جز
جایگزینی متن - 'موضعی' به 'مکانی'
جز (جایگزینی متن - 'منتها' به 'لکن') |
جز (جایگزینی متن - 'موضعی' به 'مکانی') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
# سورههای [[مدنی]]. او طبقهبندی خود را در کتابی به نام تحقیق تازه درباره ترکیب و [[تفسیر قرآن]] (New Researches into Composition and Exegesis of Qoran) عرضه کرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> گریم (Grimme) خاورشناس آلمانی بر خلاف مویر از طبقات دوره مکی کاست و سورههای این دوره را در دو طبقه جای داد. او طبقهبندی خود را تقریباً بر اساس همان معیارهای سهگانه ویل و پیروانش سامان داد. در طبقه اول سورههای مسجّع و دارای مضامین مربوط به [[توحید]] و [[قیامت]] را جای داد و در طبقه دوم سورههای منثور و حاوی مضامینی درباره نشانههای الهی در طبیعت و [[قصص]] [[پیامبران]] را نهاد. وی کار خود را در کتابی به نام [[محمّد]] عرضهکرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> بل (Bell) خاورشناس [[انگلیسی]] از میان معیارهای سهگانه تنها به مضامین [[سورهها]] توجه داشت؛ اما طبقهبندی خاصی از [[قرآن]] به دست نداد. او تنها شکلگیری قرآن را طی سه مرحله دانست و به ترتیب نامهای «[[آیه]]»، «قرآن» و «کتاب» را بر آنها نهاد. مرحله آیه را منسوب به دوره مکی از آغاز تا اواخر این دوره و مشتمل بر مواعظی در زمینه [[عبادت]] [[پروردگار]] دانست. مرحله قرآن را متعلق به اواخر دوره مکی تا اواخر سالدوم [[هجرت]] تلقی کرد و شامل تهیه مجموعهای درباره [[عبادات]] دانست و مرحله کتاب را از [[سال سوم هجرت]] به بعد محسوب کرد. به نظر وی پیامبر اکرم {{صل}} قرآن را پس از [[جنگ بدر]] به تألیف درآورد و در این هنگام بسیاری از [[آیات قرآن]] را مورد بازبینی و جابهجایی قرار داد. او تحقیقات خود را در ترجمهای آورد (۱۹۳۷م.) که از [[قرآن]] به [[انگلیسی]] فراهمکرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> چنانکه ملاحظه میشود، خاورشناسان چندان [[روایات]] را در تاریخگذاری قرآن مدخلیت نداده و بیشتر به خود قرآن بسنده کردهاند. سبب رویگردانی آنان از روایات [[مشکلات]] چندی بود که در این روایات به چشم میخورد که مهمترین آنها [[ناسازگاری]] بسیاری از روایات با همدیگر و عدم تصریح اغلب روایات به [[تاریخ]] دقیق [[نزول]] فقرات وحیهای قرآن بوده است. | # سورههای [[مدنی]]. او طبقهبندی خود را در کتابی به نام تحقیق تازه درباره ترکیب و [[تفسیر قرآن]] (New Researches into Composition and Exegesis of Qoran) عرضه کرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> گریم (Grimme) خاورشناس آلمانی بر خلاف مویر از طبقات دوره مکی کاست و سورههای این دوره را در دو طبقه جای داد. او طبقهبندی خود را تقریباً بر اساس همان معیارهای سهگانه ویل و پیروانش سامان داد. در طبقه اول سورههای مسجّع و دارای مضامین مربوط به [[توحید]] و [[قیامت]] را جای داد و در طبقه دوم سورههای منثور و حاوی مضامینی درباره نشانههای الهی در طبیعت و [[قصص]] [[پیامبران]] را نهاد. وی کار خود را در کتابی به نام [[محمّد]] عرضهکرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> بل (Bell) خاورشناس [[انگلیسی]] از میان معیارهای سهگانه تنها به مضامین [[سورهها]] توجه داشت؛ اما طبقهبندی خاصی از [[قرآن]] به دست نداد. او تنها شکلگیری قرآن را طی سه مرحله دانست و به ترتیب نامهای «[[آیه]]»، «قرآن» و «کتاب» را بر آنها نهاد. مرحله آیه را منسوب به دوره مکی از آغاز تا اواخر این دوره و مشتمل بر مواعظی در زمینه [[عبادت]] [[پروردگار]] دانست. مرحله قرآن را متعلق به اواخر دوره مکی تا اواخر سالدوم [[هجرت]] تلقی کرد و شامل تهیه مجموعهای درباره [[عبادات]] دانست و مرحله کتاب را از [[سال سوم هجرت]] به بعد محسوب کرد. به نظر وی پیامبر اکرم {{صل}} قرآن را پس از [[جنگ بدر]] به تألیف درآورد و در این هنگام بسیاری از [[آیات قرآن]] را مورد بازبینی و جابهجایی قرار داد. او تحقیقات خود را در ترجمهای آورد (۱۹۳۷م.) که از [[قرآن]] به [[انگلیسی]] فراهمکرد.<ref>در آستانه قرآن، ص۲۷۷ ـ ۲۸۱؛The Encyclopaedia of Islam: Al - kuran؛ Encyclopaedia of Quran: Chronoloy And the Quran.</ref> چنانکه ملاحظه میشود، خاورشناسان چندان [[روایات]] را در تاریخگذاری قرآن مدخلیت نداده و بیشتر به خود قرآن بسنده کردهاند. سبب رویگردانی آنان از روایات [[مشکلات]] چندی بود که در این روایات به چشم میخورد که مهمترین آنها [[ناسازگاری]] بسیاری از روایات با همدیگر و عدم تصریح اغلب روایات به [[تاریخ]] دقیق [[نزول]] فقرات وحیهای قرآن بوده است. | ||
معیارهای [[قرآنی]] نیز آنها را در تاریخگذاری قرآن [[یاری]] نکرد، به همین رو هر یک از خاورشناسان طبقهبندی کاملاً متمایزی را از دیگری به دست داد. افزون بر اینکه معیارهای پیشنهادی آنان چندان مدلَّل نیست؛ برای مثال به چه [[دلیل]] باید [[سورههای قرآن]] همچنان که از [[آغاز بعثت]] پیامبر اکرم {{صل}} فاصله میگیرند، دارای آیاتی با طول بیشتر و برخوردار از لحنی آرامتر و سجعی کمتر باشند؟ نیز به چه دلیل باید در دوره نخست [[مکی]]سورههای قرآن بیشتر با [[سوگند]] آغاز شوند و در سورههای دوره دوم مکی نشانههای [[خدا]] در [[طبیعت]] و نام الرحمن و اوصاف [[بهشت و دوزخ]] یاد شده باشد و در سورههای دوره سوم مکی اوصاف بهشت و دوزخ و نیز [[اخبار]] [[پیامبران]] به صورت مفصلتری گزارش شده باشند؟ دراینجا مناسب مینماید، به تلاش [[مهدی]] بازرگان نیز در زمینه تاریخگذاری قرآن که در آثاری از او به نام سیر تحوّل قرآن و پا به پای [[وحی]] آمده است، اشاره شود. وی افراطیتر از خاورشناسان به روایات ترتیب و [[اسباب نزول]] و [[سیره]] و حتی شاخصهای معتبر قرآنی که معتبرترین منابع تاریخگذاری قرآن تلقی میشوند، بیتوجهی کرده است. بهانه او برای اتخاذ چنین | معیارهای [[قرآنی]] نیز آنها را در تاریخگذاری قرآن [[یاری]] نکرد، به همین رو هر یک از خاورشناسان طبقهبندی کاملاً متمایزی را از دیگری به دست داد. افزون بر اینکه معیارهای پیشنهادی آنان چندان مدلَّل نیست؛ برای مثال به چه [[دلیل]] باید [[سورههای قرآن]] همچنان که از [[آغاز بعثت]] پیامبر اکرم {{صل}} فاصله میگیرند، دارای آیاتی با طول بیشتر و برخوردار از لحنی آرامتر و سجعی کمتر باشند؟ نیز به چه دلیل باید در دوره نخست [[مکی]]سورههای قرآن بیشتر با [[سوگند]] آغاز شوند و در سورههای دوره دوم مکی نشانههای [[خدا]] در [[طبیعت]] و نام الرحمن و اوصاف [[بهشت و دوزخ]] یاد شده باشد و در سورههای دوره سوم مکی اوصاف بهشت و دوزخ و نیز [[اخبار]] [[پیامبران]] به صورت مفصلتری گزارش شده باشند؟ دراینجا مناسب مینماید، به تلاش [[مهدی]] بازرگان نیز در زمینه تاریخگذاری قرآن که در آثاری از او به نام سیر تحوّل قرآن و پا به پای [[وحی]] آمده است، اشاره شود. وی افراطیتر از خاورشناسان به روایات ترتیب و [[اسباب نزول]] و [[سیره]] و حتی شاخصهای معتبر قرآنی که معتبرترین منابع تاریخگذاری قرآن تلقی میشوند، بیتوجهی کرده است. بهانه او برای اتخاذ چنین مکانی این بوده است که روایات چندان [[اطمینان]] بخش و مورد [[اجماع]] نیستند. به علاوه برای همه [[آیات قرآن]] [[نقل]] نشدهاند.<ref>سیر تحول قرآن، ج۱، ص۱۳.</ref> او فقط یک شاخص متنی را به نام "طول متوسط [[آیات]]" مبنای تاریخگذاری [[قرآن]] قرار داده است. پیش فرض او این بوده است که طول متوسط آیات به تدریج همگام با [[پیشرفت]] [[رسالت]] پیامبر اسلام {{صل}} افزودهتر میشده است، <ref>سیر تحول قرآن، ج۱، ص۱۳، ۱۵.</ref> در حالی که هر چند این پیش فرض تا حدّی با نقلهای معتبر قابل [[تأیید]] است؛ اما کاملا قابل تأیید نیست. پنهان نیست که مبنای نظر [[دانشمندان اسلامی]] در طولانیتر بودن آیات سورههای [[مدنی]] از آیات سورههای مکی، ملاحظه آیات [[سورهها]] به انضمام [[روایات]] ترتیب [[نزول]] و [[اسباب نزول]] بوده است. اگر این مستندات نبود، چنین نظری هم در میان دانشمندان اسلامی به منصه [[ظهور]] نمیرسید. این مستندات به ویژه روایات ترتیب نزول نیز هرگز این نظر را تأیید نمیکنند که طول متوسط آیات سورهها همچنان که از [[آغاز بعثت]] فاصله میگیرد، به طور میلیمتری افزایش مییابد. | ||
افزون بر آن، دستاوردهای او نیز با [[ادله]] معتبر [[عقلی]] و [[نقلی]] [[سازگاری]] ندارد؛ برای نمونه او در [[تعیین]] حدود و [[ثغور]] وحیهای [[قرآنی]] نازل شده بر [[پیامبراکرم]] {{صل}} به پیوند میان [[آیات قرآن]] بیتوجهی کرده است؛ برای مثال او بر خلاف تمام [[قواعد]] زبانشناختی و خصائص نحوی [[زبان عربی]] آیات {{متن قرآن|فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ}}<ref>«و هنگامی که در صور دمیده شود، آن روز، روزی سخت است بر کافران (هیچ) آسان نیست» سوره مدثر، آیه ۸-۱۰.</ref> را که با حرف "فاء" و آیات {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ كَلاَّ وَالْقَمَرِ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ }}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟ بدینگونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمیداند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست هرگز! سوگند به ماه، و به شب آنگاه که پشت کند» سوره مدثر، آیه ۳۱-۳۴.</ref> آن را که با حرف "واوعطف" شروع شدهاند و پیوند آن آیات را با ماقبل خود حکایت میکنند، فقره مستقلی از [[وحی]] در نظر گرفته است.<ref> سیر تحول قرآن، ج ۱، ص۱۱۶ ـ ۱۲۷.</ref> روشن است که نزول [[قرآنکریم]] به زبان عربی مقتضی آن است که از قواعد زبانشناختی این [[زبان]] [[تبعیت]] کند و هرگز روا نیست که ما از پیش خود نظریاتی را [[خلق]] و بر قرآن [[تحمیل]] کنیم که تمام قواعد نحوی و زبانشناختی آن را فرو بریزند. | افزون بر آن، دستاوردهای او نیز با [[ادله]] معتبر [[عقلی]] و [[نقلی]] [[سازگاری]] ندارد؛ برای نمونه او در [[تعیین]] حدود و [[ثغور]] وحیهای [[قرآنی]] نازل شده بر [[پیامبراکرم]] {{صل}} به پیوند میان [[آیات قرآن]] بیتوجهی کرده است؛ برای مثال او بر خلاف تمام [[قواعد]] زبانشناختی و خصائص نحوی [[زبان عربی]] آیات {{متن قرآن|فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ}}<ref>«و هنگامی که در صور دمیده شود، آن روز، روزی سخت است بر کافران (هیچ) آسان نیست» سوره مدثر، آیه ۸-۱۰.</ref> را که با حرف "فاء" و آیات {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ كَلاَّ وَالْقَمَرِ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ }}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟ بدینگونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمیداند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست هرگز! سوگند به ماه، و به شب آنگاه که پشت کند» سوره مدثر، آیه ۳۱-۳۴.</ref> آن را که با حرف "واوعطف" شروع شدهاند و پیوند آن آیات را با ماقبل خود حکایت میکنند، فقره مستقلی از [[وحی]] در نظر گرفته است.<ref> سیر تحول قرآن، ج ۱، ص۱۱۶ ـ ۱۲۷.</ref> روشن است که نزول [[قرآنکریم]] به زبان عربی مقتضی آن است که از قواعد زبانشناختی این [[زبان]] [[تبعیت]] کند و هرگز روا نیست که ما از پیش خود نظریاتی را [[خلق]] و بر قرآن [[تحمیل]] کنیم که تمام قواعد نحوی و زبانشناختی آن را فرو بریزند. |