ref>کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و بیتوجه [[معنوی]]، [[ذکر زبانی]] بیفایده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref>؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند [[ذکر زبانی]] نیز کنار توجه [[قلبی]] اهمیت و [[جایگاه]] خاصی دارد<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.</ref>. | # [[ذکر قلبی]]: آیاتی مانند {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«وای بر سختدلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref> به صراحت بیانگر [[ذکر قلبی]] هستند<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. [[ذکر قلبی]]، به معنی توجّه [[قلب]] به یکی از اسماء زیبای [[الهی]] است. روشن است چنانچه این توجّه با ذکر لفظی آن نام همراه شود، فوائد بیشتری نصیب ذاکر میگردد<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۷۸.</ref>. در توضیح [[ذکر قلبی]]، سخنان دیگری نیز وجود دارد؛ مانند [[تفکر]] در [[عظمت]]، جلال و [[قدرت خدا]] و [[آیات]] او در [[آفرینش]]<ref>احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.</ref>، توجه، [[خلوص]] و [[تقرب]] به سوی [[خدا]]<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>، [[یادآوری]] [[امر و نهی]] [[الهی]]<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.</ref>، یاد کردن و در نظر گرفتن حضور و احاطه [[خدا]]<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۴.</ref> و [[درک عمیق]] از حضور [[خدا]] در نفس و همه [[جهان]] که به پایبندی به [[اوامر و نواهی]] [[خدا]] میانجامد و [[مانع]] [[گمراهی]] و [[انحراف]] میشود<ref>من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.</ref>. اساساً برخی [[حقیقت]] ذکر را [[ذکر قلبی]] و نامیده شدن [[ذکر زبانی]] به ذکر را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانستهاند، چون [[ذکر زبانی]] هر چیز از آثار [[ذکر قلبی]] آن است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و [[گناهکار]] گرچه با زبان [[ذکر خدا]] بگوید، در [[حقیقت]] [[غافل]] است<ref>کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و بیتوجه [[معنوی]]، [[ذکر زبانی]] بیفایده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref>؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند [[ذکر زبانی]] نیز کنار توجه [[قلبی]] اهمیت و [[جایگاه]] خاصی دارد<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.</ref>. | ||
خط ۲۳: | خط ۳۰: | ||
# برخی هم یکی از گونههای ذکر را ذکر عملی دانسته و آن را به [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[افعال]] [[پسندیده]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | # برخی هم یکی از گونههای ذکر را ذکر عملی دانسته و آن را به [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[افعال]] [[پسندیده]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | ||
# یکی دیگر از اقسام ذکر را می¬توان توجه و [[یادآوری]] دانست که در مقابل [[غفلت]] و [[فراموشی]] است. در روایتی [[شریف]]، [[امام صادق]] {{ع}}، [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستأیید» سوره احزاب، آیه ۴۱ ـ ۴۲</ref> را، به این نوع از ذکر [[تفسیر]] فرمودهاند<ref>اصول کافی، ج ۲ ص ۸۰.</ref>. | # یکی دیگر از اقسام ذکر را می¬توان توجه و [[یادآوری]] دانست که در مقابل [[غفلت]] و [[فراموشی]] است. در روایتی [[شریف]]، [[امام صادق]] {{ع}}، [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستأیید» سوره احزاب، آیه ۴۱ ـ ۴۲</ref> را، به این نوع از ذکر [[تفسیر]] فرمودهاند<ref>اصول کافی، ج ۲ ص ۸۰.</ref>. | ||
این نوع از ذکر، [[هدف]] نهائی از دو قسم پیشین است؛ بلکه میتوان آن را [[هدف]] نهائی تمامی [[عبادات]] دانست؛ همانگونه که [[خداوند]] در این رابطه فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي}}<ref>«بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.</ref>. اکنون در مییابیم اگر در [[فضیلت]] این نوع از تذکّر و [[هشیاری]]، هیچ آیهای جز از این [[آیه]] {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۶ ـ ۳۷</ref> وارد نشده بود، باز همین [[آیه]] کافی بود تا [[آدمی]] را به اهمیّت [[عظیم]] آن، [[آگاه]] سازد<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۷۸-۱۷۹.</ref>. | |||
== اهمیت و [[ضرورت]] ذکر == | == اهمیت و [[ضرورت]] ذکر == | ||
از دیدگاه [[قرآن کریم]] ذکر تا بدانجا اهمیت دارد که [[حکمت]] [[نماز]]، این مهمترین [[عبادت]]، "[[یاد خدا]]" دانسته شده است: {{متن قرآن|فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي}}<ref>«مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.</ref>. در [[آیات]] پرشماری از [[قرآن]] و با خطابها و تأکیدات گوناگون، به [[ذکر خدا]] [[فرمان]] داده شده است: گاهی [[پیامبران الهی]] مخاطب این فرماناند؛ مانند سفارش [[موسی]] {{ع}} و [[هارون]] {{ع}} به عدم [[سستی]] در [[ذکر خدا]]: {{متن قرآن|وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي}}<ref>«و در یادکرد من سستی مکنید» سوره طه، آیه ۴۲.</ref>، توصیه [[زکریا]] {{ع}} به ذکر فراوان [[پروردگار]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا}}<ref>«و پروردگارت را بسیار به یاد آور» سوره آل عمران، آیه ۴۱.</ref> و سفارش به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} * درباره [[ذکر خدا]] با [[تضرع]]، [[خوف]] و آهنگی [[معتدل]]، در [[صبح و شام]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref> و زمانی مخاطب این [[فرمان]] همه مؤمناناند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref>. برپایه روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[خداوند]] برای هر فریضهای مرزی قرار داده و در حال عذر، [[انسان]] را از انجام دادن آن معاف کرده، جز ذکر که به آن در همه حالات، زمانها و مکانها [[فرمان]] داده است<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۵۱؛ البرهان، ج۴، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref>. | |||
آیاتی نیز به [[ذکر خدا]] در زمانها و مکانهای خاصی سفارش میکنند که بیانگر اهمیت ویژه ذکر در آن زمانها و مکانهاست؛ مانند توصیه به [[ذکر خدا]] هنگام بیتوته در [[مشعرالحرام]]: {{متن قرآن|فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}}<ref>«پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref>، در دهه اول [[ذیحجه]] یا روزهای ۱۱-۱۳ [[ذیحجه]] در سرزمین [[منا]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ}}<ref>«و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید» سوره بقره، آیه ۲۰۳.</ref>، پس از پایان [[مناسک]] [[حجّ]] {{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ ءَابَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۰۰.</ref>، و... . | |||
در آیاتی نیز [[یاد خدا]] مایه بالا رفتن [[قدر]] و [[منزلت]] برخی [[خانهها]] دانسته شده: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> و از [[مساجد]] به سبب بسیاری [[یاد خدا]] در آنها [[ستایش]] شده است: {{متن قرآن|وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا}}<ref>«و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى شود،» سوره حج، آیه ۴۰.</ref> و ستمکارترین [[انسانها]] کسانی معرفی شدهاند که از [[ذکر خدا]] در [[مساجد]] باز دارند و در ویرانی آنها بکوشند: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref>. | |||
[[ذکر کثیر]] را عدم اکتفا به [[ذکر زبانی]]، بلکه تداوم [[ذکر زبانی]] و [[قلبی]] در همه حال دانستهاند<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۵۰؛ اطیب البیان، ج۹، ص۲۷؛ من هدی القرآن، ج۷، ص۱۵۳.</ref>. مردان [[خدا]] را [[تجارت]] و خرید و فروش از [[یاد خدا]] باز نمیدارد: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>. [[تجارت]] و [[داد و ستد]] یاد شدند، چون مهمترین و سودآورترین کار روزانه مردماند، وگرنه هیچ امری از [[زندگی مادی]]، ایشان را از [[ذکر خدا]] باز نمیدارد<ref>التفسیر الکاشف، ج۵، ص۴۲۶.</ref>. برخی از [[تقابل]] "[[تجارت]]" و "بیع" و تفاوت آن دو چنین برداشت کردهاند که هیچ امر پیوسته و ناپیوسته، آنان را از یاد همیشگی و موقّت [[خدا]] [[غافل]] نمیکند<ref>المیزان، ج۱۵، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>. | |||
از موارد [[ضرورت]] ذکر، [[وجوب]] یاد کرد [[نام خدا]] برای صید و [[ذبح]] حیوانات است: {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ}}<ref>«پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید، اگر به آیات وی ایمان دارید و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید» سوره انعام، آیه ۱۱۸ ـ ۱۱۹</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | |||
== فواید ذکر == | == فواید ذکر == | ||
از جمله فواید ذکر، پرورش [[ایمان]] است. ذکرهای زبانی، وجود و حضور [[خداوند]] را به [[انسان]] تلقین میکند و ضمیر او را دگرگون میسازد و سرانجام به [[ذکر قلبی]] میانجامد. از دیگر فواید [[ذکر زبانی]] این است که زبان [[آدمی]] به خیر عادت میکند و به [[طاعت]] [[الهی]] مشغول میگردد<ref>بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۵۱؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۲۸۳.</ref>. مهمترین فایدۀ ذکر، [[تقرب به خداوند]] است که [[غایت]] همۀ [[عبادات]] است<ref>{{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>. [[ذکر خدا]]، وسوسههای [[شیطانی]] را از میان میبرد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>، [[ثواب]] و [[اجر]] [[اخروی]] میآورد، به ویژه برای بندگانی که به [[امور دنیوی]] نیز مشغولاند<ref>{{متن قرآن|قالَ ادْخُلُوا في أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فيها جَميعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ}} سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>، مایۀ [[وقار]] و هیبت و [[شوکت]] است، [[احساس]] [[پوچی]] و [[بیهودگی]] را میزداید، در [[زندگی مادی]] [[انسان]] نیز دارای اثر است<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref> و راه [[تربیت اخلاقی]] را هموار میسازد و این بدان سبب است که [[غفلت]] و [[فراموشی خدا]] از مهمترین [[علل]] گناهکاری و بزهکاری است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref>. | |||
== [[آثار ذکر]] == | == [[آثار ذکر]] == | ||
[[ذکر خدا]] دارای آثار مثبت بسیاری در [[دنیا]] و [[آخرت]] است که برخی از آنها عبارتاند از: | |||
# [[آرامش]]: از بزرگترین [[مشکلات]] [[بشر]]، [[پریشانی]] و [[نگرانی]] و از گمشدههای او [[آرامش]] است. [[قرآن کریم]] [[یاد خدا]] را تنها آرامبخش دلهای [[مؤمنان]] میداند: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>، [[خدای متعال]] تنها خاستگاه تمام [[خیرات]] و [[زمامدار]] همه امور [[حاکم]] بر [[جهان]] است، بنابراین یاد او تنها آرامشبخش برای [[قلب]] هر [[انسانی]] است<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. با اینکه [[یاد خدا]] آرامبخش دلهاست، مشرکانی که به [[آخرت]] [[ایمان]] ندارند، بر اثر عناد شدیدشان هرگاه [[خدا]] به [[تنهایی]] یاد شود، جانهایشان از [[توحید]] متنفّر و منزجر میشوند و هرگاه بتهایشان یاد شوند، بسیار شاد میگردند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref>. | # [[آرامش]]: از بزرگترین [[مشکلات]] [[بشر]]، [[پریشانی]] و [[نگرانی]] و از گمشدههای او [[آرامش]] است. [[قرآن کریم]] [[یاد خدا]] را تنها آرامبخش دلهای [[مؤمنان]] میداند: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>، [[خدای متعال]] تنها خاستگاه تمام [[خیرات]] و [[زمامدار]] همه امور [[حاکم]] بر [[جهان]] است، بنابراین یاد او تنها آرامشبخش برای [[قلب]] هر [[انسانی]] است<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. با اینکه [[یاد خدا]] آرامبخش دلهاست، مشرکانی که به [[آخرت]] [[ایمان]] ندارند، بر اثر عناد شدیدشان هرگاه [[خدا]] به [[تنهایی]] یاد شود، جانهایشان از [[توحید]] متنفّر و منزجر میشوند و هرگاه بتهایشان یاد شوند، بسیار شاد میگردند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref>. | ||
# [[ترس از خدا]]: دلهای [[مؤمنان]] و متواضعان، هنگام [[یاد خدا]] ترسان میشوند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>. میان ایجاد [[خوف]] در [[دل]] [[مؤمنان]] و [[آرامش]] [[قلبی]] [[اهل]] [[ایمان]] که هر دو از [[آثار ذکر]] خدایند منافاتی نیست، زیرا هرگاه [[دل]] به [[یاد خدا]] میافتد، نخست کوتاهیها و [[گناهان]] خود را در مییابد و میترسد و در ادامه، توجه به [[رحمت الهی]] دلش را آرام میسازد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. | # [[ترس از خدا]]: دلهای [[مؤمنان]] و متواضعان، هنگام [[یاد خدا]] ترسان میشوند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>. میان ایجاد [[خوف]] در [[دل]] [[مؤمنان]] و [[آرامش]] [[قلبی]] [[اهل]] [[ایمان]] که هر دو از [[آثار ذکر]] خدایند منافاتی نیست، زیرا هرگاه [[دل]] به [[یاد خدا]] میافتد، نخست کوتاهیها و [[گناهان]] خود را در مییابد و میترسد و در ادامه، توجه به [[رحمت الهی]] دلش را آرام میسازد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۵۶: | ||
# اجتناب از گزافهگویی و گفتار بیعمل: [[قرآن کریم]]، پس از [[سرزنش]] برخی از [[شاعران]] که در هر وادی سرگرداناند و سخنی میگویند که انجام نمیدهند، [[شاعران]] باایمان و [[اهل]] [[عمل صالح]] را که بسیار [[خدا]] را یاد میکنند، استثناء میکند: {{متن قرآن|وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ إلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«و از شاعران، گمراهان پیروی میکنند آیا نمیبینی که آنان در هر درّهای سرگردانند؟ و چیزهایی میگویند که خود نمیکنند؟ جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند و خداوند را بسیار یاد میکنند» سوره شعراء، آیه ۲۲۴ ـ ۲۲۷</ref>. | # اجتناب از گزافهگویی و گفتار بیعمل: [[قرآن کریم]]، پس از [[سرزنش]] برخی از [[شاعران]] که در هر وادی سرگرداناند و سخنی میگویند که انجام نمیدهند، [[شاعران]] باایمان و [[اهل]] [[عمل صالح]] را که بسیار [[خدا]] را یاد میکنند، استثناء میکند: {{متن قرآن|وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ إلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«و از شاعران، گمراهان پیروی میکنند آیا نمیبینی که آنان در هر درّهای سرگردانند؟ و چیزهایی میگویند که خود نمیکنند؟ جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند و خداوند را بسیار یاد میکنند» سوره شعراء، آیه ۲۲۴ ـ ۲۲۷</ref>. | ||
# شوع و زنده شدن [[دل]]: [[یاد خدا]] [[دل]] [[مؤمنان]] را [[خاشع]] میسازد و [[قرآن]] برخی از [[مؤمنان]] را که بر اثر [[غفلت]] و سنگدلیشان، در مقابل [[ذکر خدا]] [[خاشع]] نمیشوند، [[سرزنش]] میکند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref>. | # شوع و زنده شدن [[دل]]: [[یاد خدا]] [[دل]] [[مؤمنان]] را [[خاشع]] میسازد و [[قرآن]] برخی از [[مؤمنان]] را که بر اثر [[غفلت]] و سنگدلیشان، در مقابل [[ذکر خدا]] [[خاشع]] نمیشوند، [[سرزنش]] میکند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref>. | ||
# [[آمرزش الهی]] و [[بهشت]] جاودان: [[یاد خدا]] سبب میشود [[متقیان]] درباره گناهانشان [[آمرزش]] بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمتهای بیپایان بهشتی بهرهمند شوند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | # [[آمرزش الهی]] و [[بهشت]] جاودان: [[یاد خدا]] سبب میشود [[متقیان]] درباره گناهانشان [[آمرزش]] بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمتهای بیپایان بهشتی بهرهمند شوند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | ||
== زمینهها و اسباب ذکر == | == زمینهها و اسباب ذکر == | ||
[[قرآن کریم]] زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق [[یاد خدا]] بیان میکند که برخی اوصاف و حالات درونی شخصاند و بعضی از امور بیرونی. | |||
# [[ایمان]]: [[قرآن]] با خطاب به [[مؤمنان]]، آنان را به [[ذکر کثیر]] [[خدا]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref>، یعنی [[ایمان]] از زمینهها و اسباب یاد خداست<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | # [[ایمان]]: [[قرآن]] با خطاب به [[مؤمنان]]، آنان را به [[ذکر کثیر]] [[خدا]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref>، یعنی [[ایمان]] از زمینهها و اسباب یاد خداست<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | ||
# [[تقوا]]: انسانهای باتقوا هر گاه بر اثر [[غفلت]]، دچار [[لغزش]] و [[گناه]] شوند، [[تقوا]] نمیگذارد در [[غفلت]] مانده و به [[گناه]] خود ادامه دهند، بلکه خدای را یاد و از [[گناه]] خود [[توبه]] میکنند و [[آمرزش]] میخواهند: {{متن قرآن|أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ}}<ref>«برای پرهیزگاران آماده شده است و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳ ـ ۱۳۴</ref>. همچنین [[متقیان]]، هر گاه وسوسهای از [[شیطان]] به آنان برسد [[خدا]] را به یاد میآورند و کار خود را به او وامیگذارند و [[خداوند]] پرده [[غفلت]] را از آنان زدوده و [[بینا]] میشوند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. | # [[تقوا]]: انسانهای باتقوا هر گاه بر اثر [[غفلت]]، دچار [[لغزش]] و [[گناه]] شوند، [[تقوا]] نمیگذارد در [[غفلت]] مانده و به [[گناه]] خود ادامه دهند، بلکه خدای را یاد و از [[گناه]] خود [[توبه]] میکنند و [[آمرزش]] میخواهند: {{متن قرآن|أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ}}<ref>«برای پرهیزگاران آماده شده است و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳ ـ ۱۳۴</ref>. همچنین [[متقیان]]، هر گاه وسوسهای از [[شیطان]] به آنان برسد [[خدا]] را به یاد میآورند و کار خود را به او وامیگذارند و [[خداوند]] پرده [[غفلت]] را از آنان زدوده و [[بینا]] میشوند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۶۵: | ||
# [[کتابهای آسمانی]]: برخی از [[آیات]]، [[قرآن کریم]] را ذکر یاد میکنند که نشان میدهد [[آیات قرآن]] مایه یاد خدایند؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. دیگر [[کتابهای آسمانی]] مانند [[تورات]] و [[انجیل]] هم ذکر نامیده شدهاند: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي}}<ref>«یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref>. | # [[کتابهای آسمانی]]: برخی از [[آیات]]، [[قرآن کریم]] را ذکر یاد میکنند که نشان میدهد [[آیات قرآن]] مایه یاد خدایند؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. دیگر [[کتابهای آسمانی]] مانند [[تورات]] و [[انجیل]] هم ذکر نامیده شدهاند: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي}}<ref>«یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref>. | ||
# [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[نعمت]] [[رسالت]]: [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} از زمینههای ذکر خداست که در [[قرآن]] به [[انسانها]] [[فرمان]] داده شده تا برای پاسداشت این [[نعمت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم...پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱ ـ ۱۵۲</ref>. برخی [[یاد خدا]] را در این مورد را بر پایه [[وجوب عقلی]] [[شکر منعم]]، [[واجب]] دانستهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>. [[قرآن]]، خود [[حضرت]] را نیز ذکر نامیده است: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref>. | # [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[نعمت]] [[رسالت]]: [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} از زمینههای ذکر خداست که در [[قرآن]] به [[انسانها]] [[فرمان]] داده شده تا برای پاسداشت این [[نعمت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم...پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱ ـ ۱۵۲</ref>. برخی [[یاد خدا]] را در این مورد را بر پایه [[وجوب عقلی]] [[شکر منعم]]، [[واجب]] دانستهاند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>. [[قرآن]]، خود [[حضرت]] را نیز ذکر نامیده است: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref>. | ||
# [[نعمت]] [[هدایت]]: [[قرآن کریم]] از [[مؤمنان]] میخواهد در برابر نعمتِ [[هدایت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> برخی در معنای [[آیه]] گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیشتر از [[گمراهان]] بودید، راه نمود<ref>البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.</ref> و بعضی گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهرهمند کرده است<ref>المیزان، ج۲، ص۷۹.</ref>. در هر صورت، نعمتِ [[هدایت]]، زمینهای برای یاد خداست<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | # [[نعمت]] [[هدایت]]: [[قرآن کریم]] از [[مؤمنان]] میخواهد در برابر نعمتِ [[هدایت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> برخی در معنای [[آیه]] گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیشتر از [[گمراهان]] بودید، راه نمود<ref>البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.</ref> و بعضی گفتهاند: [[خدا]] را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهرهمند کرده است<ref>المیزان، ج۲، ص۷۹.</ref>. در هر صورت، نعمتِ [[هدایت]]، زمینهای برای یاد خداست<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | ||
== [[آداب ذکر]] == | == [[آداب ذکر]] == | ||
[[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه 205.</ref>، چهار [[ادب]] را برای ذکر بیان کرده است: | |||
# [[اخلاص]]: براساس تعبیر {{متن قرآن|فِي نَفْسِكَ}} ذکر باید از [[ریا]] تهی باشد. | # [[اخلاص]]: براساس تعبیر {{متن قرآن|فِي نَفْسِكَ}} ذکر باید از [[ریا]] تهی باشد. | ||
# [[تضرع]]: [[تضرع]] به معنای تذلل و [[خشوع]] است. | # [[تضرع]]: [[تضرع]] به معنای تذلل و [[خشوع]] است. | ||
# [[خوف]]: [[انسان]] باید از [[عقاب]] [[خدا]] که ممکن است بر اثر کوتاهی و [[غفلت]] دامنگیرش شود، بترسد. دو [[ادب]] [[تضرع]] ـ که در بر دارنده [[امید به رحمت]] خداست ـ و [[خوف]] یعنی اینکه ذکر باید در حالت [[خوف و رجا]] باشد. | # [[خوف]]: [[انسان]] باید از [[عقاب]] [[خدا]] که ممکن است بر اثر کوتاهی و [[غفلت]] دامنگیرش شود، بترسد. دو [[ادب]] [[تضرع]] ـ که در بر دارنده [[امید به رحمت]] خداست ـ و [[خوف]] یعنی اینکه ذکر باید در حالت [[خوف و رجا]] باشد. | ||
# دوری از صدای بلند: [[قرآن کریم]] به ذکر درونی و [[ذکر زبانی]] آهسته [[فرمان]] میدهد؛ اما از [[ذکر زبانی]] بلند یاد نمیکند، زیرا بلند کردن صوت به هنگام ذکر، با [[ادب عبودیت]] منافات دارد<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۲.</ref>. | # دوری از صدای بلند: [[قرآن کریم]] به ذکر درونی و [[ذکر زبانی]] آهسته [[فرمان]] میدهد؛ اما از [[ذکر زبانی]] بلند یاد نمیکند، زیرا بلند کردن صوت به هنگام ذکر، با [[ادب عبودیت]] منافات دارد<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۲.</ref>. | ||
از دیگر [[آداب]] [[قرآنی]] ذکر، [[انقطاع]] از غیر [[خدا]] و توجه کامل به [[پروردگار]] است: {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه 8.</ref>. البته [[آداب]] دیگری نظیر، [[انقطاع]] از غیر [[خدا]] و توجه کامل به [[پروردگار]]<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه 8.</ref> و مطابقت [[دعا]] با [[تعالیم]] [[خدای متعال]] نیز برای [[آداب ذکر]] بیان شده است<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>. | |||
== [[موانع ذکر]] == | == [[موانع ذکر]] == | ||
موانع بسیاری برای ذکر و یاد [[خداوند]] وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از: | |||
# [[خدای متعال]]: [[خداوند]] به [[دلیل]] آنکه برخی با [[حق]] درافتادند و در [[پذیرش]] [[حق]] عناد ورزیدند [[قلب]] آنها را از ذکر خود [[غافل]] میکند: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ بدین معنا که [[غفلت]] را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه [[یاد خدا]] را فراموش میکنند<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>. | # [[خدای متعال]]: [[خداوند]] به [[دلیل]] آنکه برخی با [[حق]] درافتادند و در [[پذیرش]] [[حق]] عناد ورزیدند [[قلب]] آنها را از ذکر خود [[غافل]] میکند: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ بدین معنا که [[غفلت]] را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه [[یاد خدا]] را فراموش میکنند<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>. | ||
# [[شیطان]]: گاهی [[انسان]] با [[اراده]] خود از [[شیطان]] [[پیروی]] کرده و سبب [[تسلط]] او بر خویش میشود که نتیجۀ آن [[فراموشی]] خداست، چنانکه بر اثر [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[منافقان]]، آنان [[یاد خدا]] را فراموش میکنند: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>. [[شیطان]] با ابزار شراب و قمار به ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] در [[دل]] [[انسانها]] پرداخته و آنان را از [[یاد خدا]] باز میدارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref>. | # [[شیطان]]: گاهی [[انسان]] با [[اراده]] خود از [[شیطان]] [[پیروی]] کرده و سبب [[تسلط]] او بر خویش میشود که نتیجۀ آن [[فراموشی]] خداست، چنانکه بر اثر [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[منافقان]]، آنان [[یاد خدا]] را فراموش میکنند: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>. [[شیطان]] با ابزار شراب و قمار به ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] در [[دل]] [[انسانها]] پرداخته و آنان را از [[یاد خدا]] باز میدارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref>. | ||
# [[دوست]] [[گمراهکننده]]: [[قرآن کریم]] با [[یادآوری]] [[حسرت]] شدید برخی از [[ستمگران]] در [[روز قیامت]]، به [[پشیمانی]] آنان از [[دوستی]] با کسانی اشاره میکند که ایشان را از [[یاد خدا]] باز داشته و [[گمراه]] کردند: {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد» سوره فرقان، آیه ۲۸ ـ ۲۹</ref>. | # [[دوست]] [[گمراهکننده]]: [[قرآن کریم]] با [[یادآوری]] [[حسرت]] شدید برخی از [[ستمگران]] در [[روز قیامت]]، به [[پشیمانی]] آنان از [[دوستی]] با کسانی اشاره میکند که ایشان را از [[یاد خدا]] باز داشته و [[گمراه]] کردند: {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد» سوره فرقان، آیه ۲۸ ـ ۲۹</ref>. | ||
# بهرههای مادی: [[خداوند]] [[مؤمنان]] را [[نهی]] میکند که [[اموال]] و فرزندانشان آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>. [[ذکر خدا]] در [[آیه]] [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[قرآن]] و واجباتی مانند [[نماز]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[زکات]] یا همه فرائض دانسته شده است که همگی از مصادیق ذکرند. "الهاء" به معنای سرگرم کردن [[انسان]] به امری و [[غافل]] کردن وی از امری مهمتر است، بنابراین الهاء [[اموال]] و [[فرزندان]] از [[یاد خدا]]، یعنی توجه و [[وابستگی]] [[دل]] به آنها به گونهای باشد که [[دل]] را از [[یاد خدا]] خالی، در نتیجه از آن [[اعراض]] کند. [[اموال]] و [[فرزندان]] از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای [[خدا]]، عاملی برای سعادتمندی [[انسان]] است<ref>نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.</ref>. | # بهرههای مادی: [[خداوند]] [[مؤمنان]] را [[نهی]] میکند که [[اموال]] و فرزندانشان آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>. [[ذکر خدا]] در [[آیه]] [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[قرآن]] و واجباتی مانند [[نماز]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[زکات]] یا همه فرائض دانسته شده است که همگی از مصادیق ذکرند. "الهاء" به معنای سرگرم کردن [[انسان]] به امری و [[غافل]] کردن وی از امری مهمتر است، بنابراین الهاء [[اموال]] و [[فرزندان]] از [[یاد خدا]]، یعنی توجه و [[وابستگی]] [[دل]] به آنها به گونهای باشد که [[دل]] را از [[یاد خدا]] خالی، در نتیجه از آن [[اعراض]] کند. [[اموال]] و [[فرزندان]] از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای [[خدا]]، عاملی برای سعادتمندی [[انسان]] است<ref>نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.</ref>. | ||
# [[تکاثر]]: [[تکاثر]] یعنی [[تفاخر]] به فراوانیِ امور [[پست]] و بیارزش [[دنیایی]] که برخی را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}}<ref>«زیادهخواهی شما را سرگرم داشت، تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱ ـ ۲</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | # [[تکاثر]]: [[تکاثر]] یعنی [[تفاخر]] به فراوانیِ امور [[پست]] و بیارزش [[دنیایی]] که برخی را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}}<ref>«زیادهخواهی شما را سرگرم داشت، تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱ ـ ۲</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | ||
== پیامدهای دوری از ذکر == | == پیامدهای دوری از ذکر == | ||
برای [[اعراض]] از [[یاد خدا]] پیامدهای منفی بیان شده است که برخی از آنها عبارتاند از: | |||
# تنگی و [[سختی]] [[زندگی]]: هرکس از [[یاد خدا]] روی گرداند، [[زندگی]] [[سختی]] خواهد داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>، زیرا فراموشکار [[خدا]] به ناچار به [[دنیا]] [[دل]] بسته و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد؛ ولی این [[زندگی]] او را آرام نمیکند، چون از سویی به دستاوردهایش قانع نیست و پیوسته در پی افزودن بر آنهاست، بیآنکه این [[حرص]] پایانی داشته باشد و از سوی دیگر، نگران [[حسادت]] [[حسودان]]، [[کید]] [[دشمنان]]، آفات و [[ناملایمات]] و فرا رسیدن [[مرگ]] است؛ یعنی پیوسته در میان آرزوهای برآورده نشده و [[ترس]] از [[فراق]] آنچه برآورده شده، به سر میبرد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. | # تنگی و [[سختی]] [[زندگی]]: هرکس از [[یاد خدا]] روی گرداند، [[زندگی]] [[سختی]] خواهد داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>، زیرا فراموشکار [[خدا]] به ناچار به [[دنیا]] [[دل]] بسته و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد؛ ولی این [[زندگی]] او را آرام نمیکند، چون از سویی به دستاوردهایش قانع نیست و پیوسته در پی افزودن بر آنهاست، بیآنکه این [[حرص]] پایانی داشته باشد و از سوی دیگر، نگران [[حسادت]] [[حسودان]]، [[کید]] [[دشمنان]]، آفات و [[ناملایمات]] و فرا رسیدن [[مرگ]] است؛ یعنی پیوسته در میان آرزوهای برآورده نشده و [[ترس]] از [[فراق]] آنچه برآورده شده، به سر میبرد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. | ||
# کوری در [[قیامت]]: کسی که از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، [[خدای متعال]] او را در [[قیامت]] کور [[محشور]] میکند: {{متن قرآن|وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] درباره چنین کوری در [[آخرت]] [[اختلاف]] دارند: برخی آن را به کوری [[قلب]]<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۹۵؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۱۷۷.</ref> یا کوری از [[حجت]]<ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۱۶۶؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۱۹۵.</ref> و [[ناتوانی]] از آوردن [[دلیل]] در [[روز قیامت]]<ref>من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۰.</ref> و بعضی با [[تمسک]] به ظاهر [[آیه]]، آن را به [[نابینایی]] [[چشم]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۵۶؛ روض الجنان، ج۱۳، ص۱۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref> معنا کردهاند. | # کوری در [[قیامت]]: کسی که از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، [[خدای متعال]] او را در [[قیامت]] کور [[محشور]] میکند: {{متن قرآن|وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] درباره چنین کوری در [[آخرت]] [[اختلاف]] دارند: برخی آن را به کوری [[قلب]]<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۹۵؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۱۷۷.</ref> یا کوری از [[حجت]]<ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۱۶۶؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۱۹۵.</ref> و [[ناتوانی]] از آوردن [[دلیل]] در [[روز قیامت]]<ref>من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۰.</ref> و بعضی با [[تمسک]] به ظاهر [[آیه]]، آن را به [[نابینایی]] [[چشم]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۵۶؛ روض الجنان، ج۱۳، ص۱۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref> معنا کردهاند. | ||
# [[همنشینی]] با [[شیطان]] و هدایتناپذیری: کسانی که از یاد [[خدای رحمان]] دوری کنند، [[شیطانی]] بر آنان گمارده میشود که همواره دمساز و همنشین آنان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}}<ref>«و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.</ref>؛ یعنی [[انسان]] هیچگاه بیقرین نیست و این همنشین یا رحمان است یا [[شیطان]]؛ اگر از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، ناگزیر [[شیطانی]] با او قرین خواهد شد<ref>احسن الحدیث، ج۱۰، ص۳۱.</ref>. | # [[همنشینی]] با [[شیطان]] و هدایتناپذیری: کسانی که از یاد [[خدای رحمان]] دوری کنند، [[شیطانی]] بر آنان گمارده میشود که همواره دمساز و همنشین آنان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}}<ref>«و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.</ref>؛ یعنی [[انسان]] هیچگاه بیقرین نیست و این همنشین یا رحمان است یا [[شیطان]]؛ اگر از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، ناگزیر [[شیطانی]] با او قرین خواهد شد<ref>احسن الحدیث، ج۱۰، ص۳۱.</ref>. | ||
# [[تکذیب]]: اعراضکنندگان از ذکر به رویگردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را [[تکذیب]] میکنند: {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا}}<ref>«و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.</ref>. | # [[تکذیب]]: اعراضکنندگان از ذکر به رویگردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را [[تکذیب]] میکنند: {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا}}<ref>«و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.</ref>. | ||
# [[خسران]] و [[عذاب]] [[دوزخ]]: کسی که [[اموال]] و فرزندانش او را از [[یاد خدا]] مشغول کنند، از زیانکاران است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> و کسانی که [[شیطان]] سبب میشود [[خداوند]] را فراموش کنند، [[حزب شیطان]] و همان زیانکاراناند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بیگمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>، چون چنین کسانی [[ثواب]] بزرگ و [[ابدی]] [[آخرت]] را با [[خوشی]] زودگذر و ناپایدار [[دنیا]]، [[بهشت]] را با [[جهنم]] و [[هدایت]] را با هلاک مبادله کردهاند و این، خسارتی بس بزرگ است<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۴۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۰۶.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | # [[خسران]] و [[عذاب]] [[دوزخ]]: کسی که [[اموال]] و فرزندانش او را از [[یاد خدا]] مشغول کنند، از زیانکاران است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> و کسانی که [[شیطان]] سبب میشود [[خداوند]] را فراموش کنند، [[حزب شیطان]] و همان زیانکاراناند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بیگمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>، چون چنین کسانی [[ثواب]] بزرگ و [[ابدی]] [[آخرت]] را با [[خوشی]] زودگذر و ناپایدار [[دنیا]]، [[بهشت]] را با [[جهنم]] و [[هدایت]] را با هلاک مبادله کردهاند و این، خسارتی بس بزرگ است<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۴۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۰۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | ||
== رابطۀ ذکر با [[زیارت]] == | == رابطۀ ذکر با [[زیارت]] == | ||
از آدابی که برای [[زیارت]] مرقدهای [[مطهر]] بیان شده، گفتن [[تکبیر]] و [[تهلیل]] هنگام [[تشرف]] است. [[یاد خدا]] و [[حمد]] و [[ستایش]] او و ذکر [[توحید]] و [[تسبیح]] و [[تنزیه]]، هم توجه دادن به [[عظمت]] [[خداوند]] است که چنین شخصیتهای عظیمی [[آفریده]] که عظمتشان در [[عبودیت]] و [[تواضع]] در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه [[انسان]] [[زائر]] است، تا درباره این [[پیشوایان الهی]]، دچار غلوّ نشود و نسبتهای غلوّآمیز ندهد و محوریت [[توحید]] در همه مسائل [[حفظ]] شود. مثلًا در [[زیارت]] [[امام حسین]] {{ع}} [[روایت]] شده که قبل از [[زیارت]] و در بدو ورود، حتی وقتی به [[فرات]] میرسد تا [[غسل زیارت]] کند، [[صد]] مرتبه {{متن حدیث|الله اکبر}}، [[صد]] مرتبه {{متن حدیث|لا إِله إلّا الله}} و [[صد]] مرتبه [[صلوات]] بگوید. نیز در [[روایت]] است: هنگام [[زیارت]]، وقتی مقابل [[قبر]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} قرار گرفت، اگر بگوید: {{متن حدیث|لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَه}} [[ثواب]] بسیاری برای او نوشته میشود<ref>مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.</ref>.ذکر گفتن و [[خدا]] را به یکتایی [[ستودن]] و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در [[حرمهای مطهر]] اولیایی که [[مظهر]] [[اخلاص]] و [[توحید]] و ذکر و تسبیحاند، خوبتر<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۴۴.</ref>. | |||
== نتیجه گیری == | == نتیجه گیری == | ||
در نتیجه، ذکر به معنای یاد کردن زبانی و [[قلبی]] [[خداوند]] به [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[تهلیل]] و [[حوقله]] است. ذکر یکی از راههای [[ارتباط]] با [[خداوند]] است و مهمترین نشانۀ ذکر [[راستین]] این است که [[آدمی]] [[خدا]] را [[فرمان]] بَرَد و از [[گناهان]] دوری کند. در [[قرآن کریم]] اهمیت و [[ضرورت]] ذکر به خوبی [[تبیین]] شده است. ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است، همانند [[ذکر قلبی]] و زبانی. ذکر، زمینهها و اسباب مختلفی و همچنین فواید بسیاری دارد که از جمله آن، پرورش [[ایمان]] است. قابل توجه است که ذکر با [[زیارت]] [[اهل بیت]] {{ع}} [[ارتباط]] دارد؛ زیرا از آدابی که برای [[زیارت]] مرقدهای [[مطهر]] بیان شده، گفتن [[تکبیر]] و [[تهلیل]] هنگام [[تشرف]] است. | |||
== ذکر در فرهنگنامه [[پیامبر]] در [[قرآن کریم]] ج۱== | == ذکر در فرهنگنامه [[پیامبر]] در [[قرآن کریم]] ج۱== | ||
ذکر دارای معانی گوناگونی در [[قرآن]] و در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] است. [[قرآن]] ذکر است. نام و [[سربلندی]] [[پیامبر]] و فراموش نشدن معنایی دیگر ذکر است، اما ذکر گاهی به عنوان ایجاد توجه است، آن گونه که در [[تفکر]] و [[تدبر]] به عنوان فعل [[جوانحی]] مطرح است و گاهی ذکر ادا کردن کلمات دعایی و به این وسیله به یاد آوردن و یاد کردن است. از دستهای از [[آیات]] استفاده میشود که ذکر شیوه دعایی در برابر وِرد است، {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ}}<ref>«گفت: پروردگارا! برای من نشانهای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای» سوره آل عمران، آیه ۴۱.</ref> به ویژه آنکه به [[پیامبر]] تأکید میشود که آن را آهسته بخواند: {{متن قرآن|دُونَ الْجَهْرِ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref> اما وقتی سخن از [[یادآوری]] داستان و حوادثی میشود، دیگر مراد [[دعا]] و [[تهجد]] نیست، بلکه توجه و بکار گرفتن حافظه است. | ذکر دارای معانی گوناگونی در [[قرآن]] و در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] است. [[قرآن]] ذکر است. نام و [[سربلندی]] [[پیامبر]] و فراموش نشدن معنایی دیگر ذکر است، اما ذکر گاهی به عنوان ایجاد توجه است، آن گونه که در [[تفکر]] و [[تدبر]] به عنوان فعل [[جوانحی]] مطرح است و گاهی ذکر ادا کردن کلمات دعایی و به این وسیله به یاد آوردن و یاد کردن است. از دستهای از [[آیات]] استفاده میشود که ذکر شیوه دعایی در برابر وِرد است، {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ}}<ref>«گفت: پروردگارا! برای من نشانهای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای» سوره آل عمران، آیه ۴۱.</ref> به ویژه آنکه به [[پیامبر]] تأکید میشود که آن را آهسته بخواند: {{متن قرآن|دُونَ الْجَهْرِ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref> اما وقتی سخن از [[یادآوری]] داستان و حوادثی میشود، دیگر مراد [[دعا]] و [[تهجد]] نیست، بلکه توجه و بکار گرفتن حافظه است. | ||
=== ذکر دعایی === | === ذکر دعایی === | ||
#{{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref> | #{{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref> | ||
خط ۹۳: | خط ۱۱۵: | ||
# [[اخلاص]] در ذکرودعا و [[یاد خدا]] توصیه [[خداوند]] به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref> | # [[اخلاص]] در ذکرودعا و [[یاد خدا]] توصیه [[خداوند]] به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref> | ||
# تداوم برذکر خداودعا و [[نماز]] و [[تبلیغ]] [[رسالت]] درصبح وشام [[دستور خداوند]] به [[پیامبر]] {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.</ref> | # تداوم برذکر خداودعا و [[نماز]] و [[تبلیغ]] [[رسالت]] درصبح وشام [[دستور خداوند]] به [[پیامبر]] {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.</ref> | ||
=== یاد آوری و [[پند گرفتن]] از گذشته === | === یاد آوری و [[پند گرفتن]] از گذشته === | ||
#{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید» سوره مریم، آیه ۱۶.</ref> | #{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید» سوره مریم، آیه ۱۶.</ref> | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۴۹: | ||
* '''یاد کردن [[نام خدا]]:''' {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد، و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴ - ۱۵.</ref> | * '''یاد کردن [[نام خدا]]:''' {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد، و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴ - ۱۵.</ref> | ||
* '''[[یادآوری]] [[نعمتهای الهی]]:''' {{متن قرآن|أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۶۹.</ref>، از اینرو [[شیطان]]، [[دشمن]] دیرینه [[انسان]] {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}<ref> ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰.</ref> در جهت [[فراموشی]] یاد [[خدای متعال]] میکوشد {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ}}<ref> شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟؛ سوره مائده، آیه: ۹۱.</ref> و [[قرآن]]، [[انسانها]] را برای رسیدن به [[رستگاری]] به دوری جستن از القائات [[شیطانی]] [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.</ref> | * '''[[یادآوری]] [[نعمتهای الهی]]:''' {{متن قرآن|أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۶۹.</ref>، از اینرو [[شیطان]]، [[دشمن]] دیرینه [[انسان]] {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}<ref> ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰.</ref> در جهت [[فراموشی]] یاد [[خدای متعال]] میکوشد {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ}}<ref> شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟؛ سوره مائده، آیه: ۹۱.</ref> و [[قرآن]]، [[انسانها]] را برای رسیدن به [[رستگاری]] به دوری جستن از القائات [[شیطانی]] [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.</ref> | ||
* تداوم یاد [[خدا]]، ریشههای [[غفلت]] را که عامل اصلی هرگونه [[گناه]] است، میسوزاند و [[انسان]] را در مسیر [[رستگاری]] قرار میدهد<ref>الميزان، ج ۱۹، ص ۲۷۴؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۱۲۸.</ref> [[مفسران]]، [[ذکر]] را در این [[آیات]]، هم [[ذکر زبانی]] و هم [[قلبی]] دانستهاند<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۱؛ التفسير الكبير، ج ۳۰، ص ۵۴۳؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷.</ref><ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref> | * تداوم یاد [[خدا]]، ریشههای [[غفلت]] را که عامل اصلی هرگونه [[گناه]] است، میسوزاند و [[انسان]] را در مسیر [[رستگاری]] قرار میدهد<ref>الميزان، ج ۱۹، ص ۲۷۴؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۱۲۸.</ref> [[مفسران]]، [[ذکر]] را در این [[آیات]]، هم [[ذکر زبانی]] و هم [[قلبی]] دانستهاند<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۱؛ التفسير الكبير، ج ۳۰، ص ۵۴۳؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۰
معناشناسی
ذکر در لغت به معنای این است که انسان چیزی را در خاطر خویش نگاه دارد و پیوسته به یاد آوَرَد[۱].ذکر به معنای یادکردن قلبی و زبانی چیزی نیز آمده است[۲].[۳] که در این صورت ممکن است هریک از دو قسم در برابر فراموشی یا غفلت باشد[۴]. البته گاهی ذکر بر هیئتی در نفس اطلاق میشود (قوه ذاکره) که با آن میتوان معرفتهای به دست آمده را حفظ کرد[۵].[۶]
معنای اصطلاحی ذکر، یاد کردن زبانی و قلبی خداوند به تکبیر، تسبیح، تحمید، تهلیل و حوقله است. البته، در محاورات اهل شرع، ذکر همان یاد خداست[۷].[۸] این واژه از اصطلاحات اسلامی است که بیشتر در مباحث اخلاقی مطرح است و پژوهشگران علوم دینی در دو عرصۀ اخلاق و عرفان بیشتر بدان پرداختهاند. ذکر اخلاقی، بر تهذیب نفس و ذکر عرفانی بر قرب خدا مبتنی است[۹].[۱۰]
حقیقت ذکر
حقیقت ذکر وسیلۀ ارتباط با خدا دانسته شده و نشانۀ آن، نسیان غیر است[۱۱].[۱۲] قرآن کریم، ذکر را غایت نماز دانسته[۱۳] و فرموده است شرط آنکه خداوند، بندگانش را یاد کند، این است که آنان او را یاد کنند[۱۴]. همچنین، ذکر را از صفات خردمندان شمرده[۱۵] و مایه آرامش دلها[۱۶] و رویگردانی از آن را موجب سختی و تنگی معیشت دانسته است[۱۷]. در وصف بندگان نیک خدا فرموده است: «آنان مردانیاند که داد و ستد و خرید و فروش از یاد خدا بازشان نمیدارد»[۱۸]. قرآن فرمان میدهد مسلمانان همواره به یاد خدا و نعمتهای الهی باشند و از انسانها خواسته است در مصیبتها و گرفتاریها، دل خویش را به یاد پروردگار نیرو بخشند[۱۹] و یکی از ویژگیهای منافقان را آن دانسته است که از یاد خدا غافلاند و اگر او را یاد کنند، از روی خودنمایی است[۲۰]. قرآن از پیامبران الهی خواسته است تا خدا را یاد کنند و نعمتهایش را به فراموشی نسپارند و اینرا مایۀ قرب آنان به پروردگار دانسته است. همچنین اقوامی همانند بنیاسرائیل را چون خدا را فراموش کردهاند، به سختی نکوهیده است[۲۱].[۲۲] از پیامبر خدا (ص) نقل است «هر کس خدای را اطاعت کند، ذاکر است هر چند نماز، فراوان نگزارد و قرآن، بسیار نخواند»[۲۳]. امام علی (ع) در روایتی، ذکر را دو گونه شمرده است: یکی ذکر خدا هنگام مواجهه با سختی و دشواری و دوم، هنگام وسوسۀ گناه و از میان این دو، نخستین گونه برتر است[۲۴]. از روایات استفاده میشود مهمترین نشانۀ ذکر راستین این است که آدمی خدا را فرمان بَرَد و از گناهان دوری کند[۲۵].[۲۶]
ذکر در قرآن
واژۀ ذکر و مشتقات آن ۲۹۲ بار در قرآن به کار رفتهاند که بیشتر درباره یاد خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنهاست؛ مانند: ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ﴾[۲۷]، ﴿وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[۲۸]، ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾[۲۹]، ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾[۳۰] و... .
در آیاتی نیز به معنای جنس مذکر در برابر مؤنث استفاده شده است مانند: ﴿وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَى﴾[۳۱]، ﴿أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى﴾[۳۲] و... .
در آیاتی هم به معنای یاد کردن کسی جز خداوند استفاده شده است: ﴿اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ﴾[۳۳]، ﴿فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ﴾[۳۴].
ذکر در قرآن کریم، گاهی در برابر غفلت (عدم علم به دانستهها) و به معنای علم به دانستههاست: ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۳۵]. زمانی نیز در مقابل نسیان و به معنای وجود صورت علم در خزانه ذهن: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ﴾[۳۶] به کار رفته است[۳۷].[۳۸]
اقسام ذکر
ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است؛ همانند ذکر قلبی و زبانی، ذکر نامهای خدا و صفات الهی، مدح و ثنای باری تعالی و توحید و تنزیه او و یاد نعمتهای دنیوی و اخروی و رحمانیت و رحیمیت خداوند. ذکر قلبی را ذکر خفی نیز گویند[۳۹].[۴۰]
- ذکر لفظی که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یاد کردن خدا با زبان گفته میشود[۴۱]. در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾[۴۲] و ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ﴾[۴۳] ذکر زبانی دانسته شده است[۴۴].ذکر لفظی را اولین مرتبۀ ذکر دانستهاند که انسان نام خدا و اوصاف او را بر زبانش جاری کند، بدون آنکه توجهی به مفاهیم یا محتوای آن داشته باشد؛ مانند بسیاری از نمازگزاران که بدون توجّه به معانی نماز، الفاظی را بر زبان جاری میسازند[۴۵]. برای ذکر لفظی، مصادیقی در روایات و کتابهای دینی آمده است، مانند: تلاوت قرآن، ذکر یونسیه، اذکاری مانند «لا إلهَ إلا الله»، «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله»، «یا حی یا قیوم»، «سُبحان الله»، ذکر صلوات و... [۴۶]. به طور کلی، ذکر زبانی به معنای بر زبان آوردن اذکاری مانند تحمید، تهلیل، تکبیر، تسبیح، استغفار، قرائت قرآن و دعاست[۴۷].
- ذکر قلبی: آیاتی مانند ﴿فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۴۸] و آیه ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۴۹] به صراحت بیانگر ذکر قلبی هستند[۵۰]. ذکر قلبی، به معنی توجّه قلب به یکی از اسماء زیبای الهی است. روشن است چنانچه این توجّه با ذکر لفظی آن نام همراه شود، فوائد بیشتری نصیب ذاکر میگردد[۵۱]. در توضیح ذکر قلبی، سخنان دیگری نیز وجود دارد؛ مانند تفکر در عظمت، جلال و قدرت خدا و آیات او در آفرینش[۵۲]، توجه، خلوص و تقرب به سوی خدا[۵۳]، یادآوری امر و نهی الهی[۵۴]، یاد کردن و در نظر گرفتن حضور و احاطه خدا[۵۵] و درک عمیق از حضور خدا در نفس و همه جهان که به پایبندی به اوامر و نواهی خدا میانجامد و مانع گمراهی و انحراف میشود[۵۶]. اساساً برخی حقیقت ذکر را ذکر قلبی و نامیده شدن ذکر زبانی به ذکر را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول[۵۷] و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانستهاند، چون ذکر زبانی هر چیز از آثار ذکر قلبی آن است[۵۸] و گناهکار گرچه با زبان ذکر خدا بگوید، در حقیقت غافل است[۵۹] و بیتوجه معنوی، ذکر زبانی بیفایده است[۶۰]؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند ذکر زبانی نیز کنار توجه قلبی اهمیت و جایگاه خاصی دارد[۶۱].
- افزون بر ذکر قلبی و زبانی، عده ای ذکر شهودی را هم از اقسام ذکر برشمردهاند که از مراتب عالی ذکر قلبی به شمار میآید[۶۲].[۶۳]
- برخی هم یکی از گونههای ذکر را ذکر عملی دانسته و آن را به عبادت، اطاعت و افعال پسندیده تفسیر کردهاند[۶۴].[۶۵]
- یکی دیگر از اقسام ذکر را می¬توان توجه و یادآوری دانست که در مقابل غفلت و فراموشی است. در روایتی شریف، امام صادق (ع)، آیه شریفه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[۶۶] را، به این نوع از ذکر تفسیر فرمودهاند[۶۷].
این نوع از ذکر، هدف نهائی از دو قسم پیشین است؛ بلکه میتوان آن را هدف نهائی تمامی عبادات دانست؛ همانگونه که خداوند در این رابطه فرموده است: ﴿إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾[۶۸]. اکنون در مییابیم اگر در فضیلت این نوع از تذکّر و هشیاری، هیچ آیهای جز از این آیه ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۶۹] وارد نشده بود، باز همین آیه کافی بود تا آدمی را به اهمیّت عظیم آن، آگاه سازد[۷۰].
اهمیت و ضرورت ذکر
از دیدگاه قرآن کریم ذکر تا بدانجا اهمیت دارد که حکمت نماز، این مهمترین عبادت، "یاد خدا" دانسته شده است: ﴿فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾[۷۱]. در آیات پرشماری از قرآن و با خطابها و تأکیدات گوناگون، به ذکر خدا فرمان داده شده است: گاهی پیامبران الهی مخاطب این فرماناند؛ مانند سفارش موسی (ع) و هارون (ع) به عدم سستی در ذکر خدا: ﴿وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي﴾[۷۲]، توصیه زکریا (ع) به ذکر فراوان پروردگار: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا﴾[۷۳] و سفارش به پیامبر اکرم (ص) * درباره ذکر خدا با تضرع، خوف و آهنگی معتدل، در صبح و شام: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾[۷۴] و زمانی مخاطب این فرمان همه مؤمناناند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۷۵]. برپایه روایتی از امام صادق (ع) خداوند برای هر فریضهای مرزی قرار داده و در حال عذر، انسان را از انجام دادن آن معاف کرده، جز ذکر که به آن در همه حالات، زمانها و مکانها فرمان داده است[۷۶].
آیاتی نیز به ذکر خدا در زمانها و مکانهای خاصی سفارش میکنند که بیانگر اهمیت ویژه ذکر در آن زمانها و مکانهاست؛ مانند توصیه به ذکر خدا هنگام بیتوته در مشعرالحرام: ﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾[۷۷]، در دهه اول ذیحجه یا روزهای ۱۱-۱۳ ذیحجه در سرزمین منا: ﴿وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ﴾[۷۸]، پس از پایان مناسک حجّ ﴿فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ ءَابَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا﴾[۷۹]، و... .
در آیاتی نیز یاد خدا مایه بالا رفتن قدر و منزلت برخی خانهها دانسته شده: ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾[۸۰] و از مساجد به سبب بسیاری یاد خدا در آنها ستایش شده است: ﴿وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا﴾[۸۱] و ستمکارترین انسانها کسانی معرفی شدهاند که از ذکر خدا در مساجد باز دارند و در ویرانی آنها بکوشند: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا﴾[۸۲].
ذکر کثیر را عدم اکتفا به ذکر زبانی، بلکه تداوم ذکر زبانی و قلبی در همه حال دانستهاند[۸۳]. مردان خدا را تجارت و خرید و فروش از یاد خدا باز نمیدارد: ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ﴾[۸۴]. تجارت و داد و ستد یاد شدند، چون مهمترین و سودآورترین کار روزانه مردماند، وگرنه هیچ امری از زندگی مادی، ایشان را از ذکر خدا باز نمیدارد[۸۵]. برخی از تقابل "تجارت" و "بیع" و تفاوت آن دو چنین برداشت کردهاند که هیچ امر پیوسته و ناپیوسته، آنان را از یاد همیشگی و موقّت خدا غافل نمیکند[۸۶].
از موارد ضرورت ذکر، وجوب یاد کرد نام خدا برای صید و ذبح حیوانات است: ﴿فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ﴾[۸۷].[۸۸]
فواید ذکر
از جمله فواید ذکر، پرورش ایمان است. ذکرهای زبانی، وجود و حضور خداوند را به انسان تلقین میکند و ضمیر او را دگرگون میسازد و سرانجام به ذکر قلبی میانجامد. از دیگر فواید ذکر زبانی این است که زبان آدمی به خیر عادت میکند و به طاعت الهی مشغول میگردد[۸۹]. مهمترین فایدۀ ذکر، تقرب به خداوند است که غایت همۀ عبادات است[۹۰]. ذکر خدا، وسوسههای شیطانی را از میان میبرد[۹۱]، ثواب و اجر اخروی میآورد، به ویژه برای بندگانی که به امور دنیوی نیز مشغولاند[۹۲]، مایۀ وقار و هیبت و شوکت است، احساس پوچی و بیهودگی را میزداید، در زندگی مادی انسان نیز دارای اثر است[۹۳] و راه تربیت اخلاقی را هموار میسازد و این بدان سبب است که غفلت و فراموشی خدا از مهمترین علل گناهکاری و بزهکاری است[۹۴].
آثار ذکر
ذکر خدا دارای آثار مثبت بسیاری در دنیا و آخرت است که برخی از آنها عبارتاند از:
- آرامش: از بزرگترین مشکلات بشر، پریشانی و نگرانی و از گمشدههای او آرامش است. قرآن کریم یاد خدا را تنها آرامبخش دلهای مؤمنان میداند: ﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۹۵]، خدای متعال تنها خاستگاه تمام خیرات و زمامدار همه امور حاکم بر جهان است، بنابراین یاد او تنها آرامشبخش برای قلب هر انسانی است[۹۶]. با اینکه یاد خدا آرامبخش دلهاست، مشرکانی که به آخرت ایمان ندارند، بر اثر عناد شدیدشان هرگاه خدا به تنهایی یاد شود، جانهایشان از توحید متنفّر و منزجر میشوند و هرگاه بتهایشان یاد شوند، بسیار شاد میگردند: ﴿وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ﴾[۹۷].
- ترس از خدا: دلهای مؤمنان و متواضعان، هنگام یاد خدا ترسان میشوند: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ﴾[۹۸]. میان ایجاد خوف در دل مؤمنان و آرامش قلبی اهل ایمان که هر دو از آثار ذکر خدایند منافاتی نیست، زیرا هرگاه دل به یاد خدا میافتد، نخست کوتاهیها و گناهان خود را در مییابد و میترسد و در ادامه، توجه به رحمت الهی دلش را آرام میسازد[۹۹].
- بصیرت: یاد خدا مایه بصیرت تقواپیشگان است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[۱۰۰]. تذکر در این آیه به یادآوری مالکیت، ربوبیت و قدرت مطلق خدا[۱۰۱]، یاد کرد اوامر و نواهی الهی[۱۰۲]، یادآوری ثواب و عقاب خدا[۱۰۳]، نام بردن از خدا[۱۰۴] و یاد کرد امر خدا به استعاذه[۱۰۵] تفسیر شده است.
- رستگاری:ذکر نام خدا کنار تزکیۀ نفس و به جای آوردن نماز، عامل رستگاری انسان است: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى﴾[۱۰۶]. فراوانی ذکر خدا مایه رستگاری مؤمنان است: ﴿وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۰۷]. درباره چگونگی رستگاری انسان بر اثر تداوم ذکر گفته شده: ادامه دادن ذکر سبب میشود یاد خدا در اعماق جان انسان رسوخ کند و ریشههای غفلت را که عامل اصلی هرگونه گناه است، بسوزاند و انسان را در مسیر رستگاری نهد[۱۰۸].
- یاد کردن خدا از بنده: ذکر خدا انسان را مورد توجه و عنایت الهی قرار میدهد و موجب میشود تا خدا نیز از او یاد کند: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾[۱۰۹].
- اجتناب از گزافهگویی و گفتار بیعمل: قرآن کریم، پس از سرزنش برخی از شاعران که در هر وادی سرگرداناند و سخنی میگویند که انجام نمیدهند، شاعران باایمان و اهل عمل صالح را که بسیار خدا را یاد میکنند، استثناء میکند: ﴿وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ إلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا﴾[۱۱۰].
- شوع و زنده شدن دل: یاد خدا دل مؤمنان را خاشع میسازد و قرآن برخی از مؤمنان را که بر اثر غفلت و سنگدلیشان، در مقابل ذکر خدا خاشع نمیشوند، سرزنش میکند: ﴿أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ﴾[۱۱۱].
- آمرزش الهی و بهشت جاودان: یاد خدا سبب میشود متقیان درباره گناهانشان آمرزش بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمتهای بیپایان بهشتی بهرهمند شوند: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ﴾[۱۱۲].[۱۱۳]
زمینهها و اسباب ذکر
قرآن کریم زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق یاد خدا بیان میکند که برخی اوصاف و حالات درونی شخصاند و بعضی از امور بیرونی.
- ایمان: قرآن با خطاب به مؤمنان، آنان را به ذکر کثیر خدا فرمان میدهد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۱۱۴]، یعنی ایمان از زمینهها و اسباب یاد خداست[۱۱۵].
- تقوا: انسانهای باتقوا هر گاه بر اثر غفلت، دچار لغزش و گناه شوند، تقوا نمیگذارد در غفلت مانده و به گناه خود ادامه دهند، بلکه خدای را یاد و از گناه خود توبه میکنند و آمرزش میخواهند: ﴿أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ﴾[۱۱۶]. همچنین متقیان، هر گاه وسوسهای از شیطان به آنان برسد خدا را به یاد میآورند و کار خود را به او وامیگذارند و خداوند پرده غفلت را از آنان زدوده و بینا میشوند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[۱۱۷].
- باور قیامت و انجام عبادات: اعتقاد به قیامت از اسباب عبادت و از جمله برپایی نماز سبب یاد خداست: ﴿إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ﴾[۱۱۸].
- کتابهای آسمانی: برخی از آیات، قرآن کریم را ذکر یاد میکنند که نشان میدهد آیات قرآن مایه یاد خدایند؛ مانند ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾[۱۱۹]، ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۱۲۰]. دیگر کتابهای آسمانی مانند تورات و انجیل هم ذکر نامیده شدهاند: ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي﴾[۱۲۱].
- پیامبر خاتم (ص) و نعمت رسالت: رسالت پیامبر اکرم (ص) از زمینههای ذکر خداست که در قرآن به انسانها فرمان داده شده تا برای پاسداشت این نعمت، خدا را یاد کنند: ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي﴾[۱۲۲]. برخی یاد خدا را در این مورد را بر پایه وجوب عقلی شکر منعم، واجب دانستهاند[۱۲۳]. قرآن، خود حضرت را نیز ذکر نامیده است: ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ﴾[۱۲۴].
- نعمت هدایت: قرآن کریم از مؤمنان میخواهد در برابر نعمتِ هدایت، خدا را یاد کنند: ﴿وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ﴾[۱۲۵] برخی در معنای آیه گفتهاند: خدا را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیشتر از گمراهان بودید، راه نمود[۱۲۶] و بعضی گفتهاند: خدا را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهرهمند کرده است[۱۲۷]. در هر صورت، نعمتِ هدایت، زمینهای برای یاد خداست[۱۲۸].
آداب ذکر
آیه ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ﴾[۱۲۹]، چهار ادب را برای ذکر بیان کرده است:
- اخلاص: براساس تعبیر ﴿فِي نَفْسِكَ﴾ ذکر باید از ریا تهی باشد.
- تضرع: تضرع به معنای تذلل و خشوع است.
- خوف: انسان باید از عقاب خدا که ممکن است بر اثر کوتاهی و غفلت دامنگیرش شود، بترسد. دو ادب تضرع ـ که در بر دارنده امید به رحمت خداست ـ و خوف یعنی اینکه ذکر باید در حالت خوف و رجا باشد.
- دوری از صدای بلند: قرآن کریم به ذکر درونی و ذکر زبانی آهسته فرمان میدهد؛ اما از ذکر زبانی بلند یاد نمیکند، زیرا بلند کردن صوت به هنگام ذکر، با ادب عبودیت منافات دارد[۱۳۰].
از دیگر آداب قرآنی ذکر، انقطاع از غیر خدا و توجه کامل به پروردگار است: ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا﴾[۱۳۱]. البته آداب دیگری نظیر، انقطاع از غیر خدا و توجه کامل به پروردگار[۱۳۲] و مطابقت دعا با تعالیم خدای متعال نیز برای آداب ذکر بیان شده است[۱۳۳].
موانع ذکر
موانع بسیاری برای ذکر و یاد خداوند وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- خدای متعال: خداوند به دلیل آنکه برخی با حق درافتادند و در پذیرش حق عناد ورزیدند قلب آنها را از ذکر خود غافل میکند: ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۱۳۴]؛ بدین معنا که غفلت را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه یاد خدا را فراموش میکنند[۱۳۵].
- شیطان: گاهی انسان با اراده خود از شیطان پیروی کرده و سبب تسلط او بر خویش میشود که نتیجۀ آن فراموشی خداست، چنانکه بر اثر تسلط شیطان بر منافقان، آنان یاد خدا را فراموش میکنند: ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ﴾[۱۳۶]. شیطان با ابزار شراب و قمار به ایجاد دشمنی و کینه در دل انسانها پرداخته و آنان را از یاد خدا باز میدارد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ﴾[۱۳۷].
- دوست گمراهکننده: قرآن کریم با یادآوری حسرت شدید برخی از ستمگران در روز قیامت، به پشیمانی آنان از دوستی با کسانی اشاره میکند که ایشان را از یاد خدا باز داشته و گمراه کردند: ﴿يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي﴾[۱۳۸].
- بهرههای مادی: خداوند مؤمنان را نهی میکند که اموال و فرزندانشان آنان را از یاد خدا غافل کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۱۳۹]. ذکر خدا در آیه تسبیح، تحمید، قرآن و واجباتی مانند نماز، حج، جهاد، زکات یا همه فرائض دانسته شده است که همگی از مصادیق ذکرند. "الهاء" به معنای سرگرم کردن انسان به امری و غافل کردن وی از امری مهمتر است، بنابراین الهاء اموال و فرزندان از یاد خدا، یعنی توجه و وابستگی دل به آنها به گونهای باشد که دل را از یاد خدا خالی، در نتیجه از آن اعراض کند. اموال و فرزندان از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای خدا، عاملی برای سعادتمندی انسان است[۱۴۰].
- تکاثر: تکاثر یعنی تفاخر به فراوانیِ امور پست و بیارزش دنیایی که برخی را از یاد خدا غافل کرده است: ﴿أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ﴾[۱۴۱].[۱۴۲]
پیامدهای دوری از ذکر
برای اعراض از یاد خدا پیامدهای منفی بیان شده است که برخی از آنها عبارتاند از:
- تنگی و سختی زندگی: هرکس از یاد خدا روی گرداند، زندگی سختی خواهد داشت: ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا﴾[۱۴۳]، زیرا فراموشکار خدا به ناچار به دنیا دل بسته و آن را مطلوب یگانه خود قرار میدهد؛ ولی این زندگی او را آرام نمیکند، چون از سویی به دستاوردهایش قانع نیست و پیوسته در پی افزودن بر آنهاست، بیآنکه این حرص پایانی داشته باشد و از سوی دیگر، نگران حسادت حسودان، کید دشمنان، آفات و ناملایمات و فرا رسیدن مرگ است؛ یعنی پیوسته در میان آرزوهای برآورده نشده و ترس از فراق آنچه برآورده شده، به سر میبرد[۱۴۴].
- کوری در قیامت: کسی که از یاد خدا اعراض کند، خدای متعال او را در قیامت کور محشور میکند: ﴿وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾[۱۴۵]. مفسران درباره چنین کوری در آخرت اختلاف دارند: برخی آن را به کوری قلب[۱۴۶] یا کوری از حجت[۱۴۷] و ناتوانی از آوردن دلیل در روز قیامت[۱۴۸] و بعضی با تمسک به ظاهر آیه، آن را به نابینایی چشم[۱۴۹] معنا کردهاند.
- همنشینی با شیطان و هدایتناپذیری: کسانی که از یاد خدای رحمان دوری کنند، شیطانی بر آنان گمارده میشود که همواره دمساز و همنشین آنان است: ﴿وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ﴾[۱۵۰]؛ یعنی انسان هیچگاه بیقرین نیست و این همنشین یا رحمان است یا شیطان؛ اگر از یاد خدا اعراض کند، ناگزیر شیطانی با او قرین خواهد شد[۱۵۱].
- تکذیب: اعراضکنندگان از ذکر به رویگردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را تکذیب میکنند: ﴿وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا﴾[۱۵۲].
- خسران و عذاب دوزخ: کسی که اموال و فرزندانش او را از یاد خدا مشغول کنند، از زیانکاران است: ﴿وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[۱۵۳] و کسانی که شیطان سبب میشود خداوند را فراموش کنند، حزب شیطان و همان زیانکاراناند: ﴿أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[۱۵۴]، چون چنین کسانی ثواب بزرگ و ابدی آخرت را با خوشی زودگذر و ناپایدار دنیا، بهشت را با جهنم و هدایت را با هلاک مبادله کردهاند و این، خسارتی بس بزرگ است[۱۵۵].[۱۵۶]
رابطۀ ذکر با زیارت
از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجه دادن به عظمت خداوند است که چنین شخصیتهای عظیمی آفریده که عظمتشان در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است، تا درباره این پیشوایان الهی، دچار غلوّ نشود و نسبتهای غلوّآمیز ندهد و محوریت توحید در همه مسائل حفظ شود. مثلًا در زیارت امام حسین (ع) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات میرسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه «الله اکبر»، صد مرتبه «لا إِله إلّا الله» و صد مرتبه صلوات بگوید. نیز در روایت است: هنگام زیارت، وقتی مقابل قبر امام معصوم (ع) قرار گرفت، اگر بگوید: «لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَه» ثواب بسیاری برای او نوشته میشود[۱۵۷].ذکر گفتن و خدا را به یکتایی ستودن و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرمهای مطهر اولیایی که مظهر اخلاص و توحید و ذکر و تسبیحاند، خوبتر[۱۵۸].
نتیجه گیری
در نتیجه، ذکر به معنای یاد کردن زبانی و قلبی خداوند به تکبیر، تسبیح، تحمید، تهلیل و حوقله است. ذکر یکی از راههای ارتباط با خداوند است و مهمترین نشانۀ ذکر راستین این است که آدمی خدا را فرمان بَرَد و از گناهان دوری کند. در قرآن کریم اهمیت و ضرورت ذکر به خوبی تبیین شده است. ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است، همانند ذکر قلبی و زبانی. ذکر، زمینهها و اسباب مختلفی و همچنین فواید بسیاری دارد که از جمله آن، پرورش ایمان است. قابل توجه است که ذکر با زیارت اهل بیت (ع) ارتباط دارد؛ زیرا از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است.
ذکر در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱
ذکر دارای معانی گوناگونی در قرآن و در ارتباط با پیامبر است. قرآن ذکر است. نام و سربلندی پیامبر و فراموش نشدن معنایی دیگر ذکر است، اما ذکر گاهی به عنوان ایجاد توجه است، آن گونه که در تفکر و تدبر به عنوان فعل جوانحی مطرح است و گاهی ذکر ادا کردن کلمات دعایی و به این وسیله به یاد آوردن و یاد کردن است. از دستهای از آیات استفاده میشود که ذکر شیوه دعایی در برابر وِرد است، ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾[۱۵۹] به ویژه آنکه به پیامبر تأکید میشود که آن را آهسته بخواند: ﴿دُونَ الْجَهْرِ﴾[۱۶۰] اما وقتی سخن از یادآوری داستان و حوادثی میشود، دیگر مراد دعا و تهجد نیست، بلکه توجه و بکار گرفتن حافظه است.
ذکر دعایی
- ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾[۱۶۱]
- ﴿إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا﴾[۱۶۲]
- ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا﴾[۱۶۳]
- ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[۱۶۴]
- ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى * وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى﴾[۱۶۵][۱۶۶]
- ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا﴾[۱۶۷]
- ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ﴾[۱۶۸]
- ﴿فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۱۶۹]
نکات:
- ذکر خداوندودعا با تضرع و خوف و با آهنگ معتدل و در صبح و شام، سفارش خداوند به پیامبر اکرم: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ﴾[۱۷۰]
- اخلاص در ذکرودعا و یاد خدا توصیه خداوند به پیامبر: ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا﴾[۱۷۱]
- تداوم برذکر خداودعا و نماز و تبلیغ رسالت درصبح وشام دستور خداوند به پیامبر ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[۱۷۲]
یاد آوری و پند گرفتن از گذشته
- ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا﴾[۱۷۳]
- ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا﴾[۱۷۴]
- ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾[۱۷۵]
- ﴿وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا * وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا﴾[۱۷۶]
- ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴾[۱۷۷]
- ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ﴾[۱۷۸]
- ﴿وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ﴾[۱۷۹]
- ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ﴾[۱۸۰]
- ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾[۱۸۱]
- ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا * رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا﴾[۱۸۲]
نکات:
- در آیاتی که با واژه امر «أذکر» خطاب به پیامبرآمده، بر این معنی تأکید شده که خداوند به پیامبر از طریق داستان و تاریخ غیر عادی مریم به پیامبرآگاهی میدهد و در حقیقت به پیامبر میگوید خودت عبرت بگیر و به مسلمانان هم عبرت و آگاهی بده: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا﴾[۱۸۳]
- در همه آیات که پیامبر در باره جریانات و پیامبران گذشته با خطاب أمر «أُذکر» مورد خطاب واقع شده خداوند به پیامبر دستور داده است که از جریان پیامبران گذشته و سختیهای آنها و شیوههای آنان برای رساندن پیام عبرت بگیرد و به دیگران از امت هم تذکر دهد و عبرت بیاموزد و ذکر خداوند و عبادت او را فراموش نکند که مهمترین و بهترین ذکر است: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى﴾[۱۸۴]... ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ﴾[۱۸۵].... ﴿وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ﴾[۱۸۶]
نام و سربلندی
- ﴿ِ أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ * وَوَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَ * الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ * وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ﴾[۱۸۷]
- ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ﴾[۱۸۸]
موانع ذکر
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ * إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ * وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴾[۱۸۹]
نتیجه: در آیات فوق این موضوعات در رابطه پیامبر و ذکر مطرح گردیده است:
- اسوه و الگوپذیری از پیامبر از آثار ذکر و یاد خداوند: ### 313###[۱۹۰]
- پیامبر مکلف به رویگردانی از اعراض کنندگان ذکر خداوند: ﴿فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۱۹۱]
- شیطان بهوسیله ایجاد دشمنی باابزار شراب وقمار راه انسان برذکرخدا میخواهد مسدود کند ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ * وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا...﴾[۱۹۲]
- سفارش خداوند به مؤمنان، ذکر خدا به پاس نعمت رسالت پیامبر: ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ﴾[۱۹۳].... ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ﴾[۱۹۴].
- محمد از مصادیق ذکر خداوند: ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا * رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ﴾[۱۹۵][۱۹۶].
یاد خدا یکی از اسباب رستگاری
- رکوع، سجده و عبادت نیز در کنار کارهای خیر اسباب رستگاری یاد شدهاند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۹۷]؛ ﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[۱۹۸]، ﴿أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۹۹]،
- چنانکه بسیار یاد کردن خدا: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۰۰]؛ نیز ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانتَشِرُوا فِي الأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۰۱]،
- یاد کردن نام خدا: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى﴾[۲۰۲]
- یادآوری نعمتهای الهی: ﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۰۳]، از اینرو شیطان، دشمن دیرینه انسان ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴾[۲۰۴] در جهت فراموشی یاد خدای متعال میکوشد ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ﴾[۲۰۵] و قرآن، انسانها را برای رسیدن به رستگاری به دوری جستن از القائات شیطانی فرمان داده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۰۶]
- تداوم یاد خدا، ریشههای غفلت را که عامل اصلی هرگونه گناه است، میسوزاند و انسان را در مسیر رستگاری قرار میدهد[۲۰۷] مفسران، ذکر را در این آیات، هم ذکر زبانی و هم قلبی دانستهاند[۲۰۸].[۲۰۹]
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵.
- ↑ العین، ج۵، ص۳۴۶؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۸، «ذکر».
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ مفردات، ص۳۲۸؛ التحقیق، ج۳، ص۲۹۶۲۹۷، «ذکر».
- ↑ مفردات، ص۳۲۸.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵، «ذکر».
- ↑ ر. ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ مفردات راغب، ذیل واژه ذکر.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن، ۳/ ۳۱۷.
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾«و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ ﴿أَ فَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الحَْقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنمََّا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب﴾ سوره رعد، آیه ۱۹.
- ↑ ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾«همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴾«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ ﴿الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ ﴿مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا﴾«میان آن (دو گروه) سرگردان ماندهاند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.
- ↑ ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ﴾«ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید» سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵/ ۱۴۷.
- ↑ سفینة البحار، ۲/ ۲۷۷.
- ↑ بحار الانوار، ۹۳/ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ «و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.
- ↑ «و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «و هر پسر همگون این دختر نیست» سوره آل عمران، آیه ۳۶.
- ↑ «من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن- که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ «نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد» سوره یوسف، آیه ۴۲.
- ↑ «من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد آن را از یاد من نبرد» سوره کهف، آیه ۶۳.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن» سوره کهف، آیه ۲۴.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ ﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۵۵ و ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.
- ↑ «مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ «و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ ر. ک: مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.
- ↑ ر. ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۱۷۸.
- ↑ ر. ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «وای بر سختدلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ ر. ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۱۷۸.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.
- ↑ تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.
- ↑ کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.
- ↑ مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.
- ↑ تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۱؛ ج۳، ص۶۱.
- ↑ ر. ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ ر. ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستأیید» سوره احزاب، آیه ۴۱ ـ ۴۲
- ↑ اصول کافی، ج ۲ ص ۸۰.
- ↑ «بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.
- ↑ «(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۶ ـ ۳۷
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۱۷۸-۱۷۹.
- ↑ «مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.
- ↑ «و در یادکرد من سستی مکنید» سوره طه، آیه ۴۲.
- ↑ «و پروردگارت را بسیار به یاد آور» سوره آل عمران، آیه ۴۱.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۵۱؛ البرهان، ج۴، ص۴۷۴-۴۷۵.
- ↑ «پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ «و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید» سوره بقره، آیه ۲۰۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۰۰.
- ↑ «(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود» سوره نور، آیه ۳۶.
- ↑ «و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى شود،» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ «و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۵۰؛ اطیب البیان، ج۹، ص۲۷؛ من هدی القرآن، ج۷، ص۱۵۳.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ التفسیر الکاشف، ج۵، ص۴۲۶.
- ↑ المیزان، ج۱۵، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ «پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید، اگر به آیات وی ایمان دارید و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید» سوره انعام، آیه ۱۱۸ ـ ۱۱۹
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۵۱؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۲۸۳.
- ↑ ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ ﴿قالَ ادْخُلُوا في أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فيها جَميعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ﴾ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾«و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۶۶.
- ↑ «آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.
- ↑ «و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.
- ↑ «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.
- ↑ المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ المیزان، ج۸، ص۳۸۱.
- ↑ الکشاف، ج۲، ص۱۹۱؛ الصافی، ج۲، ص۲۶۲.
- ↑ مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۰؛ تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۷۹.
- ↑ روض الجنان، ج۹، ص۴۸.
- ↑ کشف الاسرار، ج۳، ص۸۲۵؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۱۸.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴ ـ ۱۵
- ↑ «و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۴۰؛ نمونه، ج۲۴، ص۱۲۸.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «و از شاعران، گمراهان پیروی میکنند آیا نمیبینی که آنان در هر درّهای سرگردانند؟ و چیزهایی میگویند که خود نمیکنند؟ جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند و خداوند را بسیار یاد میکنند» سوره شعراء، آیه ۲۲۴ ـ ۲۲۷
- ↑ «آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد» سوره حدید، آیه ۱۶.
- ↑ «و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ ر. ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «برای پرهیزگاران آماده شده است و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳ ـ ۱۳۴
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ «بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار که رستاخیز آمدنی است» سوره طه، آیه ۱۴ ـ ۱۵
- ↑ «بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.
- ↑ «(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
- ↑ «یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم...پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱ ـ ۱۵۲
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ «خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱
- ↑ «خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۷۹.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه 205.
- ↑ المیزان، ج۸، ص۳۸۲.
- ↑ «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه 8.
- ↑ ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا﴾«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه 8.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.
- ↑ «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.
- ↑ «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.
- ↑ «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد» سوره فرقان، آیه ۲۸ ـ ۲۹
- ↑ «ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.
- ↑ نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.
- ↑ «زیادهخواهی شما را سرگرم داشت، تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱ ـ ۲
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ «و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۴-۲۲۵.
- ↑ «و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.
- ↑ البحر المحیط، ج۷، ص۳۹۵؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۱۷۷.
- ↑ جامع البیان، ج۱۶، ص۱۶۶؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۱۹۵.
- ↑ من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۵۶؛ روض الجنان، ج۱۳، ص۱۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.
- ↑ «و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.
- ↑ احسن الحدیث، ج۱۰، ص۳۱.
- ↑ «و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.
- ↑ «ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.
- ↑ «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بیگمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۵۴۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۰۶.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۴۴.
- ↑ «گفت: پروردگارا! برای من نشانهای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای» سوره آل عمران، آیه ۴۱.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ «مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیکتر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۴.
- ↑ «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
- ↑ «و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد، * و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴-۱۵.
- ↑ امام رضا میفرماید هرگاه بنده، اسم رب خودرا یاد کردبرمحمد وآل محمد صلوات بفرستد (تفسیر نور الثقلین، ج ۵، ص: ۵۵۶)
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ «(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند» سوره نور، آیه ۳۶.
- ↑ «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
- ↑ «و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.
- ↑ «و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید» سوره مریم، آیه ۱۶.
- ↑ «و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.
- ↑ «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.
- ↑ «و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود * و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۵-۵۶.
- ↑ «بر آنچه میگویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۱۷.
- ↑ «و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.
- ↑ «و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.
- ↑ «و از بندگان توانمند و روشنبین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.
- ↑ «و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم» سوره احقاف، آیه ۲۱.
- ↑ «خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ * پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است» سوره طلاق، آیه ۱۰-۱۱.
- ↑ «و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید» سوره مریم، آیه ۱۶.
- ↑ «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.
- ↑ «و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۶.
- ↑ «و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.
- ↑ «آیا به دلت گشایش ندادیم؟ * و بار گرانت را از (دوش) تو برنداشتیم؟ * همان (بار) که برایت کمرشکن بود، * و آوازهات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۱-۴.
- ↑ «(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند» سوره نور، آیه ۳۶.
- ↑ «ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید * شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟ * و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیامرسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۰-۹۲.
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
- ↑ «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟ * و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیامرسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۱-۹۲.
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
- ↑ «خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ * پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است» سوره طلاق، آیه ۱۰-۱۱.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۸۶-۵۹۰.
- ↑ ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید؛ سوره حج، آیه: ۷۷.
- ↑ آن کسان که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.
- ↑ آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.
- ↑ ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.
- ↑ و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره جمعه، آیه: ۱۰.
- ↑ بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد، و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴ - ۱۵.
- ↑ آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۶۹.
- ↑ ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰.
- ↑ شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟؛ سوره مائده، آیه: ۹۱.
- ↑ ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.
- ↑ الميزان، ج ۱۹، ص ۲۷۴؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۱۲۸.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۱؛ التفسير الكبير، ج ۳۰، ص ۵۴۳؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷.
- ↑ یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.